- استجابت در دعای حقیقی
- خلوت و تفکر
- نشست و برخواستمان مفت نباشد
- سفرههای پهن شدهی خدا
- برخی بلاها دافع بلای عظیم دیگری است
- معلم در افاضهی فیض کم نگذارد
- هیچ ساعتی را خالی نگذارید
- چهل سال بدون گناه
- حالهای به دست آمده را ملکه کنیم
- نهی از سوء ظن
- علی علیه السلام مرد تولید بود
- زهد علی علیه السلام
- قناعت به حلال الهی
- حقیقت سعادت در محبّت و اطاعت علی علیه السلام
- حواس ظاهریتان را کنترل کنید تا …
- ثمرهی پیروی از عقل
- روزه و پاکی از آلودگیها
- خدا وارد دل ناپاک نمیشود
- ممنوعیت سعادت فردی به تنهایی
- مواظبت از سرمایهی عمر
- لزوم دلسوزی معنوی
- تیری از تیرهای شیطان
- اثرات ذکر «یا علی»
- مُدام از خودتان مواظبت کنید
- آزاده ای در میان شما نیست؟!
- در غیبت امام، سراغ گوسالهها نرویم
- فقرا عیال خداوندند
استجابت در دعای حقیقی
دعا اگر دعا باشد، اقتضایش اقتضا باشد، مانعش هم مفقود باشد، قطعاً وعدهی خدا حق است. «اُدعُونی استَجِب لَکُم»[۱]. اگر خدا را بخوانید امکان ندارد خدا به شما جواب ندهد.
خلوت و تفکر
یکی از عبادتهای برتر «مسئله خلوت و تفکر» است؛ که از عبادتهای فوق عمل است. تفکر ساعۀٍ خیرُ مِن عباده سنۀٍ آدم یک ساعت فکر کند، این ساعت، ساعت شصت دقیقه ای نیست، ساعت یعنی لحظه ای، دمی، آدم دمی با خودش و با خدای خودش خلوت کند؛ اثرش، نورش، ثوابش، فضیلتش برتر است از عبادت یک سال.
نشست و برخواستمان مفت نباشد
الَّذِینَ یَذْکرُونَ اللَّهَ کسانی که الله را یاد میکند! قِیامًا وَ قُعُودًا[۲] با یاد خدا میایستد و مینشیند؛ یعنی چه؟ یعنی قیامش مفت نیست، قیمت دارد، پا شدنش قیمت دارد! تا ایستاده با خدا معامله میکند، مفت از دست نمیدهد! این گونه نیست که بی خودی بایستد، اینطوری نیست که هم خودش مفت باشد و هم وقت دیگران را ضایع کند! این وقتی بلند میشود برای خدا بلند میشود که کاری کرده باشد.
سفرههای پهن شدهی خدا
شب و روز سفرههای خدا هستند، خدا سفرهی شب را برای ما پهن کرده است و سر این سفره، نماز شب، استغفار، مناجات قرار داده است؛ چرا پا نمیشویم نماز شب بخوانیم! در دل شب بلند شویم تا خدا چیزهایی را که در آن لحظه برایمان ذخیره کرده است به ما بدهد. چه شبهایی را که اهل الله خلوت کردند و عروج کردند، به امام زمان رسیدند، سیم دلشان وصل شد، الهامات ملائکه را دریافت کردند، چه نور و چه درجه ای پیدا کردند!
برخی بلاها دافع بلای عظیم دیگری است
برخی بلاها دافع بلای عظیم دیگری است. خدا با رأفت و مهربانی که دارد، گاهی با این بلای کوچک بلای مهمی را از سر ما رفع کرده است. هر مشکلی که پیش میآید، مشکل بالاتری هم وجود دارد، حالا که خداوند مشکل بالاتر را به شما نداده است، خیلی هم ذوق کنید، خوش باشید، بگویید: الحمدلله آن بلا به ما نرسید.
معلم در افاضهی فیض کم نگذارد
فاعل در افاضهی فیض نباید کم بگذارد. حالا قابلیتهای افرادو ظرفیتها متفاوت است. به عنوان مثال: همه، عدالت را تحمل نمیکنند. اینها مربوط به قابل است؛ اما مفیض فیض در افاضهاش نباید نقصی داشته باشد و معلم، مفیض فیض است.
هیچ ساعتی را خالی نگذارید
صاحبان عقل خوب بلد هستند چگونه از شبها و روزاهایشان استفاده کنند! یک لحظه از شب و روزشان را خالی نمیگذارند، همهی لحظات آن را بذر آخرت پاشیدهاند، هیچ ساعتی را خالی نگذاشتهاند تا در روز قیامت غصهاش را بخورند، یا خدایی نخواسته در آن ساعت گناهی کرده باشند، ظلمی کرده باشند، بد اخلاقی کرده باشند.
چهل سال بدون گناه
مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت اعلی الله مقام الشریف، نقل میفرمودند: مرحوم آشیخ محمّد حسین اصفهانی که نفس مرحوم ملأ فتح علی سلطان آبادی به ایشان خورده بود، گفته بود: من از موقع بلوغم تا به امروز که چهل سال از دورهی بلوغم گذشته است، یک گناه از خودم سراغ ندارم؛ امّا در عین اینکه گناه نکردهام، گاهی فکر گناه به ذهنم آمده است! پس میشود کسی این قدر پاک زندگی کرده باشد که ملائکه یک گناه از او در پروندهاش ثبت نکرده باشند.
حالهای به دست آمده را ملکه کنیم
حالهایی که در زندگی پیش میآید را با حفظ کردن آنها به ملکه و مقام تبدیل کنید.
نهی از سوء ظن
سوء ظن با اینکه یک امر باطنی و قلبی است؛ ولی متعلق تکلیف قرار گرفته است و پروردگار منّان، بشر را از گمانهای بد نهی کرده است. بدبینی، بد باطنی، عینک بد گذاشتن، همه را گناهکار دیدن، اینها همه نشانهی بیماری دل است و خدای متعال، این چیزها را برای دل ممنوع کرده است. «ضَعْ أَمْرَ أَخِیک عَلَی أَحْسَنِهِ»[۳] [یعنی اگر سخن یا عملی از برادر مؤمنت انجام یافته به بهترین صورت ممکن حملش نما] اگر دیدید که بنده خدایی کاری را انجام داد، هم احتمال میرود که این کار از روی حرام باشد و منشأ آن امر شیطانی باشد؛ و هم احتمال میدهید که این کارش ممکن است که درست باشد؛ آن را حمل برصحت و درست آن کنید.
علی علیه السلام مرد تولید بود
وجود مقدس مولی الموحدین علیه السلام در کنار سیاست، حکومت، عبادت، زهد و جهاد و جنگآوری در میدانهای نبرد، مرد تولید است. مرد کار است. مرد اقتصاد است، مرد رونق بازار و اشتغال جوانهاست. امیرالمؤمنین علیه السلام با دست مبارکش نخلستانها به عمل آورد. یک مورد از تولید حضرت امیر علیه السلام، صد هزار نخل خرما بود.
زهد علی علیه السلام
شیعه علی علیه السلام نباید فقط ژنده پوشی علی را، روی حصیر نشستن علی علیه السلام را ببیند و فکر کند زُهد یعنی بیکاری، زهد یعنی تنبلی، زهد یعنی بی مسئولیتی، زهد یعنی نسبت به نظام، حکومت و مردم بی توجه بودن! نه! زهد نزد امیرالمؤمنین علیه السلام یعنی: گسستن دل از دنیا درکنار تولید برای رونق جامعه اسلامی؛ این جزو عبادتهای برتر حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام است. تولید کنید و وقف دیگران کنید. امیرالمؤمنین علیه السلام با دست مبارکش، صد هزار نخل خرما به عمل آورد.
قناعت به حلال الهی
حضرت علی علیه السلام پس از کار سنگین در نخلستان خود، مقدار کمی غذا خوردند و بعد از شستن دستان خود، یک دست به شکم مبارکشان کشیدند و بعد فرمودند: این شکمی که با سه لقمه غذا، میشود راضییش کرد، بدبخت کسی است که برای این شکم خودش را جهنمی کند. این راهی است که امیرالمؤمنین علیه السلام به ما نشان میدهد که انسان کار کند و دنبال روزی حلال برود نه حرام.
حقیقت سعادت در محبّت و اطاعت علی علیه السلام
حضرت رسولالله صلی اللهوعلیهوآله فرمودند: «إِنَّ السَّعِیدَ حَقَ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِیاً وَ أَطَاعَه».[۴] اگر کسی دنبال سعادت میگردد و برایش این گنج مهم است، بداند کارشناس گنج سعادت که پیغمبرصلی الله علیه و آله است فرموده است: حقیقت سعادت عبارت است از اینکه کسی امیرالمؤمنین علیه السّلام را دوست داشته باشد، عشق امیرالمؤمنین، دلدادن به علی امیرالمؤمنین علیه السلام و اطاعت از او را دارا باشد، این حقیقت سعادت است؛ بنابراین سعادت از دیدگاه کارشناس سعادت، بر دو پایه استوار است؛ یکی محبت و عشق علی علیه السلام و پایهی دوم اطاعت و پیروی از حضرت علی علیه السلام است.
حواس ظاهریتان را کنترل کنید تا …
چنانچه انسان حواس ظاهریاش را کنترل کند، خدا چشم باطن به او میدهد، شامّهی باطن به او میدهد، گوش باطن به او میدهد. آدمهایی هستند که صدای امام زمان را میشوند و ما نمیشنویم. مرحوم سید ابن طاووس گفته بود: زمانی که من حضرت را نبینم؛ صدای حضرت به حال مناجات و دعا را میشنوم. اشخاصی هستند که صدای ملائکه را متوجه میشوند. اینها با مجاهدت به اینجاها رسیدهاند.
ثمرهی پیروی از عقل
خدای متعال، عقل را برای انسان چراغی قرار داده است که اگر انسان با این چراغ حرکت کند در چاه نمیاُفتد و اگر مدتی سالم حرکت کرد، خود به خود جذبه ای نسبت به خوبیها پیدا میکند و یک حساسیت و دافعهای نسبت به بدیها پیدا میکند. شامهاش نسبت به گناه حساس میشود، میفهمد این محیط، محیط گناه است و خودش را نزدیک آن محیط نمیکند.
روزه و پاکی از آلودگیها
وقتی وارد روزه میشوید، روزه هم مثل نماز هست، خیال نکنید همین که گرسنگی کشیدید روزه هستید. وقتی وارد صوم میشوید: «فَطَهِّرُوا أَنْفُسَکمْ» نفوستان را پاک کنید. «مِنْ کلِّ دَنَسٍ وَ نَجَسٍ»[۵] «دنس» یعنی: آلودگی، «دنس» مال گناهان و افعال قبیحه ای است که در باطن اثر میگذارد. «نجس» یعنی: پلیدی؛ «إِنَّمَا الْمُشْرِکونَ نَجَسٌ»[۶]، پلیدیهای باطنی مثل ریا، شرک به خدا، حسد، کبر؛ دل را نجس میکند. نفوستان را از آلودگیها و پلیدگی ها پاک کنید. از ناپاکیها و پلیدیها باطنتان را پاک کنید؛ وقتی روزه میگیرید با دلهای پالایش شده، خالص، صاف شده، روزه بگیرید.
خدا وارد دل ناپاک نمیشود
محققاً خداوند متعال، «الْقُلُوبَ اللَّطِخَهَ»[۷] دلهای مُلَطَخ یعنی مُلَوَث، یعنی چیزی که در آن یا روی آن کثافت وآلودگی نشسته شده است؛ خداوند دلهای ملطخ را، دلهای آلوده و نجس را اِستنجاس میکند، یعنی: آنها را به پاکی نمیشناسد، دل که ناپاک باشد، نور خدا در آن دل نیست. خدا آن خانه را ول میکند. وقتی خانه را آلوده کردید، مهمان محترم پا توی این چنین خانه ای نمیگذارد. باید دل را پاک کرد. دلی که کثافت در آن ریخته شده و دلی که غیرخالص است؛ «النیّاتِ الْمَدْخُولَهَ» خداوند متعال این دو دل را، به عنوان دل نجس و نیّت نجس میشناسد. آن وقت چون خدا خودش قدوس است، خودش طاهر است، خودش مطهّر است، دل نجس و نیّت نجس را قبول نمیکند؛ و وارد این چنین دلی نمیشود.
دلی که ناپاک باشد، نور خدا در آن دل نیست. خدا آن خانه را ول میکند. وقتی خانهی دل را آلوده کردید، مهمانِ محترم پا توی این چنین خانه ای نمیگذارد. باید دل پاک باشد.
ممنوعیت سعادت فردی به تنهایی
خدای متعال سعادت فرد را منهای سعادت جمع قبول ندارد.
مواظبت از سرمایهی عمر
«وَ الْعَصْرِ؛ إِنَّ الْانسَانَ لَفِی خُسْرٍ؛ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»[۸] انسانها در حال ورشکستگیاند. چون عمر سرمایهی انسان است و آدم عمرش را نمیتواند نگه دارد. چه کار کنیم سرمایهی خود را نباخته و آن را مفت از دست ندهیم؟ باید چهار مسئله را در برنامههایمان منظور کنیم: یکی ایمان است. ایمان تنها کافی نیست. ایمان بدون عمل مثل درخت بدون ثمر است. پس عمل هم لازم است؛ امّا آیا این کافی است؟ میفرماید: نه. باید دیگران را هم سعادتمند کنی «وَ تَواصَوْا به الحقّ» یعنی اگر ایمان و عمل صالح هم داشتی ولی در مقام نجات دیگران و خیر رساندن به دیگران نبودی، ایمان و عمل صالحت، تو را از ورشکستگی نجات نمیدهد. دیگر چه؟ «وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ.»[۹] برخورد با ناهنجاریهای افرادی که بد عمل میکنند عکسالعمل دارد. گاه آدم را از اداره بیرون میکنند. گاهی قطع رابطه میکنند. باید این آمادگی را داشته باشید که برای اصلاح جامعه، محرومیتهای شخصی را تحمل کنید.
لزوم دلسوزی معنوی
پیغمبر میفرمایند: «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأَمْرِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ مِنَ الْإِسْلَامِ»[۱۰] کسی که صبح کند و فقط به فکر خودش باشد و به فکر مسلمانان نباشد، این مسلمان نیست. جامعهی اسلامی یک خانواده هستند. ارحاماند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»[۱۱] خدا میگوید برادرید. آیا ممکن است برادری نسبت به سقوط، بیماری و زندانیشدن برادر خود بیتفاوت باشد؟ همه برادریم. اگر برادریم باید نسبت به همدیگر دلسوزی (مادی و معنوی) داشته باشیم. دلسوزی مادی به اندازهی دلسوزی معنوی اهمیت ندارد. کسی شکمش گرسنه باشد و شما اطلاع داشته باشید و سیر بخوابید و او گرسنه باشد؛ پیغمبر فرموده: شما از ما نیستید. شمارا در قیامت از دایرهی خودیها بیرون میکنیم. شمارا از خود محسوب نمیکنیم. در اینجا هم شما که راه بهشت را بلدید و دیگران این راه را بلد نیستند یا بی تفاوتاند؛ اگر شما آنها را با راه بهشت آشنا نکنید، این مثل همان است که همسایهاش گرسنه است و شما سیر هستید.
تیری از تیرهای شیطان
در مورد نگاه به نامحرم فرمودهاند: النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ.[۱۲] این نظر، تیری از تیرهای شیطان است. ما این تیر را نمیبینیم، این تیر، تیر برزخی است. اگر این تیر به چشم سر میخورد، آدم دیگر نمیتوانست گناه کند (که این هم برایش خیر بود) امّا این تیرها به چشم دل میخورند! و گاهی، این تیرهایی که به چشم دل میخورند، باعث میشوند دل انسان برای همیشه کور شود!
اثرات ذکر «یا علی»
کسی ذکر «یا علی» بگوید، حضرت زهرا سلام الله علیها خودش از او پذیرایی میکند.
مُدام از خودتان مواظبت کنید
«وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ»[۱۳] انسانی که از خودش مواظبت کند («وَ لْتَنْظُرْ» یعنی دقت کن! نظر، نگاه با توجه است) خیلی چیزها را میبیند، هیچ وقت چشم از خودتان بر ندارید. خودتان را همیشه زیر نظر داشته باشید، نکند یک غفلتی برایتان پیش بیاید، کاری انجام بدهید که قابل جبران نباشد. «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ» یعنی هر نفسی نگاه کند، نظر کند، دقت کند، «ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» چون کارهایی که میکنید هیچ کدامش از بین نمیرود، اثرش، خاصیتش، حقیقتش، ملکوتش وجود دارد؛ و فردا همینها را به شما ارائه میکنند. ببین فردا خوشت میآید جلوی پیغمبر و همهی خلایق تو را نشان بدهند که تو این کار را کرده ای؟!
آزاده ای در میان شما نیست؟!
دلتان برای پرواز به سوی خدا زنجیری است. یک آزاده ای نیست که اینها را از زنجیر آزاد کند. «أَلَا حُرٌّ» یک نفر پیدا نمیشود. حضرت علی علیهالسلام جمله ای دارند: «أَلَا حُرٌّ یدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَهَ لِأَهْلِهَا»[۱۴] یعنی یک آزاده ای در میان شما نیست که زنجیرهی تعلق به دنیا را از پر و بال خودش باز کند، پر و بالش را آزاد کند.
در غیبت امام، سراغ گوسالهها نرویم
غیبت امام زمان ما ارواحنا فداه همانند ده روز حضرت موسی است. خدا کند ما در این فرصت سراغ گوسالهها نرویم، سراغ شرق و غرب نرویم، همچنان دل در گرو محبت خدای خودمان داشته باشیم و بدانیم روزی به دست خداست، وسعت به دست خداست، عزت به دست خداست، آرامش به دست خداست، پیشرفت به دست خداست، همهچیز به دست اوست. به ید اوست. «به یدک الْخَیرُ إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ»[۱۵]
فقرا عیال خداوندند
شما نسبت به فقرا، وظیفه دارید. اینها عیالالله هستند. خدا عیال خودش را به شما سپرده است. مال آنها را به شما امانت داده است. شما که دارید به فردی که ندارد، باید بدهید. وَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم.[۱۶] این محروم اگر سؤال هم نکند، باید به سراغش بروید. بروید و نگذارید احتیاج باعث شود که از آبروی خودش مایه بگذارد و پرسش کند.
[۱]– سوره غافر؛۶۰؛ مرا بخوانید تا شمارا اجابت کنم
[۲] – سوره آل عمران، ص ۱۹۱٫
[۳] – عده الداعی و نجاح الساعی،۲۲۰، توضیح و تقسیم فی الریاء
[۴]– همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادتها و رستگاریها در دوستی علی – علیه السلام – و اطاعت از اوست. الأمالی (للصدوق)، ص: ۳۸۳ مجلس ستون.
[۵] – عده الداعی و نجاح الساعی، ص: ۱۸۲
[۶] – سوره توبه؛ ۲۸
[۷] – عده الداعی و نجاح الساعی، ص: ۱۸۲
[۸]– سوره عصر؛ ۱ و ۲ و ۳ – به عصر سوگند!(۱) که انسانها همه در زیاناند. (۲) مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند. (۳)
[۹]– سوره عصر؛ ۳- و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند.
[۱۰] -النوادر (للراوندی)، ص ۲۱، الاهتمام بأمور المسلمین
–[۱۱] سوره حجرات؛ ۱۰ – مؤمنان برادر یکدیگرند.
[۱۲] – امام جعفرصادق (ع): نظر دوختن به نامحرمتیری مسموم از تیرهای ابلیس است. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۵، ص ۵۵۹، باب نوادر.
[۱۳] – هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه فرستاده است. سوره حشر؛ آیه ۱۸٫
[۱۴] -تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۴۲/ آیا نیست آزاده مردی که واگذارد این «لماظه» را از برای اهل آن، «لماظه» بضمّ لام بقیهایست از طعام که مانده باشد در دهن و مراد به آن در اینجا دنیاست و تشبیه دنیا به آن به اعتبار اشتراک در حقارت و بیقدری است و اشاره است به این که دنیا پس مانده ایست از دیگران و این که باید تنفّر از آن داشت چنانکه طبایع از بقیه طعامی که در میان دندانها یا در دهن مدّتی مانده باشد تنفّر دارند.
[۱۵]– سوره آل عمران؛ ۲۶
[۱۶] – و در اموالشان برای سائل و محروم حقی بود. سوره ذاریات؛ ۱۹٫
پاسخ دهید