روز جمعه مورخ ۲۱ آبان ۱۴۰۰، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله صدیقی» امامجمعه موقت تهران و با حضور رئیس جمهور محترم حضرت «آیت الله سید ابراهیم رئیسی»، رئیس محترم قوه قضائیه حضرت «حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای» و آحاد مردم مؤمن و خداجوی پایتخت برگزار شد که مشروح آن تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اول
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».[۲] شما برادران عزیز و خواهران باکرامت را و نفس ضعیف خودم را به خداترسی، رعایتِ حرماتِ الهی، انجام وظایف بندگی و ترک گناهان دعوت میکنم.
خداوند علی حکیم ما را به تقوا دعوت کرده است و تقوا را موجب نزول برکات آسمان و زمین تضمینی به ما فرموده است، «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»[۳] اگر اهلِ کشورها، استانها، شهرها، اگر این دو بال را میداشتند، بال ایمان و بال تقوا، اگر هم مؤمن بودند و هم ملتزم به لوازم ایمان بودند که همان رعایت تقواست، خودپایی، خودحفاظتی، قهرمانانه در مقابلِ نفسِ أمّاره ایستادن، تسلیمِ هوا و هوس نشدن و در مسائلِ شرعی و فردی و خانوادگی و همسایهداری و شهروندی و مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی، اگر خدای متعال را درنظر میگرفتند و پایبند بودند مبتلا به کمآبی نمیشدند، مبتلا به مشکلات معیشتی نمیشدند، صریحِ آیه قرآن کریم است و «ل» هم «ل» تأکید است، «لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ».
خدای متعال را به وسعتِ اسماء حسنی و به عدد همهی مخلوقاتش شکر که این بام رحمت به روی عاشقان ظهور امام زمان ارواحنا فداه که این نمازهای جمعه تمرینِ انتظار است، مانورِ چشم به راهی برای حضرت است، هم عبادت است، هم سیاست است و هم آموزش است و هم اقتدارِ جامعه اسلامی است، خدای متعال بعد از مدّتها هجران و فراق خدای متعال این در را به روی ما باز کرد، ما هم خدای متعال را شکر میکنیم، خدای متعال به ما هم مهلت و عمر داد، شاید این مرتبه به خود بیاییم و قدرِ این اجتماعاتِ نورانی را بدانیم و به وظایفِ خاصّهی این تریبون توجّهِ کافی بنماییم و قدرِ مردممان را بدانیم، و هم یاد میکنیم از کسانی که بودند ولی الآن نیستند، ما هم معلوم نیست که چه زمانی در اینجا یاد بشویم، مرحوم آقای شیخ الاسلام که جزو مشتریهای ثابتِ نمازجمعه بود، خیلی بیتعیّنِ و ساده همیشه زینتِ اینجا بود و برخی دیگر، که این کرونا سببِ رحلتِ آنها شد، خدای متعال همهی آنهایی که در نماز جمعه بودند و طی این مدّت مفارقت حاصل شد و ما دیگر آنها را نمیبینیم مشمول غفران واسعه و رحمتِ خاص خودش قرار بدهد و همهی آنهایی که رونقِ نمازجمعه هستند و به ندای الهی که فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۴] لبّیک گفتند، وفادارِ به خدای متعال و دعوتهای الهی هستند، خدای متعال به همهی شما و همهی نمازگزاران جمعه در همه جای کانونهای نوری صحّت و عزّت و معنویت و توفیقِ دوامِ این عبادتِ سیاسی و الهی را کَرَم بفرماید.
ادامه تفسیر سوره مبارکه حمد
بحث ما با شما نمازگزاران عزیز تفسیر سوره مبارکه فاتحه الکتاب بود.
وجود مبارک کشاف حقائق امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام به ابوحنیفه خطاب کردند و فرمودند: «مَا سُورَهٌ أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلاَصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ»[۵] آن چه سورهای است که ابتدای آن سپاسِ خدای متعال است، شکر و حمدِ پروردگار است، وسطِ آن اخلاص است و انتهای آن دعاست؟ ابوحنیفه متحیّر شد و جوابی نداشت و عرض کرد که نمیدانم چه سورهای است، حضرت فرمودند که سوره فاتحه الکتاب است که ابتدای آن با حمد شروع میشود و آن صفاتِ بعد از حمد هم علل و فلسفهی محمودِ علی الاطلاق بودنِ خدا و حامدِ علی الاطلاق بودنِ خدای متعال است که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»،[۶] که به اندازه لازم در فرصتهای قبل به محضر شما عرایضی تقدیم داشتیم… وسطِ این سوره اخلاص است، ما باید دائماً از خدای متعال گداییِ اخلاص کنیم، آن چیزی که برای دنیا و آخرت کارساز است، کار محضِ رضای خدای متعال است، هر مقدار از فکرمان، نیّتمان، کارمان، برای خدا بود، مخصوصِ خدای متعال بود، قاطی نداشت، همان سرمایهی ماست، همان ذخیرهی ماست، و همان مشکلگشای شبِ اول قبر ما، برزخ ما، قیامتِ ما و آخرتِ ما خواهد بود. هر مقدار که اخلاص نبود، ولو اینکه خدمت بود، کار خوب بود، سرور قلوب بود، این از دست ما رفته است، کار را برای خدا انجام بدهیم و به خدا بدهیم، لذا وسطِ این سوره اخلاص است، ما میگوییم و باید با گفتن به خودمان بباورانیم و این موضوع را بصورت جدّی از خدای متعال بخواهیم، «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»،[۷] من فقط بندهی تو هستم، بندهی نفس خودم نیستم، بندهی هیچ قدرتی نیستم، بندهی ثروت نیستم، بندهی شهرت نیستم، اینها برای من مهم نیست، تو برای من مهم هستی که فقط و همیشه تو را بنده هستم، «وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»، بندهی تو، مخلوقِ تو، ملکِ تو، مربوبِ تو، یعنی آیا باید به غیرِ تو مراجعه کند؟ آیا ارباب دیگری وجود دارد که بندهی تو را اداره کند؟ «وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»، فقط تو را مستعان میدانم، از تو کمک میجویم.
«اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»،[۸] که امام علیه السلام فرمودند: بخش سوم آن سوره دعاست. «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»، هدایت یک برنامهی عمومیِ رحمتِ واسعه حقِ متعال است، «الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى»،[۹] خدای متعال هیچ مخلوقی را سرگردان نگذاشته است، خدای متعال هیچ مخلوقی را به خودش وا نگذاشته است، اگر هدایت نباشد دو چیز نیست، هدف و راه، این از بیانات علامه بزرگوار، مفسّرِ بزرگ قرآن کریم علامه طباطبایی اعلی الله مقامه الشّریف است، ایشان میگویند در هدایت ابتدا هدف است و دوم راهی که آدمی یا هر موجودی را به آن هدف میرساند، خدای متعال هیچ موجودی را بیهدف خلق نکرده است، تمام کارهای خدای متعال هدفمند است، اگر هدفی هست، اگر مقصدی هست، این مقصد باید راه مشخصی داشته باشد که هر کسی در آن راه قرار گرفت به مقصد برسد، راهی که منتهی به مقصد است و انسان را به منتها الیه هدفِ او میرساند، آن راه صراط مستقیم است و بودنِ در آن راه و طیِ آن راه انسان را کمک میکند.
صراط در لغت به معنای بلعیدن است، و این نکتهی خیلی عجیبی است، وقتی انسان به راهی میرود گویا راه را بخش بخش تغذیه میکند و کمک میگیرد و هر قدمی که برمیدارد یک قدم به مقصد نزدیک میشود.
در هدایت الهی که مقصد خدای متعال است، «وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى»،[۱۰] «إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى»،[۱۱] آن آقا و آن سیّد و آن مالک که ما باید به او برسیم صمد است، مقصد است، مقصود است، راهِ رسیدن به خدای متعال چیست؟ راه رسیدن به خدای متعال شریعت انور است، اعتقادات توحیدی است، اخلاق الهی است، اگر اعتقادات انسان بر اساس رضای خدا بود، منطبق با واقعیت و عقل بود، جهانبینی برهانی داشت، و اگر آدمی در زندگی متخلق به اخلاق الهی بود، آنچه خدای متعال متّصف است، انسان رنگ خدا گرفت، صاحب عفو و ستّاریت و کَرَم و پناهدادن به مردم بود، این تخلّق به اخلاق الله راه است، صراط است، همانگونه که توحید، نبوّت، ولایت، امامت راه است، اخلاق هم، سخاوت، شجاعت، ایثار، نثار، عفو و گذشت، تبسّم زدن به مردم، شاد کردنِ دلها، اینها هم اخلاق است و راه خداست، و احکام الهی، نماز واجب است، روزه واجب است، حج واجب است، جهاد واجب است، امر به معروف و نهی از منکر واجبِ متروک است، همهی ما بیدار بشویم، ترک واجب کار به دست انسان میدهد و خطرناک است، بخصوص مسائل مهمّی که سرنوشت جامعه به آن بستگی دارد.
از این جهت اینها خوراک دل است، انسان باید اینها را ببلعد، عقاید حَقّه که انسان بصورت علم از او بهره میبرد، غذای سِرّ ماست، اخلاق غذای روح ماست، عمل به واجبات برای ما، برای هاضمهی نفسِ انسانیِ ما خوراک است، ما هرچه پیش میرویم اینها به ما قوّت و انرژی بیشتر و نور میدهند و ما را به خدای متعال نزدیک میکنند.
از این جهت «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»، هدایت هم هدایتِ شرعی است، اگر ما به هدایت شرعی دست یافتیم که «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَهٍ»،[۱۲] این علمِ واجب، علمِ اعتقادات، علم اخلاق و علم شریعت است که بر آحاد مردم واجب عینی است، باید درد اعتقادات خودشان معرفت داشته باشند، در اخلاق خودشان راههای اخلاقی شدن را یاد بگیرند، یا تحقیقاً و یا تقلیداً، و همینطور در مسائل شرعی.
علم قدم اول است، بر همگان واجب است، سایر چیزها هم واجب است، امروز خدمت به جامعه، این وزارتخانهها، این استانداریها، این دستگاه قضائی، همهی اینها یک به یک در این مسیر…
صلواتی مرحمت بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
همهی اینها واجب هستند ولی واجب کفایی، امور اجتماعی، امور اقتصادی، امور خدماتی، امور پزشکی و سلامتی، اینها هم در جامعه اسلامی واجب هستند، و افتخار و مباهات نصیبِ همهی کارگزاران نظام اسلامی است که کار همهیشان عبادت و تقرّب به خدای متعال است، اما واجبِ کفائی است.
«اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ»، سومین بخش سوره مبارکه حمد دعاست.
اولین قسمت سپاس بود، دومین قسمت اخلاص بود، سومین قسمت هم دعا بود، در دعا، دعای شامل که تأمینِ سعادتِ دنیا و آخرت را بهمراه دارد هدایت است.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ».[۱۳]
خطبه دوم
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما برادرانِ باکرامت و خواهران بزرگوار و امّتِ آبرومند، صابر و نجیب و خداجوی ایران را به تقوای الهی دعوت میکنم.
وجود مبارک امام جواد علیه السلام میفرمایند که «اَلتَّقْوى ظاهِرُهُ شَرَفُ الدُّنْیا وَ باطِنُهُ شَرَفُ الاْخِرَهِ»،[۱۴] ظاهر دنیا عزّتساز است، بین خود و خدا، انسانهای وارسته، آدمهای مؤمن و متدیّن، آدمهایی که پاک زندگی کردهاند، دست و چشم و دامان و زندگی آنها پاک است، نزد مردم شریف هستند، همه نسبت به اینها احترام میگذارند، «وَ باطِنُهُ شَرَفُ الاْخِرَهِ»، باش تا صبح دولتش بدمد، هنگامی که انسان پا به خانه برزخ میگذارد، آنجا در پناهِ تقواست، آنجا انسان نزد خدای متعال شرافت دارد، نزد ملائکهای که برای سؤال و جواب میآیند شرافت دارد.
نکاتی در مورد صد روز اول دولت سیزدهم
در این خطبه چند مطلب را در حد فرصت تقدیم محضر میکنم و ای کاش رئیس جمهور عزیز و محترم ما نبودند و من این مطالبی که نوشتهام، فکر نمیکردم که میخواهم در حضورشان مطلبی را عرض کنم، اما خدا میداند که برای خدا میگویم، من در تمام این مدّت که این تریبون به امانت در اختیار من بوده است، وعاظ السلاطین نبودهام، اگر اعتقاد نداشتم عرض نمیکردم.
صدمین روز دولت سیزدهم سپری شد، در این صده کارنامهای که ما فکر میکردیم، لازم دیدیم نکاتی را به عرض نمازگزاران و امّتِ بزرگمان برسانیم.
اولین امتیاز دولت سیزدهم و رئیس جمهور عزیز و مؤمن و متدیّن و فقیه ما آیت الله رئیسی نصره الله و اعزه، اولین نکتهای که در ایشان هست عشق به خدا، عشق به مکتب، عشق به امامان علیهم السلام و عشق به ولی امر و ولی فقیه بعنوان نایب امام زمان ارواحنا فداه، لذا در این مدّت تا آنجایی که ما احساس میکنیم این است که در صددِ تأمینِ منویات نایب امام زمان ارواحنا فداه و تحصیل رضایت رهبر نورانیشان بودند.
دوم اینکه شعار عدالتخواهی و مبارزه با فساد، که این شعار را از ابتدا دادند، در این مدّتی هم که مستقر هستند ابزار لازم را، حتّی برخی از سنگرنشینان خوب و شناخته شدهی دستگاه قضائی را هم در قوه مجریه منتقل کردند، که هم نظارتها دقیق باشد، و هم مبارزه با فساد عملی و اجرایی بشود، در این راستا هم قوه مجریه، هم قوه قضائیه، که رئیس محترم قوه قضائیه در این عرصه امتحان خود را در منظر همه مردم در طول مدّتی که در دستگاه قضائی بودند را دادهاند و مصمم هستند، در این جهت با قوه مجریه هماهنگ و همراه هستند و این موجب امید مردم هست، و این سرمایه اجتماعی است. سوم مسئله جوانگرایی است، امروز دیدید که وزیر محترم فرهنگ و ارشاد، هم خودشان نیروی جوانی هستند، هم نیروهایشان که قبل از آمدن من پشت تریبون نام بردند، جوانهای مصمم ِ کارآزمودهی پُرحرارت را میخواهند برای احیای همهی مسائلی که کمرنگ شده است به کار بگیرند و این جوانگرایی از امتیازاتِ خوب این دولت است.
سوم: تلاش و کار متراکم و خستگی ناپذیر، واقعاً میگویم که اگر امداد خدای متعال نباشد کسی نمیتواند در طی شبانهروز اینقدر بدود، من از بعضی از نزدیکان ایشان شنیدهام، گاهی واقعاً خانوادهی ایشان، ایشان را نمیبینند، این روزهای پنجشنبه و جمعه را مرتب در سفرها هستند و با این همه مجاهدت و حرکت عاشقانه، آن چیزی که نمیگذارد انسان خسته بشود عشق به خدا و عشق به مردمی است که اینها خدایی هستند، این عشق است، اگر عشق نباشد انسان نمیکشد، طبیعی است که بیخوابی انسان را از پا میاندازد، کار زیاد، آن هم در این سنین، که دیگر ایشان سی ساله و چهل ساله نیستند، ولی در این سنین هیچ جوانی نمیتواند اینقدر بدود، که رئیس جمهور و کابینه شما شب و روز ندارند.
چهارم: تعامل با خبرگان. ملاحظه میکنید در همهی سفرهایی که ایشان دارند و شما هم رصد میکنید، یکی از برنامههای استانی ایشان دیدار با نخبگان است و گرفتنِ نظریاتِ آنها، مشورتِ کارساز برای کشور، نخبگان را در دستور کار دولتی خودشان همیشه دارند.
نکتهی دیگر که پنجمین امتیاز است، این انسجامی که امروز بین قوای سهگانه وجود دارد، حضرت عباسی از اول انقلاب تا به امروز شما چنین وحدت و همدلی و همافزایی، این جلسات مستمر هفتگی، که رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس، قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضائیه، امروز ید واحده هستند، اختلاف در مسیر، اختلاف در هدف، مطلقا وجود ندارد، با یکدیگر مشکلات را در ابعاد مختلف بررسی میکنند و برای حل مشکلات هر سه قوه به میدان آمدهاند.
در حلِ بحرانهایی که پیش میآید کنار نمیایستند که بعداً بگویند من اطلاع نداشتم، ایشان نفر اولی هستند که هم در زلزلهی جنوب، ایشان قبل از بعضی از مسئولین استان حضور پیدا کردند، در جریان بنزین، اولین کسی که هم در وزارت نفت، و هم در بعضی از جایگاههای سوخت، خودشان حضور پیدا میکنند و مشکل را با حضور فیزیکی خودشان بررسی میکنند و در رفع آن قاطعیت نشان میدهند، این امتیاز امتیازِ بیسابقهای است.
هفتم: در این شرایطی که خود ایشان هم در بعضی از مصاحبههایشان مطرح کردهاند، امروز تأمین حقوق کارکنان دولت، با این وضعیتی که از پیش پیش آمده است و حادثهی بسیار تأسفباری که چالههایی که کَنده شده است، گودالهایی که وجود دارد، پُر کردنِ این چالهها کارِ آسانی نیست، در این شرایط، بتواند حقوق کارکنان را به موقع پرداخت کند و قرض هم نگیرد، یعنی به بانک مرکزی هم مقروض نشود، این امداد الهی است، و این همّتِ بلند است، و این خودباوری است، و این توکّل است، و یقیناً مستند به توسّلات است.
در ارتباط با دیپلماسی بین المللی، حسن ارتباط با همسایهها و تقویت ظرفیتهای داخلی، با ارتباطات خارجی، شما دیدید که مسئلهی واکسینه شدن در برابر کرونا جزو معضلات کشور بود و میگفتند به ما واکسن نمیدهند، ولی چه شد که تا ایشان آمدند سیلِ واکسنها از کشورهای مختلف به اینجا وارد شد؟ علّت عمدهی آن هم این بود که به ظرفیت داخلی تأکید شد، گفتند ما اقتصادمان و رفع مشکلاتمان را به ارتباط به بیگانگان مشروط نکردهایم، ما به هیچ چیزی متوقف نیستیم، چون ظرفیت داخلی و تولید واکسن داخلی را جدّی گرفتند و دیپلماسی هم یک دیپلماسی توحیدی و مخلصانه بود، این مشکل را، مشکل سلامتی مردم را، مهار کرونا را، کاهش مرگ و میر را خودمان دیدیم، در این صد روز دولت تازهنفس با این همه مشکلات، هم بتواند بحرانِ بنزین را که دشمنشادکن بود و میرفت که مشکلآفرین باشد، این حضورِ به موقع رئیس جمهور، اعتماد مردم را بالا میآورد، مردم ما همیشه نجیب هستند، ولی وقتی میبینند یک رئیس جمهوری دارند که از خانوادهی خودشان است و مانند پدر دلسوزی دارد و آرام و قرار ندارد، خودِ این موضوع یک آرامشی است، هم مردم در نهایت کرامت اخلاقی و نجابت صبر کردند، هم مشکل حل شد و هم امروز هیچ مشکلی در مسئله واکسینه شدن وجود ندارد.
مسئلهی دیگری که در این رابطه دارم، چند باید و مشکل هم به عرض ایشان تقدیم میدارم، و خدا را گواه میگیرم که همیشه بعد از نماز برای موفقیت نظام و قوای سهگانه و رفع مشکلات مردمی که این مردم در تاریخ بیسابقه هستند، امام که میفرمودند ما در عمل دیدیم، مردمی که جنگ را اداره کردند، مردمی که فرزندان خود را نثار انقلاب کردند، مردمی که در فراز و نشیبها هیچگاه از انقلاب خودشان فاصله نگرفتند، مردمی که به رهبر خودشان بعنوان نایب امام زمان ارواحنا فداه و یک مرجع تقلیدِ واجب الاطاعه، عشق میورزند، حرکتشان حرکت سیاسی نیست، مردم ما به نظام و ولایت معتقد هستند، امروز به قوای سهگانه معتقد هستند، که اینها بر اساس رضای خدا تکلیف شرعی خودشان را انجام میدهند و واجبِ شرعیشان که خدمت به مردم است را انجام میدهند، لذا این مردم که همه جا گره به دست این مردم باز شده است، خدای متعال جنگ را به دست این مردم به پیروزی رسانده است، مشکلات اقتصادی و جنگ اقتصادی هم یقیناً بدون حضور مردم و بدون حمایت مردم و بدون نظرخواهی از نخبگان این مردم و بدون همراهی مردم، هم در مصرف و هم در اظهار نظر و هم در صبر و استقامت امکان ندارد، این جنگ اقتصادی باید به دوش مردم حل بشود.
من از این جهت چند نکته را هم در این رابطه با اذعان به این مسئله که اینها شب و روز از این مشکلات غافل نیستند، ولی میخواهم بگویم که من هم درد مردم را احساس میکنم.
یکی عدم ثبات قیمتهاست، باید این را به هر کیفیتی… حال دستهایی در کار است که قطعاً در کار است، شبکهای کار میکند که این مسئلهی گرانی حل نشود و این افسارِ گسیختهی از پیشگسیخته شده مهار نشود، یا هر وسیلهای هست، هم نیروهای اطلاعاتی، نیروهای امنیتی، هم خود مردم، ببینند منشأ این گره چیست و دولت محترم هم اهل توسّل و توکّل هستند، مردمدار هستند، به هر قیمتی که شده است این مسئله را حل کنند، یعنی پول ملّی ما امروز بر اساس موانعی که از پیش برای آن پیش آمده است ارزش خود را از دست داده است، شما هر اندازه هم که یارانهها را بالا ببرید، وقتی قیمت مهار نشود بالا بردن یارانه مشکل مردم را حل نمیکند، باید پول ملّی ارزش پیدا کند، باید خیال مردم در این جهت راحت باشد، با این درآمدی که دارند میتوانند زندگی را با این درآمد اداره کنند، مردم نیاز دارند که مجاری دولتی مشکلات را برای مردم تبیین کنند، به مردم بگویند که ما در چه مرحلهای هستیم، اگر مشکلاتی تابحال قابل حل نبوده است بناست تا چه زمانی حل بشود و چگونه حل بشود، این تبیین هم میرساند که مردم محرمِ دولت هستند و دولت به مردم خودش تکیه دارد، و هم احیاناً در این گفتگوهای ملّی و عمومی افرادی پیدا میشوند و مسئلهای به ذهن ایشان میرسد و گره باز میشود.
سوم: عدالتورزی.
یعنی توزیع عادلانه و مهار فاصله طبقاتی. این برای نظام اسلامی زیبا نیست، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در فلسفه قبول ولایت و خلافتِ عمومی که در مرحلهی چهارم فشار مردم بود و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه قبول کردند، یکی از علّتهای قبول کردن ایشان همین بود، «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ»،[۱۵] میفرمایند: من در حال دیدن هستم که عدّهای از گرسنگی نمیتوانند حرکت کنند…
چرا به مسکین «مسکین» میگویند؟ برای اینکه اصلاً زمینهی تلاش ندارد، ره به جایی نمیبرد، فقر او را زمینگیر کرده است، به فقیر هم که «فقیر» میگویند، برای اینکه گویا ستون فقرات او شکسته است و قدرت حرکت و قیام ندارد، این فقر ستون فقرات جامعه را میشکند و این مسکنت جامعه را زمینگیر میکند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میفرمایند: از طرفی میبینم عدّهای نمیتوانند از گرسنگی تکان بخورند، عدّهای هم از پُرخوری و چاقی! خدای متعال از دانایان و عالمان و فرهیختگان تعهّد گرفته است که تماشاگر نباشند، فقر دردی است که باید درمان کرد، دردی است که ریشهکن میکند و دین و ایمان را هم از بین میبرد، «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً».[۱۶]
ان شاء الله خدای متعال در این جهت هم کمک کند و تدبیرهای درستِ این مجموعه به سامان برسد.
مسئلهی دیگر رفع تحریم که در دستور و تلاش است، با تمام قد ایستادهاند که این تحریم ظالمانه را بشکنند، ولی مهمتر از رفعِ تحریم خنثی کردنِ اثرِ تحریم است، که تکیه کردن به ظرفیتهای داخلی، اعتماد به مردم، کمک گرفتن از مردم.
این مختصر چیزی بود که در ارتباط با این صد روز حاکمیتِ دولتِ انقلابیِ ایمانیِ مکتبیِ ولایی به محضر شما ملّت عزیزمان تقدیم داشتم.
چند مسئله در ارتباط با مسائل خارجی
چند مسئله هم در ارتباط با مسائل خارجی عرض کنم.
مسئلهی عراق جزو مسائلی است که برای جهان اسلام، برای شیعیان خیلی مهم است، عشق ما در عراق است، دلبران ما در عراق هستند، ما در آنجا پدر داریم، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پدر ما هستند و دلهای ما همیشه در نجف اشرف و همراهِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، ما حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را در کربلا داریم، ما شهدای کربلا را داریم، ما کاظمین داریم، ما عسکریین داریم، و خیلی از امامزادههایی که اگر هر کدام از آنها در یک محیطی باشند آنجا قطب قرار میگیرند.
عراق برای ما خیلی مهم است، دنیا هم برای بهم ریختن جامعه اسلام، بخصوص جهان شیعه کمر بسته است، لذا هم این تظاهرات آرام را با گلوله جواب دادن، واقعاً امری است که ما محکوم میکنیم، و مسئلهی پیگیری و تعقیبِ عوامل تیراندازی را از دولت عراق، از قوه قضائیه عراق جدی میخواهیم.
حادثهی بمب انداختن و حملهی پهبادی به منطقه سبز، به خانه نخستوزیر عراق واقعاً امر مشکوکی است و باور ما این نیست که مؤمنینِ عراق چنین کاری را کرده باشند، لذا پیگیری این مسئله و یافتنِ عوامل آن جزو مسائلی است که ما توقع داریم، و حل مسئلهی انتخابات، که اگر حل نشود اعتماد عمومی عراق تثبیت نمیشود، بنشینند و این را در مسیر قانون حل کنند.
مشکل دیگری که دغدغهی عالم اسلام است، مسئله افغانستان است، امریکا از افغانستان فرار کرد اما توطئهی امریکا فرار نکرده است، آنجا داعش را دارد، و ایجاد اختلاف را در رأس برنامهها قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران و ملّت ایران در مورد افغانستان، اولاً آرزوی همهی ما این است که یک افغانستانِ مستقل و مقتدر و در خطِ مبارزهی با صهیونیستها و امریکا باشد، ثانیاً امنیت مرزی ما از طریق افغانستان مخدوش نشود، ثالثاً حقوق شیعیان در آنجا محفوظ باشد، رابعاً که از همهی اینها مهمتر است تشکیل یک دولتِ فراگیر با شرکتِ همهی اقوام و نژادها و گروهها باشد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».[۱۷]
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم…
این دعاهای خودتان را غنیمت بدانید، چشم بعضی از مریضها به نماز جمعه است، شما که به اینجا آمدهاید الآن یک حج برای شما ذخیره شده است، و وقتی نماز عصر را هم با جماعت میخوانید یک عمره هم بر آن اضافه میشود، پایگاهِ قداست است، پایگاهِ نور است، پایگاهِ تقرّب به پروردگار متعال است.
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظم یا الله… یَا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غیاثَ المُستَغیثیِن، یَا إلَهَ العَاصِین، یَا رَبَّ المُستَضعَفِین وَ یَا أحکَمَ الحَاکِمِین وَ یا قَاصِمِ الجَبَّارِین.
خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! قلب مبارک حضرت را همیشه از ما راضی بفرما.
خدایا! رهبر بزرگوار ما، مراجع عالی تقلید در خط انقلاب و شهادت را، حوزههای علمیه را، دانشگاهها را، بنگاههای علمی را، از همهی آفات و خطرات محافظت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم ملّتِ شریف و قهرمان و مقاوم و مؤمن و موحد و موالی ما را به اوج عزّت و قدرت برسان.
خدایا! مشکلات این مردم را با دست حکمت و رحمت خودت باز بگردان.
خدایا! نسل جوان ما را به ساحل نجات برسان.
خدایا! عموم مریضها، مریضهای مورد نظر را شفاء عنایت بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم دشمنان اسلام، دشمنان بشریت، دشمنان این نظام را خار و ذلیل بگردان و توطئههایشان را به خودشان برگردان.
خدایا! مملکت ما را از شرّ نفوذیها در امان بدار و از شرّ قلمهای مسموم و تبلیغات مسموم… امنیت روحی و روانی جامعه ما را در امان بدار.
خدایا! عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان.
خدایا! امام ما، شهدای ما را بر سر سفرهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین متنعّم و روح و ریحانی از این محفل به ارواح پاکشان عاید و واصل بگردان.
غفرالله و لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲
[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۹۶ (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ)
[۴] سوره مبارکه جمعه، آیه ۹
[۵] التفسیر (للعیاشی) ، جلد ۱ ، صفحه ۱۹ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِأَبِی حَنِیفَهَ مَا سُورَهٌ أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلاَصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ فَبَقِیَ مُتَحَیِّراً ثُمَّ قَالَ: لاَ أَدْرِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : اَلسُّورَهُ اَلَّتِی أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ، وَ أَوْسَطُهَا إِخْلاَصٌ، وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ: سُورَهُ اَلْحَمْدِ.)
[۶] سوره مبارکه حمد، آیات ۱ تا ۴
[۷] سوره مبارکه حمد، آیه ۵
[۸] سوره مبارکه حمد، آیه ۶
[۹] سوره مبارکه طه، آیه ۵۰ (قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَىٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ)
[۱۰] سوره مبارکه نجم، آیه ۴۲
[۱۱] سوره مبارکه علق، آیه ۸
[۱۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۶۷ ، صفحه ۶۸ (قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَهٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَهٍ وَ هُوَ عِلْمُ اَلْأَنْفُسِ فَیَجِبُ أَنْ یَکُونَ نَفْسُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى کُلِّ حَالٍ فِی شُکْرٍ أَوْ عُذْرٍ عَلَى مَعْنَى إِنْ قُبِلَ فَفَضْلٌ وَ إِنْ رُدَّ فَعَدْلٌ وَ یُطَالِعَ اَلْحَرَکَاتِ فِی اَلطَّاعَاتِ بِالتَّوْفِیقِ وَ یُطَالِعَ اَلسُّکُونَ عَنِ اَلْمَعَاصِی بِالْعِصْمَهِ وَ قِوَامُ ذَلِکَ کُلِّهِ بِالاِفْتِقَارِ إِلَى اَللَّهِ وَ اَلاِضْطِرَارِ إِلَیْهِ وَ اَلْخُشُوعِ وَ اَلْخُضُوعِ وَ مِفْتَاحُهَا اَلْإِنَابَهُ إِلَى اَللَّهِ مَعَ قِصَرِ اَلْأَمَلِ بِدَوَامِ ذِکْرِ اَلْمَوْتِ وَ عِیَانِ اَلْمَوْقِفِ بَیْنَ یَدَیِ اَلْجَبَّارِ لِأَنَّ فِی ذَلِکَ رَاحَهً مِنَ اَلْحَبْسِ وَ نَجَاهً مِنَ اَلْعَدُوِّ وَ سَلاَمَهَ اَلنَّفْسِ وَ اَلْإِخْلاَصَ فِی اَلطَّاعَهِ بِالتَّوْفِیقِ وَ أَصْلُ ذَلِکَ أَنْ یُرَدَّ اَلْعُمُرُ إِلَى یَوْمٍ وَاحِدٍ.)
[۱۳] سوره مبارکه توحید
[۱۴] عیون الحکم و المواعظ ، جلد ۱ ، صفحه ۶۰
[۱۵] نهج البلاغه، خطبه ۳
[۱۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۷۰ ، صفحه ۲۵۷ (قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً وَ کَادَ اَلْحَسَدُ أَنْ یَغْلِبَ اَلْقَدَرَ.)
[۱۷] سوره مبارکه ناس
پاسخ دهید