روز جمعه مورخ ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۳، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در مصلای امام خمینی(ره) تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل ـ نکاتی در ارتباط با آمادگی جامعه برای ظُهور مُنجی آخرالزّمان
- خطبه دوّم
- تَحوُّل جامعه کلید پیروزی انقلاب اسلامی بود
- مَسألهی «ولایت» برترین شاخصهی انقلاب اسلامی برای عَرضه به دنیا بود
- انقلاب اسلامی به بَرکت ولیفقیه به ملّت قدرت بَخشید
- امام (رضوان الله تعالی علیه) اجازهی خُروج مردم از صحنهی انقلاب را ندادند
- نکاتی به مُناسبت روز نیروی هوایی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل ـ نکاتی در ارتباط با آمادگی جامعه برای ظُهور مُنجی آخرالزّمان
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». ایّام، ایّام ماه شعبان است. شهر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است، ضیافت کریمانهی حضرت خَتمی مَرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) است. هر خیری هست از اوّلین و آخرین سر این سُفره هست و ماهی است که دالان ورودی شب قَدر در این ماه به روی ما باز میشود و آن شب طُلوع خورشید عالَمتاب عدالت جَهانی، عشق ما، جان ما، دلِ ما، دلبَر ما، دادگُستر عالَم حضرت حُجّتبنالحسن المهدی (ارواحنا و ارواح العالَمین لتُراب مَقدمه الفداه) است. شب نیمهی شعبان شب احیاست و برحَسب روایاتی شب قَدر است. شب قَدر مَراتب دارد، ولی از شب نیمهی شعبان آغاز میشود. عشق به مُنجی جهانی، عشق به وجود نازنین امام زمان (اروحناه فداه)، مُصلح عالَم، با جانِ بَشریّت آمیخته است، فِطرت است. همانگونه که خداجویی فِطری است، «أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ[۳]»، عشق به امام زمان (اروحناه فداه) عشق به تَجلّی اَعظم خداست، به جلوهی حقتعالی است. هم از این جَهت که بَشر عشق به کمال دارد. تنها مَکتبی که ادّعا دارد و ادّعایش دلیل عقلی و نَقلی و فِطری دارد، این است که ما مُنجی را موجود میدانیم. امام زمان ما (اروحناه فداه) بحمدالله سایهشان بر سر ماست. آقای ما نور خداست؛ «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا[۴]»؛ و این وجودِ نازنین که اُمید اوّلین و آخرین این وجودِ عزیز سفرکردهی ماست و ما هم بیقرار او هستیم، این همه شهدا به استقبال ظُهور خونهایشان را نثار کردند و همچنان سنگرنشین هستند تا ظُهور حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) را ببینند، این هم از نظر قرآن کریم دلایل مُختلفی داریم. در سورهی مبارکهی اسراء فرمود: «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ[۵]»؛ خداوند متعال میفرماید: روز قیامت ما هر اُمّتی را با امامش در مَحکمهی عَدل حاضر میکنیم. و آیات مُتعددی داریم که خداوند متعال برای هر اُمّتی شاهدی قرار داده است و این شاهد هم خیلی تَعبیر تربیتی و سازنده است و هم دلانگیز است. حضرت امام جواد (علیه السلام) در یک حدیثی فرمودند: «وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اَللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ[۶]»؛ اگر آدم ببیند یک کسی هوای آدم را دارد، رَقیب است، مُراقب است، حَواسش به ما هست و آن جسم نیست، روحِ خداست؛ نیّت ما را میداند، اَفکار ما، خاطرات ما را میداند، باطن ما را میداند، محبّتهای ما را میداند، بُغضهای ما را میداند. نمیتوانیم در مَحضر چنین کسی هرکاری دلمان خواست بکنیم، هر فکری به ذهنمان آمد تَعقیب کنیم. او شاهدِ اَعمال است. پَروندههای ما نزد آن حضرت است. لذا حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) در همهی اَقطار عالَم در ظاهر و باطن حُضور دارند. غیبت ایشان هم مَعلول عَدم آمادگیِ ماست. حالا چرا حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) غایب هستند؟ بنده ۸ دلیل را در اینجا نوشته بودم، فقط یک دلیل را میگویم که زمان را رعایت کرده باشیم. وجود مُقدّس حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) یارانی که میخواهند هنوز آن یاران خودشان را به حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) عَرضه نکردهاند. آن ۳۱۳ مُدیر بینالمللی امام عصر (ارواحنا فداه) باید موجودات کاملی باشند. سلحشوری به تنهایی کافی نیست؛ شهادت طَلبی به تنهایی کافی نیست؛ ایثار و نثار به تنهایی کافی نیست؛ بلکه آن چیزی که مهم است عَقلانیّت کامل در پَرتوی عُبودیّت خداست. «لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْأَلُونَ[۷]»؛ امروز بحمدالله نیروهای مُسلّح ما این سلسله مَراتب، این پیشفَنگ و پافَنگ و اینها دلیل بر این است که در نظام، در سلسله مَراتب نظامی آن سرباز، آن اَفسر این چارچوب را رعایت میکند. حکمتش را در جای خودش باید پیگیری کرد، ولی کار به حکمتش ندارد. وقتی ازجلونظام یا هرچه گفته میشود، این دقیقاً آن را اجرا میکند. اگر ما در برابر فرماندهی کُلّ قُوا و نایب امام زمانمان (ارواحنا فداه) یک تَعبُّد اینگونه داشتیم و به تَعبیر امام صادق (علیه السلام) که آن مرد خراسانی نزد ایشان آمده بود و درخواست قیام جَهانی از امام صادق (علیه السلام) میکرد، حضرت تنور را روشن کردند، آتش که مُشتعل شد به این دعوتکنندهی به انقلاب و قیام فرمودند: درون آتش بُرو؛ رنگ او پَرید. من چه جُرمی مُرتکب شدم؟ تا این تَحلیلها و چون و چراها هست، اگر امام زمان (ارواحنا فداه) هم بیاید این روشنفکرها، این غَربگراها، این دنیاپَرستها وقتی در برابر دستورات نایب امام زمان (ارواحنا فداه) چون و چرا میکنند، تا وقتی این روحیهی اعتراض به حاکمیّت الهی وجود دارد، امام زمان (ارواحنا فداه) با این افراد نمیتواند حُکومت الهی را در جهان مُستقرّ بکند. لذا در یک جُمله امام زمان (ارواحنا فداه) عاشق میخواهد. تا آدم عاشق نشده است، فکر است، جَولان فکری است؛ هرکسی برای خودش یک نوع تفکُّری دارد و تفکّرات دیگران را با خودش میسَنجد. ولی آن کسی که اصلاً خودیّتی ندارد، عاشق است. تا دل برای امام زمانتان (ارواحنا فداه) ذوب نشده است و برای نایب امام زمانتان (ارواحنا فداه) در این تجربهی نهایی تاریخ که انشاءالله مُقدّمهی ظُهور است، تا اینجور اعتماد نکنیم و بی چون و چرا اَوامر و نَواهی رهبری را قبول نکنیم، هنوز زمینهی ظُهور فراهم نشده است.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[۸]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». یکی از مسائلی که قرآن کریم فرهنگ توحیدی خودش را بر آن اُستوار کرده است، این است که ما همهی مشکلات را در چارچوب فعل و انفعالات مادی نبینیم. غیب خیلی وسیعتر از عالَم شُهود است. «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ[۹]»؛ مُلکوت عالَم، باطن عالَم خیلی اَسرارآمیز است و ما در این عالَم مانند کودک در جَنین هستیم. بیرون از جَنین این عالَم فَراخ، این همه نظامات دَقیق هست؛ ولی بَچّه در رَحِم مادر فکر میکند که همهی اُمور در آنجاست. اگر ما از دیوار ضَخیم نَفسانیّت، مادیّت، گرایشهای طبیعی و حیوانی خودمان را بالاتر بکِشیم، روزَنههایی از غیب برایمان مَلموس میشود. این دستِ قدرتی که از اوّل انقلاب تا امروز این کشور و انقلاب را صیانت کرده است، ما نوعاً به تلاشها، به کوششها، به استعدادها، به زیرساختها، به همهی اُمور ظاهری و برنامهریزیها فکر میکنیم، ولی آن چیزی که از همه مهمتر است «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ[۱۰]» میباشد. لذا در رَفع مشکلات هم ما به همهجا چَنگ میزنیم، اما یک چیزی که خداوند به ما تَضمینی فرموده است: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا[۱۱]». اگر آدم احکام الهی را در زندگی رعایت بکند و نُسخهی نجات بداند، خداوند متعال هم به او تَشخیص میدهد. در این جنگ شناختی این حجم وسیع تبلیغات دشمن در آدم اَثر نمیکند. و هم خداوند به وضوح و شَفاف فرموده است: اگر شما بنده بودید و تقوا را رعایت کردید، مشکلات شما حل میشود. «یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»؛ هر سختی و هر گِرهی که دارید، با توجّه به خدا و انجام وظیفهی الهی خداوند گِرهتان را باز میکند.
تَحوُّل جامعه کلید پیروزی انقلاب اسلامی بود
این انقلابِ ما یک واقعیّت تاریخی صِرف نیست. مانند جریان عاشورای امام حسین (علیه السلام) است. این کلاس همیشگی ملّت ماست. این چشمهی جوشان است، این اَبر پُر باران است، این شَجرهی طیّبهای است که «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ[۱۲]» است.. نکتهی اوّل این است که انقلاب در وقتی که ظُهور کرد، پَدید آمد و به بَر نشست، زمینهای در فَضای بینالمللی و در فَضای عمومی کشور ما نداشت. ملّت ما ملّت سلطنتزده بودند، ملّت ما شاهپَرست بودند و در مدرسهها با اَشعار هم به گوش ما میخواندند. ملّت ما ملّت «ما نمیتوانیم» بودند. اما امام (رضوان الله تعالی علیه) آمد، روحِ خدا در دلها اِشراق پیدا کرد. یک تَحوُّل که تَحوُّل کار خداست، تَحوُّل تَجدید حَیات است، تَحوُّل زندگی جدید است، تَحوُّل از بینبُردن یک جبهه است و به روی کار آوردن جبههی جدید است. یک تَحوُّل گوهری در ملّت ایران پَدید آمد. امام (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: اگر یک پاسبان بر سر یک بازار میگفت مغازهها را ببَندید، کسی جُرأت نمیکرد برخلاف دستور یک پاسبان عمل کند. یک چنین جمعیّتی که همه نوع بَلا بر سر ملّت از طریق بیگانگانی که در این مَملکت لانه کرده بودند و لانههای شیطانی به صورت مُرتّب در اینجا زاد و وُلْد میکردند و تغییر هُویّت داده بودند، فساد را به جایی کشیده بودند که پسر یکی از سران ارتش در آن روز با پسر دیگری ازدواج کرد. در نهایت بیحَیایی در این کشور کار را تا آنجا پیش بُردند و در شهر تهران از زنانِ خودفُروش مالیات میگرفتند و دَرب را به روی فساد و فَحشای جوانها باز کرده بودند. قُمارخانهها دایر بود و از اینها مالیات میگرفتند. کازینوها و انواع مَجاری فساد در سینماها، در کابارهها، در کتابها، در مجلّهها، در عَملکرد مَسئولین مَملکتی بَنا بود تار و پود مَملکت را با فَحشا به صورت بَردگان آمریکا دربیاورند و بدتر از اندلُس را در اینجا شاهد باشیم. امام (رضوان الله تعالی علیه) آمد، گویا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در امام (رضوان الله تعالی علیه) جلوه کرد و آن جاهلیّت مُسلّط را یکمَرتبه یک تَحوّلی در این مردم به وجود آورد که همان مردمی که از یک پاسبان میترسیدند و خلاف نَظر او یک بازار نمیتوانستند نَفَس بکشند، جوانها، نوجوانها، پیرمردها و پیرزنها جلوی تانکها ایستادند و به حُکومت نظامی اعتنا نکردند. جان دادن و شهادت برایشان یک آرمان شد، فوقِ ارزش شد. این تَحوُّل مهمترین مَسألهای است که شما در انقلاب مشاهده میکنید.
مَسألهی «ولایت» برترین شاخصهی انقلاب اسلامی برای عَرضه به دنیا بود
در سابقهی تاریخی نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را میبینید و جنس این انقلاب جنسِ بعثت انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) است. کار کارِ الهی بود، مأموریت مأموریتِ الهی بود، اَثرگذاری اَثرگذاری خدا بود. این نکتهی اوّل است که جای تأمّل است. بنده گاهی میگویم و با تأسف و اُمید دارم عَرض میکنم. مَملکت ما، پدران ما و آباء ما دلدادگان اهلبیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) بودند، مَراجع تَقلید از قدیم زُعمای شیعه، نایبان امام زمان (ارواحنا فداه) بودند؛ اما با وجود مَرجع بزرگی مانند «آیت الله العُظمی آقای بروجردی» (اعلی الله مقامه الشریف) که آقای بروجردی (اعلی الله مقامه الشریف) قدرت بستن یک شَرابفُروشی را نداشت، قدرت جلوگیری از اعدام آن برادران عزیز «نواب صفوی» و همراهانشان را نداشت. چرا؟ برای اینکه قدرت نبود، ولایت نبود، حُکومت نبود. مَبدأ این تَحوُّل نَفَس امام (رضوان الله تعالی علیه) بود. آن نَفَس ولایت را در عینیّت جریان سیاسی ما، اقتدار دینی ما برای مردم پَناهگاه قرار داد. این مُعجزات ولایت فقیه والله قَسم مُعجزات فقیه نیست؛ مُعجزات مولای فقیه است. این حاکمیّت خداست، این حُکومت ائمهی اطهار (علیهم السلام) است. لذا بزرگترین و برترین شاخصهای که این انقلاب شما به دنیا عَرضه کرد، این حُکومت ولایی بود که بین جُمهوریّت و اسلامیّت تَلفیق کرد. رأس قائمه نایب امام زمان (ارواحنا فداه) است. واجب الاطاعه است. وقتی حُکم میکند بر همهی مُجتهدان هم اجرای دستور او واجب و لازم است و همه هم از ایشان حمایت میکنند.
انقلاب اسلامی به بَرکت ولیفقیه به ملّت قدرت بَخشید
اما همانگونه که این قدرت ملّی، این قدرت جُمهوری از روحِ امام زمان (ارواحنا فداه) که از بِستر وجود ولیفقیه در جامعه قدرتبَخش است، قدرت خودِ ولیفقیه هم مُبتنی به حُضور مردم است. جُمهوریّت را با ولایت تَلفیق کردن، این با ریاست جُمهوری تفاوت دارد، با حُکومتهای سلطنتی و حتی نژادی تفاوت دارد. اَساساً وجود و گوهر، گوهرِ عَرشی و الهی است. مردم فِطرتاً زیر پَرچم ولیفقیه به عُنوان نایب امام زمان (ارواحنا فداه) قرار میگیرند. لذا ملّت با اینکه زیرساختی نداشت، یک کشور عَقبمانده بود، هیچ تَردید نکرد که ما چگونه میخواهیم این مَملکت را که شَرق و غَرب در برابر ماست. این از ابتکاراتِ انقلاب بود که راه جدیدی را در جلوی پای بَشریّت قرار داد. «نه شرقی نه غربی» هم یک نظامِ به تمام مَعنا وابسته را از بین بُرد، ریشهاش را کَند، زمینهاش را از بین بُرد و هم نظامی نه بر قاعدهی نظامهای غَربی یا شرقی، یک نظامِ مُستقل اسلامی را پَدید آورد و این قدرت را در روح و ارادهی مردم ایجاد کرد که بگویند بدون اتّکاء به شرق و غَرب ما میتوانیم و ما خودمان کشور خودمان را اداره میکنیم و ما به هیچ کشوری بَنای هُجوم نداریم، به هیچ کشوری یک گُلوله هم پَرتاب نمیکنیم؛ اما هر کشوری به ما هُجوم بیاورد، با ما سر جنگ داشته باشد، ما مُقابله میکنیم و دشمن را از کردهی خودش پَشیمان خواهیم کرد.
امام (رضوان الله تعالی علیه) اجازهی خُروج مردم از صحنهی انقلاب را ندادند
فَتح الفُتوح انقلاب امام (رضوان الله تعالی علیه) این تَحوُّل ماهُوی، تَحوُّل فرهنگی و جنگ ارادههاست که ارادهی الهی در وجودِ آحاد مؤمنین این مَملکت مَحقّق شد و خود را شکستناپذیر دیدند، «إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ[۱۳]» همیشه برای اینها شُعار شد. و این همه پیشرفت که این پیشرفتها هم واقعاً جلوههایی از کرامت امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهدا و این امامِ فعلی ما حضرت آیت الله العُظمی امام خامنهای (اطال الله عُمره الشریف) است. این انقلاب هم آغازش را خوش درخشید و هم مانند جریان نهضت نفت نبود، نهضت تنباکو نبود که خون را مؤمنین بدهند، انقلاب را عُلما و مُرادهای مردم، دلبَرهای مردم، پاکترین عالِمان دین پیش ببَرند، ولی حاصلشان را دیگران در اختیار بگیرند. این اِلهام الهی بر امام (رضوان الله تعالی علیه) بود، این هوشمندی بود که این انقلاب را با مردم انجام داد و نگذاشت که مردم از صحنه بیرون بروند. بارِ حفاظت انقلاب را به دوش خودِ مردم گذاشت. لذا مردم با این تَعهُّدی که به امام (رضوان الله تعالی علیه) و شهیدانشان دارند، در این ۴۶ سال نه شعارهایشان تغییر کرد، نه آرمانها را فراموش کردند، نه ارتباطشان با رأس هِرم یعنی نایب امام زمان (ارواحنا فداه) تَضعیف شد. امام است و اُمّت؛ لذا همه ساله این ۲۲ بهمن، این جشن پیروزی، این تَجدید میثاق با شهدا، این تَجدید بیعت با امام زمان (ارواحنا فداه) و نایب امام زمان (ارواحنا فداه) هرسال پُرشکوهتر از سال قبل است که نشانهی بالندگی، حَیات مُقتدرانهی نظام الهیِ اسلامی ماست و نشانهی حَیات مردم، وفاداری مردم، قدرت فکری مردم، بَصیرت مردم و صاحب انقلاب بودن خودِ مردم است. همه ساله به میدان آمدید و مُشت مُحکم به دهان یاوهگوی قدرتهای بزرگ مَغرور فریبکار زدید. ولی امسال میبیند که باز این رئیسجُمهور جدید نیامده رَجزخوانی شروع کرده است، علیه انقلاب ما نقشهها دارد و در حال تَرساندن و تَهدید کردن است. میگوید: باید هستهای را مَحدود کنیم، باید قدرت موشکی را مَهار کنیم، باید نُفوذ مَنطقهای را از نظام اسلام سَلب کنیم. همانگونه که گذشتگانشان کور خواندند و بعضی از اینها این آرزو را به گور بُردند، اینها هم مانند گذشتگان این آرزو را به گور خواهند بُرد.
نکاتی به مُناسبت روز نیروی هوایی
ولی نیروی هوایی قَهرمان ریشهدار در فِطرت توحیدی جان به کَف گرفتند و با لباس نظامی در مَحضر امامشان، نایب امام زمانشان (ارواحنا فداه) شهادتطَلبانه آمدند، مُقتدرانه آمدند، آگاهانه آمدند. تنها آمدن نبود، بلکه تابلو بود، بلکه خط بود، بلکه آدرس بود، بلکه اعلان یک جریان ماندگار بود. آن روز که اوّل کار بود این سلحشوران، این امنیّتآفرینان آسمان این کشور و این پَناهدهندگان به مُستضعفان عالَم در آن روز جان به کَف گرفتند و میدان را خالی نکردند. امروز که ۴۶ سال این همه شهید دادیم، این همه تجربههایمان بالا رفته است، این همه بَرکات در عالَم عاید این نظام و این کشور شده است، هیچ کشوری قدرت هُجوم به ما را ندارد، امروز مردم ما، جوانان ما، بانوان ما، مردان ما، کُهنسالان ما، همهی اَقشار ما و این نیروهای جان به کَف مُسلّح مَگر میگذارند این یاوهها بیپاسخ بماند؟ با حُضور دشمنشِکن بیسابقهای امروز نشان خواهید داد که برای همیشه ترامپ و رهرُوان او همیشه یاوه گفتهاند و ناکام ماندهاند و این بار ناکامیشان سریعتر عایدشان خواهد شد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۴]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۱۰٫
«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَ یُؤَخِّرَکُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ».
[۴] سوره مبارکه زمر، آیه ۶۹٫
«وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ».
[۵] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۱٫
«یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ۖ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَٰئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَ لَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا».
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۵، صفحه ۳۵۸٫
«ف، [تحف العقول]: قَالَ لِلْجَوَادِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ وَ تَقْبَلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَوَسَّدِ اَلصَّبْرَ وَ اِعْتَنِقِ اَلْفَقْرَ وَ اِرْفَضِ اَلشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ اَلْهَوَى وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اَللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ».
[۷] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۳٫
[۸] سوره مبارکه عصر.
[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۳٫
«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ».
[۱۰] سوره مبارکه فتح، آیه ۱۰٫
«إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ۚ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ ۖ وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا».
[۱۱] سوره مبارکه طلاق، آیه ۴٫
«وَ اللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَهُ أَشْهُرٍ وَ اللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ ۚ وَ أُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا».
[۱۲] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۲۴٫
«أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ».
[۱۳] سوره مبارکه توبه، آیه ۵۲٫
«قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ ۖ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ».
[۱۴] سوره مبارکه نصر.
پاسخ دهید