روز جمعه مورخ ۱۰ اسفند ماه ۱۴۰۳، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی در مصلای امام خمینی(ره) تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل
- سه حادثهی عظیم ماه مبارک رمضان
- توصیههای حضرت ثامنالحُجج (علیه السلام) برای ورود به ماه مبارک رمضان
- روزه انسان را به حضرت حقّ (سبحانه و تعالی) میرساند
- خطبه دوّم
- نکاتی در ارتباط با تَشییعِ باشکوه شهید «سیّد حسن نصرالله»
- براَفراشتن عَلم ضد استکباری در عالَم از اثرات خون شهدای مُقاومت است
- نکاتی به مُناسبت روز درختکاری
- نکاتی در ارتباط با تفسیر شریف «تَسنیم» اَثر آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». اُمّت بزرگ توحیدی را، ملّت با کرامت ایران را و میهمانان هفتگی پروردگار متعال در محلّ نماز جمعه را، برادران و خواهران عزیز و نَفْس ضعیف خودم را به تقوای الهی توصیه میکنم.
سه حادثهی عظیم ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان که گفتهاند «رمضان» نگویید، «شهر رمضان» بگویید. جُزء فُرصتهای بیبَدیل است و مَخصوص اُمّت مرحومهی رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که سُفرهی روزه برای اُمَم گذشته در ماه رمضان نبوده است؛ ولی برای پیامبران (سلام الله علیهم اجمعین) در ماه مبارک رمضان بوده است. نُزول کُتُب آسمانی در ماه رمضان بوده است. سه مَسأله و حادثهی عظیم مَخصوص رمضان است که باید از حالا خودمان را آماده کنیم و از این فُرصتها حداکثر استفاده را داشته باشیم. یکی اینکه ماه رمضان ماهِ نُزول قرآن است. «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ[۳]»؛ قرآن نور خداست، قرآن تَجلّی اعظم است، قرآن شِفاست، قرآن دَواست، قرآن سیم ارتباط بین خَلق و خالق است، قرآن حکمت است، قرآن زندگی است، قرآن جهاد است، قرآن عزّت است، قرآن آدمساز است، قرآن کتاب تَحوُّل است، قرآن اِکسیر اعظم است و قرآن حقیقتِ نَهفته است. «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ[۴]»؛ لذا در ماه مبارک رمضان با قرآن رفیق بشویم. شب و روز، وقت و بیوقت بر سر این سُفره بنشینیم و مَشمول پَذیراییهای خداوند متعال بشویم. وقتی به آیات عذاب میرسیم پَناه به خدا ببَریم؛ اگر گریهمان آمد گریه کنیم، وگرنه تَباکی داشته باشیم. به آیات بهشت، رضوان و بشارتها که میرسیم شاداب باشیم و از خداوند درخواست کنیم که محروم نشویم. به فَضائل اخلاقی که میرسیم خودمان را اَرزیابی بکنیم و ببینیم انسانِ قرآنی هستیم یا نیستیم؟ وقتی به رَذائل اخلاقی میرسیم خودمان را به خدا بسپاریم و بخواهیم که از این رَذائل پاک بشویم.
حادثهی دیگری که در ماه مبارک رمضان مایهی عظمت و جَلال این ماه است، مَسألهی لیلهالقدر است. «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ[۵]»؛ در ماه مبارک رمضان شب قَدر واقع شده است و شب قَدر شب سرنوشت است. خیلی حَواسمان را جمع کنیم تا شب قدر خودمان را آماده کنیم و مُقدّمات پاکشدن از همهی رَذائل و گناه را فراهم کنیم تا آن شب مَشمول رَحمت واسعهی خداوند قرار بگیریم که اگر کسی در شب قدر بخشیده نشود، دیگر بخشیده نمیشود.
حادثهی سوّم «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ[۶]» است. امامان ما به تَبعیّت نبیّ مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جمعهی آخر ماه شعبان توصیههای لازم را برای اُمّت ارائه میکردند تا غفلتی نباشد. بدانند که خداوند متعال بار دیگر چه فُرصت استثنائی را در اختیار ما قرار میدهد که بتوانیم آسیبهای گذشته را برطرف کنیم و ظرفیّتها را بشناسیم و در سالی که در پیش داریم خودمان را در مسیر تَعالی و تَرقّی و رُشد قرار بدهیم و به انسانِ کامل که صاحب لیلهالقدر است و امام زمان ما (ارواحنا فداه) است، خودمان را با آن بزرگوار سِنخیّت بدهیم و قطرهی وجودِ غُبار گرفتهی خودمان را به دریای با عظمت وجود نازنین ولیالله الاعظم امام مهدی (ارواحنا فداه) مُتّصل سازیم.
توصیههای حضرت ثامنالحُجج (علیه السلام) برای ورود به ماه مبارک رمضان
وجود مبارک حضرت رضا (علیه السلام) در آخرین جُمعهی ماه شعبان فرمایشات سازندهای دارند. بنده دو جُمله را به مَحضر شریف و دلهای پاکیزه و بیکینهی شما تقدیم میدارم. فرمودند: در این ایّام توبه کُن. «تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ[۷]»؛ بدون آراستگی وارد مَحضر باعظمت خداوند شدن مایهی سرافکندگی است. آدم وقتی میخواهد میهمانی برود، یک لباس تمیزی به تَن میکند. اگر نتواند لباس نو هم تهیه کند، با لباس کثیف و وضع بهمریخته در یک ضیافت بزرگ حاضر نمیشود. میخواهیم به میهمانی خداوند برویم؛ لذا باید با توبه تمام زشتیهای خودمان و فَضاحتهای خودمان را پاک کنیم. و بدانیم که توبه اِکسیری است که وجود مِسی ما را تبدیل به طلا میکند و قیمتی میشویم. همین الآن در این محلّ عبادت جَمعی خداوند که هزاران صاحبدل در کنار هم همه با هم به سوی خدا میرویم، همین الآن یک توبهی نَصوحی، یک تَوجُّهی، یک تَنبُّهی، یک نِدامت و پشیمانی، یک تصمیمی، یک عُذرخواهی داشته باشیم که هم به توصیهی امام رضا (علیه السلام) عمل کرده باشیم و هم بر اَساس خیرخواهی حضرت رضا (علیه السلام) با لباس تمیز در ماه مبارک رمضان وارد مَحضر حضرت دوست بشویم. فرمود: «تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ»؛ میدانید که ماه رمضان یک حقیقت مَلکوتی دارد، دارد از راه میرسد، به شما روی آورده است، ماه رمضان دارد به طرف شما میآید. یک چنین سفیری از جانب خداوند متعال میخواهد سُفرهی رَحمت الهی را برای شما پَهن کند و شما که با او مُواجه هستید تمیز باشید، پاک باشید، اخلاص برای خدا داشته باشید. دوّم فرمودند: «وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَهً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا[۸]»؛ اگر دیدید حقّی از کسی به گَردنتان است، اَمانتی است، غیبت کسی را کردید، آبروی کسی را بُردید، سِرّ کسی نزدتان بوده است و اینجا و آنجا مَطرح کردید، این خیانت در اَمانت بوده است که کم گذاشتهاید، الآن وقتش است. روز جُمعه است؛ از خداوند بخواهید که بتوانید صاحب حقّ را از خودتان راضی کنید و اَمانت را به او برگردانید. «وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ[۹]»؛ این سه مَسألهی بسیار مهمّ است. نکتهی سوّمی که امام رضا (علیه السلام) از ما میخواهند، میفرمایند: خانهی دلتان را از حِقد و کینهی مؤمنین پاک کنید. خداوند متعال دلِ با کینه را دوست نمیدارد. اگر کینه بیش از سه روز در دل کسی باشد، عباداتش قبول نمیشود. بیایید محبّت و مودّت و خوشبینی را به جای حِقد و بدگویی و بدبینی و دشمنی قرار بدهید. اگر ما کار بد هم کرده باشیم، خداوند را دوست داریم، ایمان به خداوند داریم، ایمان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم، ایمان به ائمهی اطهار (سلام الله علیهم اجمعین) داریم. یک بندهی خدایی به من میگفت: فُلانی! من چند سال قبل از شما جَفا دیدم و دلم شکسته بود؛ ولی بخاطر حضرت زهرا (سلام الله علیها) از شما گذشتم. این درسی بود که او به من داد. میشود بدی کسی را بخاطر ارتباط با اولیاء، با ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) و با امام زمان (ارواحنا فداه) نادیده گرفت. دلهایمان را نسبت به همدیگر باصفا کنیم. همدیگر را در دلمان جای بدهیم. دلمان را دریا بکنیم و در این دریا لؤلؤ و مرجان سرمایهی آخرت ما خواهد شد.
روزه انسان را به حضرت حقّ (سبحانه و تعالی) میرساند
چند نکته هم از تفسیر شریف «تسنیم» عرض میکنیم که رونمایی از این تفسیر افتخارآمیزِ افتخار عَصر ما، عُصارهی حکمت و فقاهت و عرفان و علوم حقّه در حوزهی علمیّهی قُم، یادگار بزرگان، اُستاد بزرگوار ما حضرت «آیت الله علّامه جوادی آملی» (اَطال الله عُمره الشریف) که مقام مُعظم رهبری که همیشه در گوهرشناسی نفر اوّل هستند. نسبت به مؤلّف این گنجینهی عظیم و نسبت به خودِ این تفسیر نکات مهمّی را برجسته کردند. ۱۲ بَرکت، اَثر و نتیجه برای روزه با استناد به آیات و روایات مَطرح فرمودهاند که بنده نمیرسم همه را بیان کنم؛ اما فقط یک نکتهی عرفانی را در جمع باصفای شما و این جمع پُر بَرکت اُمیدوار کننده تقدیم میدارم. برحَسب روایتی خداوند متعال در حدیث قُدسی فرموده است: «کلُّ عملِ ابنِ آدمَ یُضاعفُ الحسنهُ بعشرِ أمثالِها[۱۰]»؛ هر عمل خوبی که از بنیآدم صادر میشود، هر کار خیری که میکنید، یک سلامی به کسی میدهید، یک لبخندی میزنید، یک دلداری میدهید، یکجا جلوی آبرو بُردنش را میگیرید، یکجا گِرهی از او باز میکنید، دو رکعت نماز مُستحبّی میخوانید، آبی به تشنهای میدهید، برای پدر و مادر احسانی میکنید، در همهی اینها شما یک کار انجام میدهید؛ ولی خداوند متعال این کار شما را رُشد میدهد، نُمو میدهد و ده برابر میکند. از ده برابر «إلى سَبْعِمائهِ ضِعفٍ[۱۱]» تا هفتصد برابر هر عمل کوچکی که عمل خیر باشد، عمل نیک باشد، خداوند متعال تا هفتصد برابر محاسبه میکند که بستگی به ظرفیّتها، به دَرجات اخلاص، مکانها و زمانها دارد. بعضیها را ده برابر ولی بعضی دیگر را تا هفتصد برابر خداوند متعال رُشد میدهد و بَرکت در آن قرار میدهد، مَگر روزه، «إِلَّا الصَّوْمَ». «فَإِنَّهُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِهِ[۱۲]»؛ مَگر روزه. روزه با همهی اَعمال قُربی مُتفاوت است. خداوند متعال همهجا ترازو میگذارد، اندازهگیری میکند که این عمل چهقَدر میاَرزد. با کَرَم خودش چندین برابر میخَرد. خداوند متعال کار کوچک ما را بزرگ میکند. بیایید ما هم از خداوند متعال درس بگیریم، خوبیهایی را که از همدیگر دیدیم را بزرگ کنیم؛ این را از یاد نبَریم. ولی بدیها را از یاد ببَریم و اگر هم خواستیم مُجازات کنیم به مقدار همان بدی مُجازات کنیم تا بتوانیم با هم زندگی کنیم؛ تا بتوانیم همدیگر را حمایت کنیم؛ تا بتوانیم به همدیگر اعتماد کنیم و هوای همدیگر را که رضای خدا در آن است، همیشه داشته باشیم. خداوند متعال در مورد روزه فرمود که روزه برای من است، در میان همهی اَعمالی که برای خودتان است. هر عملی انجام میدهید، «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ[۱۳]»؛ تمام اَعمالتان برای خودتان است. با اینکه برای خودتان است من آن را بزرگ میکنم، پاداش میدهم و عمل شما را میخَرم. اما روزه برای من است. «الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِهِ»؛ آنجا من نمیگویم چه میدهم. او در حَدّ کَرَمش میدهد. گاهی میخواهد در حَدّ عمل بزرگ کند و چندین برابر کند که در این صورت به شما میگوید که ارزش عَمل شما این مقدار است، ولی من ده برابر بیشتر قیمت به تو میدهم. دارم و میخواهم به تو احسان کنم. اما گاهی اینگونه نیست؛ حساب و کتاب را برمیدارد و میگوید: من کریم هستم؛ تو یک کار برای من کردی، من هم میخواهم خزانهام را باز کنم، این تو و این خزانهی من؛ هرقدری میخواهی از این خزانه برداشت کُن. خداوند متعال پاداش و کیفر اَعمال را به مَلائکه واگذار میکند. مَلَکها پاداش میدهند، مَلَکها کمک میکنند؛ ولی در مورد روزه خداوند واسطه را حذف کرده است. نمیگوید: مَلَکها از تو پذیرایی میکنند؛ بلکه میگوید: تو میهمان خودم هستی، خودم از تو پذیرایی میکنم. «أَنَا أَجْزِی بِهِ»؛ من خودم، خودِ ذات رُبوبی بدون هیچ واسطهای تَحویلت میگیرد و خودش آنچه که مُقتضای کَرَمش هست با شما رفتار میکند. و یا اینگونه نیست و از این بالاتر است. «أَنَا أَجْزِی بِهِ»؛ تو من را دوست داری؛ اصلاً دوستی این است: «ألمَحَبَّهُ نارٌ تُحرِقُ مَاسِوَى المَحبُوب»؛ محبّت یک ناری است، یک آتشی است که هرچه غیر از دوست است را میسوزاند. برای یک مُحبّ و برای یک عاشق، فقط مَعشوق مَطلوب است. غیرِ مَعشوق هیچ دَغدغهای ندارد؛ فقط میخواهد او از این رَنجیده نشود. خداوند میگوید: تو این روزه را با محبّت انجام میدهی؛ زیرا روزه جای ریا نیست. همهی اَعمال ظُهور دارد، ولی روزه ظُهور ندارد. چشمهی اخلاص در روزه وجود آدم را میگیرد. «یَدَعُ شهوتَه و طعامَه من أجلِی[۱۴]»؛ تو غذا نخوردی، گُرسنهات بود، در روزهای طولانی و روزهای گرم تشنهات بود، غذا نخوردی، آب ننوشیدی، جوان بود. تازه ازدواج کرده بود، همسرش در کنارش بود، وَسوسه میشد؛ ولی بخاطر خداوند چشم پوشیدی. تو من را بیشتر از همسر دوست داری، تو من را بیشتر از غذا و آب دوست داری. حالا که تو من را دوست داری، من هم تو را دوست دارم. من را میخواهی؟ من هم خودم را به تو میدهم. دیگر شما نمیتوانید چیزی بالاتر از این پیدا کنید. روزه آدم را به خدا میرساند، انسان را الهی میکند، انسان را رَبّانی میکند.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۱۵]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما خوبان، شما پاکان و خودم را به تقوای الهی یعنی به مُراقبت در جَهت انجام هر کاری که رضای خداوند در آن است و تَرک هر کاری که سَخط و غَضب خداوند متعال در آن نَهفته است، دعوت میکنم. در همهی اَعمال جَوارحی و جَوانحی دلمان را بگردیم که یکوقتی نیّت بد نداشته باشیم، یکوقتی نَقشهی بدی نداشته باشیم. در اَعمال و جَوارحمان نسبت به گذشته بگردیم یکوقت آتش برای خودمان تدارک ندیده باشیم و در آینده هم همهی قیام و قُعود، حرف و سکوت، داد و سِتد، همگی را به دینِمان بسنجیم. هرجایی جایز بود و خداوند اجازه داده بود، کارِ مأذون را انجام بدهیم. هرجایی اذن نداشتیم و جایز نبود، حرف نزنیم، نگاهی نکنیم، کاری که رضای خدا در آن نیست را تَرک بکنیم.
نکاتی در ارتباط با تَشییعِ باشکوه شهید «سیّد حسن نصرالله»
مُناسبتهایی که در این ایّام مُناسب است تا با هم مُرور کنیم، در رأس آن تَشییع سیّد مُقاومت، سیّدالشهدا جبههی مُقاومت، «مُجاهد کَبیر» به تَعبیر اَخیر رهبر فرزانه، امام المُسلمین، آیت الله العُظمی امام خامنهای (اَطال الله عُمره الشریف)، ایشان مُجاهد کَبیر، حضرت «سیّد حسن نصرالله» و تالیتِلو ایشان، نَماد مُقاومن «سیّد هاشم صفیالدّین» بود. همینجور که همهی شهدا خُصوصاً سیدالشهدا حضرت امام حسین (علیه السلام) و یاران او و همهی شهدای تاریخ ما نه تنها حَیاتشان تَبلیغ دین بود، تَکریم دین بود، جَلال دین بود، مرگشان هم برای دین یک سرمایه اضافه کرد و مَنشأ تَحوُّل و مَبدأ خیرات جدیدی گردید. سیّد حسن نصرالله تا بود خارِ چشم دشمنان بود. هم جهاد بَنان داشت، هم جَهاد بیان داشت، هم کردار و رفتارش نور بود، شبپَرهها از او حساب میبُردند. یک نفر نبود، او یک جهان بود، او یک جبهه بود، او یک نیروی عظیم نَهفتهی در درون خودش بود که برای آیندهها هم نَفَس پاکش اَثر میگذاشت. آمریکا از سیّد حسن نصرالله میترسید، صهیونیستها وحشت داشتند؛ با یک سخنرانی آنها را تار و مار میکرد. و فکر میکردند اگر از نظر فیزیکی او را از میان بردارند، دیگر ترسی ندارند؛ اما دیدند سیّد حسن با مرگش حَیات وسیعتر، حَیات الهی، حَیات عِندَ رَبّی پیدا کرد، مَظهر قدرت خدا شد. امروز نقش سیّد حسن در مُقابلهی با استکبار عالَمی و با این نظام جَعلی غاصب کودککُش خونخوار در نَفی اینها مُسلّماً خونش بیشتر از سِلاحی که در دستش بود، اَثر خواهد گذاشت. لذا تَشییع جنازه ۵ ماه پس از شهادت ایشان یک تَشییع باشکوه حِماسی دشمنشِکن بود که دشمنان هم در روزنامههای خودشان، در شبکههای مَجازی خودشان اعتراف کردند به اینکه با رفتن سیّد حسن نصرالله هم جبههی مُقاومت اِنسجام بیشتری پیدا کرد، عراقِ قهرمان حُضور مُؤثر و چشمگیری در تَشییع جنازه داشت، یَمن افتخار آفرین و قَهرمان حُضور داشت، ایران حُضور داشت، از ۷۰ کشور در آنجا حُضور حِماسی داشتند که نشانهی حَیات سیّد حسن نصرالله بود که او یک فرد نبود؛ یک جریان بود، یک فِلش بود، یک ظرفیّت بود و یک نیروی پایانناپذیر بود که شهادت او را در میدان مُؤثرتر قرار داد. لذا با این تَشییع هم اتّحاد بین اعضاء جبههی مُقاومت بُروز و ظُهورش بیشتر شد و هم اینکه برای دشمن آنچه را که در نظر داشتند و فکر میکردند اگر سیّد حسن نصرالله برود، حزب الله رفته است؛ اما حُضور مردم لُبنان و همهی شیدایان سیّد بزرگوار نشان داد خونِ سیّد جریان حزب الله را ریشهدارتر کرد، محکمتر به میدان آمدند. هم سخنرانی قَوی دبیر کُل جدید حزب الله و هم حُضور حماسی آن هم بعد از ۵ ماه در شرایط خاصّی که دولت همراهشان نبود، یک چنین سازماندهی، یک چنین تَمهیدی نشانهی رُشد حزب الله، بالندگی حزب الله، کفایت و لیاقت حزب الله و اینکه قائم به شخص نیست؛ اگر شخصی برود اَشخاص دیگری جای او را میگیرند و این جریان طوفانیتر میشود.
براَفراشتن عَلم ضد استکباری در عالَم از اثرات خون شهدای مُقاومت است
و هر شهیدی در جبههی مُقاومت به شهادت رسید، یک آتش جدیدی بود که در دلهای همهی مؤمنین عالَم برافروخته شد و یک جَهت مَنفی برای جبههی ظُلم ایجاد شد. و دیگر اینکه این جریان مَسألهی مَنفوریّت رژیم جَعلی غاصب بیهُویّت بیپایهی خونآشام و اَربابانش را تَصریح کرد. امروز دشمن صهیونیستها فقط جبههی مُقاومت نیست؛ بلکه صحنههایی که در این مُدّت مُقاومت با تَحمُّل شهدا و شهادت کودکان و از دست دادن فرماندهان که آن هم با ترور بیرَحمانه صورت گرفت، دنیا را تکان داد و امروز وجدان جامعهی بَشری در برابر ظُلم آمریکا و ظُلم صهیونیستها مَجروح است و یک نفرت عُمومی جهانی علیه استکبار عالَمی و علیه صهیونیستها به وجود آمده است و جریان ایجاد نفرت و شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» مَنطقهای نیست و امروز جهانی است.
شبکه BBC عربی آورده است که این تَشییع را یک رِفراندوم سکوت شِکَن خواند. یک رِفراندوم بود. یک تأیید صحّت و حَقّانیت جبههی مُقاومت و حزب الله بود. امروز حزب الله قویتر و محکمتر از سابق و همهی جبههی مُقاومت در پرتوی این مُقاومت دلیرانهی سیّد و همراهانش بحمدالله به روزتر هستند.
نکاتی به مُناسبت روز درختکاری
نکتهی دیگری که در این خُطبه جای دارد به مَحضر شریف تقدیم بشود در مورد روز درختکاری است. درختکاری در اَبعاد مُختلف یک فُرصت است. اوّلاً دین ما، مَکتب ما، یک مَکتب نشاط و شادی است. فرمودند: «ثلاثه یذهبن عن القلب الحزن[۱۶]»؛ سه چیز آدم را از ظُلمت غم نجات میدهد، دل آدم را روشن میکرد. «اَلْمَاءِ[۱۷]»؛ یکی آب است. دوّم «اَلْخُضْرَهِ[۱۸]» است، سبزی است. سوّم هم جَمال امام زمان (ارواحنا فداه) است. اگر این درختکاری توسعه پیدا بکند، سالمسازی و بهبود کیفیت هوا، کاهش گازهای گُلخانهای و تصفیهی هوا و مَسألهی مُحیط زیست در حفظ حیوانات و وُحوش که اگر این درختها خُشک بشود، آنها هم آرام آرام از بین میروند. جلوی این ریزگردها که بَلای عُمومی است و در نقاط مَرزی بیشتر موجب ایذاء هست را میگیرد. جلوی رانش زمین را میگیرد. طوفانهای آب را در مناطق ساحلی مَهار میکند. اَبعاد مختلف فرهنگی دارد، اقتصادی دارد، تفریحی دارد و اسلامی دارد که در روایات هم ائمه (سلام الله علیهم اجمعین)، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همگی در این جَهت قدمی به پیش گذاشتهاند و ما هم به آن بزرگواران تأسی میکنیم.
نکاتی در ارتباط با تفسیر شریف «تَسنیم» اَثر آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)
چند نکته هم راجع به تفسیر تَسنیم به مَحضر شریف شما عرض بکنم. اوّلاً شخصیّت مُفسّر کبیر عَصر ما، آفتاب درخشان سِپهر قرآن آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) که از نَوابغ عصر ما هستند و در اَبعاد مُختلف علمی و در فقاهت ایشان در دوران جوانی تقریرات درس مرحوم آیت الله مُحقّق داماد را دارند که وقتی آدم نگاه میکند، مُتوجّه میشود یک صاحبنظر، یک انسانِ رسیدهی به حقّ قَلم به دست گرفته است. در پاسخ به شُبهات هم در مَسألهی ولایت فقیه کتاب «ولایت فقیه» ایشان از کتابهای رَصین و بسیار مُحکم است. مُناظراتی که در اوایل انقلاب با کسی که مُدّعی بود ولایت فقیه وکالت است، ایشان از عُهدهی آن برآمد و بنَحو اَحسن مَسألهی ولایت فقیه را تَبیین کرد. در همین نمونهی تفسیر هم مُلاحظه کردید که آیت الله علّامه جوادی آملی (اَطال الله عُمره الشریف) فرمودند: مَسألهی انقلاب این نبود که شاه رفت و یک کسی دیگر به جای ایشان آمد، خیر؛ جریان سلطنت و باطل رفت و جریان امامت مَطرح شد. این مُقدّمهی ظُهور امام زمان (ارواحنا فداه) است. انقلاب ما انقلاب اقتصادی نیست، انقلاب صنعتی نیست؛ انقلابِ دینی است. این دین به صحنه آمده است که اگر همهی ما مُتوجّه باشیم که رسالتِ انقلاب پیاده کردن دینی است که اگر پیاده شد، والله قَسم هم دنیایمان آباد است و هم آخرتمان آباد است. هرجایی ما کم آوردیم از عمل نکردن به دیانتمان بود. ایشان در همین فُرصت هم از این نکته غافل نشدند و مَسألهی نظام امامت را رَهاورد خون شهیدانمان مُعرّفی فرمودند. اما در ارتباط با مُحتوای تفسیر تَسنیم مقام مُعظم رهبری (مُدّ ظلّه العالی) هم فرمودند که این یک تفسیر عادی نیست؛ بلکه میشود یک دایرهالمَعارفی را از آن استخراج کرد. آن قدرت تَعقُّل مُصنّف باعث شده است که خیلی خوب به نکات ظریف قرآنی برسد و با قَلم خوبشان توضیح بدهند. تفسیر تَسنیم همینقَدر عرض میکنم که هم «المیزان» است و هم وُسعت آن، عُمق آن، نوآوریها و به روز بودنش جای تقدیر و تشکر است.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۹]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۵٫
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَ الْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ ۖ وَ مَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ ۗ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».
[۴] سوره مبارکه واقعه، آیات ۷۷ و ۷۸٫
[۵] سوره مبارکه قدر، آیه ۱٫
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۳٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».
[۷] عیون اخبار الرضا، جلد ۲، صفحه ۵۱٫
«عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَلَیهِ السَّلام فِی آخِرِ جُمُعَهٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَکْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَهٍ مِنْهُ فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا یَعْنِیکَ وَ تَرْکِ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَهِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَهً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِکَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُعْتِقُ فِی هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَهِ شَهْرِ رَمَضَان».
[۸] همان.
[۹] همان.
[۱۰] عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، جلد ۲، صفحه ۲۳۳.
«کلُّ عملِ ابنِ آدمَ یُضاعفُ الحسنهُ بعشرِ أمثالِها، إلى سَبْعِمائهِ ضِعفٍ، قال اللهُ تعالى: إِلَّا الصَّوْمَ؛ فإنَّه لِی، وأنا أجزی به، یَدَعُ شهوتَه و طعامَه من أجلِی، و للصائمِ فرْحتانِ: فرحهٌ عند فِطرِه، و فرحهٌ عند لقاءِ ربِّه، و لَخَلُوفُ فمِ الصائمِ، أطیبُ عند اللهِ من ریحِ المِسکِ».
[۱۱] همان.
[۱۲] همان.
[۱۳] سوره مبارکه فصلت، آیه ۴۶٫
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا وَ مَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ».
[۱۴] عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، جلد ۲، صفحه ۲۳۳.
[۱۵] سوره مبارکه اخلاص.
[۱۶] المحاسن، الجزء ۲، الصفحه ۶۲۲.
«عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُبَیْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِیدِ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ثَلاَثَهٌ یَجْلُونَ اَلْبَصَرَ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْخُضْرَهِ وَ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْمَاءِ اَلْجَارِی وَ اَلنَّظَرُ إِلَى اَلْوَجْهِ اَلْحَسَنِ».
[۱۷] همان.
[۱۸] همان.
[۱۹] سوره مبارکه نصر.
پاسخ دهید