روز جمعه مورخ ۱۸ خرداد ماه ۱۴۰۳، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- نکاتی در ارتباط با حضرت جوادالائمه (سلام الله علیه)
- خطبه دوّم
- نکاتی در مورد ویژگیهای مُنحصر به فردِ امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
- اتّحادِ بیمثال بین اُمّت و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
- برافراشتهشدن پَرچم مبارزه با صهیونیستها توسط امام راحل (رضوان الله تعالی علیه)
- «طوفان الاقصی» باعث برهَم خوردن نقشهی آمریکا و صهیونیستها شد
- اسرائیل در حال زَوال و نابودی است
- نکاتی در مورد فرمایشات رهبر انقلاب (حفظه الله) در مورد «شهید جمهور»
- پیامهای حماسهی مردم در تَشییع باشکوه «شهید جمهور»
- تَبیین بیان رهبر انقلاب (حفظه الله) در مورد انتخابات پیش رو در کشور
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا[۲]» ؛ «أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۳]». روز آقایمان، ولینعمتمان، سرپَرستمان، اُمیدمان، پَناهمان، دادرَس و فریادرَسمان امام زمان (ارواحنا فداه) است و با آخرین روز ذیالقعده مُصادف شده است که شهادت جانگُداز نُهمین پیشوای مَعصوم جهان اسلام، اوّلین حُجّتی که در سنّ کودکی به مقام ولایت مُطلقهی کُلیهی الهیه دست یافته است، قرار گرفتهایم. لذا به رَسم ادب به صاحب عَزا، صاحب عالَم، صاحب ماتم حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) و به همهی مُوحُدان، مسلمانان، شیعیان، مردم دلدادهی به اهلبیت (سلام الله علیهم اجمعین) ایران و شما دعوتشدههای حقتعالی در این حماسهی عِبادی تسلیت عرض میکنم.
نکاتی در ارتباط با حضرت جوادالائمه (سلام الله علیه)
امامان که که سُفرهی نعمت ظاهری، باطنی، دُنیوی، اُخروی، عَرشی، فَرشی، مُلکی و مَلکوتی هستند، تا امام جواد (علیه السلام) ائمهی ما (سلام الله علیهم اجمعین) در سنین بالا بعد از بُلوغ به امامت نائل شدند. اوّلین امامی که در سنّ کودکی مقام امامت از جانب خداوند متعال به او داده شده است، مولای ما حضرت جوادالائمه (علیه الصلاه و السلام) است. روای از مِصر آمده است. امام را دید و مُشاهده کرد که ایشان سنّ کودکی دارند. قیافه هم قیافهی کودکی است. با دقّت قَد و بالای ایشان را میدید و میخواست وقتی به مِصر برمیگردد، بگوید این امامی که در سنّ کودکی امام است، یک چنین سیمایی از او در دل من نَقش بسته است. حضرت امام جواد (علیه السلام) تا دیدند این با یک دقّتی دارد تأمّل و نگاه میکند، فرمودند: «إنّ الله إحتجّ بِالوِلایه کَما إحتجّ بِالرّسالَه»؛ تَعجبُّ نکُن؛ امامت اِکتسابی نیست، امامت دانشگاه ندارد، امامت کتاب درسی ندارد، امام استاد ندارد؛ امامت تَجلّی حقتعالی است، امامت موهبتی است. «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ[۴]»؛ فرمودند: همانگونهای که قرآن کریم در مورد حضرت عیسی (علیه السلام) در سورهی مریم فرمود: «وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا»، در قرآن کریم از سه پیامبر نام بُرده شده است که اینها در سِنین کودکی عُهدهدار مسئولیتِ هدایت بَشر را برای همیشه به عُهده داشتند.
یک صلواتی مَرحمت بفرمایید.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
فرمودند: «فإنَّ موصل کتابی هذا ذَکرَ عنک مَذْهَباً جَمیلاً[۵]»؛ این کسی که دارد نامهی من را برای تو میآورد، ذکر خیری از تو دارد که مَذهب تو زیباست. مَذهب جَمیل مَذهب اهلبیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) است. اسلامِ ناب، دینِ خدا، حقیقت توحید در مسیر اهلبیت (سلام الله علیهم اجمعین) است. اینها بلندگوی خداوند هستند، اینها آیینهی خداوند هستند، اینها اهل عصمت هستند، حرف و کار اینها دیکتهشدهی خداست. لذا «کَلامُکُمْ نُورٌ[۶]»؛ فرمود: مَذهب جَمیلی را به ما حکایت میکند و بدان که از عمل شما در قیامت آن مقدار برای شماست که احسان به مردم است. یعنی چیزی که دست تو را در زندگی اَبدی میگیرد، خدمتی است که به بندگان خدا کرده باشی. انسانی که اهل خدمت و اهل خیر نیست، فقیرِ قیامت است، تُهیدست است، بیچاره است؛ برای خودش ذخیرهای نبُرده است و آن چیزی که از عمل شما برای شما میماند، احسان شما به برادرانتان است. میگوید من نامه را گرفتم و رفتم و اُستاندار ما «حسین مُکاری نیشابوری» بود. او شنیده بود که من از امام جواد (علیه السلام) برای او نامه میآورم. برای استقبال از من دو فَرسخ از شهر فاصله گرفته بود که دارم نامهی را برای او میآورم. وقتی با من مُلاقات کرد و من نامهی امام را به او دادم، نامه را گرفت، بوسید، روی چشمهایش گذاشت و خودش در دارالوِلایه دَفتر خَراج را آورد و من از همهی خَراج مُعاف شدم. پُرسید: عائلهات چند نفر هستند؟ جواب دادم. آن مُنشی و مسئول دفتر او فرمود: برای تکتک عائلهی او صِله بنویس و تا این شخص زنده بود هم خَراج از او نگرفت و هم صِلهی فرزندانش را داد و در رفاه کامل زندگی کرد. اگر ما هم یک حَوالهای از حضرت امام جواد (علیه السلام) بگیریم، انشاءالله مشکلات کشورمان و مشکلات مَعیشتی همهی ما حَل میشود، مشکلات اُخرویمان هم به دست حضرت جواد (علیه السلام) حَل خواهد شد. بنابراین نکتهای که در حضرت امام جواد (علیه السلام) هست، این است که در سنّ کودکی اثبات کردند مسألهی ولایت مُوهبتی است، اِکتسابی نیست و خداوند متعال هرکسی را بخواهد امام قرار میدهد. «لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ[۷]»؛ امامت و لایت عَهدالله است، عَهدالنّاس نیست و بنده در مورد ولایتفقیه هم اعتقاد دارم و استدلال هم دارم که هرکسی پَرچم ولایت امامی را به نیابت از آن امام به دست میگیرد، این همینجوری او نمیشود؛ «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ». لذا هم امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و هم مقام مُعظّم رهبری آیت الله العُظمی امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) مُطمئنّاً پُشتشان گَرم است و در حوادث مُختلف دیدهاید که مَددهای الهی و تأییدات غیبی امام زمان (ارواحنا فداه) شامل حال ولیّ خودش و نایب خودش هست.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ[۸]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».
نکاتی در مورد ویژگیهای مُنحصر به فردِ امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
نکاتی که در این خُطبه به عُون خداوند متعال با عنایت صاحبتان و صاحبم به مَحضر شما تقدیم میدارم، ۱۴ خرداد روز غُروب خورشید وجود یک اَبرمَرد بُتشکنِ مُجاهدِ فقیهِ حکیمِ عارفِ در مقام امامت و رهبری است که توانست رِیل تاریخ را تَغییر بدهد و دنیا را مُتحوّل بکند و شرق و غَرب را تَحت تأثیر قرار بدهد و حاکمیّت دین را در بِستر ولایتفقیه مُحقّق کند و برای بعد از خودش هم رِیلگذاری بکند و بتواند بَشر را به سوی راه سعادت که همان راه توحید است، راه قرآن است و راه فطرت است، متوجّه سازد. امام خمینی (اعلی الله مقامه الشریف) یک شخصیّتی است که دارای اَبعاد مُختلف مُمتاز است. نزدیکترین فرد از نظر صفات، خَصلتها، ارزشها، دانش، بینش، حکمت، رأفت، مهربانی، راهبَلدی و ویژگیهایی که جاذبه دارد و فطرتها را بیدار میکند، ولیفقیه شبیهترین و نزدیکترین فرد به ائمهی مَعصومین (سلام الله علیهم اجمعین) و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. آیینهی امامت است. مَعصوم نیست، ولی رنگ عصمت دارد و بعضی از عُلما و فُقهای ما عصمت علمی نداشتند؛ اما عصمت عملی داشتند. در عمل یک گناه در عُمرشان ثَبت نشده است. مرحوم صاحب تفسیر قیّمی که حیف بیش از یک جلد تفسیر از ایشان نمانده است، «زُبدهُ البیان[۹]» مُتعلّق به مرحوم «مُقدّس اردبیلی[۱۰]» (رضوان الله تعالی علیه) است. گفته بود: در عُمرم مُرتکب یک گناه نشدم، ولی فکر گُناه کردهام؛ اما برای امام فکر گناه هم پیش نمیآید. او یک گُناه نکرده بود. لذا امام (رضوان الله تعالی علیه) بر اَثر تقوا و صیانت نَفس به مقامی رسیده بود که بوی امام مَعصوم را میداد. کَما اینکه خدا شاهد است که با اعتقاد عرض میکنم آیت الله العُظمی امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) تالی تِلو امام مَعصوم هستند. اگر اینجور نباشند،؛ پَرچم چه کسی به دستشان است؟ باید یک مُناسبتی، یک شباهتی، قُماش و جوهر وجودیاش باید یک شباهتی داشته باشد. لذا امام (رضوان الله تعالی علیه) جامع اَزداد بودند. هم در دل شب در مِحراب اشک ایشان حیرتآور بوده است. خیلی پُر اشک بوده است. در سَحَرها خیلی ضَجّه و ناله داشته است. در مقام مُقابلهی با شاه، با اسرائیل و با آمریکا آنچنان قدرتمند و آنچنان برخورد ایشان قُرص و مُحکم بود که قرآن کریم میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ[۱۱]»؛ شدّت و رحمت، اینها با یکدیگر مُقابل هستند؛ ولی امام (رضوان الله تعالی علیه) هم شدّتشان در اُوج بود و هم رحمتشان در اُوج بود.
اتّحادِ بیمثال بین اُمّت و امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
همچنین ویژگیهای امام (رضوان الله تعالی علیه) ویژگیهای کمنظیر در تاریخ غیر مَعصومین (سلام الله علیهم اجمعین) است. لذا خداوند متعال این ظرفیّت، این انرژی، این قدرت، این نَفَس، این همّت بلند را به او داد که کشور ما را از یوغِ سلطنت سراسر فساد بیرون بکشد و زیر بیرقِ امام زمان (ارواحنا فداه)، ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نظامی را تشکیل بدهد. و این از هُنرها و ـ چه عرض کنم ـ این از اِلهامات خداوند به امام (رضوان الله تعالی علیه) بود. امام (رضوان الله تعالی علیه) مردم را در صحنه قرار نمیداد؛ امام (رضوان الله تعالی علیه) به مردم اعتقاد داشت؛ امام (رضوان الله تعالی علیه) به مردم ایمان داشت؛ امام (رضوان الله تعالی علیه) از بُن دندان مردم را دوست داشت؛ امام (رضوان الله تعالی علیه) مُعتقد بود که اگر مردم در صحنه باشند، دین را نگاه میدارند، نظام را حفظ میکنند و چهقَدر تیزبین بوده است، آینده را هم میدانسته است. لذا وقتی نظام تشکیل شد، امام (رضوان الله تعالی علیه) فرمود: «جُمهوری اسلامی». این از آن بَصیرتهای الهی امام (رضوان الله تعالی علیه) بود که «اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ[۱۲]». بنابراین علاوه بر اینکه امام (رضوان الله تعالی علیه) مُوحّد بود، جُز خدا را مُؤثر نمیدید، بِستر تَحکیم اسلام و نظام اسلامی و پیادهکردن اَحکام خدا را فقط با خواست و ارادهی مردم مِیسور میدانست. در غیر این صورت اگر نظام از مردم جُدا بشود یا مردم را از امام جُدا کنند، اُمّت و امام بهم بخورد، نه اُمّت اُمّت میماند و نه امام امامت میکند. امام وقتی امام است که اُمّت پُشت سر اوست و او امامت اُمّت را بر عُهده دارد. مردم را از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) گرفته بودند. لذا حضرت علی (علیه السلام) در اِنزوا قرار گرفت و اَحکام اسلامی دَستخوش تَحریف شد و این خلافت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به بنیاُمیّه و بنیعبّاس رسید که چه جنایتهایی به نام اسلام انجام دادند. اما امام (رضوان الله تعالی علیه) صالح بودند، امام (رضوان الله تعالی علیه) ولیِ خدا بودند، امام (رضوان الله تعالی علیه) کارشناس دین بودند، امام (رضوان الله تعالی علیه) صاحبنظر در اَحکام اعتقادی و اخلاقی و شرعی و فقهی بود و به عُنوان یک مرجع دینشناس جُلو اُفتادند، ولی گفتند: باید با مردم همراه بود. لذا امام (رضوان الله تعالی علیه) شما مردم را برتر از مردم صَدر اسلام میدانست که با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زندگی کردند و بعد هم با حضرت علی (علیه السلام) زندگی کردند و بعد هم آن کارها را با امام حسین (علیه السلام) انجام دادند. ولی شما در این ۴۴ سال آنقَدر بَصیرت دارید که بُمباران تَبلیغات برای زشت جلوهدادن مسئولین نظام شب و روز ندارند، تَبلیغاتشان علمی است، خرابکردن سُتونها برایشان یک هدف و راهبُرد است؛ ولی شما تَحت تأثیر این تَبیلغات قرار نمیگیرید و اهل بَصیرت هستید. یک نوع ارتباط تَکوینی بین امام اُمّت که امروز مقام مُعظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) هستند و خداوند متعال بر دلهای شما برقرار کرده است: «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ[۱۳]».
برافراشتهشدن پَرچم مبارزه با صهیونیستها توسط امام راحل (رضوان الله تعالی علیه)
مقام مُعظم رهبری (اطال الله عُمره الشریف) در مَرقد حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) دو نُکته را مَطرح کردند که بنده به طور اِجمال این را خدمت شما عَرض میکنم که از ابتکارات حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) یکی این مسأله بود که امام (رضوان الله تعالی علیه) سلطنت را مورد هَجمه قرار دادند و با اِستبداد مُقابله کردند. امام (رضوان الله تعالی علیه) صهیونیسم را مورد حَمله قرار دادند، با اِستثمار مُقابله و مُبارزه کردند. امام (رضوان الله تعالی علیه) با آمریکا و شیطان بزرگ مُقابله کردند، جبههی جنگ را با استکبار باز کرد. در هر ۳ جبهه امام (رضوان الله تعالی علیه) پیروز است. امام (رضوان الله تعالی علیه) قبل از آنکه انقلاب را کلید بزند و پَرچم قیام را به دست بگیرد، دید اَعراب مورد ظُلم صهیونیستها قرار گرفته بودند؛ اما به عُنوان عَرب با صهیونیستها میجنگیدند. ناسیونالیسمی و نِژاد عَرب مَطرح بود و اسلام مَطرح نبود. اما امام (رضوان الله تعالی علیه) آمد و گفت: «فلسطین مسألهی اوّل جهان اسلام است» و برای تَحقُّق این مَعنا علاوه بر روشنگریهایی که کرد، چند کار به نَفع فلسطین در مُقابلهی با اسرائیل و اَربابش آمریکا و کشورهای اُروپایی انجام دادند. یکی این بود که ایران شاهنشانی پایگاه مهمّ برای تَرویج قدرت صهیونیستها بود؛ امام (رضوان الله تعالی علیه) آمدند و این پایگاه را گرفتند. پُشت اسرائیل از این پایگاهِ بسیار مُغتنم خالی شد. اما امام (رضوان الله تعالی علیه) به این اِکتفا نکردند، کارِ ایجابی کردند. سفارتخانهی اسرائیل را بستند، سفارت فلسطین را به جای او قرار دادند. یعنی این پایگاهی که پُشت اسرائیل و یَهود بود، این را پُشت مسلمانان و مَظلومین قرار داد و این بزرگترین اَهرُمی بود که هم به فلسطینیها درس داد که اگر به دنبال پیروزی و غَلبه هستند، «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ[۱۴]»؛ قانون جهاد، مُقاومت، صبر، مُقابلهی با ظُلم و سِتم و زیر بارِ ظالم نرفتن، درسهای کارساز قرآن کریم و مَکتب اسلام است. امام (رضوان الله تعالی علیه) آمدند و عَربیّت را که یک حِصاری بود که دور اینها کشیده شده بود را به اسلام تبدیل کردند و در داخل هم پایگاه اسرائیل را ویران و پایگاه حمایت فلسطین را برپا کردند و برای جهانیکردن این مسأله یک نَمادی را اِبتکار کرد و آن «روز قُدس» بود که امام (رضوان الله تعالی علیه) آخرین جمعهی ماه رمضان را به عُنوان روز فلسطین قرار دادند. حالا دیدید که امروز در جهان روز قُدس که امسال نایب امام (رضوان الله تعالی علیه)، خَلَف صالح امام (رضوان الله تعالی علیه)، نایب امام زمان (ارواحنا فداه) وعده دادند که علاوه بر کشورهای اسلامی، در کشورهای غیر اسلامی هم علیه اسرائیل قیام خواهند کرد. آن روز امام (رضوان الله تعالی علیه) شروع کردند و امروز امام ما امام خامنهای ما (مُدّ ظلّه العالی) تَکمیل کردند. از دل این فرهنگسازی و این حرکت حسابشده و مُؤیّد از جانب خداوند قرار گرفته، این وَضع را برای اسرائیل پیش آورد که امروز بدترین وَضع دوران تأسیس خود را طیّ میکند و در حال زَوال و آبشدن است.
«طوفان الاقصی» باعث برهَم خوردن نقشهی آمریکا و صهیونیستها شد
امروز این «طوفان الاقصی» کارهایی که خدا با دست یک گروه اَقلّ از جبههی مقاومت انجام داد، مُعجزهآساست. حملهی طوفان الاقصی چند کار مهمّ را در صحنهی بینالملل انجام داد. یکی این است که در زمان مناسب قرار گرفت و اگر در آن حال این طوفان انجام نمیشد و این ضربهی کاری واقع نمیشد، اینها بر اساس یک نَقشهی بینالمللی آمریکا و کشورهای اُروپایی و صهیونیستها بَنای عادیسازی ارتباط با کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی را داشتند که اگر این کار انجام میشد، هم استثمار آنها ریشهدار بود و هم استعمارشان بیمه میشد. اما این طوفان الاقصی مولودِ انقلاب اسلامیِ توحیدیِ قرآنی مرجعیّتی امام (رضوان الله تعالی علیه) و تَدبیر حَکیمانهی امامِ بعد از امام (رضوان الله تعالی علیه)، اینها را آنچنان هُوشیار بار آورد که در زمان مُناسب این ضربه را زدند و نَقشهی عادیسازی ارتباط به کُلّی از صفحه نابود شد و دیگر هم اِحیا نخواهد شد.
اسرائیل در حال زَوال و نابودی است
برکت و رَمز دوّمی که در این طوفان الاقصی واقع شد، آن ضربهی غیر قابل جُبرانی بود که بر پیکرهی جریان لیبرال دمُوکراسی غَرب و فرزند نامَشروع آن صهیونیست وارد آمد. اینها ارتش خودشان را یکی از ارتشهای قوی دنیا به حساب میآوردند و سابقه نداشت که اینها اینجور غافلگیر بشوند و عُرضهی رسیدن به هیچیک از اَهدافی که بعد از طوفانالاقصی این همه جنایت، این همه عَصبانیّت، این همه کودککُشی، این همه بیمارکُشی، این همه ویرانی همهاش دیوانگی است، سرگیجه است و مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) نمونههایی از تَحلیلهای خودِ تَحلیلگَران داخل اسرائیل و تَحلیلگَران آمریکایی که از آنها اسم نبُردند، ولی اسمهایشان هم مُشخّص است و فُرصت ما هم اجازه نمیدهد که عَرض کنیم؛ ولی تَحلیلگَر اسرائیلی خودش میگوید: صهیونیست در حال آبشدن است، در حال از بین رفتن است. و شاهکار فرزندان امام (رضوان الله تعالی علیه) و انقلاب، پاسداران غَیور، کارشناس، زمانشناس و ولایتمَدار ما با فرماندهی فرمانده شُجاع و به روز این حرکت بازدارندگیِ تَدافُعی را به حرکت بازدارندگیِ تَهاجُمی تبدیل کردند و در یک هَجمهی بیاَمان با اطّلاع قبلی، با موشکهای نُقطهزَن و با پَهپادهای افتخارآفرین آنچنان پایگاههای اینها را دَرهم کوبیدند که نَفَس اینها در نیامد. اصلاً قدرت دفاع و قدرت اظهار وجود برای اینها باقی نماند.
نکاتی در مورد فرمایشات رهبر انقلاب (حفظه الله) در مورد «شهید جمهور»
حالا با این مُقدّمه سُراغ رئیسجمهور عزیزِ مُغتنمِ از دسترفتهمان «آیت الله شهید رئیسی» (رضوان الله تعالی علیه) میرویم. بنده در مُطالعهای که از کلمات مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) داشتم، دیدم حُدود ۳۰ امتیاز که برای هیچ شخصیّتی سابقه ندارد امام خامنهای ما (اطال الله عُمره الشریف) اینقَدر ویژگی بیان کرده باشند. ایشان در مورد رئیسجمهور عزیز و مردمی و کارآمد و دلبَر و مَظلوم و پُرکار و دارای ابتکار مَطالبی را بیان فرمودند که واقعاً هرکدام از آنها تَعریف یک شخص نیست؛ یک قاعده است، یک قانون است، یک درس برای مسئولین است و یک نعمتی است که مردم باید به اینها توجّه بکنند. ایشان فرمودند: «در باب خود رئیسجمهور عزیزمان ـ که رحمت خدا بر او باد ـ همه اعتراف کردند که مرد کار بود، مرد عمل بود[۱۵]»؛ کار با عمل تفاوتهایی دارد. «مرد عمل بود، مرد خدمت بود، مرد صفا و صداقت بود؛ این را همه اعتراف کردند. شب و روز نمیشناخت. در خدمتگزاری به کشور، یک نصاب تازهای را به وجود آورد. ما قبلاً هم شخصیّتهای خدمتگزار داشتهایم، امّا نه در این حد، نه با این حجم، نه با این کیفیّت، نه با این صداقت، نه با این پُرکاری و شب و روز نشناختن؛ یک نصاب جدیدی را آقای رئیسی (رحمه الله علیه) در باب خدمتگزاری به ملّت ایجاد کرد[۱۶]». این درسی است که انشاءالله باید برای رئیسجمهور بعدی همه توقّع داشته باشند. «در مسائل خارجی، از فرصتها به بهترین وَجهی استفاده کرد. اینهمه تحرّک خارجی و سفر خارجی آثار ارزشمند و با بَرکتی برای کشور داشت، هم برای امروز کشور، هم برای فردای کشور ایران[۱۷]»؛ اما مردم، اگر رئیسجُمهور در مَعنویّت، در بَصیرت، در فداکاری، در عشق به خدمت به این مردم اگر سنگ تمام گذاشت، اگر در تَراز نظام وِلایی بود، مردم هم هیچ کَم نگذاشتند. مردم ما حِماسه آفریدند. برخورد با مُصیبت دو نوع است: یک برخورد وازَدگی است؛ آدمهای مُصیبتزده اُفسرده میشوند، زانو بَغل میکنند، غُصّه میخورند، اشک میریزند و دستشان به کار نمیرود؛ ولی ملّت ایران ملّت رَشیدی هستند که مولایشان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) است. با مُصیبت سنگین کربلا، اُسرای کربلا فقط ننشستند غُصّه بخورند؛ این ۴۰ منزل کار کردند، این ۴۰ منزل ریشههای حُکومت را مُتزلزل کردند، حماسه آفریدند و در آخر هم مُلاحظه کردید که در شام پَرچم پیروزی را با یک دختر سهساله نَصب کردند و زَوال بَنیاُمیّه را به تَدریج اعلان کردند. مردم ما همانگونه که «سردار سلیمانی» گفتند: «ملّت ما ملّت امام اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است. ما ملّت شهادتیم، ما ملّت امام حسینیم». مردم ما در همهی شهرها برای آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) مجالس، حرکت، پویایی و محبّت کردند. آنچنان حماسه قوی بود که مُهلتی برای آنهایی که مُنتظر بودند آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) این ۴ سال را هم نتواند به پایان برساند، اما حماسهی شما مُکمّل حماسهی خدمت آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) بود که مانند اُستادش «بهشتی» (اعلی الله مقامه الشریف) شد. شهید بهشتی (اعلی الله مقامه الشریف) را هم از صحنه بیرون کرده بودند و نگذاشتند؛ اما خون ایشان شهید بهشتی (اعلی الله مقامه الشریف) را زنده کرد و انقلاب را هم زنده کرد. این خونِ آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) کمتر از خدمات این دورهی کوتاه ایشان نبود. هم حَیات ایشان برای ما خیر بود و هم مَمات ایشان برای ما خیر بود.
پیامهای حماسهی مردم در تَشییع باشکوه «شهید جمهور»
اما پَیامهایی که ملّت ما با این حماسهشان دادند، یکی این است که دنیا بداند مردم ایران زنده هستند، مردم ایران ایستادهاند، مردم ایران به مسئولینشان علاقهمند هستند، مردم ایران مُشوّق خدمت هستند، مردم ایران دلدادهی به ولایت هستند. خدا میداند که هم شهید سلیمانی ذوب در ولایت ولیفقیه بود، دیدید در سخنرانیها و صحبتهایش میگوید: من با همهی عُلما برخورد داشتهام، همه را میشناسم؛ ولی این حَکیم دوران نَظیر ندارد و در پاسخ نامه من چه کسی باشم که شما نگران من باشید؟! از یک سرباز هم سربازتر بود. و این آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) در این مسأله به دلبر شما، به امام شما، به نایب امام زمان شما (ارواحنا فداه) بیعت کرده بود و بر سر بیعتش «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ[۱۸]»، تا آخر شربت شهادت را نوشید. و امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) در مَرقد امام (رضوان الله تعالی علیه) مَطرح کردند که بازهم شما هرچند بار سخنرانی امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) را بخوانید، برایتان مُغتنم است.
تَبیین بیان رهبر انقلاب (حفظه الله) در مورد انتخابات پیش رو در کشور
اما توصیهای که مقام معظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) در مورد انتخابات دارند. «ملّت ایران برای اینکه بتواند در معادلات پیچیدهی بینالمللی، منافع خودش را حفظ کند و عمق راهبردی خودش را تثبیت کند و ظرفیّتها و استعدادهای طبیعی و انسانی خودش را به مرحلهی بُروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند و همچنین بتواند حفرهها و رخنههای اقتصادی و فرهنگی را پُر کند، احتیاج دارد به یک رئیسجمهور فعّال، پُرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب[۱۹]». هر رئیسجُمهوری بیاید، اگر بخواهد این نظام را بهم بزند، آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) یک قَدمهای بسیار بزرگ با فکر بلند با یک گروهی که مانند خودش میدَویدند، شب و روز نداشتند؛ اگر بَنا باشد یک کسی بیاید و تمام اُستانداران را عَوض کند، تمام وُزرا را عَوض کند، تمام طرحها را بهم بریزد، «روز از نو و روزی از نو»؛ این برای مردم خسارت است. باید یک کسی را انتخاب کنید که به راه آیت الله رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) که شما با حماسهی قاطبهی مردم این خُطوط حرکت شهید رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) را، انقلابی بودن ایشان را، کار انقلابی و جهادی ایشان را و طرحهای سازندهی خارجی و داخلی را که امضاء کرده بود، هر رئیسجُمهوری بیاید باید همینجور ذوب در ولایت باشد و تَحت پَرچم نایب امام زمان (ارواحنا فداه) باشد و کنار مردم و در خدمت مردم سربلند بشود. «أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۲۰]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] سوره مبارکه مریم، آیه ۱۲٫
«یَا یَحْیَىٰ خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ ۖ وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا».
[۳] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۴] سوره مبارکه انعام، آیه ۱۲۴٫
«وَ إِذَا جَاءَتْهُمْ آیَهٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّىٰ نُؤْتَىٰ مِثْلَ مَا أُوتِیَ رُسُلُ اللَّهِ ۘ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ۗ سَیُصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا کَانُوا یَمْکُرُونَ».
[۵] کافی، ج ۵، ص ۱۱۱٫
«بسم الله الرحمان الرحیم. امّا بعد؛ فإنَّ موصل کتابی هذا ذَکرَ عنک مَذْهَباً جَمیلاً و إنَّ مالَک من عملک ما أحسنتَ فیه، فَأحْسِنْ إلی إخوانک وَ اعْلَمْ أنّ الله عزّوجلّ سائلک عن مثاقیل الذرّ والخردل».
[۶] مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت شریف جامعه کبیره.
«…بِکُمْ فَتَحَ اللّٰهُ، وَ بِکُمْ یَخْتِمُ، وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ، وَ بِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَ یَکْشِفُ الضُّرَّ، وَ عِنْدَکُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِکَتُهُ، وَ إِلىٰ جَدِّکُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِینُ، آتاکُمُ اللّٰهُ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ، طَأْطَأَ کُلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکُمْ، وَ بَخَعَ کُلُّ مُتَکَبِّرٍ لِطاعَتِکُمْ، وَ خَضَعَ کُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِکُمْ، وَ ذَلَّ کُلُّ شَیْءٍ لَکُمْ، وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُمْ، وَ فازَ الْفائِزُونَ بِوَِلایَتِکُمْ، بِکُمْ یُسْلَکُ إِلَى الرِّضْوانِ، وَ عَلَىٰ مَنْ جَحَدَ وِلایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمٰنِ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی، ذِکْرُکُمْ فِی الذَّاکِرِینَ، وَ أَسْماؤُکُمْ فِی الْأَسْماءِ، وَ أَجْسادُکُمْ فِی الْأَجْسادِ، وَ أَرْواحُکُمْ فِی الْأَرْواحِ، وَ أَنْفُسُکُمْ فِی النُّفُوسِ، وَ آثارُکُمْ فِی الْآثارِ، وَ قُبُورُکُمْ فِی الْقُبُورِ؛ فَمَا أَحْلَىٰ أَسْماءَکُمْ، وَ أَکْرَمَ أَنْفُسَکُمْ، وَ أَعْظَمَ شَأْنَکُمْ، وَ أَجَلَّ خَطَرَکُمْ، وَ أَوْفَىٰ عَهْدَکُمْ، وَ أَصْدَقَ وَعْدَکُمْ، کَلامُکُمْ نُورٌ، وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ، وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَىٰ، وَ فِعْلُکُمُ الْخَیْرُ، وَ عادَتُکُمُ الْإِحْسانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ، وَ شَأْنُکُمُ الْحَقُّ وَ الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ، وَ قَوْلُکُمْ حُکْمٌ وَ حَتْمٌ، وَ رَأْیُکُمْ عِلْمٌ وَ حِلْمٌ وَ حَزْمٌ، إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْواهُ وَ مُنْتَهاهُ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی، کَیْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنائِکُمْ، وَ أُحْصِی جَمِیلَ بَلائِکُمْ، وَ بِکُمْ أَخْرَجَنَا اللّٰهُ مِنَ الذُّلِّ، وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الْکُرُوبِ، وَ أَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ، وَ مِنَ النَّارِ، بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی، بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللّٰهُ مَعالِمَ دِینِنا، وَ أَصْلَحَ مَا کانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا، وَ بِمُوالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَهُ، وَ عَظُمَتِ النِّعْمَهُ، وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَهُ؛ وَ بِمُوالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَهُ الْمُفْتَرَضَهُ، وَ لَکُمُ الْمَوَدَّهُ الْواجِبَهُ، وَ الدَّرَجاتُ الرَّفِیعَهُ، وَ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ، وَ الْمَکانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَاللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ الْجاهُ الْعَظِیمُ، وَ الشَّأْنُ الْکَبِیرُ، وَ الشَّفاعَهُ الْمَقْبُولَهُ، ﴿رَبَّنا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ﴾، ﴿رَبَّنا لَاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾، ﴿سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً﴾…».
[۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۴٫
«وَ إِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ».
[۸] سوره مبارکه ناس.
[۹] زُبدَهُ البیان فی براهینِ احکام القرآن کتابی در تفسیر آیات الاحکام (آیات فقهی) که مقدس اردبیلی از عالمان شیعی قرن دهم هجری قمری آن را نگاشته است. این اثر از رایجترین آثار در تفسیر آیات فقهی قرآن است. در این کتاب، آیات فقهی قرآن به ترتیب ابواب فقهی در ۱۸ بخش از طهارت تا قضا و شهادات، تفسیر شده است. مقدس اردبیلی در این کتاب، به ارائه برخی اندیشههای فقهی مخالف مشهور فقیهان شیعه پرداخته است که پاکی شراب، واجب نبودن غسل جنابت تا اذان صبح در رمضان و واجب نبودن جهر (با صدای بلند) در نماز صبح و مغرب و عشا برای مردان، از جمله این فتاوا است. برای این اثر، نسخههای خطی، شروح و حواشی متعددی نوشته شده است. کتاب زبده البیان از ابتدا مورد توجه فقیهان و مفسران بود و به گفته عقیقی بخشایشی، نویسنده کتاب طبقات مفسران شیعه، کتاب زبده البیان از متداولترین و بهترین آثار در تفسیر و تبیین آیات فقهی قرآن است.[همچنین شرحها و حواشی متعددی بر این کتاب نوشته شده، ۱۲ نفر از عالمان بر آن حاشیه زده و شش بار به فارسی ترجمه و تلخیص شده است. برخی از شروح و حواشی این اثر عبارتند از: حاشیه فیض کاشانی (درگذشت ۱۰۹۱ق)، شرح مفاتیح الاحکام قهپایی (درگذشت ۱۰۹۲ق)، حاشیه سید نعمت الله جزایری (درگذشت ۱۱۱۲ق) و شرح تحصیل الاطمئنان میر محمدابراهیم بن محمدمعصوم حسینی تبریزی (درگذشت ۱۱۴۵ق).
به گفته رضا استادی و علی اکبر زمانی نژاد، نام صحیح کتاب، زبده البیان فی براهین احکام القرآن است، هرچند نام کتاب با عناوین دیگری چون زبده البیان فی شرح آیات احکام القرآن یا آیات الاحکام نیز نگارش شده است. به لحاظ محتوا، در ابتدای کتاب تفسیری از سوره حمد آورده شده و پس از آن اندکی در حقیقت ایمان و نیز روایاتی که بر امامت بلافصل علی (علیه السلام) اشاره دارد، سخن گفته سپس آیات فقهی قرآن را به ترتیب ابواب فقهی در ۱۸ بخش، از طهارت تا قضا و شهادات، تفسیر کرده است. اردبیلی در زبده، به شرح و تفسیر قریب به ۴۰۰ آیه قرآن کریم میپردازد و در خصوص استفاده از منابع مرتبط، نام افزون بر شصت منبع را یاد میکند که شامل منابعی تفسیری، فقهی، رجالی و حدیثی است. در این میان، کمتر از کتابی ادبی استفاده شده است. میان کتابهای تفسیری آیات الاحکام، از کنز العرفان یاد کرده و در ترتیب مطالب و عناوین از آن استفاده نموده اما در محتوا و ارائه نظر اندیشمندان، استقلال دارد. بیشترین ارجاعات اردبیلی به سه کتاب مجمع البیان طبرسی، الکشاف زمخشری و انوار التنزیل بیضاوی میباشد. زبده تنها تعلیقهایی بر این سه اثر برجسته در حوزه تفسیر نیست و فارغ از این سه منبع، مطالب فراوانی دارد. بنا به برخی گزارشات، تاریخ فراغت از نگارش اثر سال ۹۸۹ق بوده است. به گزارش آقابزرگ تهرانی، زبده در سال ۱۲۶۷ش (۱۳۰۵ق) در تهران به چاپ رسیده است. دیگر آنکه در سالهای ۱۳۶۸ق و ۱۳۸۶ق نیز چاپ شده است. یک چاپ هم در انتشارات کتابخانه مرتضویه با تحقیق محمدباقر بهبودی منتشر شد. همچنین به گزارش آقایان استادی و زمانی نژاد، زبده البیان در سال ۱۳۷۵ش و در ضمن مجموعه آثار محقق اردبیلی انتشار یافت، اما به دلیل چاپ محدود (هزار نسخه) و استفاده همگان از این کتاب، دوباره منتشر شد. در چاپ دوم از برخی محققان در تصحیح و تدقیق متن، مقابله نسخهها و منبع یابی متن، استفاده شده است. این اثر در سال ۱۳۷۸ش در ۲۰۰۰ نسخه و در انتشارات مؤمنین قم به چاپ رسیده است.
[۱۰] احمد بن محمد اردبیلی (متوفای ۹۹۳ق) معروف به مقدس و محقق اردبیلی از فقهای امامیه در قرن دهم قمری و از معاصران شیخ بهایی بود. وی در علوم عقلی و نقلی تبحر داشت و در زمان ریاست او بر حوزه علمیه نجف رونقی دوباره به این حوزه داده شد. مجمع الفائده و البرهان و زبده البیان از مهمترین آثار او نام برده شده است. اردبیلی در مسائل فقهی چون نجاست خمر، حرمت غناء و شرایط قاضی آرایی متفاوت از نظر مشهور فقهای شیعه داشت. مقدس اردبیلی از دربار صفویه برای گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان استفاده میکرد؛ ولیکن وارد دستگاه صفوی نشد. زهد و تقوا و کمکهای او به محرومان زبانزد بود و کراماتی نیز به او نسبت داده شده است. محقق اردبیلی در سالهای ۹۸۴-۹۹۳ق مرجع تقلید بوده و افرادی مانند سید محمد عاملی مؤلف مدارک الاحکام و شیخ حسن عاملی مؤلف معالم الدین از شاگردان او بودند. احمد اردبیلی فرزند محمد در قرن ۱۰ق در قریه نیار در دو کیلومتری شرق اردبیل زاده شد. وی معاصر شیخ بهایی و شاه عباس اول بود علوم نقلی و فقه را نزد سید علی صائغ و دیگر استادان حوزه علمیه نجف فرا گرفت. اردبیلی مدتی به شیراز مهاجرت کرد و نزد جمال الدین محمود علوم عقلی را فراگرفت. وی در اواخر عمر در نجف از تدریس علوم عقلی سر باز زد و تا زنده بود به تدریس علوم نقلی پرداخت. وی در دوران ریاست خود بر حوزه علمیه نجف آن را رونقی تازه بخشید و به محقق اردبیلی معروف شد. او در صفر ۹۹۳ درگذشت و در ایوان طلای حرم امام علی (علیه السلام) به خاک سپرده شد. حرز الدین درگذشت او را در ۹۹۲ق ذکر کرده است. اردبیلی نخستین کسی بود که پس از عصر شیخ طوسی دایره عمل به خبر واحد را گسترش داد و به خبر غیر امامی ثقه توجه داشت. احمد اردبیلی در نتیجه زهد و تقوایش به مقدس اردبیلی شهرت چنانکه بخاطر علم و دانش وسیعش به «محقق اردبیلی» مشهور گردیده بود. از وی کراماتی نیز نقل شده است. مقدس اردبیلی خود را در برابر شاگردانش بسیار کوچک میشمرد. از شاگردانش گزارشهایی درباره تواضع او و کمکهایش به محرومان نقل شده است.
وی مورد تجلیل علما و فقهای شیعه قرار گرفته است؛ از جمله سید مصطفی تفرشی، شیخ حر عاملی، شیخ عباس قمی و علامه جلسی او را با القاب و عبارتهای گوناگونی ستوده است. صاحب جواهر و محدث بحرانی در الحدائق الناضره و صاحب مستند الشیعه از او به عظمت یاد کردهاند. وی با دربار صفویه ارتباط داشت و از این راه در گسترش تشیع و حل مشکلات شیعیان تلاشهای زیادی کرد؛ هرچند وی به درخواست شاه عباس صفوی برای ترک نجف و مهاجرت به ایران پاسخ منفی داد. اما شاه عباس صفوی ارادت خاصی به مقدس اردبیلی داشت و در مکتوبات خویش به ایشان خود را «کلب استان علی» مینوشت. به گفتۀ حرزالدین در معارف الرجال، مقدس اردبیلی در نجف بود، نامهای درباره نیازمندی یکی از علویان، به شاه طهماسب اول نوشت و در آن شاه را به دوستی و برادری خطاب کرد. هنگامی که شاه طهماسب نامه را خواند به آن شخص علوی کمک کرد و به نزدیکان خود گفت هنگامی که من از دنیا رفتم این نامه را در قبر من زیر سرم قرار دهید تا به وسیلۀ آن بر نکیر و منکر احتجاج کنم به اینکه ملا احمد مرا برادر و دوست قبول کرده است و سبب نجاتم از آتش شود. اردبیلی، از سید علی صائغ اجازه اجتهاد دریافت کرد. و به گفتۀ محمدابراهیم جناتی، در سالهای ۹۸۴-۹۹۳ق مرجع تقلید بوده است و مردم به این عنوان به او رجوع میکردند.
[۱۱] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹٫
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ ۚ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْرًا عَظِیمًا».
[۱۲] إرشاد القلوب، جلد ۱، صفحه ۱۳۰٫
[۱۳] سوره مبارکه انفال، آیه ۶۳٫
«وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ».
[۱۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۲۶٫
«وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ ۗ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ».
[۱۵] بیانات رهبر انقلاب (مُدّ ظلّه العالی) در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه).
[۱۶] همان.
[۱۷] همان.
[۱۸] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۳٫
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا».
[۱۹] بیانات رهبر انقلاب (مُدّ ظلّه العالی) در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه).
[۲۰] سوره مبارکه نصر.
پاسخ دهید