خطبه اول

سلامٌ علیکم و رحمه الله

السلام علیک یا بقیه الله

اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی

الحمدلله ربّ العالمین والصلاه علی افضل السفراء المقربین طبیب نفوسنا ، شفیع ذنوبنا ، حبیب قلوبنا ابی القاسم محمد و آله المعصومین سیما مولانا بقیه الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه و رزقنا الله صحبته و نصرته واللعن علی اعدائهم اجمعین

 

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله

شما نمازگزاران، دل شدگان کوی یار و رونق بازار عبادت خدا، حاضرین در این کانون دیانت و سیاست و خودم را به پرهیز از معاصی، به اهتمام به طاعت و انجام فرائض و به رعایت حدود الهی دعوت می کنم. مطالبی که در خطبه اول تقدیم محضر می شد، اسرار فریضه بزرگ الهی، نماز بود. از قول دو رکن از ارکان علمای اخلاقی شیعه، مرحوم ملا مهدی نراقی و مرحوم ملا محسن فیض کاشانی نقل کردیم که آنها می گویند برای نیل به حقیقت نماز باید هفت چیز را رعایت کرد. یکی حیاء است.

در ارتباط با حیاء هم از مصباح الشریعه خدمتتان عرض شد که منشأ حیا، امور مختلفی می تواند باشد. یکی حیائی است که انسان متخلف، انسان گنهکار، وقتی متوجه قبح عملش می شود، رویی پیش مولی برای خودش نمی بیند. علیرغم مهربانی مولا، علیرغم وعده های مغفرت و گذشتی که از آن ناحیه به او رسیده است، خجالت می کشد. و از این عمل ناشایست خودش حالت انفعالی دارد. تا عمر دارد، سر سفره محبوب، خجالتی خودش را دارد. نوعی از حیاء، حیاء محبت است. حیاء شکر نعمت است.

وجود نازنین خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله به نوعی در پیشگاه پروردگار متعال از خود بیخود بود، بیقرار بود. گاهی شبها روی یک پا می ایستاد و استمرار قیام و امتداد قیامهای شبانه پیامبر اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله برای کسانی که شاهد بودند و می دیدند، رقت بار بود. از وجود اقدس ایشان سؤال شد شما را قرآن، بیمه شده معرفی می کند. إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا(۱) لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْه(۲). سوره فتح. خدا که برای شما پرونده ای تشکیل نداده، گذشته و آینده شما را تحت پوشش غفران و رحمت خودش معرفی کرده، پس چرا شما چنین بر خود سخت می گیرید؟!

وجود نازنین پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله پاسخ دادند: ” افلا اکون عبداً شکورا”. من دائماً محبت حق تعالی را دریافت می کنم. علی الدوام او سفره احسان برای ما باز کرده، فیض وجود، فیض ایمان، و فیوضات بیکرانش دم به دم به ما می رسد؛ آیا حق نیست که ما هم پاسخی به این همه محبت بدهیم؟! لذا پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله با همه توانش، خدای خودش را پرستش می کرد. اما با این حال خجل بود. ” ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک” خودش و عملش را ناچیز می دید. می گفت: ” انا أقل من الذره”. من از ذره کمترم!

کسی محبت زیاد ببیند و عشق به محبوب داشته باشد، کار عاشق در پیشگاه معشوق، همیشه در نظر عاشق کم است. هم از کیفیتش خجالت می کشد و هم از کمیّتش. او که دل از ما برده است، او که به ما عنایت کرده، با نبود استحقاق، اجازه دیدار و وصال داده است، من با چه توشه ای، با کدام آمادگی با او ملاقات کنم؟

حالت دوم حیاء کرامت است. نمی شود گفت بنده ای در پیشگاه خدا حیاء کرامت داشته باشد. اما مولی گاهی کرامتاً از عبد خودش اظهار حیاء می کند. خداوند متعال بر حسب حدیث قدسی فرموده من حیاء می کنم از کسی که محاسنش را در بندگی من سفیده کرده، حالا دست نیاز به سوی من بلند می کند، من حاجت او را برآورده نکنم! خوش به حال شما محاسن سفیدها که عمری سر به آستانش گذاشتید و از اجرای فرمانهای او هرگز غافل نبودید. خدا کرامتاً می گوید من از بنده ام حیاء می کنم.

وجود مقدس حضرت ثامن الحجج علیه‌السلام که این ماه، ماه امام رضاست. چه دهه کرامت معطر و پرشوری سراسر مملکت ایران در سایه خورشید و فروغ شمس الشموس بود و در بعضی از شهرستانها حضور خدام حضرت ثامن الحجج علیه‌السلام و اقبال عاشقانه مردم و حالات خوش آنها که از همه جا سیم دلها با امام رضای ما وصل شده بود. کسی در محضرشان بود و اظهار نیاز کرد. عرضه داشت آقا من آدم ناداری نیستم، ولی در مسیر جیبم را زده اند، ابن السبیل شده ام. به من وام بدهید. من بروم به وطنم. اگر دسترسی به شما نداشتم، عوض شما صدقه می دهم. حضرت با حاضرین صحبت کردند. وقتی بلند شدند تشریف بردند به اندرون، رفتند و دویست اشرفی را داخل جامه ای گذاشتند، از بالای درب دادند. گفتند آقا چرا نخواستید ببینید؟ فرمودند که از اینکه او از ما خجالت بکشد و در مورد امام حسین علیه‌السلام دارد که حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام خجالت می کشیدند که او خجالت بکشد. هم کرم می کند و هم حفظ حیثیت و شأن او را. این کرامت است، بزرگی در اثر عظمت، کرم خودش را زیاد نمی بیند. این حیاء کرامت است.

اما حیاء خوف هم جزء حیاهاست، که انسان در برابر قصور در شکر نعمت یا در اثر تخلفی که در وظائف خودش کرده باشد، موقعی که به پیشگاه معبود خودش می خواهد برود، خجالتی کامل دارد. وجود مقدس خاتم انبیاء محمد مصطفی صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله فرمودند: یَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِکَهً قِیَاماً مِنْ‏ خِیفَتِهِ‏ مَا رَفَعُوا رُءُوسَهُمْ حَتَّى یُنْفَخَ فِی الصُّورِ النَّفْخَهُ الْآخِرَهُ، فَیَقُولُونَ جَمِیعاً: سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ مَا عَبَدْنَاکَ کَمَا یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تُعْبَدَ.  الأمالی (للطوسی)، النص، ص۵۳۳، [۱۹] مجلس یوم الجمعه الرابع من المحرم. اباذر خدا گروهی از ملائکه را دارد که اینها همواره سرشان پایین است. این نشانه حیاء است.

وقتی آدم چهره مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه  را یاد می آورد، به قدری حیاء در سیمای ایشان موج می زد، به هیچ کسی نمی توانست مستقیم نگاه کند. ” یقضی حیائاً و یقضی من محابته”. حیائاً چشمش را پایین می انداخت. این ملائکه دائماً سرشان پایین است. سر بلند نمی کنند. تا وقتی که خداوند متعال به مأمور امات و احیاء، اسرافیل دستور می دهد که در صور بدمد در روز قیامت. تا آن وقت اینها سر به زیرند و از خجالت نمی توانند سرشان را بالا بکنند. در آن روز هم جمیعاً، یکصدا به خدا عرضه می دارند، بار الها! نشد آن طوری که تو را سزاوار بود، برایت عبادت کنیم، نتوانستیم عبادت بکنیم!

بندگان خوب خدا، شما با خدایتان چه طور هستید؟ حالت پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله را دارید، نعمتهای الهی، شما را شرمنده کرده، از گذشته هایتان در پیشگاه خدا منفعلید، یا از عظمت او خائفید که درخور عظمت او نه نمازی داریم، نه نیازی داریم و نه کاری!؟ اما چیزی که دل را خوش می کند، طرف کریم است و حساب با کریمان، آسان!


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اذا جاء نصرالله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا

 

 


خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله رب العالمین نستغفره و نتوب الیه و نتوکل علیه و نصلی و نسلم علی خاتم رسله سیدنا ابی القاسم محمد و علی علی امیرالمؤمنین و علی صدیقه الطاهره فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین و علی ائمه المسلمین الحسن والحسین سیدی شباب اهل الجنه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والحسن بن علی والخلف الصالح الحجه القائم امنائک فی بلادک . واللعن علی اعدائهم اجمعین!

 اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله!

شما بندگان خوب خدا و نفس ضعیف خودم را به رعایت دین خدا، رضای خدا، حُرمات خدا، به تقوای الهی در همه شئون زندگی، خصوصاً در رعایت حقوق بندگان خدا و خدمت به عیالُ الله و خلق خدا توصیه می کنم. مطالبی که در خطبه دوم باید به عرض برسد، اولین مطلب، سفر پر برکت امام مسلمین، حضرت امام خامنه ای مدّظله به کرمانشاه پهلوان پرور، شهیدپرور، مرزبان است. در شرایطی که موج بیداری اسلامی سراسر منطقه را فرا گرفته است و جنبش بیداری در آمریکا و اروپا هم شروع شده، و غربی‌ها با خباثت و شیطنت سعی داشتند که بگویند ایران هم در کنار کشورهای دیگر به نارضایتی مردم مبتلاست و احیاناً نظام زمینه نمی دهد که قیامی در آنجا صورت بگیرد.

این سفر حضرت آقا به کرمانشاه و تجلی عشق عمیق همه جانبه اقشار مختلف مردم ریشه دار آن سامان، که یک نمونه از دهها نمونه ای است که هی مرتب تکرار شده در این مدت. اما در این زمان و در این مقطع بسیار مغتنم بود. قسمتهایی از حضور اقشار مختلف مردم را از طریق تلویزیون همه دیده اند. گرچه آن عشق، آن ارادت عمیق و آن دل شدگی که از سراسر حضور مردم در عالم باطن بود، فیلم و هنر و قلم واقعاً عاجز است که آن علاقه و عشق را ترسیم کند.

عشقی که شما به امیرالمؤمنین علیه‌السلام دارد، به پیغمبر خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله دارید، به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دارید، به ائمه هدی علیهم‌السلام دارید، عشقی را که در عمق جانتان به امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف دارید، دعای ندبه های شما، جمکران رفتن‌های شما، استغاثه های شما، مگر قلمی می تواند ترسیم بکند؟ قلم، آن بُعد فیزیکی قابل تصویر را می تواند به تصویر بکشد و نقاشی و فیلمی از آن ارائه بکند. منشأ این جوشش، این اجتماع عظیم، این حماسه حضور، عقیده ریشه دار، عشق به تمام معنا، شفاف و طرفینی است. الحق والانصاف هم امام عاشق مردم بود، هم خلف صالحش با همه وجودش به این مردم عشق می ورزد و در قبال هم می بینید، محبت از سراسر وجود مردم جوشش دارد و همه دنیا را واقعاً تحت تأثیر قرار می دهد.

در این حماسه حضور، قشر خاصی نبودند. شما اگر نگاه می کردید، پیرمردهای فرتوت با کبر سن دیده می شدند و اظهار علاقه می کردند؛ و نوجوانهایی که با چه عشقی می آمدند دست به ماشین آقا می کشیدند و حالات عجیبی از خودشان نشان می دادند. زنها بودند. مردها بودند. دانشگاهیها بودند. کشاورزها بودند. صنعتگرها بودند. همه اقشار در این صحنه حضور داشتند و این هم عبرتی است، درسی است، چه می شود دنیا، حکام دنیا، حکومتهای بیچاره منفور در میان ملتها همین راهی را که امام رفت و حضرت آقا همان راه را می پیمایند، همان را بروند، تا در دلها برای خودشان کرسی پیدا کنند. کرسی نشین عرش الهی باشند. قلب بندگان خدا، عرش خداست. کسی که در دل بندگان خدا جا دارد، این عرش نشین است. “إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا” مریم؛ ۹۶٫

از این جهت هم شکر خدا می کنیم و از عهده شکرش والله نمی توانیم بیرون بیاییم، که خدا این طور رهبر محبوب و دلنشینی به ما داده است و این طور مردم حق شناس و گوهرشناس و عاطفی و ریشه دار. این در تاریخ تکرار ندارد. انشاءالله حضرت مهدی تشریف عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بیاورند، آن وقت ببینیم چه خبر است. و الا در گذشته ها انبیاء، این طور مردم را نداشتند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام این طور مردم را نداشت. عده قلیلی بودند، ولی مردم ایران، نقطه عطفی در تاریخ بشریتند و این صحنه برای ما الحق والانصاف جای شکر و مباهات دارد.

مطلب دوم، بیانات حضرت آقا بود، که باز عطف به بیانات همیشگی شان، بیانات؛ عرشی بود، سازنده بود، پاسخ به شبهات بود، رهگشا بود، برای مسئولین ما هم خیلی آموزنده بود. من چند نکته را نوشتم، به خدمت عزیزان تقدیم بکنم، یکی تذکر این معنا بود که در سابق هم گاهی با حضور مردم پیروزی‌هایی نصیب ملت ایران شد، مثل نهضت مشروطیت و نهضت نفت. در آغاز نهضت از مردم استفاده شد. از حضور مردم پیروزی کسب شد، اما حکام، مردم را کنار زدند و لذا مشروطیت سر از استکبار و دیکتاتوری رضاخان در آورد و نهضت نفت هم سرانجامش کودتای ۲۸ مرداد و بازگشت مستبدانه نوکر آمریکا به ایران و شروع استبدادهای بعدی بود.

امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه توفیق الهی که داشت، ابتکاری که به خرج داشت، ژرفنگری که خدا در وجودش قرار داده بود، این فقیه حکیم عارف، این گوهر حضور مردم را شناخت. مردم را باور کرد. به مردم ایمان داشت. خودش و مردم را نگذاشت از صحنه بیرون بشوند. لذا صاحبان اصلی انقلاب، مردمند و این مردمی که خانه انقلاب را با مهندسی جانشان و روحشان که ولایت، جان مردم است، روح مردم است، و همه مردم چشمهای ولایتند. ایادی ولایتند. اعضای اساسی پیکر ولایتند. این دو عنصر از همدیگر جدا نشدند. مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ(۱۹) بَیْنهَُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ(۲۰ )سوره مبارکه الرحمن.

گاهی حکومتهایی، دولتهایی آمدند، مثل دولت موقت، دولت بازرگان، که اساساً با اساس نظام و محتوای نظام فاصله داشتند، زاویه داشتند. و دولتهای بعدی هم بعضی هایشان زاویه پیدا کردند. اما از ظرفیت حضور مردم آنچنان بهره گیری شد، بدون ناشکیبایی و بی صبری به خرج بیاید، خونریزی بشود، مشکلی پیش بیاید، خود به خود آنهایی که با انقلاب و اساس و آن روح انقلاب که اسلامیت آن و ضامنش ولایت فقیه است، اگر دولتی زاویه داشت، آرام آرام با ظرفیت این مردم معتقد حذف شدند، بدون اینکه مشکلی برای مملکت پیش بیاید.

مسئله بعدی، این چالشهایی است که در طول انقلاب در این سی و دو سال برای مملکت پیش آمد، تعدادی از اینها را ایشان یادآوری کردند. چالش جنگ هشت ساله و چالشهای بعدی که مسئله هجده تیر، مسئله فتنه انتخابات سال ۸۸؛ چالش تحریم، تحریم اقتصادی، چالش هسته ای. در تمامی اینها همان طوری که در جنگ اگر فقط دولت عراق بود، حتی با یک دولت دیگر ه،م هشت سال جنگ را نمی توانست تحمل بکنند، تا چه رسد با همه دنیا، با شرق و غرب در بیفتد، اما این حضور مردم بود که جنگ را به پیروزی خاتمه داد و سرافرازی را رقم زد.

همین طور در مسئله هجده تیر، در مسئله فتنه ۸۸، این حضور مردم بود که این دو فتنه پیچیده را خنثی کرد. حضرت آقا هم از هجده تیر و هم از فتنه ۸۸ تعبیر داشتند به دو فتنه خیلی پیچیده ای بود که دشمن تدارک دیده بود و در داخل کلید خورد! اما این مردم که صاحب این خانه اند و صاحب این انقلابند، با حضور خودشان این چالش را برطرف کردند.

بنده عرض می کنم همین طوری که تمام بحرانها، فتنه ها و توطئه ها را صاحب انقلاب که خود مردمند، با حضورشان، با اعتقادشان، با استقامتشان و با پیوند ناگسستنی شان با رهبری توانستند حل بکنند، احیاناً مشکل نابسامانی اقتصادی یا فساد اقتصادی یا اختلاس یا اختلال در امور نظام اقتصادی کشور هم پیش بیاید، آنچه مسلم است، مسئولین به تنهایی برای اصلاح مفاسد اداری و اقتصادی نیروی کافی را ندارند. همه جا حضور مردم بوده، تأیید مردم بوده، تشویق مردم بوده است.

مردم در بحرانها نه تنها آن را تهدید به حساب نیاوردند، تهدیدها را به فرصتها تبدیل کردند و من مطمئنم در این جریان اخیری هم که با یک رقم بالایی مردم را دل آزرده کرد، این فرصتی است که با حمایت مردم، مسئولین ما و این قوای سه گانه ما بتوانند شفاف سازی کنند. دستهای خیانت را در لبیک گفتن به ندای جان ملت قطع کنند. سخنگوی ملت، رهبر عزیزمان، به مسئولین فرمودند: برنامه مستمر کارآمدی را در پیش بگیرند که دست خیانت را در تمام ادارات دولتی قطع بکنند و برای پیشگیری از مفاسد، طرحهای مناسبی را که جبران بکند این خسارتها را و تکرار نشود، برای مردم تدارک ببینند.

نکته ظریفی هم که واقعاً برای من دل انگیز بود، این بود که بر همین اساس اگر مسئولی در کشور بخواهد کجروی کند و حرکت دیگری در قبال انقلاب اسلامی به راه بیندازد، مردم او را حذف خواهند کرد. در برابر عظمت مردمی، وفا، دیانت، اسلامیت، معنویت، شکوه علاقه به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام که در این مملکت، این مردم را این قدر شایسته تربیت کرده است، باید مسئولین امر، ابتکار عملهایی در عرصه های مختلف برای مشارکت مردم در رفع مشکلات به خرج بدهند. هر جا دولت، حکومت توانسته زمینه برای حضور مردم پیش بیاورد، پیروزی کسب کرده، و هر جا از مردم جدا بوده، یا کاری نتوانسته بکند یا چندان بردی نداشته است.

در مسئله جهاد اقتصادی هم علیرغم اینکه باید دست خیانت را قطع کرد، باید قوانین متناسب را دولت باید لوایحی را تهیه بکند، به مجلس بدهد. مجلس باید قوانین را برای شفاف سازی و برای ایجاد سیستمی که در آن این فجایع واقع نشود، منظور بکنند و برنامه ریزی بکنند.

باید برای مردم در مسئله تولید، در مسئله مشارکت مردم در احیای کشاورزی، در پیشرفت در امور صنعتی باید مردم را سهیم کنند. بانکها به کسانی که در این قضیه، کسانی رشوه دادند و آن همه خسارت زدند. در قبالش افرادی آمادگی برای تولید داشتند و این قدر با اینها با بوروکراسی برخورد می شود، که موجودی فعلی شان را گاهی نمی توانند اداره بکنند و کارگاههای تولیدی، بعضی هایشان در معرض ورشکستگی و تعطیلی قرار می گیرد. این خلاف حرکت مردمی است. باید برای مردم تسهیلات پیش آورد. باید راه را برای حضور مردم و فعالیت مردم خصوصاً جوانها پیش آورد.

حضرت آقا مطالبات مردم را در ۹ قسمت فرمودند. من یکی دو تا از مسائل مهمش را عرض می کنم. یکی آن که مردم از دولت و مسئولین طلب دارند، خصوصاً جوانهای عزیز ما در مجامع دانشگاهی گاهی به زبان می آورند. این دانشجوهای متدین و سنگرنشین جهاد، تحصیل و تهذیب، نسبت به قضایا حساسند .یکی مسئله تعامل و همکاری و وحدت مسئولین، به خصوص در رده های بالا.

تمرکز بر اولویتهای کشور و پرهیز از مسائل فرعی و حاشیه ای و غیرضروری، تلاش بی وقفه در خدمت صادقانه؛ و صداقت با مردم و عمل به وعده ها و امانت و پاکدستی و حل مسئله اشتغال و تقویت تولید، کشاورزی و صنعت و مبارزه قاطع با فساد و برخورد با متخلفین خائن از جمله نکاتی است که باید مسئولین به آن توجه داشته باشند. خوشبختانه در این مسئله قوای سه گانه اعلام آمادگی کردند و کارهایی شروع شده و اگر مردم شریف و نجیب ما، علیرغم جریحه دار شدن احساسات پاکشان به خصوص نسل جوان، صبر پیشه کنند و به دستگاه قضایی که الحق والانصاف تا آنجایی که ما از نزدیک شاهد هستیم، عزم جدی است و بررسی این موضوع با ابعادش در دستور کار است؛ و کسی هم که مسئولیت مستقیم پیدا کرده در مأموریتی از ریاست قوه، در این مسئله وقت می گذارد و از شما مردم هم کمک خواسته که کمک خود مردم و اطلاعات دادنشان هم بسیار مفید بوده است. اما بگذارید تا میوه برسد و آنگاه از حاصل این میوه استفاده کنید.

حفظ آبروی دیگران

دستپاچه کردن مسئولین، در جوّ قرار دادن قضات، این مسیر عدالت را ممکن است نتواند ادامه بدهد. افراط و تفریط می شود. افرادی که باید آبرویشان محفوظ بشود، گاهی یک نفر حیثیتش خدشه دار بشود. یکی از مسائلی که خدا هرگز نمی گذرد، بردن آبروی اشخاص است. در میان این افراد، افرادی بودند و مشکلاتی هم برایشان پیش آمده است. در حالیکه سوابق زندگیشان و فعلیت زندگیشان، اینها اهل خیانت نبودند. ممکن است مسامحه کرده باشند. اینها را باید از هم ممتاز کرد. کسانی رشوه دادند. کسانی بیرون رفتند. کسانی بدون رعایت مقررات وامهایی دادند. در جاهای دیگر سختگیریهایی کردند. آنها باید مشخص بشوند. ولی کسانی هم که در این رده نیستند. اعتباری دارند. سوابق خدمتی دارند. در جامعه وجاهتی دارند. پیش زن و بچه شان باید اعتبارشان حفظ بشود. الله! الله! مبادا که در افراط و تفریطها، فاسدی، خائنی از زیر تیغ قانون بتواند فرار کند یا خدای نخواسته بیگناهی بیخود حیثیت و آبرویش در معرض خطر قرار بگیرد. لذا کار را از جوّ و رسانه و اینها بیاوریم در مسیر قانون و مقررات و شرع؛ و با آرامش و طمأنینه این قضیه بتواند به سامانی که مورد توقع مردم است، برسد.

مسئله آخر، مسائل منطقه ای و جهانی است. این بی آبرویی آمریکا و آغاز فروپاشی نظام سرمایه داری که قضیه وال استریت و تظاهرات مردم در صدها شهر آمریکا هشداری است! اینها که این همه دم از آزادی بیان می زنند، – دم از آزادی اجتماعات می زنند، و اگد در کشوری سر و صدای مختصری، در گوشه شهری به وجود بیاید، در بوق می گذارند و مدعی حقوق بشر می شوند و اعلامیه می دهند، محکوم می کنند، گاهی تهدید به دخالت نظامی می کنند؛- حالا خودشان مردمی را که بیدار شدند، با چه برخورد خشنی و ددمنشانه با آنها رفتار می کنند، دستگیریهای وسیع دارند. ممکن است در مقطعی با زور و اعمال قدرت نظامی بتوانند این صدا را خاموش کنند، ولی من به شما عرض می کنم این جنبشی که در آمریکا و دنیای اروپا پیش آمده است، با قاطعیت عرض می کنم، نظام سرمایه داری را به نابودی کامل خواهد کشاند. همان طوری که بیداری اسلامی قطعاً نظام جعلی اسرائیل را محو خواهد کرد.

مسئله بعدی صحبتی بود که حضرت آقا با علمای کرمانشاه داشتند. در آنجا هم فرمودند سه موج در بیداری و توجه جهان به حقیقت اسلام پیش آمد. موج اول، انقلاب اسلامی ایران بود. که واقعاً شوکه ای بود وارد کرد و دین را احیاء کرد و افکار جهانیان را متوجه این اهرم قوی کرد و افکار دنیا دنبال این بودند که این چه اهرمی است که می تواند این طور انفجاری به وجود بیاورد. موج دوم، فروپاشی نظام کمونیستی بلوک شرق بود، که موجش عالم را متوجه اسلام کرد و موج سوم بیداری اخیر منطقه است. آنچه که در دنیای غرب می بینید، بازتاب همین بیداری است. بیداری جهانی مبارکی است و نوید آینده درخشانی برای اسلام و مسلمین است. لذا در این شرایط حساس، هم ملت ایران باید مواظبت بکنند که الگو بودن خودشان را حفظ بکنند و هم علمای دین باید پشتوانه فرهنگی و معنوی و اخلاقی باید مجهز بشوند، در معنویت و در به روز کردن معلوماتشان بتوانند هم در جبهه مقابله با شبهات؛ و هم در هدایت افکار عمومی، جهان را رهبری کنند.

چیزی که از همه اینها مهم است و عدم رعایتش خطرناک است، مسئله ایجاد اختلاف بین علما، شیعه و سنی و عدم توجه به خطر تکفیریها و فتنه هایی که در دنیای اسلامی برای ایجاد شکاف بین مسلمانهاست، در این جهت هم علمای شیعه و هم علمای اهل تسنن باید نشستهای مشترکی داشته باشند و احکام اسلام را در نشستهای مشترک در مسیر اجرایی کردن و برای دنیا سفره مناسبی پهن کردن آماده کنند.

سالروز شهادت مرحوم آیت الله اشرفی اصفهانی اعلی‌الله‌مقامه ، چه خوش شانس بودند اینها، آیت الله دستغیب اعلی‌الله‌مقامه ، آیت الله اشرفی اعلی‌الله‌مقامه ، آیت الله صدوقی اعلی‌الله‌مقامه ، آیت الله مدنی اعلی‌الله‌مقامه ، آیت الله قاضی اعلی‌الله‌مقامه. در سنین پیری، خدا صلاح ندید در بستر بمیرند، با چهره خونین به دیدار معبودشان رفتند. و سالروز شهادت این پیر روشن ضمیری که با همان کبر سنش، لباس بسیجی می پوشید و در کنار رزمندگان ما در جبهه های دفاع حق علیه باطل حضور پیدا می کرد، گرامی می داریم و رحمت و غفران به روح بلند این شهید نثار می کنیم.

وضعیت منطقه، یمن و به خصوص بحرین، همچنان بحرانی است و با حمایت آمریکا و عربستان سعودی همچنان ظلم ادامه دارد. به خصوص در بحرین مظلوم که با مقاومت خودشان انشاءالله اسلحه های اینها را از کار می اندازند و این طاغوت را به زانو در می آورند. اما بی حیائی، بی دینی و مسئله ضد بشری حرکت کردن، تا آنجا که مجروحین را به بیمارستان راه نمی دهند. خداوند انشاءالله به حق محمد و آل محمد، همه طاغوتها و وابسته های استکبار عالمی را سرنگون کند؛ و ملتهای بپاخواسته را به آرزوی اسلامیشان برساند.

دعا

خدا را قسم می دهیم به عصمت فاطمه طاهره سلام‌الله‌علیها ، ملت ما را، نظام ما را دشمن شاد نکند!

خدا خیر و برکتش را به این مردم شریف و به این نظام اسلامی نازل بفرماید!

خداوند همه ما را در مسیر نجات خودمان از آتش جهنم، از رذایل اخلاقی، از همه نوع فساد، به قدرت قاهره خودش و به رحمت واسعه خودش هدایت بفرماید!

خدا نسل جوان را ما خصوصاً جوانهای عزیزی که رونق انقلابند، رونق ولایتند، رونق علم و دانشند و رونق همه کانونهای معنوی هستند، خدا همه شان را برای ظهور امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف مجهز بفرماید!

خدا را قسم می دهم به پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله و آلش علیهم‌السلام، حکومت جهانی امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ما را در زمان ما قرار بده!

هدایت کشتی انقلاب را با پیروزیها، با دوام عمر رهبر عزیزمان تا صاحب ظهور مستدام بدارد!

مریضهای سفارش شده، مریضهای منظور، خدا همه را شفا عنایت بفرماید!


غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله