روز جمعه مورخ ۲۰ مهر ماه ۱۴۰۳، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- مسألهی تَبلیغ از مهمترین مسائل عَرصهی جهاد و مُبارزه است
- یک مُجاهد فی سبیل الله نباید برای اَحدی جُز خداوند حسابی باز کند
- نکاتی در ارتباط با «جمعهی نَصر»
- خطبه دوّم
- نکاتی به مُناسبت فرارسیدن سالگرد «طوفان الاقصی»
- تسلیتِ شهادت رهبر مُقاومت
- قدرتنَمایی استثنائیِ نیروهای مُسلّح در عملیات «وعدهی صادق ۲»
- اَخلاقمَداری نیروهای نظامی ایران در عملیات «وعدهی صادق ۲»
- تَجلیل از ارتش جُمهوری اسلامی ایران
- تَقدیر از دانشگاه جامعِ علمی کاربُردی ایران
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
شما برادران و خواهران خداجو، مؤمن، پاکدل و مُعتقد به مبدأ و مَعاد و نَفْس ضعیف خودم را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم. تقوا دِژ است، سنگر است؛ تقوا حفاظ است؛ تقوا آبروست؛ تقوا نور است؛ تقوا رَهیافتگی است؛ تقوا زندگی کردن با تُرمز عقل و دین است. آدمِ بیتقوا هرکاری دلش میخواهد میکند، هر حرفی را میزند، هر درآمدی را قبول میکند، هر هزینهای را انجام میدهد؛ چون هیچ مُلاحظهی خداوند و عالَم اَبد را نمیکند. اما انسانِ باتقوا هر فکری، هر ذکری، هر کاری و هر تَرک کاری میخواهد انجام بدهد، خدواند را مُلاحظه میکند. یک جمله در ذهن مبارکتان داشته باشید: «مَنْ کانَ لله کَانَ اللهُ لَهْ[۲]»؛ هرکسی برای خدا باشد، خدا برای اوست. برای خدا باشید تا خدا برای شما باشد. خوشا به حال کسی که خودش را به خدا داده است، خداوند هم او را سر سُفرهی اَسماء جَمالیه و جَلالیهی خودش به صورت تَضمینی هدایت میکند و به سرمنزل سعادت میرساند.
مسألهی تَبلیغ از مهمترین مسائل عَرصهی جهاد و مُبارزه است
خُطبهی اوّل به تناسب رُخدادها و حوادثی که پیش آمده است، برای بنده فُرصتی است که در ارتباط با «جمعهی نَصر» و خُطبهی تاریخی رهبر حَکیم فرزانهی ذوبشدهی در ذات متعال و دلدادهی به امام زمان (ارواحنا فداه) و عاشق مردم خودش و اُمّت اسلامی نکاتی را به مَحضر شما نمازگزاران و همهی اُمّت اسلامی تقدیم کنم. مسألهی تبلیغ یا به تَعبیر رهبر عظیمالشأنمان «جهادِ تبیین» از مهمترین عَرصههای جهاد و مُبارزه است که همهی انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) حرکت خودشان را از این سنگر آغاز کردند و بلندگوی خدا بودند و پیام خداوند متعال را به دلها رساندند. خداوند متعال مسألهی غدیر را در قرآن کریم به پیامبرش در بِستر تَبلیغ واجب کرد که بگوید: «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ[۳]»؛ اما در مُبلّغ که چه خَطیب جمعه باشد، چه مُعلّم باشد، استاد دانشگاه باشد، آموزندهی قرآن کریم باشد، تَحلیلگر مسائل اجتماعی و سیاسیِ عَرصهی انقلاب باشد، روانشناس باشد، جامعهشناس باشد؛ همهی اینها به نَحوی پیامرسان هستند. در قرآن کریم یکی از ویژگیهای مُبلّغ بزرگ عالَم امکان، نگین انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) حضرت محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هرچه به دیگران گفت، خودشان آن را باور داشتند، یافته بودند، با وجود خودش عَجین بود؛ «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ[۴]» ، «وَ ما أُنزِلَ مِن قَبلِکَ[۵]»؛ این بسیار مهمّ است. پدری که به فرزندش میگوید دروغ نگو، اگر خودش دروغ بگوید، خود را خراب کرده است و فرزندش هم اصلاح نمیشود. کسی که غیبت را قَبیح نمیداند، آتشِ جان خودش نمیبیند، اگر به دیگران بگوید غیبت نکنید، ولی خودش در مجالس به دنبال این و آن حرف بزند؛ اگر این شخص نَهی هم بکند تأثیر چندانی ندارد. «اَلْکَلاَمُ إِذَا خَرَجَ مِنَ اَلْقَلْبِ وَقَعَ عَلَى اَلْقَلْبِ[۶]»؛ «کَلام چون از دل برآید، لاجَرم بر دل نشیند».
یک مُجاهد فی سبیل الله نباید برای اَحدی جُز خداوند حسابی باز کند
نکتهی دوّم این است که یک پیامرسان، یک مُجاهد در جبههی جَهاد تَبیین و مُربّی و مُزکّی و مُنجی باید به یَقین رسیده باشد و از علائم یَقین نترسبودن است، شُجاعت است، حِماسی زندگی کردن است. لذا وقتی آیات سورهی مبارکهی بَرائت نازل شد، نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ابتدائاً تَبلیغ این آیات را به یکی از صَحابه دادند؛ ولی جناب جبرئیل (علیه السلام) از جانب خداوند متعال آمد که این را کسی تَبلیغ نمیکند مگَر تو یا کسی که از خودت هست. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را برای اِبلاغ آیات مبارکات بَرائت مأمور کردند و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) با سرعت در مسیر این آیات را از آن فرد قبلی گرفتند و یکتَنه در جمع مُشرکین سَفاک و مُعاند حاضر شدند و در نهایتِ اقتدار پیامِ الهی را در مَمنوعیّت حُضور مُشرکین در مسجدالحرام را اعلان کردند و قرآن کریم در این رابطه میفرماید: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ[۷]»؛ کسانی که رسالات خدا را تَبلیغ میکنند و خَشیّت خدا را دارند. اینها چون خدا را شناختهاند، قدرت برای خداست؛ عزّت برای خداست؛ حَیات برای خداست؛ مَمات به دست خداست؛ گُشایش تَحت ارادهی اوست. هرچه میخواهید به دستِ خداست. اگر او را شناخته باشید، از کسی حساب نمیبَرید. لذا مسألهی خَشیّت با مسألهی ترس تفاوت دارد. خَشیّت یعنی آدم خودش را در برابر عظمت جَمع و جور میکند، حسابی برای دیگران باز نمیکند؛ «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ».
نکاتی در ارتباط با «جمعهی نَصر»
مقام مُعظم رهبری آیت الله العُظمی امام خامنهای (اَطال الله عُمره الشریف) در جمعهی نَصر در شرایطی در مُصلّی تهران حُضور پیدا کردند که شرایط نگرانی و تَهدید بود. بعد از شهادت یک عُلمدار و اُفتادن یک عَلَم و داغدارشدن اُمّت، مُجاهد، مُقاوم و بهپاخاستهی در برابر استکبار بعضیها با رفتن این عَلمدار روحیهشان را باخته بودند، بعضیها مُتزلزل شده بودند و در جبههی مُستقیم مُقاومت مردمِ قَهرمانِ نَستوهِ اُسطورهی غَزّه و قهرمانانِ بیبَدیل لُبنان کسی را از دست دادند که او چراغ بود، او مَشعل بود، او قهرمان بود، او بیبَدیل بود، او در مُدیریتش بدون بَدل و بدون جایگزین بود. او مَثَل اَعلی ایمان و عشق به خداوند متعال و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) و ولایت فقیه بود؛ او کارآزموده بود؛ او از نظر خُصوصیّات ذاتی انسان والایی بود و به تَعبیر مقام مُعظم رهبری (حفظه الله) عُصارهی فَضائل لُبنان بود؛ او نگین بود، او تاج بود و او خارِ چشم دشمن و دلگَرمی جبههی جهاد بود. وقتی یک چنین شخصیّتی از یک جامعهای گرفته میشود، آن جامعه مُبتلا به اضطراب میشود، مُبتلا به تَردید میشود، آینده برایش مُبهم میشود. از یک طرف این وضعیّت روحی و روانی با تَبلیغات و جنگ روانی دشمن نیاز به تَرمیم داشت، نیاز به تقویت داشت، نیاز به تَبیین داشت و نیاز به هدایت و ارشاد داشت. از طرفی هم شرایط، شرایطِ تَهدید بود. این گروه تَبهکار و باند تِرور و خونخوار، بیرَحم، بیعقل، بیهمهچیز و بیحیثیّت رعایت هیچچیزی را نه عقلاً و نه وِجداناً و نه از نظر قوانین بینالمللی هیچ حَدّ و مَرزی ندارد. در کشور ما تَعرُّض کرد و میهمان عزیز ما را در اینجا به قَتل رساند. احتمال حملهی یک چنین جُرثومهای بود؛ لذا خودِ این جُرثومههای پَلید و خونخوار در این شرایط پا به فرار میگذارند، در پَناهگاهها نَفَس میکِشند. در شرایط تَهدید که سیّد مُقاومت به شهادت رسیده است و بُمبهای دوتُنی بر روی ساختمانها ریخته شده است و ویرانیهای بیسابقهای را برای بَشریّت موجب نگرانی و احیاناً وحشت قرار داده است، در چنین موقعیّتی یک انسانِ به معنی واقعی کلمه انسان، یک عُنصر یَقین، یک پَدیدهی قابل ارائه و اُلگو برای انسانها، یک وارثِ همهی خوبیهای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین)، یک یادگاری از امامِ راحل و امامِ عظیمالشأن ما (رضوان الله تعالی علیه) در چنین شرایط با اینکه داغِ سیّد بزرگوار این پَرچمدار، این عَلمدار، این قهرمان، این مُجاهد و این رهبر کارآزموده و باکفایت برای مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) سنگینترین داغی بود که در این سالها بر قلب ایشان نشست و مُکرّر در صحبتهایشان در این چند روز خودشان را عزادار مُعرّفی کردند. با این داغِ سنگین، با این به اصطلاح فِراق جانسوزی که برای ایشان پیش آمد، در این شرایط تَهدید، در این اوضاع به هم ریختهی عالَم و منطقه هیچ کاری از کارهای رسمی و تَکلیفی خودشان را تَرک نکردند. فردای روز داغ با نُخبگان جلسه داشت؛ نه در پَناهگاه، نه در زیرزمینها، بلکه نُخبگان را در حسینیه جمع کردند؛ یعنی هیچ حسابی برای این دَدمنشهای خونخوار باز نکردیم. بعد هم در جمعهی نَصر خودِ شخصیّت اوّل مُستضعفان منطقهی مُقاومت، ایشان فقط فرماندهی کُلّ قُوای ما نیستند؛ فرماندهی کُلّ نیروهای جهادی در میان آزادگان عالَم هستند. هرجا پَرچم مُقاومتی در دست گرفته شده است و به اهتزاز درآمده است، زیر پَرچم این فرماندهی ما حضرت آیت الله العُظمی امام خامنهای (اَطال الله عُمره الشریف) است. لذا خودشان در نهایت صَلابت، اقتدار آرامش برای تَجلیل از سیّد پَرکِشیده و به اعلی علییّن مُستقرشده مجلس اِعلان کردند و خود اِعلان عزا کردند، در مجلس تَکریم از ابتدا حُضور پیدا کردند. گویا جدّ ایشان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) که در شب عاشورا در مُحاصرهی آن همه گُرگ خونخوار گویا اَمنترین فُرصت بود که با خدا مُناجات کند و از همهی کسانی که در اطراف ایشان هستند تَفقُّد کند، به اینها روحیه بدهد، آمادگی بدهد، اینها را برای رساندن پیام به تاریخ و اَبدیّت مُجهّز بکند. امام خودشان میآیند و از ابتدای جلسه مینشینند، نماز را خودشان اقامه میکنند. خُطبههای مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) خودش جلسات مُتعددی برای تَبیین جُملات ایشان نیاز دارد که در قُلّه بود؛ هم از نظر فصاحت، بَلاغت، زیبایی، تناسب، اثرگذاری، جامعیّت و نگرش جهادی و اسلامی الحقّ و الانصاف کأنّه «یَنطِقُ عَن لِسان علیٍ امیرالمؤمنین»، گویا از زبان جَدّش حضرت علی (علیه السلام) سخن میگوید. آنچنان کلمات سَنجیده، ارتباطات حسابشده، یک خُطبهی زیبایی که یک انسانِ داغدیدهی عزادار نباید بتواند چنین حماسی سُخنوری را خَلق کند و برای جَهانیان اِعجابانگیز باشد.
بنده چند جُمله از فرمایشات مقام مُعظم رهبری (اَطال الله عُمره الشریف) را در این مرحله تقدیم میکنم. گرچه وقت کم میآوریم و انسان قِبطه میخورد که ایکاش وقتها بَرکت بیشتری داشت و ما میتوانستیم بیشتر از این بیانات مقام مُعظم رهبری (حفظه الله) بَهره ببَریم. اجمالاً تَجلیلی که مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) از سیّد مُقاومت کردند، تَعبیرات کمنظیر یا بینظیری بود که مقام مُعظم رهبری (اَطال الله عُمره الشریف) این را برای کسی نفرمودند. «برادرم، عزیزم، مایهی اُمیدم!» در یک جایی «قهرمان»، در یک جایی «دُرّهی درخشان لُبنان». این نهایتِ اِشرافی بود که مقام مُعظم رهبری (حفظه الله) نسبت به این پَرچمدار داشتند. بعد هم پیامی که به مردم لُبنان و غَزّه دادند، گفتند: ما هم عزاداریم، ولی عزاداری ما سازنده است، اقتدار آفرین است. عزاداری ما غُصّهخوردن و رُکود نیست، زانو بَغلکردن نیست؛ ما مردِ میدان هستیم، ما از این خونها بَهره میگیریم. این خونها باید تَجدید حَیات باشد، تَزریق خون در پیکرهی اُمّت جهادی با بزرگترین شهداست. هرچه هدف بالاتر باشد، قُربانی وَزینتر و قیمتیتر میطَلبد. لذا نه تنها باید از این به عُنوان تَهدید برخورد کرد، بلکه این را فُرصت بدانید، بر سرعت خودتان بیفزایید و در زَوال این نظام پوشالی بیش از پیش ائتلاف داشته باشید. نکتهی دیگر فرمودند: آنچه که به دست رَزمندگان ما که خودش درخشیدند و حرکت درخشان نیروهای مُسلّح انجام شد، کمترین مُجازاتی بود که در برابر جنایت این باند تَبهکار انجام شد و هنوز هم فُرصت باقی است، ممکن است بار دیگر این دستور و این حمله انجام بشود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۸]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما برادران عزیز و خواهران بزرگوار را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم. تقوا تنها ذخیره برای عالَم دنیا و عالَم آخرت است. انسانِ مُتّقی تَحت حفاطت خداست و خداوند تَضمین کرده است گرفتار بُنبَست نشود. به علاوه آدم باتقوا همواره با بَصیرت زندگی میکند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا[۹]»؛ کُلاه بر سرش نمیرود، دوست و دشمن خودش را میشناسد، راهِ صَلاح و فساد را تَشخیص میدهد. باید این تقوا را از خداوند متعال بخواهیم: «وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی[۱۰]»؛ خدایا! به ما تقوا بده. این تقوا ذخیره است، آبروست. «فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ[۱۱]» برای بعد از مرگ «التَّقْوَى[۱۲]» است. آنجا که لباسی نداریم، این کَفَن هم میپوسد؛ لباسی که در عالَم بَرزخ و در عالَم قیامت ما را میپوشاند، «وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ[۱۳]» لباس تقواست و بهترین توشه هم «فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى» است.
نکاتی به مُناسبت فرارسیدن سالگرد «طوفان الاقصی»
در این خُطبه یک نکاتی راجع به سالگرد «طوفان الاقصی» که جُزء مَظاهر قدرت پروردگار متعال عظیمالشأن، پروردگار حکیم و مهربان است، عرض میکنیم. این طوفان الاقصی حملهی یک جمعیّت مَعدودی بود، نه یک دولت، نه یک کشور؛ آمریکا و اَیادی آمریکا اسرائیل و این باند تِرور و قَساوت و خونآشام و غارتگَر و ویرانگَر و غاصب را اینقَدر بزرگ نشان داده بودند، یکی از ارتشهای شکستناپذیر مُعرّفی کرده بودند. در عمل هم اَربابانشان از بَس کشورهای عَربی را تَحقیر کرده بودند که در جنگ ۶ روزه هم این باند تَبهکار از عُهدهی همه برآمد و سرزمینها را از کشورهای عَربی غَصب کرد. اما اوّلین بار حزب اللهِ قَهرمان بود که ذلّت او را به او چشاند و سرزمینهای غَصبشده را از او پَس گرفت و او را با ذلّت بیرون کرد. و این نُقطهی عَطف دوّم جریان طوفان الاقصی بود که چند اَثر مُبارک داشت؛ اوّل نشان داد که ارتش اسرائیل که همهی اسرائیل ارتش هستند، اینها خیلی هم قَوی نیستند، عَربها ضعیف بودند؛ چون با سِبقهی عَربیّت به جنگ رفته بودند. کسی که در سنگر ایمان نشسته باشد، او مُقتدر است. گروه قَلیلی حمله کردند و این دَدمنشان را از لانههای خودشان بیرون کشیدند، اسیر گرفتند، از آنها کُشته گرفتند و بینی آنها را به خاک مالیدند. جَنبهی حیثیّتی، نظامی، امنیّتی اینها را زیرِ سؤال بُردند، تَحقیر کردند، کوچک شمُردند و شکستی که در این مرحله بر اسرائیل وارد شد، تا اَبد قابل جُبران نخواهد بود.
تسلیتِ شهادت رهبر مُقاومت
اما شهادت سیّد مُقاومت و رهبر مُقاومت هم در این خُطبه که هم بنده خودم به ایشان ارادت داشتم، با همهی روح و جان و سِلولهای بدنم به ایشان عشق میوَرزیدم و همواره دعاگوی ایشان بودم و سر سُفرهی ایشان نمکگیرِ ایشان بودم. فَضائل اخلاقی و صمیمیّت ایشان پَرچم برافراشتهی تمام فَضائل دینی بود؛ ایشان خیلی بزرگ بود. لذا این داغ فراموششدنی نیست. بنده هم به امام زمانم (ارواحنا فداه)، به رهبر بزرگوارم (اطال الله عُمره الشریف)، به ملّت عزیز لُبنان، غَزّه، عراق، مُقاومت، به همهی آزادگان و به شما نمازگزارانِ سرافراز تسلیت عَرض میکنم.
قدرتنَمایی استثنائیِ نیروهای مُسلّح در عملیات «وعدهی صادق ۲»
اما این مسألهی «وعدهی صادق ۲»، خداوند متعال ایران را اُمّالقُرای مُجاهدین، آزادمَردان، روشنبینان، ظُلمستیزان و مُبارزهکنندگان با استکبار و ظُلم قرار داده است. در دوران انقلاب، در دوران دفاع مُقدّس، در دفاع از حَرم و در همهجا نیروهای مُسلّح ما، فرزندان شما ملّت غَیور، مؤمن، مُتدیّن امتحانشان را دادهاند که شکستناپذیرند. جنایتهایی که این باندِ تَبهکار انجام داد، یکی شهادت «شهید هَنیه» در کشور ما بود. دیگری شهادت پَرچم اسلام، پَرچم جهاد، پَرچم عزّت و قدرت، سِماحه «السیّد نصرالله» بود. باید نیروهای مُسلّح طَعم تَلخ جسارتشان را به آنها نشان میدادند. یک چند روزی تأخیر شد. گروهی تَبلیغات کردند، گروهی در رسانهها گفتند ایران مُنفعل شده است و بَنای مُجازات ندارد. و روحیهها خیلی داشت تَضعیف میشد. بدتر از تَضعیف روحیهها شُبهاتی بود که برخی از خارجیها و برخی افراد کمصَبر در داخل مَملکت ما فکر میکردند که باید زودتر جواب میدادیم؛ اما بدانید که این وعدهی صادق دستِ قدرت خدا بود، حسابگرانه بود، حَکیمانه بود. مقام مُعظم رهبری (اَطال الله عُمره الشریف) فرمودند: «ما نه شتابزَده عمل میکنیم، نه تَعلُّل میکنیم». کسی که فرماندهی به عُنوان نایب امام زمان (ارواحنا فداه) دارد، از جُمله اُموری که در این خُطبه بیانصافی است که به زبان نیاید، اگر رهبر ما در قُلّهی عظمت قرار دارند، ملّت و مردم ما در تَراز این اُمّت هستند. جمعهی نَصر امام آمد، شُجاعانه آمد، مُقتدرانه آمد، حَکیمانه آمد و با جلوهی الهی حُضور پیدا کرد؛ اما شما مردم همسر و فرزندان خودتان را به همراه آوردید. در شرایط تَهدید آماده بودید که جانتان را فدای مُقاومت و رهبری بکنید. این نشان میدهد که اعتقاد شما به مقام ولایت، اعتقاد سیاسی نیست؛ اعتقادِ دینیِ فطریِ قلبی است. او را نایب امام زمان (ارواحنا فداه) میدانید و این را برای خودتان افتخار میبینید که زیر پَرچم او باشید؛ اگر خطری هم باشد، شهادت میدانید و مانند عَسل از آن استقبال کردید. حُضور شما اقتدار برای جبههی مُقاومت بود، شُکوه و عزّت برای ایرانِ اسلامی بود. قَدر خودتان را بدانید و خداوند به ما هم توفیق بدهد که خادم شما باشیم و قَدر یکایک شما و فرزندان شما و خانوادههای شما را بدانیم.
سپاهِ قَهرمان ما با همراهیِ ارتش مَکتبی ما و وزارت دفاع ما طرحی جانانه پیشبینی کردند، وقت را، زمان را، کیفیّت را، همهی اینها را زیر نظر رهبر عزیز پیشبینی دَقیق کردند. لذا کاری بود که در تاریخ ماندگار خواهد بود. یک اَمر استثنائی بود. ۲۰۰ موشک از ایرانِ مُقاوم در یک مرحله به سوی اَهداف تَعیینشده برود و با وجود آن همه تَجهیزاتِ پَدافندی که آمریکا و کشورهای غَربی و بعضی از کشورهای مَنطقه در اختیار این بُنیانِ سُست عَنکبوتی گذاشتند، ۱۷۰ موشک به هدف پیشبینیشده اصابت کرد و مایهی فَلجشدن و ذلّت غیر قابل جُبران اسرائیلیها شد.
این نکتهی اوّل بود که این حمله یک حملهی علمیِ فنّاوری با مُحاسبات دَقیق تَجهیزات نظامی بود و فوقِ تکنولوژی آمریکا و کشورهای غَربی بود. لذا واقعاً کَمر اسرائیل را شکاند و دماغ آمریکا را به خاک مالید و هیچ غَلطی نتوانستند بکنند.
اَخلاقمَداری نیروهای نظامی ایران در عملیات «وعدهی صادق ۲»
نکتهی دوّم این است که علیرَغم روحیهی بینظیری که دین، رهبریِ قُدرتمَند، کانونِ زایندهی قُدرت و روحیه به سپاهیان و نیروهای مُسلّح ما داده است، حرکت اینها حرکتِ اَخلاقمَدارانه بود؛ لذا به تأسیسات و زیرساختهای آنها ضَربه نزدند، به زندگیِ آنها مُتعرّض نشدند. این خودش قدرتِ فوقِ قدرت نظامی است. نیروهای ما، ارتش عزیز ما، سپاهِ مَحبوب ما، نیروهای دفاعی و رَزمی ما بندهی خداوند هستند، در چارچوب اَخلاق حرکت میکنند و لا غیر.
تَجلیل از ارتش جُمهوری اسلامی ایران
اما دیگر بیش از این وقت شما را نگیرم. ۳ـ۲ تَجلیل و تَکریم داریم. یکی مُصادف است با سالروز تأسیس سازمان اَثرگذار نورانیِ دینمَدارِ قرآنمَدارِ فرهنگمَدارِ سیاسی ـ عقیدتی ارتش جُمهوری اسلامی ایران. ارتش ما در میان ارتشهای دنیا ارتش بینظیر است، ارتش مؤمن است، ارتش قُدرتمَند است، ارتش با انگیزه است، ارتش عاشقِ شهادت است و ارتش مُنضبطی است که هم انضباط نظامی دارد و هم انضباط اخلاقی و مَعنوی دارد. بنده گاهی به بعضی از اُمرای بزرگوار ارتش با عَقیده عَرض کردهام که من شما را از اولیای مُسلَّم خداوند میدانم. و این سیاسی ـ عقیدتی ارتش چون ما هم فیالجُمله مُرتبط هستیم و به واسطهی همین تریبونها گاهی از ما هم دعوت میکنند و از نزدیک شاهد هستیم؛ آدم گاهی که وارد میشود فکر میکند «مدرسهی فیضیّه» است. اینقَدر دَرجهی مَعارفشان بالاست، دانش دینی و اخلاقیشان بالاست. در حفظ قرآن کریم، در مسألهی مَهدویّت، در مسألهی غَدیر، در تَعظیم همهی شَعائر و در آموزههای اعتقادی، اخلاقی، جهادی و عرفانی که انصافاً همدَرجهی اقتدار نظامی، مهمتر از اقتدار نظامی جبههی فرهنگی است و سیاسی ـ عقیدتی ارتش جُمهوری اسلامی در این جهت که برادر بسیار عزیز و بزرگوارمان جناب حجت الاسلام و المُسلمین آقای «محمّد حَسنی» عُنصر عالِم رَبّانی فَعّال و هماهنگ با روحیههای اُمرا و ستادیها و دَرجهداران هستند، الحمدلله رسالت علمی و ایمانی خودشان را به نَحو اَحسن انجام میدهند و باید یادِ آن شهید بزرگوار امام جُمعهی تبریز را هم از یاد نبَریم که در ارتش نَقش خیلی بالایی داشتند.
تَقدیر از دانشگاه جامعِ علمی کاربُردی ایران
نکتهی بعدی تَجلیل از این طَرح کارآمد کردن دانشگاهها و کانونهای علمی است که برادر بسیار عزیز و فرهیختهمان آقای «دکتر بُلندی» که هم سوابق علمیشان و هم سوابق جهادیشان جُزء افتخارات این کشور است، توفیق نداشتم که در بیانات ایشان حُضور داشته باشم و ادّعای قبل میکنم؛ ولی تا کُنون آموزش و پرورش ما و دانشگاههای ما هم در دوران قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب مَدرکگرایی خیلی توسعه پیدا کرد و این ضَربهی اَساسی به زندگی مردم بود. یک دانشجو وقتی فارغ التحصیل میشود، باید مسألهمِحور باشد، بتواند نیازهای جامعه را برطرف نماید. اگر نیازشناس باشیم، مسألهشناس باشیم، اصلاً مسألهی بیکاری جایگاه ندارد. بحمدالله این دانشگاه علمی ـ کاربُردی علاوه بر مسألهی ذهنی و تئوری و مَدرک کار یاد میدهند و در فُنون مُختلف جوانهای ما را برای تأمین نیازهای مردم ما آماده میکنند که وقتی فارغ میشوند، شاغل باشند؛ دیگر ما بیکاری نداشته باشیم. چه مقدار دکتر داریم، چه مقدار مُهندس داریم که شُغل ندارند؛ این خیلی سرافکندگی است. ولی این طَرح سرافرازی که هرکسی فارغ التحصیل بشود کارهای باشد و در جایی سنگری را گرفته باشد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ[۱۴]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷ ؛ روضه المتقین ، محمد تقی مجلسی، ج ۱۳، ص ۱۹۵؛ الوافی، فیض کاشانی، ج ۸، ص ۷۸۴ .
«کما ورد من کان لله کان الله له و من أصلح أمر دینه أصلح الله أمر دنیاه و من أصلح ما بینه و بین الله أصلح الله ما بینه و بین الناس».
[۳] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷٫
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ».
[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۵٫
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ».
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۴٫
«وَ الَّذینَ یُؤمِنونَ بِما أُنزِلَ إِلَیکَ وَ ما أُنزِلَ مِن قَبلِکَ وَ بِالآخِرَهِ هُم یوقِنونَ».
[۶] تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورّام)، جلد ۲، صفحه ۱۵۳٫
«بَعْضُهُمْ: اَلْکَلاَمُ إِذَا خَرَجَ مِنَ اَلْقَلْبِ وَقَعَ عَلَى اَلْقَلْبِ وَ إِذَا خَرَجَ مِنَ اَللِّسَانِ لَمْ یُجَاوِزِ اَلْآذَانَ».
[۷] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۹٫
«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ کَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِیبًا».
[۸] سوره مبارکه نصر.
[۹] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۹٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ۗ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ».
[۱۰] صحیفه سجادیه، دعای بیستم، بخش هفتم.
«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی، وَ وَفِّقْنِی لِلَّتِی هِی أَزْکی، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا هُوَ أَرْضَی. اللَّهُمَّ اسْلُک بی الطَّرِیقَهَ الْمُثْلَی، وَ اجْعَلْنِی عَلَی مِلَّتِک أَمُوتُ وَ أَحْیا. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَتِّعْنِی بِالاقْتِصَادِ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ السَّدَادِ، وَ مِنْ أَدِلَّهِ الرَّشَادِ، وَ مِنْ صَالِحِ الْعِبَادِ، وَ ارْزُقْنِی فَوْزَ الْمَعَادِ، وَ سلَامَهَ الْمِرْصَادِ. اللَّهُمَّ خُذْ لِنَفْسِک مِنْ نَفْسِی مَا یخَلِّصُهَا، وَ أَبْقِ لِنَفْسِی مِنْ نَفْسِی مَا یصْلِحُهَا، فَإِنَّ نَفْسِی هَالِکهٌ أَوْ تَعْصِمَهَا».
[۱۱] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۹۷٫
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ ۚ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَ لَا فُسُوقَ وَ لَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ ۗ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ ۚ وَ اتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ».
[۱۲] همان.
[۱۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۲۶٫
«یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشًا ۖ وَ لِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ۚ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ».
[۱۴] سوره مبارکه ناس.
پاسخ دهید