یکی دیگر از نیازهایی که برای نوجوان مطرح میشود، نیاز به معنویت است. وقتی انسان به سنّ بلوغ میرسد و در دوران نوجوانی قرار میگیرد، دوست دارد با خداوند متعال، اهل بیت و امور معنوی پیوند عمیقی برقرار کند و چه بسا در ماه محرّم میتوانیم مصادیقی از آن را در تکایا و مساجد ببینیم که چقدر حضور نوجوانان در این مراسم پر رنگ میشود.
نیاز برخاسته از فطرت
این یک نیاز است که از فطرت نوجوان برگرفته میشود؛ اتّفاقاً امروزه همه به این امر معتقدند و این مسئله فقط در حوزهی کار دین شناسان نیست. در بسیاری از مکاتب دنیا میگویند که نوجوانان وقتی به این سن میرسند، دوست دارند با ماوراء ارتباط برقرار کنند؛ امّا بهترین شکل پاسخ به این نیاز در آموزههای دینی است.
اعتقاد تحقیقی
فقها و بزرگان ما نیز میگویند که وقتی نوجوان به سنین بلوغ میرسد، باید پیرامون اعتقادات خود تحقیق کند؛ یعنی نباید خیلی تقلیدی عمل کند؛ بلکه باید توحید را بشناسد، نبوّت و امامت را بشناسد و عدل و معاد را به خوبی درک کند. این نشأت گرفته از فطرت پاک نوجوان در این دوره است.
پاسخ به نیاز نوجوان
حال این سؤال مطرح است که اگر بخواهیم به خوبی به این نیاز نوجوان پاسخ بدهیم، باید چه کنیم؟
اگر به درستی به نیاز نوجوانان پاسخ ندهیم، ممکن است زمینههای انحراف در آنها به وجود آید. همانطور که در مباحث قبلی مطرح شد، اگر به نیاز بلوغ آنها به خوبی پاسخ داده نشود دچار اختلال میشوند؛ همچنین اگر نیاز هویتیابی و استقلال طلبی فرزندمان مورد توجّه قرار نگیرد، دچار آسیبهایی میشود.
در مسئلهی معنویت نیز همینطور است. اتّفاقاً امروز دشمن روی این مسئله خیلی سرمایهگذاری کرده است؛ چون میداند که یک نیاز است؛ لذا معنویتهای کاذب را برای بچهها معرّفی میکند. باید جلوی این معنویتهای انحرافی را گرفت و به نوجوان آگاهی دقیق داد؛ زیرا اگر ما معنویت را برای آنها درست معرّفی نکنیم، به اشتباه میافتند.
سیر گرایش به معنویات
امّا چه کار کنیم که بچّهها با معنویت بهتر آشنا شوند؟ این مسئله سیری طولانی دارد و میبینیم که این سیر گرایش به مسائل معنوی، از دوران بارداری شروع میشود؛ یعنی از آن دورانی که فرزند در درون رحم مادر خود قرار دارد.
در مباحث گذشته اشاره شد که در دوران بارداری مادر چگونه بین فرزند خود و امور معنوی ارتباط برقرار کند. همچنین وقتی نوزاد به دنیا میآید در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود. وقتی کمی بزرگتر میشود، والدین کلمهی «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» را به او یاد بدهند، و همینطور او را گام به گام با نماز آشنا کنند.
در سنین بالاتر، یعنی قبل از رسیدن به سن تکلیف، سعی کنند روزههای تمرینی را شروع کنند تا وقتی که به سنّ نوجوانی می رسد، یک معرفت اجمالی از دوران کودکی داشته باشد.
راههایی برای کسب معنویات در نوجوانان
وقتی فرزند ما به نوجوانی رسید، باید ریشهایتر و اصولیتر با او کار شود و برای این کار می توانیم کارهای مختلفی انجام دهیم؛ ازجمله:
الف. ارتباط با علمای دینی
ما باید بچّهها را در دورهی نوجوانی با اصول دین به خوبی آشنا کنیم. راه آشنایی با اصول دین هم این است که فرزندان را بیشتر به کارشناسان ارجاع بدهیم تا ارتباط آنها با علمای دین و افراد مؤمن دین شناس بیشتر شود.
قدیمیها در این زمینه پیشتاز بودند و با روش بهتری فرزندان خود را با اصول دین آشنا میکردند؛ مثلاً در خانههایشان روضههای هفتگی میگرفتند؛ مجالسی که فقط روضه نبود، بلکه یک کلاس معرفتشناسی بود.
ب. ارتباط با مساجد
والدین باید ارتباطگیری با مساجد را بیشتر کنند؛ به عنوان مثال، ماه محرّم بستر خوبی است و یک فضای معرفتشناسی است که فرد می تواند با امام خود و اهداف قیام حضرت، بهتر آشنا شود. این همان معرفتی است که فرزند ما باید در این دوره یاد بگیرد؛ بنابراین سعی کنیم فرزندان خود را با این فضاها بیشتر پیوند دهیم و زمینهی این کار را فراهم کنیم که در مساجد و پای منبرها بنشینند و معارف را کسب کنند.
ج. آشنایی با کتب خوب
ما باید سعی کنیم کتابهایی را در اختیار فرزندان خود قرار دهیم که مفاهیم معرفتی در آن زیاد باشد. کتابهایی که با قلم ساده نوشته شدهاند و متناسب با فرزند ما هستند؛ مانند کتابهای مرحوم شهید دستغیب، کتابهای آقای قرائتی و کتابهایی در باب مسائل اصول دین، که قلم روان و قابل فهمی برای نوجوانان دارد.
د. گفت و گوهای صمیمانه
گاهی اوقات پدر و مادر می توانند با زبان ساده و صمیمی، گفتگوهایی را با نوجوان خود داشته باشند.
در قدیم، پدر و مادرها این کار را به خوبی انجام میدادند؛ مثلاً زمستان که میشد دور کرسی مینشستند و پدر اناری را برش میزد، و یک به یک به بچّهها میداد و مثلاً میگفت: “آیا میتوانید دانههای انار را مثل قبل در سر جای خودش قرار بدهید؟! می دانید چه کسی و با چه دقّتی این دانههای انار را در پوست انار قرار داده است؟ او همان خدا است!“. در واقع با زبان ساده مبانی توحیدی را به فرزندان خود یاد میدادند.
پدر و مادرها اگر توجّه داشته باشند، میتوانند به سادگی این مفاهیم را در ذهن فرزندان خود نهادینه کنند و با برقراری این مجالس گفتگو در فضای ساده و صمیمی خانواده، زمینههای رشد معنوی را برای آنها فراهم بیاورند.
ه. کمک گرفتن از گروههای دیگر
معلّمین میتوانند افراد تأثیرگذاری برای دانشآموزان باشند؛ خصوصاً معلّمین خاص، مثل معلّم دینی که رشتههای تخصّصی آنها بعضاً همین است و میتوانند تأثیر خاصّی روی فرزندان ما بگذارند؛ لذا میتوانیم از معلّمین فرزندان خود بخواهیم تا با آنها در این زمینه بیشتر صحبت کنند.
علاوه بر معلّم و مربّی، گروه دیگری که میتواند این کار را انجام دهد، رسانه است. مثلاً اگر میبینیم که برنامههای خوبی در رسانه در باب توحید و نبوّت و امامت و از این قبیل تهیّه میشود، که در باب معرفتشناسی دینی است و به بچّهها این مفاهیم را انتقال میدهد، فرزندمان را به آن ترغیب کنیم.
اگر مشخّصاً بخواهیم نام ببریم، برنامهای مثل “سمت خدا“ که از تلوزیون در حال پخش است، برنامهی خوب و قابل فهمی است و جوان پسند یا نوجوان پسند است.
طعم ایمان!
نوجوانان به معنویت نیاز دارند؛ چراکه شناخت، همیشه مقدّمهای برای کسب معنویت در انسان است. بنابراین باید راههای زیبای کسب معنویت را به فرزندان خود بچشانیم. در آموزههای دینی ما ایمان طعم دارد؛ یعنی اگر کسی مزّهی آن را بچشد، خود به خود به این سمت متمایل میشود.
مصداق کامل و والای معنویت، ارتباط با خدا است که در قالب کارهایی مثل نماز، مناجات و دعا شکل میگیرد. کاری کنیم که فرزندان ما طعم نماز خواندن و مناجات و دعا را خوب بچشند.
گاهی این کارها به بستر نیاز دارد؛ حتّی ما بزرگتر های نیز برای چشیدن طعم عبادت نیاز به بستر داریم؛ مثلاً وقتی وارد مساجد میشویم، یا وقتی کنار حرمهای اهل بیت علیهم السّلام هستیم، نماز خواندن برای ما لذّت بخشتر خواهد شد. لذا خوب است که ما فرزندان خود وارد این فضاها کنیم، اگر همیشه امکان این کار وجود ندارد، به اندازهی توان خود آنها را به این محیطهای معنوی ببریم.
پاسخ دهید