اگر کسى در اول وقت به علت خستگى یا بى حالى نماز را نخواند بهتر است یا با همان حال در اول وقت بخواند؟
اگر واقعاً پس از استراحت مختصرى، نماز با حال ترى مى خواند، به تأخیر انداختن آن بهتر است؛ ولى باید توجّه داشت که این موضوع ممکن است به شکل عادت در بیاید؛ زیرا ممکن است شیطان به همین وسیله آدمى را فریب داده و از فیض نماز اول وقت محروم سازد.
نماز اول وقت در نصوص دینى، مورد تأکید بسیار قرار گرفته و فضایل فراوانى براى آن نقل شده است. از نظر تأثیرات روحى، روانى و اجتماعى مى توان امور زیرا را نام برد:
الف. عادت دادن شخص به نظم و انضباط بیشتر.
ب. وجود نشاط و آمادگى و حضور قلب بیشتر، جهت انس و ارتباط با خدا و تقویت کمالات نفسانى.
ج. زمینه سازى جهت انس و الفت و اتحاد بیشتر مسلمانان.
وقتى جامعه اسلامى مقید به خواندن نماز در اول وقت باشند، در هر منطقه بسیارى از مردم هم زمان به نماز مى ایستند و صفوف گسترده و پرجمعیت تشکیل مى شود. در حالى که نماز در غیر اول وقت، موجب پراکندگى مى شود و از اجتماع و شکوه عبادى و انس و الفت مؤمنان در مراکز دینى مى کاهد.
نماز گفت وگو و دیدار با معبود است، انسان هاى وارسته که جز حضرت حق، دوست و ولى نعمتى براى خود نمى شناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در اولین فرصت، جسم و روح خسته از دنیاى مادیت خود را جانى دوباره بخشند. از این رو حتى قبل از رسیدن وقت نماز، با انجام مقدمات مستحب و با نظافت و معطّر نمودن بدن و لباس، خود را براى حضور در پیشگاه معشوق آماده مى کنند.
مهم ترین پیام پخش صداى اذان در اول وقت این است که مردم در نخستین فرصت، با شتاب و عجله همگى به سوى نماز حرکت کنند و در اول وقت آن را اقامه نمایند و هیچ کارى را بهانه براى تأخیر نماز قرار ندهند.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «هیچ نمازى نیست که وقت آن برسد؛ مگر آنکه فرشته اى در برابر مردم ندا کند: اى مؤمنان! برخیزید به جانب آتش هایى که به واسطه ارتکاب معاصى و کارهاى ناشایست، بر پشت هاى خود برافروخته اید. پس فرونشانید آنها را به گزاردن نمازى که پروردگار شما واجب کرده است».[۱]
سالار شهیدان، ثابت کرد که در میدان جنگ ـ آن هم در سخت ترین شرایط ـ مى توان نماز را در «اول وقت» به جا آورد. آن حضرت حتّى جهاد با دشمنان را مانع نماز اول وقت نمى بیند. او نمى گوید: وقت بسیار است، بگذارید اول تکلیف جنگ را معلوم کنیم، بلکه مى فرماید: نداى اذان سر دهید تا نماز گزاریم؛ زیرا او براى «نماز» جهاد مى کند. کارى که پدرش امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جنگ صفین کرد؛ همان کسى که فرمود: «صَلِّ الصَّلاه لوقْتِها المُوقَّت لَها، و لا تُعجِّل وَقتَها لِفراغ، و لا تُوَّرها عن وَقتِها لِاشْتِغالٍ»؛[۲] «نماز را در وقت معین آن بخوان، و به خاطر اینکه بى کارى، پیش از وقت آن را به جا نیاور، و به بهانه کار داشتن، آن را به تأخیر مینداز».
و نیز آن حضرت «نماز اول وقت» را یکى از موارد امتحان شیعیان دانسته، مى فرماید: «شیعیان ما را به دو خصلت امتحان کنید، اگر این دو را داشتند شیعه هستند: اهمیت به نماز در اول وقت، و دستگیرى برادران دینى خود با مال. اگر این دو در آنان نبود، از ما دورند و دورند و دور».[۳]
امام باقر (علیه السلام) مى فرمود: «بدان که اول وقت همیشه بهتر است؛ پس تا جایى که مى توانى به کار خیر بشتاب. محبوب ترین کارها نزد خداى عزّوجلّ کارى است که بنده به آن مداومت ورزد؛ گرچه اندک باشد».[۴]
حضرت رضا (علیه السلام) براى استقبال از برخى علویان بیرون رفت. در این هنگام وقت نماز فرا رسید؛ حضرت راه خود را به طرف کلبه اى که در آن نزدیکى بود، کج کرد و زیر صخره اى فرود آمد و فرمود: اذان بگو. عرض کردم: آیا منتظر نمى مانیم تا یارانمان هم به ما ملحق شوند؟ حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد، هرگز نمازت را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز. همیشه رعایت اول وقت را بکن؛ پس، من اذان گفتم و نماز خواندیم.[۵]
امام رضا (علیه السلام) در حالى که با یکى از پیروان ادیان گذشته، مشغول مباحثه مهمى بودند و بحث به جاى حساس و تعیین کننده رسیده بود ـ به رغم اصرار مخاطب به ادامه گفت و گو و اظهار آمادگى براى پذیرش مکتب اسلام ـ چون جلسه با وقت نماز مقارن گردید، حضرت فوراً گفت وگو را ختم کرده و به سوى نماز شتافت.[۶]
امام خمینى(ره) در پاریس در حالى که حدود سیصد نفر خبرنگار براى مصاحبه با ایشان در ارتباط با مسئله فرار شاه از ایران، در منزلشان اجتماع کرده بودند؛ بعد از آنکه حداکثر دو سه سوال مطرح شده بود و هر چه اصرار شد که مقدارى برنامه را ادامه دهند، با عصبانیت فرمود: به هیچ وجه نمى شود و رفت و مشغول نماز اوّل وقت شد.[۷]
پس در درجه اول باید به نماز اهمیت بدهید و آن را بر هر کارى دیگرى مقدم بدارید و سعى کنید همیشه قبل از وقت، خود را براى نماز آماده سازید و حتى الامکان در نماز جماعت شرکت کنید. بدیهى است در ابتدا نفس راحت طلب با وسوسه هاى شیطانى، انسان را از این کار منصرف مى کند؛ ولى با توکل به خدا و اراده قوى، مى توانید بر هواى نفس و وسوسه ها غلبه نمایید. در بعضى از روایات آمده است که نماز در اول وقت رضایت و خشنودى خداوند را به همراه دارد و در غیر اول وقت، موجب بخشش و غفران خداست و کسى که بدون هیچ عذرى و از روى سهل انگارى نماز را به آخر وقت موکول کند، حقّ نماز را ضایع کرده است.
شهید ثانى مى فرماید: هنگامى که وقت نماز داخل مى شود، بدان که این میقاتى است که خداى تعالى براى تو قرار داده تا به خدمتش برخاسته و براى خواهش از محضر او و رستگارى با اطاعتش، آمادگى پیدا کنى. پس شایسته است هنگام رسیدن وقت نماز، شادى بر قلبت غلبه کند و بهجت در چهره ات هویدا گردد؛ زیرا همین وقت است که سبب نزدیکى تو به خدا و وسیله رستگارى است مى باشد. بنابراین همان طور که براى ورود سلطانى خود را آماده مى کنى، با طهارت و نظافت و پوشیدن لباس هاى شایسته مناجات، خود را براى رسیدنش آماده کن و با این وقت شریف با وقار و سکینه و خوف و رجا، برخورد کن و عظمت حضرت خالق و نقصان و ناچیزى خود را به یاد داشته باش.[۸]
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:رحیم کارگر/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – شیخ بهایى، اربعین، ص ۷۰۲٫
[۲] – نهج البلاغه، نامه ۲۷٫
[۳] – جامع آیات و احادیث نماز، ج ۱، ص ۳۴۶٫
[۴] – کافى، ج ۳، ص ۲۷۴٫
[۵] – بحارالانوار، ج ۸۳، ص ۲۱، ح ۲۸٫
[۶] – عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ، ج ۲، ص ۲۱۵٫
[۷] – سیماى فرزانگان، ص ۱۵۹٫
[۸] – ر.ک: سیدعبداللّه شبّر، الاخلاق، ص ۶۵٫
پاسخ دهید