نظام اسلامی در عین آن‌که الهی است، مردمی نیز می‌باشد. مهندسی نظام اجتماعی و سیاسی اسلام، نه مانند نظام‌های استبدادی و دیکتاتورانه است که جایگاهی برای مردم و مشارکت آنان در امور باقی نگذارد و نه مانند دمکراسی‌های سکولار و دین‌گریز است که هواهای نفسانی و خواست‌های نفس آدمیان، جای را بر خدا تنگ کند و خود بنیاد همه‌ی هنجارها، برنامه‌ریزی‌ها و قوانین باشد. این بدان معنا نیست که نظام اسلامی سرشتی دوگانه و دوآلیستی[۱] دارد.

 

مردم در نظام اسلامی در عرض خدا قرار نمی‌گیرند. در چنین نظامی منشأ حاکمیّت خدا است؛ خدایی که خالق، مالک، رب و پرورش دهنده‌ی انسان‌ها و دوستدار و خیرخواه مردم است. او به اراده‌ی حکیمانه‌ی خود، مردم را به مشارکت طلبیده و از آنان خواسته است که در چارچوب اصول، قوانین و هنجارهای الهی، سرنوشت خویش را در دست گیرند و در پدیدآوری نظام اسلامی و حفظ و صیانت از آن بکوشند. بنابراین مشارکت مردم آن هم مردمی مؤمن، دین باور و دین‌خواه- چیزی است که خداوند اراده نموده و زمینه‌های آن را فراهم کرده است. آموزه‌های دینی، نمایشگر جایگاه بلند شورا در نظام اسلامی است تا به این وسیله، مجالی فراخ برای مشارکت مردم و تضارب آراء و در نهایت رشد و بالندگی جامعه‌ی اسلامی فراهم آید.

 

 

یک. شورا در قرآن

 

قرآن مجید در مواردی چند، مسئله‌ی شورا، رایزنی و تضارب آرا را مطرح کره است. مواردی که قرآن درآن بر مشورت تأکید نموده، از جزئی‌ترین مسائل خانوادگی (چون از شیر بر گرفتن کودک)[۲] تا مسائل کلان اجتماعی را شامل می‌شود. از طرف دیگر خداوند در قرآن مجید، پیامبر خود را نیز امر به مشورت و نظرخواهی از مؤمنان می‌کند و به این وسیله برای احیای نهاد مشورت در جامعه‌ی اسلامی، فرهنگ‌سازی می‌نماید.

اهتمام به مشورت از ویژگی‌های مؤمنان و وجه بارز جامعه‌ی اسلامی است.

 

برخی از آیات قرآن در این باب عبارت است از:

 

۱ – «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ‏»[۳]؛ «پس به {برکتِ} رحمت الهی، با آنان نرم‌خو{ پر مهر} شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده می‌شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار {ها} با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن؛ زیرا خداوند توکّل کنندگان را دوست می‌دارد».

۲ –  «وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»[۴]؛ «و کسانی که {ندای} پروردگارشان را پاسخ {مثبت} داده و نماز برپا داشته و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزی‌شان داده‌ایم، انفاق می‌کنند

 

 

دو. شورا در روایات

 

روایات بسیاری در رابطه با شورا وجود دارد. آیه الله استادی ۲۰۰ روایت را در این باب گردآورده[۵] و بر آن است که با پژوهش بیشتر چه بسا روایات افزون‌تری فراگردآید. اکنون به جهت اختصار تنها به ذکر یک روایت از امام علی (علیه السّلام) بسنده می‌شود.

این روایت برای شناخت جایگاه بلند شورا در نگرش اسلامی کافی است. آن حضرت می‌فرماید: «وَ الِاسْتِشَارَهُ عَیْنُ الْهِدَایَهِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ»[۶]؛«مشورت‌جویی عین هدایت است و آن که به رأی خویش بسنده کند، به خطر افتاده است».

 

 

سه. شورا در سیره‌ی معصومان (علیهم السّلام)

 

۱ – سیره و روش حکومتی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشانگر پای‌بندی به اصل مشورت و رایزنی در امور است. امیر المؤمنین (علیه السّلام) در این باره می‌فرماید: «ِإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ کَانَ یَسْتَشِیرُ أَصْحَابَهُ ثُمَّ یَعْزِمُ عَلَى مَا یُرِیدُ اللَّهُ»[۷]؛ «پیامبر همواره یاران خود را به رایزنی می‌طلبید {و چون آنان رأی خود را باز می‌گفتند} براساس آنچه خداوند می‌خواست، عمل می‌کرد». نمونه‌هایی از این مسئله را می‌توان در جنگ بدر، خندق، احد و تنظیم عهدنامه‌ها یافت.

 

۲ –  امام علی (علیه السّلام) همواره مردم را به رایزنی دعوت و برای فعّال نمودن جامعه و نظردهی آنان، فضاسازی کرده است. آن حضرت خطاب به مردم فرمود: «… فَلَا تَکُفُّوا عَنْ مَقَالَهٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَهٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّی لَسْتُ فِی نَفْسِی بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَ لَا آمَنُ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِی إِلَّا أَنْ یَکْفِیَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِی مَا هُوَ أَمْلَکُ بِهِ مِنِّی‏ … »[۸].

 

 

چهار. فواید شورا

 

۱ – استفاده از دانسته‌ها و آرای دیگران؛ امام علی (علیه السّلام) در این باره می‌فرمود:

«مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا»؛ «کسی که با دیگران مشورت کند، در خردمندی و دانایی آنان سهیم گشته است».[۹]

۲ – شخصیت دادن به دیگران و احترام گذاشتن به آن‌ها؛

۳ – بازشناسی کاردانان و متخصّصان از دیگران؛

۴ –  بازشناسی انگیزه‌ها؛ امام علی (علیه السّلام) در این باره می‌فرماید:

«با دشمنان خود رایزنی کن تا از رأی آنان میزان دشمنی و تصمیمات آن‌ها را بازشناسی».[۱۰]

۵ – راهی برای افکارسنجی جامعه و به کار بستن اقدامات لازم و تصمیم‌گیری‌های متناسب با آن؛

۶ – کاستن از انتقادها در صورت تلخ‌کامی و شکست در برنامه‌ها؛

امیر مؤمنان (علیه السّلام) فرمود:

«کسی که به رایزنی بپردازد در صورت موفّقیّت، تحسین دیگران را از دست نمی‌دهد و اگر شکست بخورد نکوهش نمی‌شود».[۱۱]

۷ – پرورش عقول جامعه و به کاراندازی نیروی فکر و اندیشه؛

۸ – نزول رحمت و عنایت الهی چنان‌که؛ در روایت از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است: «یَدُ اللَّه مع الجماعَه»[۱۲]؛

۹ – شناخت آسیب‌ها و روش‌های آفت‌زا؛ امیر مؤمنان (علیه السّلام) می‌فرماید:

«هر کس آرای گوناگون را دریافت کند، لغزشگاه‌ها را باز خواهد شناخت».[۱۳]

 

 

پنج. گستره‌ی مشورت

 

مشورت و رایزنی در هر جامعه‌ و نظامی، شرایط، جایگاه و گستره‌ی خاصّ خود را دارد. اسلام نیز براساس مبانی الهی و حکمت‌های و فلسفه‌ی خاصّ خود، گستره‌ی معیّنی را در این باب مشخّص کرده است. برای آشنایی بیشتر در این باره، باید حدود سلبی و ایجابی مسئله را کاوید. بررسی تفصیلی این مسئله از حوصله‌ی این مختصر خارج است؛ لیکن به اختصار چند وجه سلبی و ایجابی را بیان می‌کنیم:

 

۱ – بعد سلبی

جهت سلبی آن‌جا است که مشورت بردار نیست و حکم تعیین شده، دارای اعتبار نهایی، لازم الاجرا و تخلّف ناپذیر است. این مورد عبارت است از:

۱-۱ –آن‌جا که حکمی الزامی، روشن، ثابت و تغییر ناپذیری وجود دارد. در چنین مواردی حکم الهی لازم الاجرا است و هیچ کس حقّ تغییر آن را ندارد. بنابراین بایستن و نبایستن اجرای چنین مواردی، از دایره‌ی رایزنی و مشورت خارج است. پس دقیقاً آن‌گونه که خداوند حکم نموده، باید اقدام کرد و هر اقدامی بر خلاف آن براساس نظر فردی یا جمعی- مساوی با کفر[۱۴]، ظلم[۱۵] و فسق[۱۶] است.

۲-۱ – دستورات و احکام الزامی صادره از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امام (علیه السّلام) یا ولیّ فقیه در حوزه‌ی عناوین ثانوی و احکام تغییرپذیر.[۱۷] البتّه این مسئله پس از مرحله‌ی صدور حکم است، ولی پیش از آن مشاوره و رایزنی مطلوب است.

 

 

۲ – بعد ایجابی

 

جهت ایجابی موارد مشورت‌پذیر است. پاره‌ای از این موارد عبارت است از:

۱-۲ – موضوع‌شناسی و تطبیق احکام اولی الهی بر موضوعات خارجی؛

۲-۲ – روش‌شناسی و کشف راه‌های بهینه در جهت اجرای احکام الهی و کاربردی کردن آن‌ها؛

۳-۲ مشورت در جهت کشف و استنباط احکام غیر بیّن الهی، با به کارگیری روش و منطق فهم و استنباط؛

۴-۲٫‌ رایزنی در جهت تشخیص موضوعات احکام ثانویّه و مصلحت‌آمیز؛

۵-۲٫‌ تصمیم‌گیری در تدوین خطّ مشی اجرایی معیّن در جهت چگونگی انجام دادن وظایف حکومت و گزینش یکی از راه‌های بدیل در حوزه‌ی مباحث و مواردی که خالی از حکم الزامی معیّن شرعی است.

 

 

نتیجه

«شورا» یکی از ارکان اساسی نظام اسلامی است. از این رو مجلس شورای اسلامی، نقش مهمّی در جهت شناختن نیازهای جامعه، کشف قوانین الهی در رابطه با آن نیازها، عملیاتی کردن هنجارهای دینی از طریق شیوه‌های بهینه و روزآمد، کشف موضوعات و مصادیق ضرورت و احکام ثانوی شرکت در تصمیم‌گیری‌ها و قانون‌گذاری در عرصه‌ی مباحث دارد.

البتّه همه‌ی این امور باید در چارچوب موازین شرعی و هماهنگی با اهداف و اصول نظام اسلامی باشد. از این رو اصل ۴ قانون اساسی اشعار می‌دارد:

«کلیه‌ی قوانین و مقرّرات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این‌ها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق و عموم همه‌ی اصول قانون اساسی و قوانین و مقرّرات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده‌ی فقهای شورای نگهبان است».

 

 

در اصل ۷۲ نیز آمده است: «مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند قوانینی وضع کند که با اصول مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد».

افزون بر این در نظام اسلامی اصل نظارت و کنترل حاکمان و رفتارهای سیاسی و اجتماعی آنان، از اهمّیّت والایی برخوردار است. مجلس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران، رسالت بزرگی در این زمینه بر عهده دارد و ضمن آن‌که وجود آن موجب تفکیک قدرت است؛ وظیفه و اختیارات نظارتی وسیع و فراگیری نسبت به همه‌ی امور کشور دارد.

 

اصل ۷۶ قانون اساسی می‌گوید: «مجلس شورای اسلامی حقّ تحقیق و تفحّص در تمام امور کشور دارد».

نظارت مجلس شورای اسلامی در مواردی با دخالت همراه است؛ مانند نظارت مجلس بر تشکیل دولت که براساس اصل ۸۷ قانون اساسی بدون دخالت و رأی اعتماد نمایندگان تحقّق پذیر نیست.

همچنین مجلس از طریق تذکّر، مورد سؤال قرار دادن رئیس جمهور و وزیران[۱۸]، استیضاح[۱۹]، و نیز تصویب بودجه، انتخاب دیوان محاسبات[۲۰]، نظارت بر دعاوی[۲۱] و اطّلاع از رسیدگی به اتّهام مجریان بلند پایه‌ی نظام[۲۲]، نقش مهمّی را در کنترل و نظارت بر قدرت ایفا می‌کند.[۲۳]

 

 منبع: دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، غلیرضا محمدی


[۱]Dualistic

[2]بقره (۲)، آیه ۲۳۳.

[۳]آل عمران (۳)، آیه ۱۵۹.

[۴]شوری (۴۲)، آیه ۳۸.

[۵]ر.ک: استادی، رضا، شورا در قرآن و حدیث.

[۶]نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱ و ۵۴.

[۷]البرقی، المحاسن، ص ۶۰۱.

[۸]نهج البلاغه، خ ۲۱۶.

[۹]نهج البلاغه، قصار، ۱۶۱.

[۱۰]«اسْتَشِرْ أَعْدَاءَکَ تَعْرِفْ مِنْ رَأْیِهِمْ مِقْدَارَ عَدَاوَتِهِمْ وَ مَوَاضِعَ مَقَاصِدِهِمْ …» (غرر الحکم و درر الکلم، ج ۲، ص ۲۳۳).

[۱۱]«مَنِ اسْتَشَارَ لَمْ یَعْدَمْ عِنْدَ الصَّوَابِ مَادِحاً، وَ عِنْدَ الْخَطَإِ عَاذِراً»، (بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۰۴).

[۱۲]میزان الحکمه، ج ۲، ص ۷۵۸.

[۱۳]«مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإ».

[۱۴]«وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ»، (مائده (۵)، آیه ۴۴).‏

[۱۵] «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»، همان، آیه ۴۵٫‏

[۱۶]«وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»، همان، آیه ۴۷٫‏

[۱۷]جهت آگاهی بیشتر ر.ک: علّامه طباطبایی، ولایت و زعامت (مقاله)؛ در کتاب؛ بررسی‌های اسلامی، ص ۱۸۰.

[۱۸]ر.ک: اصول ۸۸ تا ۱۳۷ و ۱۲۲ قانون اساسی.

[۱۹]ر.ک: اصل ۸۹ قانون اساسی.

[۲۰]ر.ک: اصل ۵۴.

[۲۱]ر.ک: اصل ۵۴.

[۲۲]ر.ک: اصل ۱۴.

[۲۳]ر.ک: اصول ۸۸ تا ۱۳۷ و ۱۲۲ قانون اساسی.