پیامبراکرم(ص) بنا به دستور خداوند: «و در کار[ها] با آنان، مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى، بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند، توکّل کنندگان را دوست مى دارد»،[۱] با یارانش مشورت می نمود. امام رضا(ع) در این باره فرمود: «رسول‏ خدا(ص) با یارانش در بارۀ قضایا مشورت مى ‏فرمود و آن ‏گاه تصمیم‏ نهایى را مى ‏گرفت».[۲]

نمونه هایی از مشورت پیامبر(ص) با مردم چنین است:

۱ – در منابع تاریخی آمده است، در جریان جنگ بدر وقتی پیامبر اکرم(ص) در منطقۀ بدر، پشت چاه، اردو زد، حباب بن منذر از آن حضرت پرسید: آیا انجام این کار بر اساس وحی الاهی بود یا نظر خود را اجرا کردی؟ پیامبر(ص) فرمود: «رأی من چنین بود.» حباب گفت: نظر من این است که چاه آب را عقب خود قرار دهیم تا در صورت عقب نشینی، چاه آب را از دست ندهیم. پیامبر(ص) نیز این پیشنهاد را پذیرفت و محل استقرار نیروها را به مکان جدید تغییر داد.[۳]

۲ – آن حضرت، همراه تعدادی از اصحاب خود به قصد مکه، از مدینه خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان مشرکان قریش فرستاد. پس از مدتی همان شخص، خبر آورد که قریش، قصد ممانعت از سفر عمره شما را دارند. پیامبر(ص) فرمود: «اشیروا ایها الناس علی»؛ «ای مردم! به من مشورت بدهید» در این میان، ابوبکر برخاست و گفت: «ای رسول خدا! ما به قصد زیارت خانۀ خدا از مدینه خارج شدیم و نمی خواهیم خون احدی را بریزیم. پس به سوی خانۀ خدا رهسپار شویم؛ اگر مخالفت و ممانعت ورزیدند، آنها را می کشیم» پیامبر(ص) فرمود: «امضوا علی اسم الله…»؛[۴]به نام خدا عبور کنید.

۳ – هنگام نزول آیۀ شریفۀ «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که می خواهید با رسول خدا نجوا کنید، قبل از آن صدقه ای بدهید، این برای شما بهتر و پاکیزه تر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند آمرزنده و مهربان است»،[۵]پیامبر(ص) در بارۀ تعیین مقدار صدقه که در آیه مشخص نشده است با حضرت علی(ع) مشورت کرد.[۶]

۴ – همچنین پیامبر گرامى اسلام(ص) در جنگ احد – همان طور که در پرسش آمده- نظر اکثریت را قاطع دانست و خروج از شهر را بر قلعه ‏دارى و جنگ تن به تن در داخل شهر مدینه ترجیح داد.[۷]

۵ – پیامبر اکرم(ص) در غزواتی مانند غزوه خندق نیز با سلمان فارسی مشورت کردند و نظر او را پذیرفتند.[۸]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. آل عمران، ۱۵۹: «وَ شاوِرْهُمْ فى الاَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ الله یحب الْمُتَوَکِّلِینَ».

[۲]. «إِنَ‏ رَسُولَ اللَّهِ(ص) کَانَ‏ یَسْتَشِیرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ یَعْزِمُ عَلَى مَا یُرِید»؛ شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۴۴، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.‏

[۳]. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق: السقا، مصطفى، الأبیارى، ابراهیم، شلبى، عبد الحفیظ ،‏ ج ۱، ص ۶۲۰، دارالمعرفه، بیروت، بی تا.

[۴]. ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ۴، ص ۱۷۳، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ق.

[۵]. مجادله، آیه ۱۲: «یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدی نجویکم صدقه ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم».

[۶]. حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق و مصحح: محمودى، محمدباقر، ج ۲، ص ۳۱۵، التابعه لوزاره الثقافه و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.

[۷]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج ۱، ص ۱۷۶، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ  اول، ۱۴۱۷ق؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت (تجزیه و تحلیل کاملى از زندگى پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم)، ص ۵۳۱، بوستان کتاب، قم، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.‏

[۸]. ر.ک: ابن سعد هاشمی بصری، محمد، الطبقات الکبرى، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج ۲، ص ۵۱، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق؛ شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۹۵ و ۹۶، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.