بر فرض شکل مطلوب حکومت دینى از طریق امامت و یا خلافت، بیعت چه نقشى در حکومت دینى به عهده دارد؟
ابتدا باید ماهیت «بیعت» را شناخت تا بتوان به نقش آن در حکومت دینى پى برد:
بیعت از ماده «بیع» به معناى «فروش» گرفته شده است؛۱ زیرا بیعت کننده در جهت پیمانى که با بیعت شونده بسته است، آنچه را که در توان دارد، در خدمت او قرار مى دهد. قرآن مجید نیز درباره «بیعت رضوان» مى فرماید: «فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ»؛۲ «بشارت باد شما را بر این معامله اى که انجام دادید».
درباره ماهیت بیعت گفته اند: «بیعت به معناى تعهد و پیمان است. بیعت کنندگان تعهد مى دهند تا نسبت به کسى که با او بیعت مى کنند، وفادار باشند و این بستگى دارد به آنچه از جانب بیعت شونده پیشنهاد مى شود».۳ بنابراین بیعت تعهدى است که با پیشنهاد مقام والایى، در مسئله معینى، از بیعت کنندگان تعهد و وفادارى اخذ مى کند.۴
بیعت در اسلام:
بیعت هایى که در صدر اسلام انجام شده، در زمینه هاى مختلفى است؛ از جمله:
۱ – بیعت «عقبه اولى» در موسم حج بین پیامبر (صلی الله علیه وآله) و دوازده نفر از انصار به وقوع پیوست.«عباده بن صامت» بیعت یاد شده را چنین گزارش مى کند: «ما با پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) پیش از آنکه بر ما جنگ و نبرد واجب شود، بیعت نساء را به جاى آوردیم. مفاد آن بیعت این بود که: به خدا شرک نورزیم ؛ دزدى و زنا نکنیم ؛ فرزندان خود را نکشیم ؛ بهتان و افترا نبندیم ؛ خدا و پیامبر را در امور معروف نافرمانى نکنیم و …».۵
چنان که ملاحظه مى شود بیعت در اینجا به معناى ایمان به اسلام و اطاعت از احکام اسلامى است.
۲ – بیعت «عقبه دوم» بین پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ۷۳ مرد و دو زن به وقوع پیوست. در جریان این بیعت پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «از شما بیعت مى گیرم بر اینکه از هر چه اهل و عیال خویش را محافظت مى کنید، از من نیز صیانت و محافظت کنید».۶ در اینجا بیعت، نوعى اخذ تعهّد و پیمان دفاعى است.
۳ – بیعت «شجره رضوان»، سومین بیعت پیامبر است که در سال هفتم هجرت با جمع کثیرى از مردم در حدیبیه (نُه مایلى مکه) بسته شد و بیعت بر جهاد و نبرد و نیز تجدید بیعت دوم بود.
ابن عمر مى گوید: «ما با پیامبر (صلی الله علیه وآله) بیعت بر اطاعت و پیروى کردیم و پیامبر (صلی الله علیه وآله) به دنبال آن فرمود: آن قدر که توانایى دارید».۷
از آنچه گذشت روشن مى شود که بیعت در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) ، به معناى انتخاب و توکیل زعامت و رهبرى سیاسى نیست. آیه الله معرفت در این باره مى نویسد: «بیعت در دوران حضور (عهد رسالت و حضور امامان معصوم) تنها نقش یک وظیفه و تکلیف شرعى، در رابطه با فراهم ساختن امکانات لازم براى اولیاى امور را ایفا مى کرد. و مقام «ولایت و زعامت» سیاسى پیامبر و امامان معصوم، از مقام «نبوت و امامت» آنان نشأت گرفته بود و بر مردم واجب بود تا امکانات لازم را براى آنان فراهم سازند تا آنان بتوانند با نیروى مردمى، مسئولیت اجراى عدالت را به بهترین شکل به انجام رسانند و اگر مردم از این وظیفه سرباز مى زدند، هیچ گونه کاستى در مقام امامت و زعامت سیاسى آنان وارد نمى ساخت و در آن صورت، مردم تمرد کرده و از اطاعت اولى الامر خویش تخلف ورزیده بودند.»۸
۴ – بیعت با امیرالمؤمنین (علیه السلام) که انتقال عملى و واگذارى قدرت سیاسى به ایشان و اعلام وفادارى و فرمانبرى از آن حضرت بود.
پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون حکومت دینی/ مؤلف:حمیدرضا شاکرین
دفتر نشر معارف
۱ – براى آگاهى بیشتر ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ماده «بیع».
۲ – توبه ۹، آیه ۱۱۱٫
۳ – معرفت، محمدهادى، ولایت فقیه، ص ۸۲٫
۴ – براى آگاهى بیشتر ر.ک: همان، صص ۸۲ ـ ۹۲٫
۵ – معالم المدرستین، ج ۱، ص ۱۵۴ چاپ دوم؛ سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۰٫
۶ – معالم المدرستین، ج ۱، ص ۱۵۵؛ سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۷٫
۷ – صحیح بخارى، کتاب الاحکام، باب البیعه، ج ۵؛ صحیح مسلم، (کتاب الاماره، باب البیعه على السمع و الطاعه فى ما استطاع)، ص ۹۰؛ سنن نسائى، (کتاب البیعه، باب البیعه فى ما یستطیع الانسان)؛ به نقل از معالم المدرستین، ج ۲، ص ۱۵۶٫
۸ – ولایت فقیه، ص ۹۱٫
پاسخ دهید