خوارزمی گوید:
میان او و خیمهگاه فاصله انداختند. بر سر آنان فریاد کشید: وای بر شما! ای پیروان آل ابیسفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمیترسید، پس در این دنیای خود آزاده باشید و اگر عرب هستید –آنگونه که میپندارید- به شرافت خانوادگی خود برگردید. شمر ندا داد: ای حسین! چه میگویی؟ فرمود: میگویم این منم که با شما میجنگم و شما با من میجنگید، زنان را گناهی نیست. سرکشان و طغیانگران و جاهلان خود را تا من زندهام، از تعرّض به خانوادهام باز دارید. شمر گفت: باشد ای پسر فاطمه! سپس شمر به همراهان خویش داد زد: از حریم خانوادهی این مرد دور شوید و سراغ خودش بروید. به جانم سوگند که هماورد بزرگواری است! مردم از هر سو به نبرد پرداختند. امام بر آنان میتاخت و آنان بر امام حمله میآوردند و او در همین حال آب میطلبید تا جرعهای از آن بنوشد. هر بار که با اسب خویش به سوی فرات میتاخت، بر او حمله میکردند و امام را از آب دور میساختند.
قال الخوارزمیّ:
و حالوا بینه و بین رحله فصاح بهم: وَیْحَکُمْ یَا شِیعَهَ آلِ أَبِی سُفْیَانَ! إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُمْ هذه وَ ارْجِعُوا إِلَى أَحْسَابِکُمْ إِذْ کُنْتُمْ عرَاباً کما تزعمون، فَنَادَاهُ شِمْرٌ: مَا تَقُولُ یَا حسین؟ فقَالَ: أَقُولُ أَنَا الَّذِی أُقَاتِلُکُمْ وَ تُقَاتِلُونِّی وَ النِّسَاءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ، فَامْنَعُوا عُتُاتَکُمْ و طغاتکم و جهّالکم عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمِی مَا دُمْتُ حَیّاً. فقال له شمر: لک هذا یابن فاطمه. ثمّ صاح شمر بأصحابه: إلیکم عن حرم الرّجل، واقصدوه بنفسه، فلعمری لهو کفو کریم! فقصده القوم الحرب من کل جانب فجعل یحمل علهیم و یحملون عیه و هو فی ذلک یطلب الماء لیشرب منه شربه، فکلّما حمل بفرسه على الفرات حملوا علیه حتّى أحلوه عنه.[۱]
[۱]– مقتل الحسین (ع) ۲: ۳۳، اللهوف: ۱۷۳، الفصول المهمه: ۱۸۱، تسلیه المجالس و زینه المجالس ۲: ۳۱۸، البحار ۴۵: ۵۱٫
پاسخ دهید