خطبه اول
سلامٌ علیکم جمیعاً
السلام علیک یا سیدی یا بقیهالله
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهو قولی
الحمدلله ربّ العالمین والصلاه علی خاتم المرسلین طبیب نفوسنا شفیع ذنوبنا ابی القاسم محمد و آله المعصومین سیما مولانا کهف الحصین و غیاث المضطر المستکین و ملجأ الحاربین بقیهالله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه و رزقنا الله رؤیته و خدمته و صحبته و نصرته واللعن علی اعدائهم اجمعین
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوا الله
شما بزرگان و بزرگواران و مهمانان گرانقدر بارگاه عظمت ربوبی، روزه داران و نمازگزاران و همه امت اسلامی و نفس ضعیف خودم را به تقوای الهی، به کنترل نفس، به درک حضور حق تعالی، به اجتناب از محرمات الهی و اصرار و اهتمام به آنچه که خدا را راضی می کند، توصیه می کنم. این ماه شهرالله است. شهرالقیام است. شهرالاسلام است. ماه نزول قرآن است.
در خطبه اول بخشی از اسرار و حکمتهایی که در روزه می شود آن را جستجو کرد و انشاءالله در این ایام باقیمانده بیشتر به آن توجه کرد را به محضرتان تقدیم می داریم. اسراری که مقصود از روزه چه بوده است؟ و از این دوره ی فشرده و کلاس ویژه، از این مقطع خاص، ما چه استفاده هایی باید داشته باشیم؟!
اولین نکته ای که باید به آن توجه داشت، تمام موجودات دائماً با خدا هستند. پیش خدا هستند. با یاد خدا حرکت می کنند و نور الهی نسبت به آنها دائماً بدون حجاب می رسد. لذا هم ذکرشان دائم است و هم سجودشان. همه اینها مطالب قرآنی نیست، شعاری نیست! تمام موجودات دائماً صلاه و نُسُک خود را می شناسند و مشغول نمازند. خوشا آنان که دائم در نمازند!
خاکی که ما پا رویش می گذاریم، سقفی که بر سر ما سایه افکنده است، این آسمان نیلگون، این ستارگان زیبایی که شبها فضای لایتناهی آسمان را تزئین کرده اند، اینها دائماً سرود عشق می خوانند، همخوانی دارند، مأنوسند، جمعشان، جمع است، اختلافی با هم ندارند، کینه ای از هم ندارند! و چون این حالت عرفان را همه موجودات دارند، لذا دائماً با هم ذکر می گویند، دست جمعی خدا را می خوانند. وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ دابَّهٍ وَ الْمَلائِکَهُ وَ هُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ. نحل؛ ۴۹٫
اما بشر به دلیل آزادی که به او داده شد، بار آزادی، بار سنگینی است! کار هر کس نیست! در دو راهیها، انتخاب مسیر به خودش واگذار شده است. درون آدمی کششهای حیوانی گذاشته اند، تا با حیوانیت خودش مقابله کند و راه صعود را در پیش بگیرد. شهوات و امیال حیوانی، راه سقوط است. زور نمی خواهد. کسی پایش را بگذارد، لیز می خورد و تا قعر فرو می رود. اما به سوی خدا رفتن، ترک هوا می خواهد، ترک گناه می خواهد، مقابله با کششهای درونی می خواهد.
ترک هوا، انقلاب علیه خود است. از خود گذشتن خیلی مشکل است! از امیال دست کشیدن، از خواسته های نفس گذشتن، از خود گذشتن است. از کل وجود صرف نظر کردن، مجاهده می خواهد تا انسان به آنجا برسد. خدا ما را بیش از همه موجودات دوست دارد. خدا فرموده: “خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا” بقره؛ ۲۹٫ هر چه دارم، مال تو است! این زمین من است. این موجوداتی که هنوز همه را احصا نکردید، اینها برای شماست. من زمین و آسمان را سفره برای شما گسترده ام. به هر جا قدم بگذارید، سر سفره من هستید و هر چی نگاه کنید، نعمت من را می بینید. هر چه بشنوید، آوازه من است. آنچه دارم و ندارم، به پای شما بشر نثار کردم. آنهایی که در خدمت شمایند، آنها دائماً با من هستند. خودت چرا با من اجنبی هستی؟!
از این جهت خدای متعال یک ماه را تشریفاً، خواسته است که ما شب و روز با او باشیم. این همان نکته ای است که حضرت آقا از حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی نقل فرمودند. این همه با دیگران بودی. بیا یک ماه هم با من باش! کارهایت با خودم، پذیرایی ات با خودم است. یک بار جسم بودی، یک سال جسم بودی، اما حالا یک ماه جان باش! بیا با حقیقت خودت که “ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی” حجر؛ ۲۹٫ هستی خلوت کن! تو از بارقه منی، از خود منی، بیا با خود من باش!
این فریضه یک ماهه روزه، دعوت به انس یک ماهه با خداست! این که خدا می گوید من به نفس کشیدنت هم حساب باز کردم. خوابت را هم عبادت می کنم، برای اینکه نفس و خواب هم در خدمت روزه و روزه داری است. این ماه حقیقتش این است که از ماسوا رو بگردانی، با من باشی؛ لذا اسمش را ضیافت گذاشته است. اگر شما یک ماه مهمان کسی بودید، در آن مهمانی آیا شما غذا را انتخاب می کنید؟ شما نوع میوه ها و دسر را انتخاب می کنید؟ یا در اختیار میزبانید؟ می گوید این را بخور، اینجا بخواب، آن مسئله را تماشا کن، همه امور مهمان در اختیار میزبان است؛ و پذیراییها مطابق اراده و حکمتی است که او صلاح می داند.
در طول یک سال، جسم را فربه کردیم، به ابزار رسیدیم، اما حقیقتی که این ابزار در اختیار آن است، جان ماست! جان ما ضعیف شده، ناتوان شده، مقاومت خودش را کم کرده است. با کمترین چیزی از کوره در می رود، عصبانی می شود، ناراحت می شود! با دیدن یک منظره فوری خودش را می بازد، با دیدن یک چشم و ابرو خودش را می بازد!
سابقاً مردان میدان کارزار، اسبهای خودشان را مدتی خوب می رسیدند، چاق و فربه می شد، بعد خوراک را کم می کردند تا لاغر می شد و به تعادل می رسید. وقتی آماده می شد، دیگر هنگام تاختن بر دشمن نابکار جا نمی زد، می توانست پیش برود و پیروزی بیافریند. به این دوره زمانی مزمار می گفتند. خدا هم این یک ماه را برای ما، مزمار قرار داده است. خدا میخواهد ما را بسازد. و لذا فرمود: ” کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ” بقره؛ ۱۸۳٫ این امر قطعی است.
ما شما را پیوسته دعوت میکنیم، میگوییم شبها بساط خاص داریم، جام محبت را در دل شب میدهیم! هی صدایتان میزنیم، ملک میفرستیم، هر شب سه بار صدا میزند، ولی گوش نمیدهید! خب این همه سفرههای ویژه، خواستیم بیایید تا محرم شوید! چیزهایی دارم، مخصوص شما نگهداشتم. بیایید تحفه هایتان را بگیرید. در تمام سال گفتم ولی نیامدید! حالا کاری می کنم که همه تان بیایید. کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ دیگر بر شما نوشته ام. هیچ کاری نمی توانید بکنید! نوشته شده.، ثبت شده، حتمی است! باید بیایید در این میزبانی و در این مهمانی شرکت بکنید!
نکاتی در این ماه هست! اولین نکته؛ تحصیل تقواست. تقوا، مقاومت است. تقوا، اجرایی کردن فرمانهای مولاست. تقوا، تسهیل راه وصال به سوی حضرت حق است. تقوا، حال حضور است. تقوای دل، حال حضور است. تقوای ملکات، زدودن رذائل اخلاقی است. تقوای عملی این است که انسان هیچ کاری را بدون دستور انجام ندهد. همه کارهایش طبق فرمول و دستور پروردگار متعال باشد.
مطلب دومی که در مسئله روزه هست، آن است که عامل گرفتاری و بیچارگی انسان، دو پایگاه دشمن است که در کشور وجود ما پایگاه زده است. همین طور که اسرائیل و آمریکا در هر جا پایگاه نظامی دارند، مایه بدبختی آنجا هستند و شرارتشان را از آنجا تأمین می کنند و می توانند آسیب به ملتها برسانند، شیطان هم دو پایگاه در وجود ما دارد. یکی شهوت است و دیگری غضب! انسانی که روزه میگیرد، اگر رو حساب روزه گرفته باشد و روزه اش، روزه واقعی باشد، این دو پایگاه را تضعیف میکند. با غذا نخوردن، با تحمل تشنگی، در روزهای سخت باعث میشود که آن هیجانات، آن طغیان، آن سرکشی که در شهوت بود، فرو می نشیند.
جناب لقمان در حکمتهایی که امام باقر علیهالسلام از ایشان نقل فرمودند: “ثم صیاماً تکثروا الشهوه ” روزهای بگیر تا این سرکشی نفس اماره و شهوتت را بتواند کنترل کند! این موجود سرکش و یاغی را بشکند! زمین گیرش کند! اما آنچنان روزه ای نگیر که به نمازت صدمه بزند. معنای این کلام ایجاد تعادل است. نه آن طور ضعیف باشی که حال یا الله گفتن را نداشته باشی، و فربه شدن نفس، اژدهایی را بر تو سوار کند که تو را در کام خودش ببلعد؛ و نه آنقدر بی توجه به نفست باشی که رمق نماز خواندن نداشته باشی.
نکته دیگری که در صیام ماه مبارک رمضان هست، مسئله کنترل حقیقت خودمان هست. این که بدانیم چه چیز بر ما حرام است، این جسم است. این ظاهر است. این سیم کشی هست؛ اما درونش چه چیزهایی باید عبور بکند؟ آنچه که مهم است، آن رعایت انضباط زبان و چشم و گوش و … . وقتی روزه گرفتی، هم زبانت روزه باشد، هم چشمت روزه باشد و هم شرم کنی و حجاب را رعایت کنی، مو را بیرون نگذاری، بانوان، ماه رمضان است!
من دیروز برای عرض ادب به پیشگاه اقدس حضرت سلطان سریر امام رضا علیهالسلام امام رئوفمان علی بن موسی الرضا علیهالسلام شرفیاب شدم، در فرودگاه مشهد منظره هایی از بعضی بانوان دیدم که تکان خوردم. مگر ماه رمضان نیست؟ مگر امام رضا علیهالسلام، امام همه ما نیست؟ مگر ولی نعمت ما، حضرت رضا علیهالسلام نیست؟ چرا بعضیها این قدر بی توجه شدهاند؟ این کنترل اعضا و جوارح، هم خودمان آسیب نبینیم و هم به دیگران آسیب نزنیم.
اگر این طور شد، اگر شما در طریقه استقامت بکنید، خود خدا ساقی شما میشود. مهمان وقتی عزیز بود، میزبان به غلامش نمیگوید برایش این غذا را بکش، بلکه خودش اقدام میکند و غذا میکشد. مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی اعلیاللهمقامه، بنا بر کلاس اهل بیت علیهمالسلام که قرآن می فرماید: وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً. انسان؛ ۸٫ سه روز روزه گرفت، و در روز سوم در همانجایی که الآن قبر مبارکش آنجاست، مدهوش شد و در محضر امام رضا علیهالسلام قرار گرفت؛ هم چشمی باز کرد که وجود اقدس امام رضا علیهالسلام را تماشا نمود و هم زائرین را با صورتهای واقعی شان دید که همه مشمول نوازش امام رضا علیهالسلام هستند. این طور به آدم جام می دهند. این طور قدح نوش جان انسان می نمایند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
خطبه دوم
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین والصلاه علی سید المرسلین مولانا ابی القاسم محمد و علی علی سیدالوصیین و علی الزهراء سیده نساء العالمین و علی ائمهالمسلمین الحسن المجتبی والحسین سیدالشهداء و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی و الخلف الصالح القائم من آل محمد حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوا الله
شما عزیزان، مؤمنین، بندگان خدا و خودم را به بندگی، به رعایت غرقگاههای الهی، به تحقق تقوا در زندگی دعوت می کنم. جمله ای در دعای بعد از زیارت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیهالسلام هست. – برای من گاهی سیم رابط هست. در آن دعا به خداوند متعال عرضه می داریم:- قد تکرر وقوفی لضیافتک فلا تحرمنی … زیاد آمدم سر سفره ات نشستم. ولی همان طور که آمده بودم، همان طور رفتم. این بار دیگر ما را دست خالی نفرست! خدایا عمری ماه رمضان دیدیم. هی این ضیافت تکرار شده، ولی این بار مثل گذشته نباشد. چیزی به ما بده. ما را تغییر بده!
مطالبی که در این هفته مناسبت پیدا کرده که در این خطبه مطرح بشود، یکی مسئله فروپاشی دنیای غرب است که امام مرد خدا بود، “ فَاتَّقُوا فِرَاسَهَ الْمُؤْمِنِ“ المحاسن، ج۱، ص۱۳۱٫ آنچه گفت، محقق شده و می شود. امام فرمودند این قرن، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران است! هیچ کس فکر نمی کرد روزی انگلیسی که پرچمدار استعمار بوده و استعمار کهن دنیا با انگلیس آغاز شده، این طور خودش به چالش کشیده شود و بحرانی بشود. این شعله ای که در انگلستان مشتعل شد و سراسر انگلستان را درنوردید و با کشته شدن یک جوان سیاهپوست، از شمال انگلستان گرفت و همه جا را درنوردید، این آغاز یعنی نشانه ای از حقانیت وعده های الهی که می فرماید: “ وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ “ بقره؛ ۲۲۷٫ و بصیرت حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه است که آن وعده الهی، زمانش همین حالاست.
علت این که این حوادث در آنجا اتفاق می افتد، یکی عمل و عکس العمل است. اینها دنیا را به چالش کشیدند، و هر کسی هر کاری بکند، دامن خودش را می گیرد. “من حفر بئراً لاخیه وقع فیه”. همه ما مواظب باشیم، برای کسی چاه نکنیم. خودمان می افتیم! آبروی کسی را نبریم، خودمان بی آبرو می شویم! مشکل برای کسی پیدا نکنیم، خودمان مشکل پیدا می کنیم! این نتیجه مستقیم جنایتهای خودشان در دنیاست!
سردمداران دنیای غرب و انگلیس، عده اقلیتی از کمپانیها و سرمایه داران بزرگ هستند که بر سرنوشت ملتهایشان حکومت می کنند. اکثریت قریب به اتفاق مردمشان از هر جهت فقیرند. فقر اطلاعاتی دارند. سانسور خبری، مطلقا اینها زمین گیرند. اصلاً دسترسی به اخبار جهان ندارند. فقر فرهنگی دارند. آنجا کارهای قوم لوط افتخار شناخته می شود و سران اینها با نهایت وقاحت و بی حیایی، به هر کجا قدرت پیدا کردند، از آنها هم خواستند که این امر را قانونی بکنند. از اینها گذشته، اینها اشغالگری می کنند، حمله می کنند و توطئه ایجاد می کنند. پول خرج می کنند که کشورها را به هم بریزند و این همه هزینه های جنگ و توطئه از جیب ملت بدبختشان خرج می شود؛ و اینها این مسائل را بر آنجا تحمیل می کنند. نتیجه اش انفجاری به این شکل می شود.
مسئله دیگر دمیدن در افراطی گری است که در ژنو هم دیدید که آن جوان دست به آن کار زد که در آن کشور بی سابقه بود و امنیت بی سابقه آنجا را خدشه دار کرد، تکان دهنده است. اینها علیه اسلام، وهابیت را درست کردند، القاعده درست کردند؛ حالا دامن خودشان را گرفت. اینها را در اسلام هراسی شان آنچنان تیز و تند کردند که صدمه اش به ما برسد، اما وقتی قرق شکست، خودشان هم در این شعله گرفتارند. ما تکیه گاه داریم. ما خدا داریم. ما امام زمان ارواحنا فداه داریم. ما اعتقادات حقه داریم، ولی شما هیچی ندارید. پناهگاهی ندارید.
مسئله دیگر، مسئله قحطی سومالی هست. ماه مبارک رمضان است. در این ماه صدقه موجب آمرزش است. سازمان ملل برای کارهای غیر ضروری به نفع کسانی که بر آنجا مسلطند، فوراً قطعنامه صادر می کند. برای سوریه زود دست به اقدام می شوند. برای کشور انقلابی مثل ایران، چه کارهایی که به امر صهیونیستها نکردند. ولی برای دادرسی و فریادرسی به کشوری که در آنجا نفوس در خطر است، میلیونها انسان در خطر قطعی مرگ قرار گرفته اند، آمریکا، ذخایر آفریقا را برده، از درون تهی کرده و حالا هم در روز سخت هیچ دادرسی و فریادرسی به آنها نمی کند.
دولت جمهوری اسلامی بحمدالله کمک کرده، ولی یک عزم ملی می خواهد. “من احیا نفساً فکانما احیا الناس جمیعا”. به داد کودکان، زنان و مردان گرفتار گرسنگی و قحطی برسید. صدقه بدهید، تا خودتان مبتلا نشوید. به بیچاره ها برسید، تا خدا دفع بلا بکند. این هم امر بسیار خطیر و مهمی است که باید به آن توجه شود.
نکته آخر، تذکرات بسیار مهم مقام معظم رهبری در ضیافتی است که از مسؤولین نظام جمهوری اسلامی داشتند. باید نقاط مثبت و منفی، هر دو را دید. ایشان نقاط مثبت را ارزیابی کردند، که برای شناخت ظرفیتها و نقاط قوت لازم است. انرژی می گیریم. امیدوار می شویم. راه می افتیم. سرعت می گیریم. پیش می رویم. وقتی ببینیم قدمهایی را برداشتهایم و می توانیم این کارها را بکنیم، قطعاً در حرکتمان شتاب بیشتری پیدا می شود. اما دیدن نقطه های ضعف برای شناخت اولویتهاست.
آنچه را که در این نقاط قوت و ضعف هست، مواردی را به عنوان مصداق، حضرت آقا بیان کردند. من به دلیل گرمی هوا، به خدای عزّوجلّ قسم! من از این مردم شریف همیشه هم خجالت می کشم و هم بدهکار این مردم هستیم. با زبان روزه، در روز گرم، در خیابانهایی که احیاناً سایبان هم ندارد، زن و مرد، گاهی افراد ضعیف می آیند و زیر این آفتاب می خواهند با خدا معامله کنند. ما به اینها غبطه می خوریم، ولی حتی الامکان باید رعایت حال این عزیزان را کرد.
یکی از نقاط قوت نظام در این سی و اندی سال، مسئله مهم غلبه بر تهدیدهاست. ما جنگ پشت سر گذاشتیم. ما آشوبهای داخلی را پشت سر گذاشتیم. قومیتهایی که دشمن برای ما شاخ قرار داده بود، اینها را به فرصتها بحمدالله تبدیل کردیم. جنگ برای ما صحنه خودسازی بود. جنگ، پایه های ترقی این کشور را واقعاً محکم کرد. جنگ، پیامهایش، پیامهای شهداست. جوانهای امروز ما را بصیرتر از جوانهای دوره جنگ قرار داد.
مسئله بعدی، وفاداری مردم به نظام، ارتباط عمیق و ناگسستنی مردم با نظامشان؛ و این پیوند دائمی جزو امتیازاتی است که هیچ کشور این طور مسئولین و نظام با مردمشان، با متن مردمشان انسجام ندارند. اینکه بعضیها فکر می کنند که مردم اعتمادشان سلب شده است و باید اعتماد را از نو جلب کرد، این شبیه همان تفکر و توهمی بود که جبهه ملی می کرد. آنها می گفتند نظام به بن بست رسیده است. امام هم جواب روشنی دادند. اینها خودشان به بن بست رسیدند و خیال می کنند نظام به بن بست رسیده است. اینهایی که خیال می کنند مردم با نظام نیستند، معلوم می شود خودشان با مردم نیستند؛ و الا چند بار می شود امتحان داد؟ مردم سی و چند سال است که همه ساله در ۲۲ بهمن و در روز قدس، حضور حماسی دشمن شکن با عظمتی دارند، که دنیا را خیره می کند! این حضور مردم نشانه حمایتشان از نطام جمهوری اسلامی ایران است.
امسال هم خواهید دید با این معنویتی که انسان در این مردم می بیند، بهتر از سالهای قبل، حضور و وفاداری خودشان را به امام و انقلاب و نظام اعلام خواهند کرد. بهترین شاهد بر وفاداری مردم، این است که امروز ۲۲ بهمن یک فرهنگ شده، روز قدس یک فرهنگ شده و از مرز ایران صادر شده است. در تمام دنیا روز قدس برای فلسطینیها است. این یک فرهنگ شده است. اما بعد از فتنه، ۹ دی بی سابقه بود. حضور متن مردم بود و حمایت از روح نظام بود، حقیقت نظام بود. حمایت و اعلام وفاداری به شخص ولی بود. حمایت از عمود خیمه نظام بود. اینها نشان می دهد که نه تنها کم نشده، بلکه روز به روز این علقه، این وابستگی و ارادت و عشق و دلدادگی، به سرسپردگی تبدیل شده است.
امروز همه مردم چشمهای نظامند. دستهای نظامند. اعضا و جوارح نظامند. و نظام، روح این مردم است. و جدایی آن روح از این اعضا و جوارح کارساز، با توطئه های دشمن بحول الله و قوته قابل عمل نخواهد بود.
مسئله دیگر تبریکی است به ابرمرد جهان عرب، بزرگ قهرمان تاریخ اسلام سیدحسن نصرالله دامت برکاته و حزب الله قهرمان و حماسه آفرین که جز معجزه های قرن است. بعد از معجزه اسلام در ایران، معجزه اسلام در لبنان بود که در سی و سه روز مقابله جانانه، این قدرتی که شش روز تمام اعراب را زمین گیر کرد، یاغی شد و طاغی شد و در سرنوشت منطقه سلطه بی رقیبی پیدا کرد، حزب الله با مقاومت، با تکیه بر ایمان و جهاد و شهادت طلبی و ایثار، شاخ آمریکا را شکست. یکی از چهار ارتش بزرگ دنیا که ارتش اسرائیل باشد، آن را واقعاً عجزش را، ناتوانی اش را در برابر ایمان و صلابت و جهاد و شهادت طلبی به جهانیان اعلان کرد. به این عزیزان هم تبریک می گوییم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قل هوالله احد الله الصمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد
همه مهمان خداییم. همه در پناه حق تعالی هستیم. او به ما پناه داده است. پناهگاه رمضان، سفره پناهندگی به ساحت مقدس حق تعالی است. پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله فرموده دعائکم فیه مستجاب. پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله ما وعده خلاف نمی دهد. دعا در این ماه مستجاب است. دعای روزه دار مستجاب است. دعای مهمان پیش میزبان مستجاب است. به خصوص پایگاه نماز جمعه، ارتباط ویژه ای است با پروردگار متعال که نصرت دین در این اجتماعات است و نمازهای جمعه اختصاص پیدا کرده است. به یاری دین، به ظهور اقتدار دین، با دلها و نیات صادقه و قلوب الطاهره، دست نیاز را به بارگاه پروردگار بلند می کنیم، چند جمله دعا می کنیم.
وفات حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها هم هست. به امام زمانمان روحیفداه تسلیت می گوییم. پیغمبر خدا صلیاللهوعلیهوآله برای حضرت خدیجه سلاماللهعلیها گریه کرد و در بالینش نشست و فرمود خدیجه جان! فراغت برای من سنگین است؛ اما حضرت امیر علیهالسلام هم بر بالین فاطمه سلاماللهعلیها آمد، وقتی رسید که دیگر حیاتی در فاطمه سلاماللهعلیها باقی نبود. هی صدا می زد فاطمه سلاماللهعلیها، جواب نمی آمد. نهایت فرمود فاطمه سلاماللهعلیها من علی ام!
دل که شکست، دعا مستجاب است. نسئلک و ندعوک،
بسمک العظیم الاعظم، الاعز الاجل الاکرم، یا الله و یا ارحم الراحمین یا غیاث المستغیثین.
خدایا به مقرب بنده ات پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله، به قرآن منزلت، به ائمه اطهار علیهمالسلام، به عصمت فاطمه طاهره سلاماللهعلیها، امام زمان علیهالسلام ما را برسان. دیدار حضرت را که بارعام دادی تمام موجودات در شب قدر به امام زمان ارواحنا فداه دسترسی پیدا می کنند، خدا توفیق درک لقاء آن بزرگوار را این ماه به ما روزی بفرما!
جوانهای عزیز و فهیم ما را برای نصرت به امام زمان در علم و تقوا مجهز بفرما!
آفات و دامهایی که در مسیرشان هست، از مسیرشان برکنار بفرما!
الها خیر و برکتت را بر این کشور نازل بفرما!
این مردم اصیل و شریف ما را دشمن شاد مگردان!
علمای ما را، مراجع تقلید ما را در رأس این قائمه، سکاندار کشتی انقلاب را در هدایت این کشتی با عزت، با کرامت، با کفایت تا ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه تا ساحل ظهور مستدام بفرما!
حوائج این جمع برآورده بفرما. مریضها عموماً مریضهای سفارش شده، دو مریض سفارش شده به حق حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام شفا مرحمت بفرما!
و السلام علیکم و رحمه الله
پاسخ دهید