روز جمعه مورخ ۰۹ دی ماه ۱۴۰۱، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در مصلی امام خمینی(ره) تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- آموزههای الهی در کلام حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
- توسّل به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
- خطبه دوّم
- ایامالله ۹ دی و حوادثی که مُنجر به شکست دشمنان انقلاب اسلامی ایران شد
- بصیرت مردم ولایی و تجدید میثاق با ولیفقیه در روز ۹ دی
- شخصیّتِ ولایتپذیرِ «شهید حاج قاسم سلیمانی»
- تأثیرات «شهید حاج قاسم سلیمانی» در امنیت و اقتدار منطقه
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«عن سیدتنا فاطمه سلام الله علیها: و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للمله، و امامتنا أماناً من الفرقه[۲]»؛ ایّام شهادت بیبی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، لذا با استمداد از حقیقت عَرشی بیبی، با همهی وجود شما برادران و خواهران و همهی ملّت و همهی موّحدان عالَم و خودم را به خداتَرسی، خداپرستی، خدادوستی و رعایت حریم اوامر و نواهی پروردگار متعال دعوت مینمایم.
آموزههای الهی در کلام حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
این ایّام متعلّق به حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) بوده است و مردم ایران در کلاسهای حضرت زهرا (سلام الله علیها) حضور داشتهاند و آموزههای مادرشان را به عنوان غذای روح و جان خود قرار دادهاند و ایمانشان را تقویت نمودهاند. بنده نیز به همین مناسبت در خطبهی اوّل دو سه جمله از حضرت زهرا (سلام الله علیها) که مادر همهی خوبان و همهی خوبیها هستند، به محضر شما تقدیم میدارم و شما را دعا مینمایم. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: «و العدل تنسیقاً للقلوب»؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبهی فدکیه حدود ۲۰ فریضه و ۲۰ دستور زندگیساز از دستورات الهی را نام بردهاند و فسلفه و حکمت این دستورات را مادرانه بیان نمودهاند. یکی از دستورات الهی، رعایت عدل است. «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى[۳]»؛ در زندگی عدالت را رعایت کنید، عادل باشید، گرفتار فِسق نشوید. عدل «أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» است. شما که میخواهید در سنگر اَمن قرار بگیرید و آسیب نبینید، از عَدل به تقوا خواهید رسید. راه رسیدن به تقوا، عادلشدن است. عَدل به این معناست که هرچیزی در جای خودش قرار بگیرد. عَدل به این معناست که هرکسی و هرچیزی به آن چیزی که میتواند دست یابد، برسد و استعداد به فعلیّت تبدیل بشود. از نظر فقهی در رسالههای عَملیهی فُقهای شما، عادل کسی است که مرتکب گناه کبیره نمیشود؛ حتّی یک مورد غیبتکردن انسان را از عدالت ساقط مینماید؛ یک مورد تهمتزدن، یک مورد ایذاء مؤمن و یک مورد سرقت و یا خیانت در امانت، جزء گناهان کبیره به شمار میرود و یک گناه کبیره کافی است تا خداوند لباس زیبای عدالت را از تن انسان دربیاورد و به لباس آلوده و چرکین و زشت فِسق مُلبّس میشود. حواسمان را جمع کنیم تا امروز که میهمان خداوند متعال هستیم و هرچه میهمانان خداوند بیشتر در کنار یکدیگر باشند، توجّه او نیز نسبت به جمع بیشتر از توجّه به فرد است، همگی برای خداوند تصمیم بگیریم که عادل باشیم و گناه کبیره مرتکب نشویم. موضوع دوّم این است که اصرار بر انجام گناه صغیره نیز نداشته باشیم. وقتی گناه صغیره تکرار میشود، تبدیل به گناه کبیره میشود. در مورد بدحجابی که چند تار موی سر بیرون است، چه بسا فینفسه گناه صغیره باشد؛ اما وقتی تکرار میشود، تبدیل به گناه کبیره میشود. زنی که حجاب اسلامی را رعایت نمیکند و علیرغم دستور خداوند مهربان و رازق خود، خدایی که این زن به او احتیاج دارد و اگر بخواهد آن را بزند، هیچکسی نمیتواند او را از جای خود بلند نماید، رعایت خدای مهربان خود را نمیکند؛ وقتی بدحجابی را در برابر نامحرم تکرار مینماید، برای او تبدیل به فِسق میشود و از عدالت خارج خواهد شد.
محدّثهی عَلیمه، فاطمهی شهیده (سلام الله علیها) به دنبال مسألهی عدالت، دو موضوع دیگر را نیز مطرح فرموده است. یک مورد آن «و طاعتنا نظاماً للمله» است. قانون یک قانون مُدوّن مکتوبِ مصوّب است و یک قانون عینی و خارجی میباشد. وجود نازنین حضرت زهرا (سلام الله علیها) و پدر بزرگوارشان و همسرشان و یازده فرزندشان، عینیّت قرآن کریم هستند. قانون الهی که برای ساختن انسان کامل است، قرآن کریم لوحِ انسان کامل است؛ لذا وقتی قرآن کریم در خارج پیاده بشود، تبدیل به علیبنابیطالب (علیه السلام) خواهد شد، تبدیل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) خواهد شد. لذا فرموده است که اگر کسی میخواهد دین و آیین خود را نظم عمومی ببخشد و جامعه را بانِزاکت و امنیّت قانونی به سعادت و رفاه برساند، باید مُطیع قانون باشد. عدالت بدون قانون مصداق پیدا نخواهد کرد. این قانون است که جای و حدّ هرکسی را مشخّص مینماید. بعد از مسألهی قانون، اگر کسی روحیهی عدالتخواهی داشته باشد و قانون را هم بشناسد، ولی بُوالهوس است و هَوس اجازه نمیدهد تا به قانون عمل نماید؛ ولی زیادهطلب و افزونطلب است و به مال خود قناعت نمیکند، بلکه چشم به مال دیگران دارد؛ ولی قدرتطلب است و به خاطر رسیدن به قدرت و رأی آوردن، دست به هرکاری میزند؛ این یک موضوع سوّمی نیاز دارد تا جامعه را به صورت عدالتمحور، قانونمدار، منظّم و متمدّن بسازد و آن وجود امام و ولی است. در قدم اوّل ولی معصوم و در نبود ولی معصوم، ولیفقیه بَدل از ولی معصوم است. خودشان ولیفقیه را تضمین احیای عدالت معرفی فرمودهاند و اجرای قانون در جامعه از دیدگاه حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)، مسألهی امامت است.
توسّل به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بنده میخواهم جملهای هم نسبت به حضرت صدیقهی طاهره، فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) عرض توسّل داشته باشم. حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در وصیت خود از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سه چیز را درخواست کردند؛ یکی این بود که فرمودند: علیجان! مرا حلال کنید. برای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بسیار سخت بود، حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) برای حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) همسر بینظیری بودند، جلوهی خداوند متعال بودند، یادگار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند، حقیقت قرآن کریم بودند، سِرّالله بودند، حوراءاِنسیه بودند، ولی حال دیگر بیان این حرفها نشان میدهد که در حال سفر کردن هستند. حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: علیجان! مرا حلال کنید.
نکتهی دوّم این بود که به همهی مادرها فرمودند که به فکر فرزندان خود باشید؛ مادر جوان در حال ترک دنیاست و به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه داشتند: علیجان! فرزندان من کوچک هستند؛ با فرزندان من مُدارا کن. اما درخواست سوّم حضرت زهرا (سلام الله علیها) بسیار جانسوز است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: یا علی! «غسلنى و کفنى باللیل، و صل على و ادفنى باللیل و لا تعلم احدا[۴]»؛ این استمرار مبارزهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) تا ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) که چه ظلمی به ولایت شده است، مجهولبودن قبر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است. کسانی که به مدینه رفتهاند، حسرت میخورند که به آنجا رفتهاند، ولی قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) را ندیدهاند؛ بیبی ما خودشان به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند که مرا شبانه غسل بدهید. شاید حکمت شبانه غسل دادن حضرت زهرا (سلام الله علیها) این باشد که رعایت دل امیرالمؤمنین (علیه السلام) را کردند؛ زیرا بدن ایشان عادی نبود، جراحات زیادی داشت، هم سوختگی داشت، هم شکستگی داشت، هم کبودی داشت. اگر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روز غسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) را انجام میداد، اینها را میدیدند و طاعت ایشان تمام میشد. «کفنى باللیل»؛ کار کفن مرا نیز شبانه انجام بده که اگر در روز کفن میشدند، هنگامی که فرزندان میآمدند تا با مادرشان خداحافظی کنند، وضعیت به گونهی دیگری میشد. در ادامه نیز حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودهاند که شبانه مرا به خاک بسپار و این موضوع را به احدی بازگو نکن. خیلی برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) سخت بود. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یک دختر باقی مانده است و باید تشییع جنازهی ایشان بسیار مهمتر از تشییع جنازهی شخصیتهای دیگر باشد؛ ولی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) غریبانه بدن حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به تنهایی برداشتند و به جز خانواده و چند نفر دیگر، کسی در پُشت تابوت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اینگونه صبر را برای حفظ دین به ما آموختند.
لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۵]».
خطبه دوّم
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». برای بیمهشدن در برابر همهی آفات و گرفتاریها و برای صعود به جایگاه قُرب پروردگار متعال، خداوند متعال در سورهی مبارکهی یوسف دو بال را معرفی فرموده است که یکی بال صبر است و دیگری بال تقواست. «إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ[۶]»؛ اگر کسی در زندگی با رضای الهی زندگی کند و خودش را مبتلا به سَخط و غضب الهی نکند و اهل مقاومت و صبر باشد، چنین کسی مُحسن است و خداوند متعال اجر مُحسنین را ضایع نخواهد کرد. این بَذرهای شما میروید و عُمر شما حاصل میدهد. نگران آن نباشید.
ایامالله ۹ دی و حوادثی که مُنجر به شکست دشمنان انقلاب اسلامی ایران شد
ایامالله دیماه حوادثی اتّفاق افتاده است که هرکدام از آنها یک خطبهی مُستقل میطلبد تا در مورد آن صحبت بشود. حادثهی ۱۹ دیماه که راجع به قیام مردم شریف شهر قُم است و جزء نقاط عطف انقلاب ما بود و انصافاً جزء حوادث عظیم تاریخ انقلاب است و نقش عظیمی در حجّتبودن مردم قُم و گرمکردن جبههی مجاهدت و استمرار انقلاب داشته است. مسألهی ۹ دی که جزء ایامالله است و فراموششدنی نیست؛ جزء روزهای احیای دین الهی است، جزء روزهای پیروزی آرمانهای شهیدان است، جزء روزهایی است که خداوند متعال به برکت حضور مردم که این نیز از آیات الهی بوده است، دشمن ما را ناکام کرد و همهی نقشههای آنها را برهم زد و آرامش از دسترفته را به ملّت عزیزمان بازگرداند و انسجام بین امام و امّت بار دیگر استحکام خودش را نشان داد. ارتباط بین امّت و امام ناگُسستنی است. از ابتدای اسلام تا به امروز در میان مؤمنین، وجود داشته است و هیچکسی نتوانسته است مؤمن را از امام خودش جُدا نماید و تمام تلاش دشمن این بوده است که مسألهی امّت و امامت را با جریان فتنهی کوری که دشمن برنامهریزی کرده بود و همهی قدرتهای شیطانی و استکباری و نظام سُلطه بدونپرده خودشان را در صحنه حاضر کردند و از بانیان فتنه و فتنهگران اعلان حمایت رسمی کردند و بوقهای تبلیغاتی خودشان را در مسیر بههم ریختن نظام وحدت جامعهی ما و جُداکردن امّت ما از ولیفقیهشان به کار بردند. بهانهی فتنهگران در آن فتنه تقلّب در انتخابات بود که یک دروغ بود. مانند دروغی که در کشور اُکراین گفتند و یک انقلاب رنگی به وجود آوردند و مسیر حکومت را تغییر دادند. در بعضی از کشورهای دیگر نیز، تجربهشان به ثمر نشسته بود و در اینجا نیز اینها انقلاب سبز را مطرح کرده بودند و بنا داشتند تا با این انقلاب، انقلاب اسلامی را نابود کنند. بنا داشتند تا انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، پیوند سیاست و دیانت، پیوند مدیریت دین و حاکمیت خداوند در جامعه با خواست مردم و مردمسالاری دینی را از بین ببرند. چون این مردمسالاری دین راه جدیدی بود که استکبار عالَمی با تولّد این مولود مبارک، دستش از غارت کشور بزرگ ایران کوتاه شده بود و در کشورهای دیگر نیز فرهنگسازی صورت گرفت و مرزها را درنوردید و در خارج از مرزهای ایران، بیدارگری و مسألهی قیام و جهاد علیه استکبار را در مسیر نشر قرار داد. لذا آنها با تمام امکاناتشان به جنگ این مولود تازه متولّد شده که در واقع احیای غدیر حضرت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیه السلام) بوده است و بیعت مردم با امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بیعت مردم با دودمان عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) بوده است، احیاء و به صحنهآوردن اسلام نابِ محمِّدی (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است، تجلّی قدرت خداوند در امامت و امّت بوده است. تمام قدرتهای بزرگ در شرق و غرب عالَم با همهی تجارب شیطانی و پیچیدهای که داشتند، متمرکز شدند تا این انقلاب متولّد نشود؛ ولی عاجز شدند و به خواست خداوند متعال، مانند تولّد حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت ابراهیم (علیه السلام)، فرعونیان و نمرودیان نتوانستند جلوی این تولّد را بگیرند. بعد از تولّد خواستند تا آن را در نُطفه خفه کنند و در روزهای اوّل زندگی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، خواستند تا این انقلاب را ذَبح نمایند؛ لذا آن آشوبها و جنگ قومیتها و خَلقها را ایجاد کردند، ولی دست خداوند متعال بالای دستها بود و آن آشوبها جمع شدند. علاوه بر جنگ نرم، مستقیماً به جنگ سخت اقدام کردند که آن هم به مدّت ۸ سال بود و ملّت مؤمن بهپاخواستهی ایران با پرچم و نشان ولایت و غدیر، در یک سو بودند و تمام قدرتهای اتمی و شیطانی در سوی دیگر بودند. در مدّت ۸ سال هرچه تیر در ترکش داشتند، همگی را مصرف کردند؛ ولی در عاقبت به لطف خداوند متعال، دیدید که «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ[۷]» میباشد و آنها با سرافکندگی خاک ما را ترک کردند و نتوانستند حتّی یک وجب از خاک ایران را در اختیار خود داشته باشند. دشمن ما سرافکنده و شکستخورده شد که در واقع سرافکندگی تمام قدرتهای شیطانی دنیا بود.
بصیرت مردم ولایی و تجدید میثاق با ولیفقیه در روز ۹ دی
با این قدرتی که خداوند متعال در مدّت جنگ به مردم مُجاهد و مقاوم و ولایتمدار داده است، آنها سالها نشستند و اندیشکدههای آنها فکر کردند تا این انقلاب سبز را پیشبینی کردند. قبل از آن نیز در کوی دانشگاه یک تجربهای بود و بعد آسیبشناسی کردند و با انقلاب سبز تصمیم داشتند تا ملّت را در برابر ملّت قرار بدهند و این شکاف را در اینجا به وجود بیاورند تا نیازی به حملهی خارجی نباشد. ولی این اعجاز ولایت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اولاد ایشان بود که مسألهی نیابت از حضرت حجّت (ارواحنا فداه) یک حقیقت و واقعیت است؛ «وُجُودُهُ لُطفٌ وَ تَصَرّفُهُ لُطفٌ آخر وَ عَدَمُهُ مِنَّا[۸]»؛ عنایت حضرت حجّت (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در آنجا نیز کمک کرد و بعد از ۸ ماه آشوب و ناامنی در تهران و برخی دیگر از شهرستانها، روز ۹ دی مردم به صورت خودجوش در تمام کشور و در برخی از شهرستانها و استانها قبل از روز ۹ دی تجمع کردند که در شهر تبریز و شهر رشت در روز ۸ دی مردم به خیابانها آمدند؛ ولی روز ۹ دی یک خیزش عمومی بود، یک جوشش الهی بود و یک قیام عمومی و همهجانبه علیه استکبار و نقشههای بیرونی و اعلان به این معنا بود که ما فریب کسانی را که با یک دروغ مردم را به مرز ناامیدی میکشاندند، خوردهایم و دروغ شما را فهمیدیم و مردم میثاق با ولایت را در کنار خون شهیدانشان انجام دادند که در وصیتنامههای شهدا سفارش به ولی کردهاند؛ در آن روز یک عکس از رئیسجمهور و یا شخصیت دیگری وجود نداشت؛ بلکه آن روز امّت و ولیفقیهشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مُدّ ظله العالی) بودند. این بصیرت مردم بود که به هنگام مناسب و زمانی که باید به میدان بیایند، آمدند و دوست را شناخته و دشمن را تشخیص دادند و بار دیگر اصالت ولایت را بازشناسی کردند و آمدند و مملکت و انقلاب و نظام را بیمه کردند.
شخصیّتِ ولایتپذیرِ «شهید حاج قاسم سلیمانی»
افسوس که فرصتها کوتاه است. در ایامالله شهادت «شهید سلیمانی» هستیم که رضوان خداوند بر ایشان باد. شهید سلیمانی یک شخص نیستند، شهید سلیمانی یک جریان است، شهید سلیمانی یک تفکر است، شهید سلیمانی یک مکتب است، شهید سلیمانی یک اَبر پُرباران است، شهید سلیمانی یک الگو و الگوساز است. لذا شهید سلیمانی اِکسیر غیرت، معنویت، شهامت، شجاعت و دینداری را در وجود خودشان داشتند و خداوند متعال علیرغم اخلاصی که شهید سلیمانی داشتند و در هیچجایی نمیخواستند خودشان را نشان بدهند، ولی پروردگار حکیم این مرد را با این خصوصیّات در طول دوران مُجاهدهی خودشان که به تعبیر حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) دارای جهاد عظیم بودند، در صحنه، در فراز و نَشیبها نشان دادند. لذا یکی مسألهی اخلاص شهید سلیمانی بود که برای ما درس است. اگر شما برای خداوند کاری انجام بدهید، خداوند نیز برای شما کار خواهد کرد. «من کان للَّه کان اللَّه له[۹]» ؛ «وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ[۱۰]». دوّمین نکتهای که در مورد شخصیت شهید سلیمانی وجود داشت، تعبّد در جاهای سخت است. شهید سلیمانی به ولایت باور داشت. باور ایشان حرکت سیاسی و حرکت دیپلماسی نبود؛ بلکه حرکت اعتقادی بود، عشق بود، باور عمیق بود. شهید سلیمانی نقل مینماید که یکی از اشرار مشهور و خطرناک استان سیستان و بلوچستان که مکرراً انسانها را به قتل رسانده بود و آشوبهای مختلفی را برپا کرده بود، در مسألهی قاچاق دستی بر آتش داشت، با یک حرکات پیچیده از او برای مذاکره دعوت کردیم و هنگامی که برای مذاکره آمد، او را دستگیر کردیم. بنده خدمت مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) رسیدم و این موضوع را به عنوان یک پیروزی بزرگ به عرض ایشان رساندم که فُلان جُرثومهی خطرناک استان سیستان و بلوچستان را توانستیم با این روش دستگیر کنیم. مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) بدون هیچ تعلّلی فرمودند: همین الآن دستور بده تا او را آزاد کنند. برای بنده خیلی سنگین بود؛ برای این کار زحمتهای بسیاری کشیده بودیم و برنامهریزیهای زیادی انجام داده بودیم تا توانستیم این فرد را دستگیر کنیم. به مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) عرض کردم: چرا این را فرمودید؟ مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) پاسخ دادند: به این دلیل که در مکتب ما اگر کسی را دعوت کند، نباید میهمان خود را بکشد، نباید میهمان خود را دستگیر کند؛ شما از او دعوت کردید و او میهمان شما بوده است، پس نباید او را دستگیر میکردید. شهید سلیمانی میگوید متوجّه شدم که ما عجب دین بزرگی داریم، عجب رهبری بزرگواری داریم! گویا جلوهی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هستند، گویا جلوهی حضرت مُسلمبنعقیل (علیه السلام) هستند که در میهمانی ابنزیاد را نکشتند؛ مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) فرمودند: همین الآن دستور بدهید تا او را آزاد نمایند. این نوع تعبّد و مسائلی از این قبیل، باعث میشود که اگر کشوری پیشرفت کند، در اثر عبودیّت باشد و عبودیّت نیز در ولایت معنا پیدا میکند. این موضوع را شهید سلیمانی با همهی وجود خود باور کرده بود و در تجارب مختلف نیز بر ایشان اثبات شده بود؛ کمااینکه برای اَبرمردِ عرب جناب «سیّد حسن نصرالله» و حزبالله اثبات شده است که رهبری ولیّ خداوند متعال است و از اوتاد روزگار است و دید ایشان، دیدِ شخصی نیست، بلکه الهام الهی است و پیشگوییهای ایشان دقیق بوده است. اگر در تمام موارد از بیانات ایشان بهره میگرفتیم و اگر دولتهای قبلی ما تحت فرمان ولایت بودند که فرمان امام زمان (ارواحنا فداه) است و اگر خوب عمل میکردند، امروز مشکلات اقتصادی با این کیفیت نداشتیم.
تأثیرات «شهید حاج قاسم سلیمانی» در امنیت و اقتدار منطقه
ولی این نکته را عرض میکنم که مقام معظم رهبری (مُدّ ظله العالی) بیان فرمودند: امروز خطر شهید سلیمانی برای استکبار و حمایت او از جبههی حق و مقاومت، بسیار تأثیرگذارتر از سردار سلیمانی سابق است. لذا با شهادت ایشان، اوّلین ضربهای که نظام در «عین الاسد» وارد کرد، پایگاه آمریکایی را درهم کوبید که بحمدالله سیلی محکمی بود که فرزندان دلیر شهید سلیمانی توانستند وارد کنند و موضوع دیگر تشییع جنازهی شهید سلیمانی بود که نشان داد هم شهید سلیمانی ملّیترین شخصیت است و هم مردم ایران یک شخص انقلابی در تراز شهید سلیمانی احتیاج دارند. هم مردم عراق و هم مردم ایران با تشییع جنازهی میلیونی خود نشان دادند که طرفدار انقلاب ناب در حدّ مُجاهد بزرگ چون شهید سلیمانی را طلب میکنند. اگر فرصت بود، مواردی را یادداشت کرده بودم که نه تنها شهید سلیمانی سوریه، عراق و لبنان را حمایت کردند، نه تنها فلسطین را مجهّز کردند، بلکه اگر شما در این دوماه گذشته مشاهده میکنید که بیش از ۷۰۰ نفر از صهیونیستها به دَرَک واصل شدند و این جوانان غیور فلسطینی به صحنه آمدهاند و چنین جرأتی پیدا کردهاند و سرانِ صهیونیست به دنبال لانه میگردند و در وحشت عجیب به سر میبرند، اگر لبنان و حزبالله لبنان به عنوان قدرت عظیمی است که اَبرقدرتها از او حساب میبرند، اگر یمن ایستادگی میکند، اگر جبههی مقاومت و کشور عراق که تا دیروز زیر چکمههای آمریکاییها امان نداشتند و همهگونه تجاوز به این کشور صورت گرفت، اما امروز جوانان و مجلس عراق در حال بیرون کردن آمریکا هستند، همهی اینها با رهبریهای پیامبرگونهی امام خامنهای (مُدّ ظله العالی) و فرماندهی هوشمندانهی شهید عظیمالشأن ما، شهید سلیمانی صورت گرفته است. این بصیرت، شجاعت، غیرت، دینمداری و اعتقاد به ولایت را که میبینید این همه معجزه خلق کرده است و اینگونه قدرت را در صحنهی بینالمللی به رُخ عالمیان کشیده است، خونی است که اینگونه میجوشد و مردم ما تا آمریکا را به زانو درنیاورند و همهی قدرتها را تسلیمِ نظام جمهوری اسلامی ایران نکنند، راه شهید سلیمانی را ادامه خواهند داد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۱۱]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۴۶۱٫ / بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۵۸٫
«فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، والصلاه تنزیهاً لکم عن الکبر و الزکاه تزکیهً للنفس و نماءً فی الرزق، والصیام تثبیتاً للاءخلاص، والحج تشییداً للدین و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للمله، و امامتنا أماناً من الفرقه، والجهاد غرّاً للاءسلام و ذلاًّ لاءهل الکفر و النفاق».
[۳] سوره مبارکه مائده، آیه ۸٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَ اتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ».
[۴] بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۴٫
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما اوصت به فاطمه بنت رسول الله، اوصت و هى تشهد ان لا اله الا الله، و ان محمدا عبده و رسوله، و ان الجنه حق و النار حق، و ان الساعه آتیه لا ریب فیها، و ان الله یبعث من فى القبور. یا على انا فاطمه بنت محمد زوجنى الله منک لاکون لک فى الدنیا و الآخره، انت اولى بى من غیرى، حنطنى و غسلنى و کفنى باللیل، و صل على و ادفنى باللیل و لا تعلم احدا، و استودعک الله و اقرء على ولدى السلام الى یوم القیامه».
[۵] سوره مبارکه نصر.
[۶] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۰٫
«قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هَٰذَا أَخِی ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا ۖ إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».
[۷] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰٫
«إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا».
[۸] کشف المراد، ص ۱۸۲، ط مؤسسه امام صادقعلیه السلام ، در برخى از نسخهها «غیبته» به جاى «و عدمه» آمده است، ولى صحیحتر همان است.
[۹] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷ ؛ روضه المتقین ، محمد تقی مجلسی، ج ۱۳، ص ۱۹۵؛ الوافی، فیض کاشانی، ج ۸، ص ۷۸۴.
«کما ورد من کان لله کان الله له و من أصلح أمر دینه أصلح الله أمر دنیاه و من أصلح ما بینه و بین الله أصلح الله ما بینه و بین الناس».
[۱۰] سوره مبارکه بینه، آیه ۵٫
«وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَ یُقِیمُوا الصَّلَاهَ وَ یُؤْتُوا الزَّکَاهَ ۚ وَ ذَٰلِکَ دِینُ الْقَیِّمَهِ».
[۱۱] سوره مبارکه اخلاص.
پاسخ دهید