«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ»
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِیً الْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدٍ (صلوات) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا مَوْلَانَا کَهْفِ الْحَصِینِ وَ غِیَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ بَقِیَّهُ اللَّهِ فِی الْعالَمِینِ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ اللَّهُ مَخْرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللَّهُ رُؤْیَتِهُ وَ نُصْرَتُهُ وَ صُحْبَتَهُ وَ رَأْفَتِهُ وَ دُعَائِهُ وَ رِضَاهُ وَ اللَّعنُ عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».
«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا وَ أجُورَکُم بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ (علیه السّلام) وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِیِّه الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ».
اهل تقوا باشید
تقوا کلید همهی خیرات است. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[۱]؛ اگر کسی اهل تقوا باشد، در زندگی گرفتار بن بست نمیشود یا [اگر هم شد،] خداوند مشکلات او را دفع میکند یا رفع میکند. «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»[۲] کسی که برای خدا در زندگی حسابی باز کرده باشد و رعایت حرمات خدا را داشته باشد و خدامحور باشد از جایی که برنامهریزی نکرده، پیشبینی نکرده است خدا به او روزی میدهد؛ هم روزیهای معنوی الهی مبتنی بر ارتباط با او است.۵:۰۰ کسانی که در زندگی پاکی دارند خدای متعال درهای توفیقات را به روی آن ها باز میکند. موفّق به استغفار سحر میشود. موفّق به تلاوت قرآن میشود. موفق به خدمت به بندگان خدا میشود و پیروزیهای معنوی یکی بعد از دیگری روزی او میشود. در زندگی مادی هم خداوند متعال نزول باران را از اموری میداند که ایمان و تقوا در آن تأثیر دارد «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۳] که [در این آیه تقوا] از مصادیق برکات آسمانی نزول باران به موقع است. امیدوار هستم خداوند سر سفرهی امام حسین علیه السلام به این ملّتی که عاشق حسین علیه السلام هستند [و] تمام وجود آنها مالامال محبّت ابی عبدالله و سوز امام حسین علیه السلام است [تقوا عنایت فرماید و این ملت] تصمیم بگیرند و تصمیم بگیریم که با تقوا زندگی کنیم تا إنشاءالله از برکات تقوا بهرهمند باشیم.
اجرک الله یا بقیه الله
خطبهی اوّل امروز ما این است که در محضر پرنور شایستگان، برجستگان و کسانی که به عشق خدا به اینجا آمدهاند، [درباره ی] بهترین مناسبت حادثهی عاشورا و جریان کربلا و رهبری سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام است [صحبت می کنیم]. من ابتدا به آقای خودمان، به صاحب ماتم، به صاحب عالم، به ولی نعمت و امام زمانمان ارواحنا فداه و به شما کسانی که چشم به راه آن بزرگوار دوختهاید با همهی وجود تسلیت عرض میکنم و از جانب همهی شما به حضرت عرض میکنم که آقا ما در غم شما سهیم هستیم و عرضه میدارم بقای عمر شما باشد، خداوند [در برابر این مصیبت] شما را اجر بدهد، خداوند به شما صبر بدهد.
حادثه ی سرافراز
جریان حضرت سیّد الشّهداء علیه السلام و حادثهی عاشورا زیباترین تابلویی است که در تاریخ آفرینش ترسیم شده است. همهی خطوط آن زیبا است. ظاهر آن زیبا است. باطن آن نور است و تابلویی است که به امتداد زمان تا انقراض عالم زیبایی خلق میکند. نورافشانی میکند. هدایت همراه [خود] دارد. حماسه تولید میکند. ملّتها را سرافراز میکند. ستمگران و غارتگران و منافقان را همیشه در برابر خود سرافکنده ساخته و میسازد. حادثهی عاشورا یک تصادف نبود، یک جریان اتّفاقی نبود، جریانی نبود که گروهی برای یک امری به قول معروف ریسک کنند.۱۰:۰۰ [که] دنبال کاری هستند، میروند و احیانا، با مانع برخورد میکنند و آنچه فکر میکنند آن نمیشود و چیز دیگری واقع میشود.
کربلا از قبل پیش بینی شده بود
جریان عاشورا و برنامهای که به دست امام حسین علیه السلام و شهدای کربلا و بعد از آن به دست حضرت زینب و به رهبری امام زین العابدین علیهم السّلام واقع شد یک جریانی بود که از آغاز خلقت بازگو شده بود. تاریخ بشر منتظر چنین حادثهای بود همانطور که آمدن امام زمان قطعی است [و این آمدن] پیشبینی شده است. برنامهریزی شده است. عدد یاران امام زمان رواحنافداه مشخّص است. محلّ ظهور حضرت روشن است. نحوهی عملکرد حضرت بیان شده است. محتوای حکومت امام عصر ارواحنا فداه به وفور در بیان انبیاء و خاتم انبیاء و ائمّه علیهم السّلام باز [گو] شده است. هم شخص ایشان، [و هم] ویژگیهای شخصی امام زمان برای ما روشن است. قد و قامت و مشخّصات چهره و رنگ بدن و عبادتها و حتّی روضه خواندنهای ایشان و بعد هم ظهور و عدد یاران ایشان و نام یاران ایشان [برای ما مشخص است]. مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه نقل میفرمودند که یک دندانپزشکی در قم بود و محلّ کارش به اتاق زندگی او راه داشت. کسی پیش او آمد و گفت: اسم یاران امام زمان را میدانی؟ گفتم نه. شروع کرد به گفتن و هر ۳۱۳ را یک به یک نام برد، همه را سریع شمرد و بعد هم رفت. [ظهور حضرت] تا این حد روشن است. جریان کربلا هم به همین روشنی بوده است.
کربلا دارای دستور العمل بود
امام حسین علیه السلام میدانست چه میکند و به مأموریت خدا از مدینه حرکت کرد. افرادی که باید با امام حسین علیه السلام میآمدند پیشبینی شده بودند، بانوانی که انتخاب شده بودند همه براساس حکمت و نقشی که میتوانستند در این سفر آرمانی و در این مبارزه داشته باشند، [به این سفر آمدند]، هر کدام بر حسب موقعیت و استعدادی که داشتند گزینش شده بودند. امام حسین علیه السلام لیستی همراه خود داشت. بچّههایی که آورده بود همهی بچّهها ایفای نقش کردند. گریههای آنها حساب داشت، فریاد آنها حساب داشت، کتک خوردنهای آنها حساب داشت، همهی اینها مجری یک فرمول و دستور العمل بودند. [آن ها] برای ادارهی یک جبهه آمده بودند. [حضرت] برای تشکیل یک کلاس و تأسیس یک پایگاه مبارزاتی، برای همهی خلقت قدم در یک جهاد بزرگی گذاشتند و به خوبی [هم] از عهده ی [آن] برآمدند.
چه کسانی می توانند بَنِی الْکِرَامِ باشند
شاخصهای که نظام مبارزاتی و نهضت و انقلاب عاشورایی حضرت امام حسین علیه الصّلاه و السّلام داشت، از جهات مختلف قابل بررسی است لکن چیزی که برای ما میتواند درس باشد و إنشاءالله ما [هم] خود را در آن خط حرکت بدهیم چند نکته است که من عرض میکنم. یکی اینکه تمام این [ها] بزرگان [بودند] و به تعبیر خود حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرمود: «صَبْراً بَنِی الْکِرَامِ»[۴] آنها بزرگ بودند، آنها کریم بودند، آنها [صاحب] شخصیت بودند،۱۵:۰۰ آنها برجسته بودند، آنها اصیل بودند، آنها ریشهدار بودند، همهی آنها بنی الکرام بودند، آنها در جهاد با نفس و مقابله با تمایلات غریزی و حیوانی و شیطانی گوی سبقت را برده بودند. آنها اهل سیر و سلوک بودند نه [آن] سیر و سلوک عرفانی که مردم برای آنها مهم نیست. تحقّق دین خدا برای آنها مهم نیست. وقوع ظلم و پایمال شدن حقوق مظلومین برای آنها مهم نیست و صرفاً اهل ورد و ذکر هستند، نه اینطور نبودند. آنها اهل زندگی بودند، اهل پذیرفتن مسئولیتهای بزرگ بودند و اهل عشق بودند و عشق به خدا در آنها در نجات خلق خدا معنی میشد. «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»[۵] کسانی که ایمان دارند، عمل صالح هم دارند لکن تواصی به حق ندارند، اهل مبارزه با باطل و ظلم نیستند اینها از باتلاق خسران و ورشکستگی نجات پیدا نمیکنند. انسانهایی اهل نجات هستند، انسانهایی پیروز هستند که علاوه بر مسئلهی ایمان شخصی و عمل به فرائض فردی نسبت به نجات دیگران غیرت داشته باشند، حساسیت داشته باشند. کیان جبههی توحید را حفظ کنند و با همهی وجود خود برای اقامهی عدل و اقامهی حق در صحنه حضور داشته باشند و چنین روحیهای و چنین شجاعتی و چنین قدرت حماسهآفرینی واقعاً قطع تعلّق از وابستگیهای مادی را میطلبد. انسانهای مُطرَف، خوشگذرانها، راحتطلبها، وابستهها حتّی وابستگان به اهل و عیال به چنین جایگاهی نیل پیدا نمیکنند. قرآن کریم میفرماید: «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ»[۶] «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» همانگونه که [خداوند در جای دیگر فرمود]: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ»[۷] [این] توصیهی خداوند است، از [به] بندگان خود، براساس رحمت و محبّتی که به بندهها دارند حیف است که این بنده حقّ تقوا را ادا نکند و تا عمر دارد خودپایی و مراقبه و مجاهدت با نفس خودش را نصب العین زندگی خود قرار ندهد. اگر در تقوای شخصی، مراقبه نداشته باشید، گوهر عمر شما ضایع میشود و ذخایر عالم ابد شما کم میشود. در میدان مبارزات ظاهری هم [باید] «جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» مجاهد باشید [و] حقّ جهاد را ادا کنید. حقّ جهاد از جهاد اکبر شروع میشود. اوّل با تمایلات نفسانی خودتان درگیر شوید. خودتان را در خلوتها بیازمایید. ببینید آیا در برابر درآمد حرام علی رغم نیاز، قدرت دارید پرهیز کنید، گرسنگی را تحمّل کنید ولی لقمهی حرامی از گلوی خود و عائلهی شما پایین نرود؟ در برابر شهوات جنسی چه مقدار قهرمان هستید؟ چه مقدار عرضه و اقتدار دارید؟ چه مقدار میتوانید به نفس خود نه بگویید و تسلیم نشوید؟
جاه طلبی و حرص
در جریانات برتریجویی، تفوّقطلبی، جاهطلبی که [حضرت علی علیه السلام فرموده]: «آخِرُ ما یَخْرُجُ مِنَ رُءوسِ الصِّدّیقین حُبُّ الرِّئَاسَهِ»[۸] [یعنی] حبّ جاه از بیماریهای ریشهداری است ۲۰:۰۰که اگر انسان توانست همهی بیماریهای اخلاقی را معالجه کند [تازه می فهمد که] این بیماری خیلی عمیق است، به این سادگی قابل رفع نیست به خصوص در دورههای بالای سنین. جوان تا جوان است جوانی میکند گاهی هم لغزش دارد، زمین میخورد، ولی [وقتی] نالهی یا حسین را میشنود و به مجلس امام حسین علیه السلام میآید و اشک میریزد و بعد هم توبه میکند [آن وقت] پاکی خود را به دست میآورد. امّا سن که بالا رفت تازه رقابت در قدرت خود را نشان میدهد؛ هم حرص اینطور است و هم جاهطلبی. جاهطلبی در سنین بالا خودنمایی میکند و ایجاد جنگ در داخل و بیرون مرهون این جاهطلبیها است. این رقابتهای سیاسی، این بازیهای قدرت، [در واقع] بازی با سرنوشت شخص قدرتطلب نیست بلکه بازی با سرنوشت یک جامعه است، بازی با سرنوشت نسلها و تاریخ است لذا انسان باید این جهات را رعایت کند و الّا کربلایی نمیشود.
داستان نافع بن هلال
کربلاییها عشّاق هستند، کربلاییها سرسپردههای به ولایت هستند، کربلاییها از همه چیز گسسته و به جمال الله پیوسته هستند، کربلاییها دل را از اغیار خالی کرده و با محبّت یار پر کرده اند. لذا وقتی انسان نمونههایی از مجاهدتهای نفسی و درونی یاران امام حسین علیه السلام را میبیند زانو میزند، اشک شرمندگی میریزد و اعلان میکند حسین جان از این نگاهها که به یاران خود داشتی به ما نیز چنین نگاهی بیفکن تا ما هم تغییر پیدا کنیم و عوض شویم. فردی به اسم نافع بن هلال است که جوان است. نام او در کربلاییها آمده است. نامزد دارد، عروسی نکرده است. ابی عبدالله الحسین علیه السلام [به ایشان] پیشنهاد میکند عیال تو، نامزد تو آرزو دارد تو را ببیند [برو دیداری تازه کن] [تا] بعد [از ملاقات]، تو به معرکهی پوشیدن خلعت شهادت نائل شوی. عرضه میدارد: یا ابا عبدالله این فرصت گذرا است. من وقت اینکه جبهه را رها کنم و حسین علیه السلام را تنها بگذارم و دنبال ازدواج و تأمین خواستهای درونی خود باشم [را ندارم و] نمیتوانم این اجازه را به خود بدهم. همین جوان مأمور میشود برود آب تدارک ببیند. مأمورینی که آب فرات را در اختیار داشتند تیراندازانی بودند که نمیگذاشتند کسی به آب نزدیک شود. گویا [مامورین] به جوانی او رقّت کردند [و] گفتند: [تو] مجاز هستی، برو شخصاً آب بنوش امّا حق نداری برای حسین علیه السلام آب ببری. گفت: هرگز امکان ندارد من آب بنوشم و حسین علیه السلام تشنه بماند.
آنها چه کسانی بودند! آنها از کجا به این موقعیت رسیدند؟ «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[۹] اگر کسی بخواهد حسینی بشود، مجذوب ابی عبدالله الحسین علیه السلام بشود مقدّماتش دیدن چنین دورهها و کلاسهای مقابله با نفس و قطع تعلّقات درونی است. ۲۵:۰۰
(روضهخوانی)
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ (صلوات) وَ عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أَبِی الْحَسَنِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ عَلَى الزَّهْرَاءِ البَتُولِ سَیِّدَهُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ عَلَی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْخَلَفُ الصَّالِحُ القَائِمِ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ وَ حُجَجِکَ عَلَى عِبَادِکَ وَ اللَّعنُ عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ أُوصِیکُمْ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى اللَّهِ».
توشه ی تقوا
همهی شما نمازگزاران خداجو و ارادت به کیش آل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و نفس ضعیف خود را به پروا در برابر گناه، به التزام اوامر الهی دعوت میکنم. تقوا توشهای است که همهی ما به این توشه احتیاج داریم «وَ إِنَ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى»[۱۰]. در خانهی برزخ تنها چیزی که مشکل ما را حل میکند تقوا است ما زندگی ابد داریم، آنجا [دیگر] کاری هم از ما ساخته نیست.۳۵:۰۰ امکان هیچ نوع کار و چارهجویی در برزخ نیست. خوشا به حالی کسی که توشهی تقوا را پیشاپیش برای آنجا محیّا کرده است.
قتل عام چابهار و اهداف دشمن
نکاتی که در خطبهی دوم به مناسبتها لازم است به عرض برسد نکتهی اوّل تسلیت شهادت جمعی از عزاداران حضرت سالار شهیدان در روز تاسوعای حسینی در بندر چابهار بود. من به بازماندگان همهی شهدای آن حادث و همهی ملّت ایران و رهبر عزیز ما و امام زمان ارواحنافداه تسلیت عرض میکنم. کسانی که چنین جنایاتی را مرتکب میشوند از پستترین جانوران این عالم است و مسخشدهاند. [ چراکه هم] دین چنین اجازهای را نمیدهد و هم وجدان بشری جریحهدار میشود. در میان این کشتهها و شهدا کودک دو ماهه بوده است «بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت»[۱۱] گناه آنها چیست؟ [آیا] عشق به امام حسین علیه السلام گناه است؟ شما همان مسخشدههای کربلا هستید. آنها کودکان را کشتند. به بزرگ و کوچک رحم نکردند حالا شما [این خصلت را] از آنها [به] ارث دارید [برده اید] ولی [این] بدبختها خودشان نیستند [بلکه] از سرویسهای اطّلاعاتی و امنیتی بیگانگان مأموریت دارند و دو هدف را تعقیب میکنند؛ یکی [از آن ها] مسئلهی ایجاد اختلاف و دامن زدن به مسائل فرقهای است که [این] سلاح قدیمی دنیای استعمار خصوصاً انگلیس [بوده و این روباه پیر] همیشه خواسته از این سلاح استفاده کند ولی رهبری پیغمبرگونه و هدایتشده و دارای پشتوانهی معنوی امام رضوان الله تعالی علیه در داخل کشور ما، این مشکل را حل کرده و [همچنین] خلف صالح آن بزرگوار که همچنان از تأییدات الهی بهرهمند است. [ایشان در] سفری که به کردستان داشتند نشان داد که محبوبیت نقطهی مرکزی اسلامی ما، رهبری حکیمانهی رهبر فرزانهی ما آنچنان عمیق و نافذ است که در عمق وجود آحاد مردم این کشور [نفوذ کرده] و حتّی برادران اهل سنّت در استقبال کردستان نشان دادند که آنها هم عاشقانه برخورد میکنند و ایران ما برای همهی کشورها الگو است و میشود با فرقههای مختلف، با تمسّک به مشترکات، برادرانه در کنار هم زندگی کنند و اینها با این جنایات خود این وحدت را تعمیق میکنند. هدف دومی که آنها دنبال میکنند [این است که] میبینند کشور جهشی رو به توسعه است [=دارد] و میخواهند ناامنی به وجود بیاورند تا [پیروزی و] رفع مشکلاتی را که نظام میتوانند در نقاط مرزی داشته باشند [را بد جلوه دهند] که اگر مردم ببینند نظامی خدمتگزار آنها است آنها هم فدایی نظام خواهند بود [ولی آن ها] میخواهند پیوند بین ملّت و نظام را با ناامنیهایی که به وجود میآورند و نیازهایی که مردم پیدا میکنند [از بین ببرند] و [شایعه کنند] نظام، [آن] کارآیی را در ناامنی نخواهد داشت که مشکلات آنها را حل کند [اینان] دنبال چنین هدف شومی هستند ولی به کوری چشم آنها، موقعیت ایران در هشت سال دفاع مقدّس که جنگ تمام عیاری با همه دنیا بود [در آن وقت] چرخههای پیشرفت آن راکد نبود. همان وقتها هم کار خدماتی و سرویسرسانی را به همهی مردم داشت. الآن که بحمد الله از یک ثباتی برخوردار است.
پیوند حوزه و دانشگاه
نکتهی دوم [که] در خطبههای قبل هم بزرگان ما گفتهاند۴۰:۰۰، لکن این [و آن] ترور شخصیتهای علمی ما [است]. من فقط برای بازگو کردن یک نکته [اجازه می خواهم] که آن مناسب [است] با روز پیوند و حوزه و دانشگاه [و] شهادت آیت الله مفتّح رحمه الله علیه، [ایشان] یکی از رجال دینی، رجال علمی، رجال فلسفی، رجال حوزوی و رجال دانشگاهی [است] که حقّ استادی به گردن خود ما هم داشت.
مرحوم آیت الله دکتر مفتّح و نقطهی وصلی بین دانشگاه و حوزه بود. و این ارتباط بین حوزه و دانشگاه جزء ضروریات اوّلی پیشرفت کشور است «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»[۱۲] پیوند حوزه و دانشگاه به این معنی است که اساتید دانشگاه ما، دانشجویان عزیزان ما دارای ایمان و تعهّد باشند. دانشگاههای ما، فکر تولید کند، مولّد علم باشد [تا] که این فکر و علم به دنبال استقلال کشور باشد. ما [با] روحیهی توکّل، اتّکاء به نفس، میتوانیم خودمان را اداره کنیم. ما میتوانیم رشتههای وابستگی به بیگانگان را قطع کنیم. اگر [عقیده ی] دین به دانشگاه ها رفت، که رفته است، اگر امام حسین علیه السلام در دانشگاهها سنگر ساخت، که ساخته است، [در آن موقع] استاد ما و دانشجوی ما با روحیهی ایمانی مکتسب از علوم دینی و حوزههای معنوی و اخلاقی امام صادق علیه الصّلاه و السّلام به جایی میرسد که تا دیروز دنیای غارتگر، دنیای استکبار از دانشمندان حوزوی ما هراس داشت. لذا [دنیای غرب] مرحوم شهید مطهّری را، شهید مفتّح را، شهید مظلوم آیت الله بهشتی را [و] شهدای محراب را یکی بعد از دیگری به خون کشیدند چون آنها چراغ بودند. راه را روشن میکردند. دزدها در فضای روشن نمیتوانستند دزدی کنند. ولی امروز بحمد الله روزی است که ما باید سجدهی شکر به جا بیاوریم. امروز دکتر شهریاری را در کنار شهید مفتّح میبینیم، در کنار شهید مطهّری میبینیم. نشانهی این است که دانشگاههای ما آن تحوّل، آن آرم ولایت که آرم استقلال است، آرم معنویّت است، آرم تأمّل و تفکّر در زندگی ابد است در دانشگاههای ما شروع شده و این رنگ را به خود گرفته است. باید همهی نخبگان ما در حوزه و دانشگاه دست به دست هم بدهند و خلأها را با همفکری [پر کنند] که اوّل [با] معنویّت و اخلاق، علم را، صنعت را، فناوری را مبتنی بر خداشناسی و توحید و تأمین اخلاق عمومی [کنند] که چنین امری دنیا و آخرت بشر را تأمین میکند، رسالت دین هم همین است که [در قرآن دارد] «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[۱۳] لذا شهادت شهید مفتّح را و شهادت دکتر شهریاری را در کنار هم، هم تبریک میگوییم و هم تسلیت عرض میکنیم. (شعار)
سرکوب دانشجویان انگلیسی
نکتهی آخر این است که جریاناتی که در دنیای غرب و اروپا اتّفاق میافتد، تظاهرات خیابانی که مردم اعلان نارضایتی از نظام غربی میکنند [را] [شما] در تلویزیون مشاهده کردید. این افسانهها بحمد الله در حال باطل شدن است، سحرها در حال باطل شدن است و باطن آنها [دارد] برای مردم خودشان هم روشن میشود. انگلیس که ادّعای حقوق بشر را دارد۴۵:۰۰، نتوانست تظاهرات آرام و راهپیمایی آرام دانشجویان [خود] را تحمّل کند و شهریهها را سه برابر کردند و وقتی این ها اعتراض منطقی کردند، اعتراض را با ضرب و شتم جواب دادند و با چهرههای خونین، دانشجویان را فرش خیابانها کردند. بعد هم شروع کردند به دستگیری و معرفی چهرههایی که در این اعتراضات خیابانی تأثیر داشتند. و اینها که ادّعای حقوق بشر را دارند و علم را برای همه میدانند [نباید این کار را می کردند]؛ بالا بردن سطح شهریهها به این معنی است که فقط یک عدّه میتوانند تحصیل کنند. تحصیل حقّ همه نیست. در همهی موارد شعار آنها با شعور و واقعیّت تضاد دارد. در این مورد هم چنین به نظر میرسد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
دعا
خدایا به حقیقت سالار شهیدان، ابا عبدالله الحسین، به تک تک قربانیان مخلص کربلا، تو را قسم میدهیم انقلاب ما را به انقلاب جهانی حضرت حجّت ما متّصل بگردان (الهی آمین) خدایا این مردم ما برای امام حسین هیچ کم نگذاشتند. در سراسر این کشور عزاداریهای پرشور، عاشقانه، گریههای از عمق جان، شعارهایی که پیام عاشورا را میرساند [انجام دادند]، بعد هم نمازهای میلیونی روز عاشورا [این ملت] یادآور نماز سیّد الشّهداء [است] و حضور حماسی آنها در دفاع از حریم انقلاب حسینی که [در واقع] انقلاب ما انقلاب حسینی بود [بی بدیل است]. در این کشور محرّم و صفر انقلاب کرده است. انقلاب ما ادامهی انقلاب کربلا است.
خدایا این مردم در سال گذشته، در عاشورا [به حادثه ای] مواجه شدند با رذالت عدّهای که هم به اصل ولایت فقیه جسارت کردند و هم به امام حسین علیه السلام جسارت کردند و هم به مقدّسات جسارت کردند. قبل از آن روز قدس بود [که آن ها] روزهخوری کرده بودند، هتّاکی کرده بودند، نه لبنان نه غزّه گفته بودند امّا وقتی به امام حسین علیه السلام جسارت کردند این ملّت غیور و عمیق از عشق امام حسین علیه السلام متوجّه شدند که این فتنه فتنهی دیگری است. اینها حاضر هستند با همهی مقدّسات ما مقابله کنند و این مردم به صحنه آمدند، حماسه آفریدهاند، دشمنان را مأیوس کردهاند. خدایا به وفای علمدار کربلا تو را قسم میدهیم این مردم باوفا و غیور ما را در همهی عرصهها پیروز بگردان (الهی آمین).
خدایا جوانهای ما را که همه خوب هستند و خطشکن میدانهای عشق و محبّت و صفا هستند و در این عرصهی عزاداریهای امام حسین علیه السلام هم در جای جای این مملکت بحمد الله ظهور قوی داشتند، همهی آنها را ذخیرههای حکومت جهانی ارباب ما حضرت مهدی قرار بده (الهی آمین).
خدایا حاجات همه حاجتمندان و حاجت این جمع و ملتمسین را برآورده بفرما (الهی آمین). بار الها نعمت امنیت، نعمت استقلال، نعمت نظام اسلامی که در رأس آن نایب امام زمان ما و فقیه عادل قرار گرفته است به عظمت حضرت زینب علیهاالسلام، نایبه الحسین تو را قسم میدهیم تا ظهور حضرت مهدی مستدام بفرما (الهی آمین). مرضا، عموماً مریضهای سفارش شده را خصوصاً شفا کرامت بفرما (الهی آمین).
«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَکُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ».
[۱]– سورهی طلاق، آیه ۲٫ و هر که از خدا پروا کند، خدا براى او راه بیرون شدن [از مشکلات و تنگناها را] قرار مىدهد
[۲]– همان، آیه ۳٫ و او را از جایى که گمان نمىبرد روزى مىدهد
[۳]– سورهی اعراف، آیه ۹۶٫ و اگر اهل شهرها و آبادىها ایمان مىآوردند و پرهیزکارى پیشه مىکردند، یقیناً [درهاىِ] برکاتى از آسمان و زمین را بر آنان مىگشودیم،
[۴]– بحار الأنوار، ج ۶، ص ۱۵۴٫
[۵]– سورهی عصر، آیات ۱ تا ۳٫ سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] – [که] بىتردید انسان در زیانکارى بزرگى است-مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایى سفارش کردهاند.
[۶]– سورهی حج، آیه ۷۸٫ و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است، جهاد کنید او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختى قرار نداد
[۷]– سورهی آل عمران، آیه ۱۰۲٫ از خدا آن گونه که شایسته پرواى از اوست پروا کنید،
[۸]– شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، ج ۲، ص ۱۸۱٫
[۹]– سورهی واقعه، آیه ۷۹٫ جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگى] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسى ندارند.
[۱۰]– من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۰٫
[۱۱]– سورهی تکویر، آیه ۹٫
[۱۲]– سورهی مجادله، آیه ۱۱٫ بىدرنگ برخیزید تا خدا مؤمنان از شما را به درجهاى و دانشمندانتان را به درجاتى [عظیم و باارزش] بلند گرداند، و خدا به آنچه انجام مىدهید، آگاه است
[۱۳]– سورهی بقره، آیه ۲۰۱٫
پاسخ دهید