«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]‏».

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خطبه اوّل ـ صفات مُنافقان در قرآن کریم

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». چون ایّام و حوداث پی در پی این روزها زمینه‌ای پیش آورد که رهبر حکیم و فرزانه و نایب روشن‌بینِ امام عَصر (ارواحنا فداه) عَطف به توصیه‌های مُستمرّشان در ارتباط با جهاد تَبیین تأکید داشته باشند و نقاطی را که امروز دشمن هدف گرفته است و با این اُموری که او برنامه‌ریزی کرده است، بَنای ضربه‌زدن به نظام اسلامی، به دین قَویم ما، به باورهای الهی ما و به نظام ما و به مردم ما را دارد، روی سه نکته تمرکز کرده است. لذا این ۳ـ۲ نکته را از نظر قرآن کریم و روایات اهل‌بیت (سلام الله علیهم اجمعین) به مَحضر شما نکاتی را تقدیم می‌داریم.‌ در آیات ۶۰ الی ۶۱ سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب می‌فرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا * مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلًا[۳]»؛ خیلی آیه شَفّاف و صَریح است. گویا در این فَضا نازل شده است، گویا وجود نازنین نبیّ مکرّم ما حضرت محمّد مُصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان ما هستند و خداوند متعال این آسیب و بیماری را می‌بیند و نُسخه‌ای می‌پیچد تا مردم بیدار بشوند و با این سیل بُنیان‌کَن و ویرانگر مُقابله کنند. در تَفسیر «علی بن ابراهیم[۴]» در شأن نزول آن نوشته است: در مدینه ۳ گروه بودند که اَنواع شایعات را علیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نَشر می‌کردند. وجود نازنین نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی در جبهه حُضور پیدا می‌کردند و یا مُجاهدینی که در سنگرها سینه سِپَر کرده بودند، این ۳ گروه کارشان این بود که شایعه می‌کردند پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفته است و اخبار هولناکی را که دلِ بازماندگان و خانواده‌های رَزمندگان و مَتن مسلمان‌های مُعتقد را می‌لَرزاندند، خالی می‌کردند و می‌خواستند این‌ها را به یأس بکشانند. این ۳ گروهی که عُهده‌دارِ شایعات بودند و کارشان جنگ رَوانی بود، به تَعبیر برادر بزرگوار و عالِم فَرهیخته، فرزند گرامی اُستاد بزرگوار علّامه حضرت آقای «مصباح» (اعلی الله مقامه الشریف) این‌ها جنگ نَرم را در دستور کار خودشان قرار داده بودند که اگر در جنگ نرم می‌توانستند پُشت جبهه را مُنهضم کنند و مردم را نسبت به جبهه مأیوس کنند، در جنگ سخت هم پیروز می‌شدند. این‌ها یک گروه کسانی بودند که دلشان مریض است. این‌ها مُنتظر یک خبرهایی هستند، بی‌هدف هم هستند؛ ولی آدم‌های مَنفی‌باف به دنبال نقاط ضَعف، این مَگس‌هایی که به دنبال زَخم می‌گردند و در یک بدنِ شاداب سالم به هیچ‌جا کاری ندارند، اگر در یک نقطه‌ی کوچکی زَخم باشد در همان‌جا قرار می‌گیرند و ایذاء می‌کنند. عدّه‌ای بیمار دل هستند. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ[۵]»؛ این‌ها بیمار دل هستند، مَنفی‌باف هستند، نُقاط مُثبت را نمی‌بینند، هیچ‌گاه نیمه‌ی پُر لیوان را نمی‌بینند. همیشه به دنبال دیدنِ آن جای خالی هستند. انسان‌های ناسپاس و کَفور و نعمت‌نَبین و نمک‌نَشناس این‌ها هستند. گروه دوّم اَرازل و اوباش هستند؛ این‌ها آدم‌های فُرصت‌طَلب هستند. همیشه به دنبال این هستند که آب را گِل‌آلود کنند تا از آن ماهی بگیرند. این قَمه‌کِش‌ها، این غَدّاره‌بَندها، این آدم‌های لات همیشه به دنبال این‌جور قَضایا هستند که جامعه به هم ریخته بشود، ایجاد هَرج و مَرج بکنند تا آن‌ها مَقاصد شومِ خودشان را بتوانند به دست بیاورند. گروه سوّم مُنافقین هستند که یک احتمال دارد که هر سه گروه در نِفاق مُشترک هستند. این کار کارِ مُنافقانه است. این‌هایی که با نَشر شایعات، بزرگ‌کردن نُقطه‌ ضَعف‌ها در یک جنگ رَوانی خطرناک مانند خُوره به جانِ جامعه می‌اُفتند و آن صَلابت و آن وَحدت و آن اِنسجام و آن اُخوّت و آن همدلی و آن اعتماد عُمومی را آتش می‌کِشند، خاکستر می‌کنند و گُسست ایجاد می‌کنند، خداوند این‌ها را تَهدید کرده است. همان‌گونه که در قرآن کریم در سوره‌ی مبارکه‌ی مائده نسبت به مُحارب، کسی که سِلاح در دست دارد و از اَسلحه‌ی سخت استفاده می‌کند، «لاخافه الناس[۶]»، تا مردم را بترساند. این‌ها از نظر فقهی مُحارب نامیده می‌شوند و قرآن کریم رَسماً یک مُجازات استاندارد برای کسانی که ایجاد نااَمنی می‌کنند، با اَسحله به خانه‌ی مردم می‌ریزند، به افراد چادری حمله می‌کنند، به مُتدیّنین هَجمه می‌بَرند و این‌ها را با سِلاح گرم خودشان می‌ترسانند، خداوند متعال این‌ها را مُحارب با خودش مُعرّفی کرده است. این‌ها جنگ با شما مردم ندارند؛ جنگ با شما دارند. این‌ها می‌خواند دینِ خدا را ضعیف کنند. این‌ها می‌خواهند دیندارها را تَضعیف و تَحقیر کنند. لذا در آن‌جا تَهدید شده است و خداوند متعال فرموده است: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ[۷]»؛ یکی این‌که قَتل است؛ باید اعدام بشوند، یا تَبعید بشوند، یا دست و پایشان قَطع بشود. این‌ها نَصّ صَریح آیات قرآن کریم است و نُسخه است و مانند جَرّاحی طَبیب است، عینِ رَحم است، عینِ مهربانی است. حالا در مورد کسانی که با اَسلحه‌ی جنگ نَرم وارد می‌شوند تا با شایعات سُتون‌ها را بزنند. اَفرادی که در جامعه مَشعل هستند، چراغ هستند، عَمود هستند، تکیه‌گاه هستند، مورد اعتماد هستند، این‌ها را بنَحوی تَخریب کنند تا از چشم مردم بیُفتند که اگر یک شُلوغی پیش آمد، مردم به حرف هیچ‌کسی اعتماد نکنند. سَلب اعتماد عُمومی از همه‌ی اُستوانه‌ها بشود. در این مورد در این آیه‌ی کریمه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی اَحزاب خداوند عزیز می‌فرماید: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ»؛ اگر مُنافقون از این شایعه‌پَراکنی و از این جنگ رَوانی دست بر ندارند، «الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»؛ هم مُنافقون و هم کسانی که بیمار دل هستند؛ این‌ها جُزء سازمانی نیستند، جُزء یک جریانی نیستند؛ ولی مُنتظر یک فُرصتی هستند تا شُلوغ بکنند؛ «وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ». «وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ»؛ این گروه سوّم تَحت عُنوان کسانی که اَراجیف می‌گویند. اِرجاف به مَعنی اضطراب است؛ هرکسی مطالبی که موجب اضطراب مردم بشود را جمع کند و در جامعه نَشر کند تا مردم آرامش نداشته باشند، دلهُره پیدا کنند، نگران بشوند و دست و پایشان بلَرزد، نسبت به مَقصد مُتزلزل بشوند، قرآن کریم این‌ها را «مُرجفون» یاد کرده است. «لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ»؛ حَبیب من! با همه‌ی رأفت و مهربانی که نسبت به همه‌ی عالَمیان داری «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ[۸]»، ما تو مهربانِ دلسوزِ مردم‌دار را اِغوا می‌کنیم، وا می‌داریم، تَحریص می‌کنیم، تَحریک می‌کنیم تا به اتّفاق مردم یورش ببَری، اَمان از این شایعه‌پَراکن‌ها سَلب کُنی، این‌ها احساس امنیّت در میان شما نداشته باشند. «ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا»؛ وقتی عکس‌العمل تُند شما را دیدند، به تَعبیر بنده یا گورشان را گُم می‌کنند و نمی‌توانند در میان شما نَفَس بکِشند و به خیانت‌شان ادامه بدهند و تَرک می‌کنند.

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (1)Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (2)

صفات مُنافقان در کلام حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

حالا یک حدیثی هم در مورد مَسأله‌ی ایجاد یأس حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صفت مُنافقین در نهج البلاغه این‌جور فرمود: «حَسَدَهُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ[۹]»؛ این‌ها حَسودان آسایش هستند. مردم را نمی‌توانند ببینند که یک شادی دارند، یک نَفَس راحتی می‌کِشند. به دنبال این هستند که این مردم را در آسایش نبینند. خداوند از آن‌ها نگذرد. مَطلب دوّمی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وَصف مُنافقین دارند، این است که فرمودند: این‌ها به گرفتاری‌ها دامن می‌زنند. یک کَلاغ و چهل کَلاغ می‌کنند و مُصیبت‌های کوچک را در میان مردم بزرگ جلوه می‌دهند و دلِ مردم را خالی می‌کنند. «مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ»؛ دشمن هستند. به دنبال این هستند که مردم را گرفتار کنند. «وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ»؛ و صفت سوّم‌شان این است که این‌ها اُمیدها را به تَباهی می‌کِشانند.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۱۰]».

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (4) Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (3)

خطبه دوّم ـ نکاتی راجع به تَحوّلات کشور سوریه

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ ‏وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».

«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». مَسائلی که در خُطبه‌ی دوّم قابل تقدیم به مَحضر عزیزان است، مَسأله‌ی روز یعنی مَسأله‌ی سوریه است. هم این‌که چرا سوریه پیش‌بینی‌ نشده به این وَضع مُبتلا شد و هم چرا ما سابقاً در سوریه حُضور مُستشاری داشتیم، حمایت داشتیم، شهید دادیم؛ ولی در این قَضیّه حُضوری از ما مُشاهده نشد. جریان سوریه اَبعاد مُختلفی دارد. الآن هم گروه‌های مُختلف با اَغراض مُختلف سوریه را تَحت اشغال خودشان قرار دادند و می‌توان آینده‌ی بسیار مُبهمی را حَدس زد. آینده‌اش هیچ روشن نیست که چه می‌شود. آنچه که مُسلّم است، این قَضیّه در ظاهر یک اتّفاق بود؛ اما در باطن یک توطئه‌ی حساب‌شده و طراحی‌شده بود. آمریکا اُمّ‌الفساد که در همه‌ی کودتاها، در همه‌ی غارتگری‌ها، در همه‌ی جنگ‌ها و در همه‌ی فتنه‌ها طرّاح و شیطان اوّل آمریکاست. و رژیم جَعلی صهیونیستی کانال اجرای طرح‌های پیش‌بینی‌شده‌ی در اُتاق فکر آمریکایی‌هاست و مُتأسفانه در کنار آمریکا و صهیونیسم یکی از کشورهای همسایه هم دستش در کاسه‌ی صهیونیست‌ها قرار گرفت و این‌ها مُدّت‌ها بود در «ادلب» گروهی از تروریست‌ها را هم آموزش‌های نظامی دادند و هم به تَجهیزات الکترونیک مُجهّز کردند. و این‌ها را به پَهپادها و انواع سِلاح‌ها برای یک هُجوم، برای یک آشوب، برای یک شورش و برای یک بهم‌ریختگی در یک کشور قانونی آماده کردند. نتیجه‌ی این طرح و آن اجرا در ادلب برای نظام «بشار اَسد» یک آتشی زیر خاکستر بود. آن‌ها از آن طرف آماده بودند، مُجهّز بودند و روزشماری می‌کردند طرح‌شان را اجرا کنند. از این طرف دولت در اَثر ضعف بُنیه‌ی اقتصادی هم از نظر مَعیشتی نتوانست به ارتش برسد و هم مردم در اَثر گرانی‌ها نارضایتی پیدا کردند و هم این‌که گروه‌هایی را از مردم که «حاج قاسم سلیمانی»، سردار سرافرازِ امنیّت‌سازِ جهانی جوان‌ها را در آن‌جا سازمان داده بود و این‌ها را آماده کرده بود؛ ولی به تَدریج مورد بی‌مِهری قرار گرفتند و آن سازمان بهم ریخت. بنابراین از طرفی سنگ بسته، از طرفی سگ رها شده است. و نشانه‌ی این‌که آمریکا و رژیم جَعلی صهیونی در این‌جا صاحب طرح و برنامه بودند، این است که تا این شورش شروع شد، این هَجمه‌ی دَدمنشانه شروع شد، آن‌ها زیرساخت‌های سوریه را مورد هُجوم قرار دادند. بیش از ۳۰۰ حمله با هدف‌های نظامی و زیرساختی سوریه از طَریق رژیم جَعلی انجام شد. بیش از ۷۵ هدف از ناحیه‌ی آمریکایی‌ها مورد تَوجّه قرار گرفت. و در کنار این‌ها اشغال سرزمین‌ها تا نزدیکی‌های «دمشق» تانک‌های اسرائیلی حُضور پیدا کردند. این نشان می‌دهد که این‌ها از قبل نَقشه کشیده بودند، نیروهای تروریستی را هم آماده کرده بودند، تَجهیزات را آن‌ها به این‌ها داده بودند. نه تنها خودشان کمک کردند؛ بلکه جلوی کمک به مردم سوریه و کمک به حرمین شریفین حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) و حضرت رقیّه (سلام الله علیها) را گرفتند. چون آمادگی قبلی داشتند، هم آسمان را بستند و هم راه‌های زمینی را مَسدود کردند. لذا از اطراف و اَکناف نشد به مردم کمک برسد.

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (6) Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (5)

دلایل عَدم حُضور جُمهوری اسلامی در صحنه‌ی تَحوّلات اَخیر کشور سوریه

اما چرا ما قبلاً حُضور داشتیم و حال حُضور نداشتیم؟ توجیه حُضور قبلی ما چند جهت بود. نکته‌ی اوّل این است که در جنگ ایران با بَعثی‌ها سوریه در کنار ایران یک کار بزرگ و مؤثری را به نَفع ما انجام داد و در مُقابله‌ی جنگی در کنار ما قرار گرفت. لوله‌ی نَفتی که از عراق به اُروپا می‌رفت را مَسدود کرد؛ با این‌که خودش هم از آن لوله مُنتفع بود. هم از نَفع خودش گذشت و هم یک مُقابله‌ی جانانه‌ای با رژیم بَعث انجام داد. با این‌که خودش هم بَعثی بود، ولی مُقابله کرد. این اقتضاء می‌کرد که ایران هم جُبران بکند.

نکته‌ی دوّمی که مهم‌تر از نکته‌ی اوّل است، تَعلُّق اعتقادی ما به اَعتاب عالیات است. ما حرم‌های ائمه‌ی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) و اولیاء الهی که حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) یکی از پایگاه‌های نوری و مُقدّسی است که برای حفظ حَریم حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) جان‌دادن مانند شَهد برای ما شیرین است. و سه‌ساله‌ای که برای احیاء دین خدا آن همه مَرارت‌ها و مُصیبت‌ها را تَحمُّل کرد و در خَرابه با وَضع فَجیعی جان به جان‌آفرین تَسلیم کرد و پَرچم پیروزی امام حسین (علیه السلام) شد و اِعجازآسا در آن‌جا جریان کربلا را زنده نگاه داشت و اعلان پیروزی شهدا و شکست بنی‌اُمیّه را کرد، ما نسبت به این‌ها حَسّاس هستیم و آن‌ روز هم کسانی که به آن‌جا رفتند داوطلبانه رفتند، جان به کَف گرفتند و رفتند.

نکته‌ی سوّم این است که در هر کشوری وقتی دشمنی به آن‌جا هُجوم می‌آورد، بارِ دفاع بر روی دوش نیروهای مُسلّح و ارتش مُستقر می‌شود. اگر ارتش کشوری در میدان بود، اگر کمک خواست، کمک مُستشاری خواست، کمک حمایتی خواست، هم عقل است، هم قانون است و هم عُرف است که می‌توان در کنار ارتش آن‌ها رفت و به آن‌ها مَدد رساند. اما اگر ارتشی در میدان نبود، اگر غیرتی نبود، اگر موجودیّتی نبود، یک ارتش کشور دیگر که نمی‌خواهد در آن‌جا بماند. خودش نمی‌تواند در آن‌جا مُستقیماً و خودسرانه با دشمنان آن کشور جنگ نماید. حزب الله در میدان است، مُجاهدان غَزّه و حماس و جهاد در میدان هستند؛ با همه‌ی مشکلاتی که دارند ایستاده‌اند. ایران در کنار این‌ها هر کمکی بتواند می‌کند و تا کُنون هم کوتاه نیامده است. اما در جریان سوریه یک سرباز جلودار نبود؛ لذا این‌ها میدان را باز دیدند. اسرائیل در نهایت آرامش تانک‌های خودش را آورد. یک خونی ریخته نشد. این شرایط اقتضای حُضور ما را در آن‌جا نداشت.

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (8) Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (7)

اقتدار و آمادگی ارتش و سپاه پاسداران در برابر تَهدیدات دشمنان

ولی حُضور ما در آن شرایط که داعش بود، داعش بُمب نااَمنی بود. نااَمنی عراق و سوریه مُقدّمه بود؛ هدف اصلی داعش ایران بود. و دستور حضرت امیرالمؤمنین ما (علیه السلام) این است: «مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا[۱۱]»؛ هیچ جَمعیّتی در خانه‌ی خودش مورد حمله قرار نمی‌گیرد، مَگر ذَلیل می‌شود. انسان‌های غَیور، ارتش مُقتدر، ملّت مُقتدر در آن سوی مَرزها جلوی دَدمنشان را می‌گیرد و آتش را با نابودی خودشان خاموش می‌کند و ما شاگردان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، نیروهای مُسلّح ما که این‌ روزها گاهی هم به این‌ها جَفا می‌شود و فکر می‌کنند در مَسأله‌ی «وعده‌ی صادق ۲» یا «وعده‌ی صادق ۳» خدا می‌داند تا جایی که بنده از نزدیک دیده‌ام، همه‌ی این‌ها شهادت‌طَلب هستند. ترس در وجود سپاهیانِ پاسدار ما و ارتش ما و نیروهای مُسلّح ما جایگاهی ندارد. تربیت‌شده‌ی مَکتب عاشورا هستند، هم‌قافله‌ی سردار شهید سلیمانی هستند، همّت‌ها پیش‌قَراول‌های این‌ها هستند، شهید چَمران‌ها رونق بازار شهادت بودند و این‌ها بازماندگان آن قافله هستند. و در این جریان هم این‌جور که رهبر عزیزتر از جانمان حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه‌ای «اطال الله عُمره الشریف) به صراحت اعلان فرمودند: «مردم ما به این سپاه و به این ارتش مُباهات می‌کند». نامه نوشته‌اند و از مقام مُعظم رهبری (حفظه الله) اذن خواسته‌اند تا با همین شرایط وارد صحنه بشوند. اما مُحاسباتی وجود دارد. کار را باید به کارشناسش واگذار کرد و این‌ها مردان میدان هستند، امتحان خودشان را داده‌اند و به حول و قُوّه‌ی پروردگار متعال با عنایت صاحب این کشور، صاحب این دل‌ها، صاحب این خون‌ها بدانید ایران همیشه مُقتدر است. در آن دوره‌ای که نه موشک داشتیم، نه پهپهاد داشتیم، در مُحاصره‌ی کامل دنیا بودیم، شرق و غرب بر سر ما آتش می‌ریخت، در آن روز با اتّکاء به وَعده‌های غیبی خداوند متعال و اُمید به عنایت امام زمان (ارواحنا فداه) و تَوسُّل به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه‌ی مَعصومین (سلام الله علیهم اجمعین) کوتاه نیامدیم. ۸ سال ایستادیم، شاخِ قدرت‌های استکباری را شکستیم و با پیروزی میدان را به سرانجام رساندیم. امروز قَوی‌تر از آن روز هستیم و شجاعان ما شجاع‌تر از آن روز هستند. مُنتظر فُرصت باشید. به حول و قُوّه‌ی خداوند وعده‌ی صادق ۳ را هم بنَحوی که مؤثّر باشد، خواهیم دید.

بنابراین حُضور ما در آن دوره در سوریه عینِ حکمت بود، عینِ تَکلیف بود و اَثر خودش که نابودی داعش بود، خاموش‌کردن آتش نااَمنی در کُلّ جهان و صیانت از اَعتاب عالیه بود. هم حُضور پیدا کردیم، هم نتیجه گرفتیم و هم شهدایمان به مَقصد رسیدند و برای ما افتخار آفریدند. و شرایط امروز غیر از شرایط آن روز است. همین ایستادگی آن روز ماست که امروز این‌ها با مُلاحظه می‌روند و اعلانِ این‌که بخواهند به حَرمی جسارت نمایند، جُرأت این کارها را ندارند؛ برای این‌ است که آن روز ما حاضر بودیم.

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (10) Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (9)

خیزش یکپارچه‌ی ملّت ایران در حماسه‌ی بزرگ ۹ دی

اما با وجود کمبود وقت، ۳ مُناسبت دیگر را داریم که هرکدام یک خُطبه‌ی مُستقلی را می‌طَلبد. یکی روز بصیرت است، ۹ دی است. خیزش و مُقاومت ملّت شهیدداده‌ی ایران زیر پَرچم ولایت، انقطاع به سوی خدا، نه شرقی و نه غربی را با همه‌ی تَبلیغات، با همه‌ی تَرفندهای داخلی و خارجی آنچنان اوضاع مَغشوش شده بود و فَضا آلوده شده بود که دوست از دشمن تَشخیص داده نمی‌شد. در فَضای غُبارآلود افراد به جانِ هم می‌اُفتند و بعد مَعلوم می‌شود که خودی‌ها را زده‌اند. اصلاً این‌که شُبهه را شُبهه می‌گویند، برای این‌که تَشخیص مشکل می‌شود. و این بَصیرت نوراَفکنی است که راه را روشن می‌کند، صف دوست و دشمن را از هم جُدا می‌کند. ایران ما ۸ ماه مُبتلا بود؛ مُبتلا به آسیب‌های داخلی بود، مُبتلا به کسانی بود که فکر نمی‌شد عاقبت این‌ها به این‌جا کشیده بشود. این‌جا بود که جهاد تَبیین مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) هم در خُطبه‌ی جُمعه و هم در فُرصت‌های مُختلف و چشمه‌ی بَصیرتی مانند عمّار انقلاب آیت الله علّامه‌ی مصباح (اعلی الله مقامه الشریف) و سایر کسانی که در سنگر جهاد تَبیین حُضور داشتند، بالاخره آنچنان این دشمن را خام کردند تا روز عاشورا علیه حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) باطن‌شان را ظاهر کردند. این‌جا دیگر طاقت ملّت طاق شد و همه‌ی مردم ایران یکپارچه به مُقابله‌ی با استکبار و تُفاله‌های آن‌ها در داخل کشور همان چیزی که اَحزاب در سوریه خداوند متعال از مردم ما انتظار دارد، در یک خیزش مردمی سُفره‌ی فتنه را جَمع کردند و این اِعجاز بَصیرت این انقلاب را برای چندمین بار بیمه کرد. و روز ۹ دی روز ایّام‌ الله است؛ باید زنده نگاه داریم و این بَصیرت باید در تاریخ جریان پیدا کند. این هُنر شما، این ایمانِ شما، این غیرت شما، این حُضور به موقعِ شما، این دشمن‌شناسی شما، این ولایت‌مَداری شما، این عشق شما به نظام و مَبادی نظام یک برگ زَرّینی در تاریخ ایجاد کرد که باید همه ساله این خاطره تَجدید بشود.

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (11)Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (12)

«شهید سلیمانی» مُقتدرتر از سردار سلیمانی بود

روز جهانی مُقاومت، روز شهادت سردار دل‌ها، آن رَجُل جهادی عاشق شهادت، آن سیاست‌مَدار، آن فرمانده‌‌ی بی‌بَدیل که از نظر دشمنان جایگزین نداشت، شهید سلیمانی که مَلات فکر او اخلاصش بود. او کار می‌کرد، ولی سعی می‌کرد دیده نشود. چون خودش می‌خواست دیده نشود، با شهادتش خداوند او را برمَلا کرد، خداوند او را در ویترین دل‌ها قرار داد و این جمعیّت‌های عظیم میلیونی بلکه ده‌ها میلیونی دشمن را مأیوس کرد. نشان داد شهید سلیمانی مُردنی نیست؛ مرگ او آغاز حَیات طیّبه، حَیات مُجاهدانه‌ی اوست. بعد از شهادت اَثر و نُفوذش بیش از قبل از شهادت بود. شهید سلیمانی مُقتدرتر از سردار سلیمانی بود.

و دیگر سالروز رحلت یک عَلمدار، یک سنگرنشین، یک دریای علم و فقاهت و حکمت و عرفان و بَصیرت، یک انسانِ والا حضرت «آیت الله محمّد تقی مصباح» (اعلی الله مقامه الشریف) هست.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۲]».

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم

Sadighi-14031007-NamazJome-Thaqalain_IR (13)


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫

[۲] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد‏ ۳، صفحه ۴۲۲.

[۳] سوره مبارکه احزاب، آیات ۶۰ و ۶۱٫

[۴] علی بن ابراهیم قمی راوی و مفسر امامی که در دوران امام هادی (علیه السلام)، امام حسن عسکری (علیه السلام) و غیبت صغری زندگی می‌کرد ولی هیچ روایت مستقیمی از آنان به‌واسطه علی بن ابراهیم گزارش نشده است. نجاشی و شیخ طوسی او را مورد اعتماد دانسته‌اند. مشهورترین اثر علی بن ابراهیم، تفسیر روایی قرآن، مشهور به تفسیر قمی است. محمد بن یعقوب کلینی و علی بن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) از شاگردان او بودند. در منابع روایی و رجالی شیعه، نام علی بن ابراهیم، در شمار اصحاب حضرت امام هادی (علیه السلام) ثبت شده است. علی بن ابراهیم در دوران امام حسن عسکری (علیه السلام) و نیز زمان غیبت صغری زنده بوده است. با این حال در منابع معتبر شیعه هیچ روایتی از امام هادی و نیز دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) به نقل بی‌واسطه از علی بن ابراهیم در دست نیست. سید ابوالقاسم خویی معتقد است نبودن روایت مستقیم از امامان (علیهم السلام) منافاتی با این ندارد که علی بن ابراهیم در زمره اصحاب امام هادی (علیه السلام) باشد. شهرت علی بن ابراهیم بیشتر در نقل روایات و تالیف آثار حدیثی است. روایات او از امامان شیعه را منابع تفسیری، فقهی و جز آن نقل کرده‌اند. رجال‌شناسان، او را ثقه(مورد اطمینان در نقل روایت) دانسته‌اند. نجاشی، علی بن ابراهیم را شخصیتی مورد اطمینان در نقل روایات و دارای ایمانی ثابت و استوار معرفی کرده که مورد اعتماد و دارای عقیده و مذهبی صحیح است. نام او در میان اسناد بسیاری از روایات شیعه به چشم می‌خورد کلینی بیش از هفت هزار حدیث از او نقل کرده است. طبرسی در إعلام الوری علی بن ابراهیم را از بزرگترین راویان شیعه می‌داند. از اساتید علی، پدرش ابراهیم بن هاشم قمی بود که اعتبار بالایی نزد محدثان شیعه دارد. برخی منابع نام ۴۸ استاد و ۲۳ شاگرد علی بن ابراهیم را ثبت کرده‌اند. محمد بن یعقوب کلینی و علی بن بابویه قمی (پدر شیخ صدوق) از شاگردان او بوده‌اند. در کتب اهل سنت نیز از وی یاد شده است. در سال ۱۳۹۰ق کنگره‌ای در بزرگداشت وی در شهر قم برگزار شد. مشهورترین کتاب علی بن ابراهیم تفسیر قمی است. این تفسیر به شیوه روایی نوشته شده که در آن روایات تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) بی‌آن که نویسنده در معنای آیات دست به اجتهاد و تفسیر بزند، گرد آمده است. بیشتر روایات کتاب از طریق پدر مؤلف ابراهیم بن هاشم نقل شده‌اند. این تفسیر از کهن‌ترین تفاسیر موجود شیعه و از مهمترین منابع مفسران امامیه به شمار می‌آید و در ۲ جلد به چاپ رسیده است.

[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۰٫

«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ».

[۶] موسوعه الامام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۵۲۶، کتاب الحدود، الفصل السادس فی حد المحارب، مساله ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.

«المحارب هو کلّ من جرّد سلاحه او جهّزه لاخافه الناس واراده الافساد فی الارض؛ فی برّ کان او فی بحر، فی مصر او غیره، لیلاً او نهاراً. ولا یشترط کونه من اهل الریبه مع تحقّق ما ذکر، ویستوی فیه الذکر والانثی، وفی ثبوته للمجرّد سلاحه بالقصد المزبور مع کونه ضعیفاً لا یتحقّق من اخافته خوف لاحد، اشکال بل منع. نعم، لو کان ضعیفاً لکن لا بحدّ لا یتحقّق الخوف من اخافته، بل یتحقّق فی بعض الاحیان و الاشخاص، فالظاهر کونه داخلاً فیه».

[۷] سوره مبارکه مائده، آیه ۳۳٫

«إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ».

[۸] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۱۰۷٫

[۹] نهج البلاغه، بخشی از خطبه ۱۹۴؛ ویژگی‌های منافقان.

«…أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ أُحَذِّرُکُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ، فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ، یَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ یَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً، وَ یَعْمِدُونَکُمْ بِکُلِّ عِمَادٍ وَ یَرْصُدُونَکُمْ بِکُلِّ مِرْصَادٍ. قُلُوبُهُمْ دَوِیَّهٌ وَ صِفَاحُهُمْ نَقِیَّهٌ، یَمْشُونَ الْخَفَاءَ وَ یَدِبُّونَ الضَّرَاءَ، وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَیَاءُ، حَسَدَهُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ. لَهُمْ بِکُلِّ طَرِیقٍ صَرِیعٌ وَ إِلَى کُلِّ قَلْبٍ شَفِیعٌ وَ لِکُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ، یَتَقَارَضُونَ الثَّنَاءَ وَ یَتَرَاقَبُونَ الْجَزَاءَ. إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا کَشَفُوا وَ إِنْ حَکَمُوا أَسْرَفُوا. قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلًا وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحاً. یَتَوَصَّلُونَ إِلَى الطَّمَعِ بِالْیَأْسِ لِیُقِیمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ یُنْفِقُوا بِهِ أَعْلَاقَهُمْ. یَقُولُونَ فَیُشَبِّهُونَ وَ یَصِفُونَ فَیُمَوِّهُونَ، قَدْ هَوَّنُوا الطَّرِیقَ وَ أَضْلَعُوا الْمَضِیقَ، فَهُمْ لُمَهُ الشَّیْطَانِ وَ حُمَهُ النِّیرَانِ، «أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُون».

[۱۰] سوره مبارکه اخلاص.

[۱۱] نهج البلاغه، خطبه ۲۷؛ نتیجۀ ترک جهاد.

«…إستنهاض الناس: أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ، فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ فَتَوَاکَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیْکُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکَتْ عَلَیْکُمُ الْأَوْطَانُ. [فَهَذَا] وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَیْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَکْرِیَّ وَ أَزَالَ خَیْلَکُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَهِ الْمُسْلِمَهِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَهِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً. فَیَا عَجَباً عَجَباً، وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ، فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً حِینَ صِرْتُمْ غَرَضاً یُرْمَى یُغَارُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تُغِیرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ یُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ. فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّهُ الْقَیْظِ أَمْهِلْنَا یُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّهُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا یَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ. کُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ، فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ…».

[۱۲] سوره مبارکه نصر.