خطبه اول

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی. طه؛۲۵-۲۸

السلام علیک یا بقیه الله، السلام علیک یا صاحب الزمان

الحمدلله کما هو اهله و صلاه علی خیرَ خلق و اشرف بریّه عبده و رسوله طبیب نفوسنا، ابى‏القاسم محمد صلى الله علیه و آله المعصومین سیّما کف الحصین بقیه الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجّل الله فرجه و سهّل الله ظهوره و رزقنا الله صحبته و نصرته و رضائه و رأفته و اللعن علی اعدائهم اجمعین.

***

یَأَیَّتهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّهُ(۲۷) ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً(۲۸) فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(۲۹) وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ(۳۰)

سوره مبارکه فجر.

به محضر مبارک قطب عالم، امید و پناهمان حضرت حجّت، امام عصر ارواحنا فداه؛ و به امت اسلامی خصوصاً موالیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام، شیعیان جهان، عزاداران ایران و شما نمازگزاران پاکیزه و بزرگوار جمعه، ایام سوگواری سالار شهیدان علیه السلام را تسلیت عرض می کنم.

 

بررسی جایگاه امام حسین علیه السلام و اهداف قیامش

در خطبه اول به مناسبت حادثه عظیم عاشورا، اقتضا دارد که افتخار داشته باشم در مورد حادثه عاشورا و نهضت رهایی بخش سید شهیدان عالم، با شما سخن بگویم. مباحث قابل طرح در مورد حضرت ابی عبدالله علیه السلام، انقلاب کربلا و نهضت عاشورا، به قدری گسترده است که می‌توان گفت به وسعت کلام ‌الله و جان انسان کامل – که از همه عوالم وسیعتر است،- ظرفیت و جلوه‌ دارد و قابل احصاء نیست.

درباره شخصیت امام حسین علیه السلام سخن بسیار است. امام حسین علیه السلام شخصیتی عرشی است، که سیمایش در آیات قرآن تصویر شده است: آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه مودّت، سوره هَلْ أَتى و آیاتی که در مورد قتال، شهید، شهادت، ایمان و هجرت آمده اند؛ مصداق این موضوع است. در آیه مباهله، آیه تطهیر، آیه مودّت و سوره هَلْ أَتى، امام حسین علیه السلام جایگاه خاصی دارد. این آیات مانند آینه،‌ چهره‌هایی را به ما ارائه کرده که یکی از درخشان‌ترین این چهره‌ها، چهره‌ی زیبای امام حسین علیه السلام است.

امام حسین علیه السلام در آینه روایات نیز، از آدم گرفته تا خاتم، در پیشگاه انبیاء معرفی شده است؛ و نزد انبیای خدا از عزیزترین چهره‌هاست. روایات در زمینه عظمت امام حسین علیه السلام – از شیعه و سنی- از حد تواتر بالاتر است. لکن اقتضاء دارد ما به عنوان آموزه‌های امام حسین علیه السلام درباره چند مسئله صحبت کنیم و بهره‌ های وافر را با عنایت الهی ببریم:

  1. نخست توجه به اهداف قیام و نهضت حضرت سالار شهدا علیه السلام است که بدانیم امام با چه انگیزه‌ای این نهضت خونین را به انجام رسانید.
  2. دوم اینکه امام حسین علیه السلام چه نتیجه‌ ای از این انقلاب و نهضت به دست آورد.

**

اهداف قیام و نهضت حسینی

در زمینه اهداف باید گفت ظرفیت نهضت حضرت ابی عبدالله علیه السلام به قدری وسعت دارد که ما به این سادگی نمی ‌توانیم بگوییم اهداف امام حسین علیه السلام را احصاء کردیم و همه ی علل و عوامل را شناسایی کرده ایم و می‌ توانیم آنها را کما هو حقّه، بیان کنیم. لکن چند نکته‌ غالباً مطرح می‌شود. من هم اینها را به عنوان رمز و رازی که باید همیشه تکرار شود، مختصراً عرض می‌کنم.

    ۱٫۱ ظلم ستیزی

امام حسین علیه السلام در قدم اول از سوی حکومت وقت، تحت فشار قرار گرفت که دست بیعت بدهد و به عنوان یک شهروند، زیر پرچم ننگین اموی زندگی کند. ابی عبدالله علیه السلام هم عملاً حق را بیان کرد و هم بابی را برای آیندگان باز کرد. ایشان فرمودند: إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَهِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَهِ وَ بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا خَتَمَ اللَّهُ وَ یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَهِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۴۴، ص ۳۲۵، باب ۳۷ ما جرى علیه بعد بیعه الناس لیزید.

«نحن اهل بیت نبوۀ»، ما اهل بیت نبوت هستیم، دودمان ما دودمان وحی؛ و خانه ما، محل نزول ملائکه است. ما مهبط ملائکه هستیم. مختَلَف ملائکه هستیم، بنا فتح اللّه و بنا یختم. سفره دین به دست ما گسترده شده و به دست ما هم در پایان عمر دنیا، جمع خواهد شد.

از سوی دیگر و یزید رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس، معلن بالفسق، یزید شارب الخمر، آدم کش، قاتل النفس محترمه، فاجر و فاسق است. فمثلی لا یبایع مثله! مثل منی با مثل او بیعت نخواهد کرد!

نکته این است که حضرت جریان را مطرح می‌کند، نه شخص را؛ نمی گوید شخص یزید، بلکه می فرماید مثل یزید. جریان توحید، پاکی و پاکیزگی، امانت و صداقت، عدالت و قسط، نور و معرفت با جریان ظلم، ظلمت، فسق، فجور، پلشتی‌ و پلیدی‌ سازگاری ندارد: «فمثلی لا یبایع مثله!». جریان حاکمیت هم آن جریان را نمی ‌تواند بپذیرد.

 

  1. ۲.

          جلوگیری از نابودی اسلام

مطلب دوم این است که اگر یزید از امام حسین علیه السلام بیعت نمی‌خواست و کاری به کار امام حسین علیه السلام نداشت؛ آیا امام حسین علیه السلام چنین قیام خونینی را انجام نمی داد؟ معاویه با همه شیطنتی که داشت، این نکته را به یزید گفته بود که با امام حسین علیه السلام مدارا کن، ولی یزید حماقت کرد. حال پرسش اسن است: اگر این حماقت را نمی ‌کرد، امام حسین علیه السلام ساکت می نشست؟

خود حضرت پاسخ فرمود: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۴۴، ص ۳۲۶، باب ۳۷ ما جرى علیه بعد بیعه الناس لیزید. اساساً اگر او هم به من کار نداشت، من با او کار داشتم؛ چرا که اساس و شالوده اسلام در معرض نابودی قرار گرفته است!

چنین کاری را امام راحل رضوان الله‌ تعالی ‌علیه به پیروی از حضرت امام حسین علیه السلام در ایران انجام داد. ملت مومن تربیت شده در مکتب امام حسین علیه السلام، اگر احساس کرد حکومتی صلاحیت خودش را از دست داده، با برنامه ‌های اسلامی همخوانی ندارد، دین را تضعیف و فضیلت‌ها را کمرنگ می‌کند؛ پرچم ‌های دین را برمی‌دارد و شعارهای دین را نادیده می‌ گیرد؛ بر امت حسینی است که تحمّل نکند: وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ. در چنین حکومتی فاتحه اسلام را باید خواند!

 

  1. ۳

    . اصلاح طلبی

نکته سوم درباره اهداف حضرت سالار شهیدان علیه السلام این است که فرمود: «وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۴۴، ص ۳۳۰٫ یعنی، خروج و قیام من از سر هوا و خودنمایی و ماجراجویی و سرکشی و فساد و تباه کاری و ستم و تعدی نیست. بلکه خروج من برای إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی صلی ‌الله ‌و ‌علیه و ‌آله أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَهِ جَدِّی وَ أَبِی‏ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام است. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۴۴، ص ۳۳۰٫

حضرت ابی عبدالله علیه السلام مهاجر است: « وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ». نساء؛ ۱۰۰٫ حضرت سید الشهداء علیه السلام درباره ترک مدینه و آمدن به مکه و ترک مکه در روزهای حساس فرمود: «بل ارید الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی صلی ‌الله ‌و ‌علیه و ‌آله» معنویت از جامعه اسلامی رخت بربسته، اخلاق مرده، روابط فاسد شده و ارتباطات همه بر اساس شیطنت و ضدّ ارزشها بنا شده است. فحشا توسعه پیدا کرده و بی عدالتی، تبعیض و بی ‌توجهی به خدا زیاد شده است.

امام حسین علیه السلام این فضای آلوده را تحمّل نمی‌کند. اصلاح جامعه ‌ای را که به فساد کشیده شده، می خواهد. هرگاه حکومت فاسد شد، مردم به فساد کشیده می‌ شوند. بافت ‌ها فاسد شده است و ارتباطات همه بر مبنای فساد بنا شده است. اصلاح چنین جامعه ای خون لازم دارد و آن هم خون هر ضعیفی انقلاب آفرین نخواهد بود. یک خون جوشان و پرانرژی می ‌خواهد که هرگز نخشکد، داوم داشته باشد، سیل آسا حرکت کند، این صخره‌ های سخت شده را از پیش پا بردارد و راه را برای راهیان باز کند. «ارید الْإِصْلَاحِ» من در برابر فسادی که پیش آمده است برای اصلاح ، قیام کردم.

 

  1. ۴

    . امر به معروف و نهی از منکر

هدف دیگر سید شهداء علیه السلام، امر به معروف و نهی از منکر بود: الا ترون الى الحقّ لا یعمل به، و الى الباطل لا یتناهى عنه، لیرغب المؤمن فی لقاء ربّه محقّا، فانّى لا ارى‏ الموت‏ الّا سعاده و الحیاه مع الظّالمین الّا برما. ترجمه: آیا نمى‏نگرید که به حق عمل نمى‏شود، و از باطل جلوگیرى نمى‏گردد؟ با این وضع مؤمن باید به لقاى خدایش (شهادت) اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز ملامت و ناراحتى نمى‏نگرم. الهوف على قتلى الطفوف‏

 حاصل این جمله‌ امام حسین علیه السلام این است: اگر جامعه خراب بود، اگر گناه شایع بود، اگر فحشا رایج بود، اگر ظلم و جور همه جا را فراگرفته بود، شما هم نفوذ نداشتید و کسی به حرف شما اعتنا نمی کرد؛ شما نورافشانی کنید، برای چه زنده هستید؟ لا ارى‏ الموت‏ الّا سعاده و الحیاه مع الظّالمین الّا برما! زندگی در محیط  و محل آلوده، چه ارزشی دارد؟! اگر نمی‌توانید آنجا موثر باشید؛ خودتان را کنار بکشید. خونتان را بدهید و حداقل با خونتان همت کنید.

امام رضوان‌الله تعالی علیه وقتی در خارج از کشور بودند، حادثه ۱۷ شهریور که اتفاق افتاد، در پیامشان گفتند: من در زندگیم به شما خدمتی نکردم، آرزو دارم بیایم و جلوی سرنیزه‌ها باشم، شاید با مرگم بتوانم کاری برای شما انجام دهم.

این است که می گوییم امام حسین علیه السلام در ما غیرت ایجاد می‌ کند. هرگاه فضا فاسد و آلوده بود، شما زندگی را برای چه می ‌خواهید؟! زندگی با این درنده‌ها به چه درد می‌ خورد؟ لا ارى‏ الموت‏ الّا سعاده و الحیاه مع الظّالمین الّا برما.

 

این چند قسمت از اهداف و انگیزه‌های امام حسین علیه السلام بود که تبیین کردیم و این فرصت اندک بیشتر از این اقتضاء ندارد.

****

 

نتایج قیام امام حسین علیه السلام

امام حسین علیه السلام از این قیام چه نتیجه ‌ای گرفت؟ درباره این نکته‌ که امام حسین علیه السلام چه ثمره‌ای از انقلاب خونین خودش بدست آورد؛ کمتر بحث شده است.امام حسین علیه السلام باغبان بود.آمد بذرهایی را پاشید. خون خودش، خون علی اکبرش علیه السلام ، دست عباس علیه السلام ، خون گلوی علی اصغر علیه السلام ، همه بذر بودند. آیا سید الشهدا علیه السلام از این بذرها حاصلی چید و میو‌ه‌ای به دست آورد؟!

  1. اولین ثمره؛ عمل به تکلیف الهی

به نظر می‌رسد که اولین ثمره که هم اول است، هم آخر، هم ظاهر است، هم باطن، این است که امام حسین علیه السلام به مأموریت خودش در پیشگاه خداوند متعال عمل کرد. ما برای بندگی و اجرای دستور خدا آمده‌ایم. ما خالق، مالک، رب، مدیر و خدا داریم. خدا ما را برای خودش آفریده و ما باید با اراده و اختیار، خودمان را در اختیار خدا قرار دهیم. خدا هرچه گفت، باید بگویم: سمعا و طاعتا. «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی‏ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً». نساء؛ ۶۵٫

آنچه ملت ایران را در انقلاب و جنگ پیروز کرد، ایمان به خدا بود. هیچ کس در آن بحبوحه کشتار ساواک، فاجعه مدرسه فیضیه، کشتار میدان ژاله آن روز و ۱۷ شهریور امروز، در حادثه خونین ۱۵ خرداد در قم و ورامین، به امید پیروزی نبود.

اینکه شاه برود، نظام طاغوتی دو هزار و پانصد ساله ریشه کن و محو شود، مثل خواب و رؤیا بود. اما آنچه مردم را به عرصه قربانی شدن کشاند؛ و مردم خود و فرزندانشان را در این مسلخ قربانی کردند، راضی کردن خدا بود. عشق به امام امت، عشق به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، عشق به ولایت و عشق به مکتب بود.

 مردم می گفتند: ما کاری نداریم که پیروز می ‌شویم یا شکست می ‌خوریم. امروز تکلیف این است. ولی فقیه و رهبر ما که پرچم زعامت متدیّنین را به دست گرفته است، اینطور می‌گوید. از تو به یک اشارت، ازما به سر دویدن.

این حرکت را در جریان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیز می توان دید. حضرت ابراهیم علیه السلام در آن زمان، این مسئله را عملی کرد. وی تسلیم بود. زن و فرزندش را به بیابانی سوزان سپرد و دل از آنها کند. خیلی سخت است که انسان بچه زیبا، کوچک، معصوم، و ناموس خودش را در بیابان بگذارد و دل از آنها برکند و برود!!

اما جریان حضرت ابراهیم علیه السلام نسبت به جریان امام حسین علیه السلام بسیار تفاوت داشت. وجه مشترکشان تسلیم، تعبّد و اجرای مأموریت بود. حضرت ابراهیم علیه السلام هیچ دغدغه ای نداشت. چرا؟ چون خدا دستور داده بود. وقتی ابن عباس به امام حسین علیه السلام عرضه داشت، شما که می ‌گویید پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شما را در عالم رؤیا مأمور به رفتن به کربلا کرده و به شما فرموده است: یا حسین! اخرج فانّ اللَّه قد شاء ان‏ یراک‏ قتیلا! اگر بناست کشته شوید؛ پس چرا زینب سلام الله علیها و این بانوان را می ‌برید؟ چرا این دختران را می‌برید که گرگ‌ها بناست آنها را بدرّند!؟

 آنجا هم امام حسین علیه السلام استدلال نکرد، فلسفه اجتماعی، تربیتی، سیاسی را مطرح نکرد و صرفاً این نکته را برجسته کرد که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده: «انّ اللَّه قد شاء ان یراهنّ سبایا» حسین من! خودت که می‌روی برو. بناست به قربانگاه عشق بروی و در مسلخ عشق جز نکوهات را نمی ‌کشند. تو نکوترین هستی. برو در مسلخ عشق خون خودت و قربانیانت را نثار کن، که این رضای خدا و مشیّت حق است. اما تنها نرو، خداوند متعال می‌خواهد ظرفیت زینبت را، صبر ربابت را، وفای رقیه و سکینه‌ات را، نشان دهد تا آیندگان در رسیدن به اهداف الهی‌شان، دغدغه زن، بچه و کودک و ریز و درشت را نداشته باشند. تو تسلیم محض هستی و فلسفه خلقت، همین تسلیم محض در برابر پروردگار متعال بودن است.

حضرت سید شهداء علیه السلام در این قیام و نهضت، به عالم ثابت کرد که عبودیّت یعنی چه!؟ عبد، چیزی از خودش ندارد، هرچه دارد، متعلق به مولاست؛ پس هرچه او بگوید، دقیقاً باید همان اجرا شود.

 امور مختلفی در زندگی هست، حواستان باشد که اینها حواس شما را پرت نکند. همه اینها یک محور دارد و آن عبودیت خدا و خدا محوری است. لذا اقتصادی که خدا در آن نیست، سیاستی که خدا و عبودیت خدا در آن نیست، فرهنگ و تمدنی که در آن نور خدا و بندگی نیست، ارزش ندارد. انسان هیچ وقت از این سیاست‌ ها و از این امور بهره مند نمی شود.

 چرا در اسلام، روح دین داری در ولایت است؟ برای اینکه این تسلیم و انقیاد در برابر ولی است. وگرنه اینکه بگوییم ما هستیم و رأی ما اینکار را کرده و ما پشتوانه داریم، ما حمایت مردم را داریم، اینها بندگی نیست. بندگی خدا این است که اگر همه چیز را از تو بگیرند و هیچ چیز نداشته باشی، بازهم «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی‏ خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ». انعام؛ ۹۱٫

 

  1. دومین ثمره؛

    سربلندی در امتحان عشق الهی

بر اساس آیه کریمه، «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ». بقره؛ ۱۶۵٫ محبت لوازم، آثار و جلوه‌ هایی دارد. اگر کسی ادعای عشق کند، او را در بوته امتحان می‌گذارند، داغش می‌کنند، زیر چکش قرارش می‌دهند تا ببینند چقدر طاقت، تحمّل و ظرفیت دارد. خداوند متعال خواست عشق ابی عبدالله علیه السلام و یارانش را به عنوان نمادی قرار دهد که دنیا باید از آن الگو بگیرد. پیام آنها این بود که ما اگر کشته شویم یا بکشیم؛ پیروز شویم و یا شکست بخوریم؛ برای ما مهم نیست.

من از درمان و درد و وصل و هجران       پسندم آنچه را جانان پسندد

 امام حسین علیه السلام چون محبّ خدا است و محبتش به خدا شدید است، در وادی عشق باید در به در شود، باید بی سر و سامان شود. عاشق هیچ چیز نمی‌تواند داشته باشد. او تنها یک چیز دارد و آن هم معشوق است. جز آن هر چه داشته باشد، جفای به عشق است. دروغگویی در ادعای عاشقی است. سرمایه‌ عاشق عشق است.

 می‌گویند وقتی مجنون، بیمار شد، طبیب آوردند و طبیب خواست او را فصد کند. به هرجا خواست تیغ بزند، گفت اینجا تیغ نزنید، لیلی من اینجاست. در تمام رگهای مجنون، لیلی بود.

گر بشکافند سرا پای من  /  جز تو نیابند در اعضای من.

امام حسین علیه السلام به عالم نشان داد که همه چیزش خداست و جز او هیچ چیز ندارد. لذا حتی حضرت علی اصغر علیه السلام را هم برای قربانی کردن به حساب آورده بود. اگر امام حسین علیه السلام آنها را تحریک نمی کرد. اگر حرمله گلوی نازک علی اصغر علیه السلام را نمی‌ دید، این تیر را به آن گلو نمی‌ زد، کسی به بچه کاری ندارد. امام خواست به عالم بگوید که همه‌چیزش را به خدا داد. اگر شما دم از عشق حسین علیه السلام می‌ زنید، راه او را بروید که این راه پیروزی قطعی دنیا و آخرت است.

 امروز اسرا را به شهر کوفه وارد کرده‌اند، خیلی سخت بود. در شهر کوفه که امیرالمؤمنین علیه السلام خلیفه بود و دخترش حضرت زینب کبری سلام الله علیها عظمت، عزّت و حرمت داشت. جلسه تفسیر داشت. بانوان کوفه چقدر ناز می‌ کشیدند و افتخار می ‌کردند که بیایند پای تفسیر حضرت زینب سلام الله علیها بنشینند تا برای آنها معارف دینی و قرآنی را بازگو کند.

حالا همین بانو با دستی بسته و با عده‌ای از زنان بی ‌سرپرست، دختران پدر از دست داده؛ و هشتاد و چند زن و کودک وارد کوفه می ‌شوند. همه مردم کوفه برای تماشا آمده بودند. شهر را آذین بندی کردند. وقتی آمدند، با چهره‌هایی مواجه شدند که تعجب کردند. این چهره‌ ها، عفیف، لطیف و شریف بودند. به آنها نمی‌ آمد که خارجی باشند. عصمت از سر و رویشان می‌ بارد. لذا وقتی این چهره‌ های رنگ پریده، این بدن‌ های فرسوده و خسته را دیدند، عاطفه‌ اشان به جوش آمد. رفتند از خانه‌هایشان نان و خرما برداشتند و آوردند.

این بچه‌ها هم تشنه بودند، هم گرسنه و هم داغ دیده. شب نخوابیده بودند و در آتش سوزی، خاکستر بر سرشان ریخته بود. همه نوع آثار فشار و مظلومیت در آنها بود. در این فضا، آنها نان و خرما به دست کودکان دادند، چون معلوم است که اول کودکان جلب توجه می ‌کنند. اما همینها که خاکستر و دود، صورتشان را پوشانده بود، شب در بیابان آنقدر دویده بودند که پاهایشان آبله بسته بود، آوارگی‌ ها و در به دری ها و فشار روحی داشتند؛ با همه این مصیبت‌ها، حواسشان جمع بود و الگو بودند. فریاد زدند: آهای بانوان کوفه، حیا کنید و به ما صدقه ندهید! صدقه بر ما حرام است.

عجیب اینجاست که اینها هم حرمت و حرام را آنجا رعایت کردند و هم مسئله رهبری را، گفتند این قافله ما بدون رهبر نیست. عمه ما پوشش عملیاتی امام زین العابدین علیه السلام است. زمام رهبری ما را به دست گرفته است. رهبر ما، عمه جانمان به ما گفته است: «ان صدقه علینا محرّم». ما که لقمه حرام نمی‌خوریم، از گرسنگی می ‌میریم، ولی عزیزی و عزت دینی خودمان را از دست نمی‌ دهیم!

لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

والْعَصْرِ. انَّ الإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ .الاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.عصر؛ ۱-۳

در پایان خطبه اول همه شما عزیزان و نفس ضعیف خودم را به تقوای الهی توصیه می ‌کنم.

 


 

خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله

 همه شما عزیزان و بزرگواران و خودم را به رعایت حریم خدا و حفظ حرمات دین توصیه می ‌کنم.

 

امام سجاد علیه السلام پیام آور کربلا

مطلب اول در این خطبه، شهادت امام زین العابدین علیه السلام است. قیام عاشورا با امام زین العابدین علیه السلام ، زینب کبری سلام الله علیها و اسرا به ثمر رسید. آنها این چشمه و دریا را کانالیزه کردند؛ و مسیر را برای جریان خون امام حسین علیه السلام باز کردند. اینها با اسارت خودشان شام را فتح کردند. شامی که دژ مستحکم امویان بود و هیچ نوری از اسلام ناب در آنجا نبود.

 حضرت سجاد علیه السلام در قالب دعا -که یکی از آثار جاودان آن صحیفه سجادیه است- به مبارزه پرداختند. ای کاش الان که نظام جمهوری اسلامی است و مسئولین ما افتخار تبعیت از ائمه اطهار علیهم السلام و ولایت را دارند؛ در دانشگاهها برای صحیفه سجادیه و دعاهای ائمه علیهم السلام که گنجینه‌های بی‌بدیل در جنبه‌های معرفتی، تربیتی و اخلاقی به شمار می‌رود،- رشته‌هایی را تعریف کنند و اینها را جزء مواد درسی قرار دهند.

امام سجاد علیه السلام در آن فضای خفقان، برده‌ها را جمع و آنها را تربیت می ‌کردند؛ و به صورت اولیاء الهی در می‌آوردند. بعد هم آنها را آزاد می ‌کردند. اینها مبلّغین ناشناخته و سربازان جنگ نرم حضرت امام سجاد علیه السلام بودند. از دیگر اقدامات ایشان، احیا کردن خون امام در قالب گریه برای امام حسین علیه السلام است. مجالس امام حسین علیه السلام و گریه‌هایی که خدا توفیقش را به ما داده است، سرمایه عظیمی است که ما داریم و از حضرت سجاد علیه السلام داریم. شهادت ایشان را تسلیت عرض می‌کنم.

 

تجلیل از اسرا

روز یازدهم محرم، روز تجلیل از اسرا است؛ و ما هم به اسرای کربلا می‌ نازیم و هم می‌بالیم. آنها چه افتخاری  آفریده‌اند؟! بچه‌ هایشان در اوج گرفتاری، غربت و فشار، لقمه حرام را قبول نمی ‌کنند. به مجلس شراب وارد می‌ شوند و خودشان را نمی ‌بازند! آنجا «سکلتک امک یا بن مرجان»، می‌گویند.

این برای ما مایه عزّت و قدرت است. قدرت ما به سلاح اتمی نیست، به این روحیه است. به این شهامت و صلابتی است که بی‌بی عالم حضرت زینب سلام الله علیها و کودکان اسیر کربلا به ما آموختند. اسرای ما هم از اسرای کربلا پیروی کردند. خدا، مرحوم حجت الاسلام و المسلیمن آقای سید علی اکبر ترابی را با اولیا محشور کند؛ و سایر اسیران و آزادگان را برای ما حفظ کند که هم در آنجا و هم در اینجا، جزء مفاخر کشور و مایه سربلندی ما هستند.

 

مذاکرات هسته ای و مسائل مربوط به آن

نکته بعد مسئله مذاکره تیم ایرانی با گروه پنج به علاوه یک در ژنو بود، که ایران بر اساس اعتبار مدنی، فرهنگی، اخلاقی و دینی که دارد، فضایی را که در دنیا مطالبه می ‌کند، که این فضا، فضای گفتگو، مذاکره، اتمام حجّت و عقلانیت است. این  برای ما هم استراتژی و هم تاکتیک است.

حضرت امام حسین علیه السلام هم شب عاشورا عمر سعد را به مذاکره خواند، با او خلوت کرد و پیشنهادهایی به عمر سعد داد. امام حسین علیه السلام هم می‌دانست که او قبول نمی‌کند، اما خواست شقاوت و بی منطقی آنها و منطقی بودن و سعه صدر داشتن را برساند.

اگر آنها بپذیرند یا نه، فرقی نمی کند. ما اولاً از موضع ضعف این کار را نکردیم. ما امروزه قوی، مقتدر، منسجم و یکپارچه هستیم. اقتدار ما به این است که یک محور، رهبر و پرچم داریم. رهبر همه را زیر یک پرچم گرفته است. اگر چند پرچم بود و چند گروه بودیم، متفرّق بودیم و نیروی کافی نداشتیم؛ ولی حکومت ما، حکومت سلطنتی نیست، حتی حکومت جمهوری محض نیست، حکومت جمهوری اسلامی است.

 اسلامیت ما حول محور ولایت و جمهوریت ما، با حضور همه مردم زیر این پرچم است که برای ما شکوه باعظمت و بی‌بدیلی آفریده است. امروز ما از هر زمان دیگری منسجم‌تر و مقتدرتر هستیم. ما یک بار دیگر در سال ۸۲-۸۳ توقّف غنی سازی را داشتیم؛ ولی آن کار شگردی برای آزمایش رقیب بود. وقتی دیدم که آنها اهداف شومی دارند، در سال‌های متأخّر چنین پرشی داشتیم.

حالا هم یک آزمایش، زمینه‌ و فرصتی برای غربیها است که می توانند از این فرصت استفاده کنند. این مذاکرات باید با حفظ مصالح ملی، با حفظ روحیه جهشی جوانان و دانشمندان ما، با حفظ اصالت و رشادت و حماسه ی ملت ما صورت بگیرد. اگر این مذاکرات بدون عقب نشینی و در چهارچوب ضوابط و مصالح غربی‌ها و ایران انجام پذیرد، فرصتی مناسب است تا این بحرانی که برای خودشان درست کرده‌اند، این بدنامی که برای خودشان درست کرده‌اند را برطرف کنند، این به نفعشان است.

البته برای ما نیز گشایشهایی خواهد بود، ولی اینطور نیست که اگر آنها در مذاکره به بن بست رسیدند و نتوانستند با ما کنار بیایند، ما احساس کنیم که بدون آن‌ها نمی‌توانیم زندگی کنیم.

ما با داشتن مردمی اصیل، مقاوم، شهادت طلب و قربانی داده، ولایی و مؤمن، با سی و چهارسال کار آزمودگی و با داشتن رهبری حکیم، فرزانه، دنیا دیده که متوجه به همه جوانب و زوایا، متصل به الله و متوسل به ائمه اطهار است و بینش وسیع دینی دارد؛ سربلند خواهیم شد.

جوانان ما پیش از این، در عرصه برخورد نظامی دنیا را متحیر کردند. جنگ ما با عراق یک جنگ جهانی بود؛ چونکه در یک طرف فقط ایران بود و در نقطه مقابل همه دنیا و همه قدرت ‌ها. آن روز جوانان ما با اعتقاد و ایمان وارد شدند، هشت سال و نیم با قدرت‌های نظامی شرق و غرب درافتادند و نهایتاً پیروزی را رقم زدند و شکست دشمن را اعلان کردند.

چنین ملتی در این جنگ هم عقب نشینی ندارد و اگر آن‌ها کوتاه نیامدند، ما سر موضع خود هستیم و به فضل پروردگار متعال مطمئن هستیم: «وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَفْقَهُونَ.» منافقون؛ ۷٫  «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً». طلاق؛ ۲٫ با این ایمان، اعتقادات، باورها، داشتن منطقه جغرافیایی خاص، ذخایر زیرزمینی و مدیرانی که سی و چهار سال تجربه دارند، این فشارها برای ما ذلت و شکستی پیش نخواهد آورد و تحمّل می‌ کنیم و انشاالله پیش خواهیم رفت.

همانطور که امام فرمودند جنگ برای ما نعمت بود، این تحریم هم به نفع ما تمام خواهد شد.

باید توجه داشت که آنها مثل همیشه فرافکنی می‌ کنند. اعلان کردند که گروه ایرانی در این امر با ما کنار نیامد. این از آن دورغهای واضح است. آنها بر خلاف صحبت‌های قبلی عمل کردند. البته هنوز هم با سعه صدر ما زمینه وجود دارد. ما انتظار داریم غربی‌ها از این فرصت، استفاده کنند.

رهبر عزیزمان، ولی امر مسلمین فرمودند که تیم مذاکره کننده بچه ‌های خودمان و مورد اعتماد ما هستند و آهنگی هم که تاکنون در پیش گرفته‌اند، با حفظ خط قرمزها بوده است. با حفظ عزت، حکمت، مصلحت و منافع ملی ما بوده است و امیدواریم تا آخر این راه ادامه داشته باشد، تا مردم این اعتماد را نسبت به همه مسئولین ما همیشه بتوانند داشته باشند.

 

قدردانی از ملت عزادار

مسئله بعدی، مسئله تشکر از ملت عزادار امام حسین علیه السلام است. الحمدلله در ایام عزای حضرت سیدشهداء علیه السلام، هر سال این جوشش دریای عواطف، امواج و طوفان‌های جدیدی دارد. انسان احساس می‌کند که این‌ها به دریای مطلق بیکرانی وصل هستند. قطراتی هستند که به این دریا متصل و در آن فانی می‌ شوند؛ و باب وجودشان شکسته می‌ شود. پالایش، تمیز و پاکیزه‌ می ‌شوند.

 همه شهرهای ما، شور و شعور بود و خارج از مرزهای ما، در کشورهای مختلف امام حسین علیه السلام پرچم زده است. نهضت خودش را در آنجا مطرح؛ و جهان را به حکومت واحد جهانی دعوت می ‌کند. از این جهت ما از عزاداران امام حسین علیه السلام قدردانی می‌کنیم.

 ما چه کاره‌ایم که تشکر کنیم؟ ولی افتخار می ‌کنیم که الحمدلله ما در چنین مملکتی و با چنین مردمی زندگی می ‌کنیم. از مطالب دیگر هم چشم پوشی می کنیم؛ چون در این ایام عزاداری امام حسین علیه السلام، بعضی‌ها که در خیابان نشسته‌اند، اذیت نشوند.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

إذا جاء نصر الله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله أفواجاً فسبّح بحمد ربّک و استغفره إنّه کان توّاباً فتح؛ ۱-۳

 

دعای پایانی

در روایات تأکید شده است که بین خطبه‌ها و نماز جمعه، دعا مستجاب می‌شود، با روضه‌ای هم که خوانده شد، دل‌ها تمیز بود و تمیزتر هم شد. ان شاء الله در این روز جمعه که روز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، در این فضای حسینی دعاهایتان مستجاب خواهد بود.

خدایا! به حق امام حسین علیه السلام فرج امام زمان عج‌ الله ‌تعالی ‌فرجه را برسان!

خدایا! ملت ما را زمینه ساز ظهور حضرت قرار بده!

خدایا! قلب مبارکش را از تک تک مردم ایران و همه ما راضی بفرما!

خدایا! نسل جوان ما را با ایمان و معرفت، در مسیر درست زندگی قرار بده!

خدایا! دختران و پسران ما را به سامان برسان و مشکل بیکاری را به حرمت امام حسین علیه السلام در این ممکلت و همه جهان اسلام برطرف بفرما!

     خدایا! به حق حضرت رسول، به حق حضرت وصی و حضرت زهرا، به امام حسن و امام حسین سلام الله علیهم اجمعین خمسه طیّبه قسمت می ‌دهیم که این ملت را دشمن شاد مکن!

خدایا! آبروی ما را در دنیا و آخرت حفظ بفرما!

خدایا! دل‌ها را به هم نزدیک بفرما!

خدایا! بدگویی‌ها و بدبینی‌ها را، به حمایت‌ها و تشویق‌ها مبدل بفرما!

خدایا! به حق پیغمبر و آلش سلام الله علیهم اجمعین اگر دست خیانتی در هر پست و مقامی، به نفع غربی‌ها و برای کمرنگ کردن فرهنگ ولایی و اسلامی ما کار می‌ کند، افشا و قطع بفرما!

خدایا! ملت ما یک قطب و رهبر دارد، هرکس به چند قطبی بودن فکر می ‌کند، هدایتش بفرما!

خدایا! حوائج این جمع و ملتمسین، حوائج مورد نظر را برآورده بفرما!

خدایا! لباس عافیت به تن بیماران و منظورین بپوشان!

خدایا! سایه پربرکت رهبر عزیزمان را با عزت و کرامت، در هدایت کشتی انقلاب تا ساحل ظهور امام زمان عج‌ الله ‌تعالی ‌فرجه مستدام بفرما!

غفرالله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمۀ الله