- مانند ملائکه مِلک خدا باشیم
- علت عدم توجه یوسف علیه السلام
- هیزم جهنم
- نگاه، مجرای دل است
- چشمت را رها نکن!
- شاخص مؤمن بودن
- «خودمان» حجاب هستیم!
- مثل ملائکه باشید!
- عکس العمل امام حسن علیه السلام نسبت به رفتار همسرش
- بنای خدا بر بخشش است
- حیف است که آزاد باشیم!
- ایمان فاطمه سلام الله علیها
- جذب رحمت خدا
- تلاوت قرآن، نشانهی حیات
- ذکراللهی حقیقی
- شکر، افضل و اشرف اعمال
- خدایا! به ندادههایت شکر
- خواب تربیت شدهها
- نتیجهی تربیت نکردن خود
- چیزی شدیدتر از تبعیّت از شهوت نیست
- باید دل ذکر بگوید
- نماز ما مایهی شرمندگی است
- درد مردم را داشته باشید
- انصاف با مردم
- اذکاری برای بعد از نماز
- علت مقاومت یوسف علیه السلام
- نتیجهی ذکر گفتن
- عنایت حضرت ابوالفضل علیه السلام
- روزی انسان به زرنگی نیست
- دادههای او خوب است
- رمز فهم قرآن
مانند ملائکه مِلک خدا باشیم
فرمان پذیری از خدا و رسول: قبول مملکویّت و تصمیم به مِلک شدن مالک است. کسی که خودش را مِلک بداند و خودش را در اختیار مالکش قرار دهد، این همیشه مجری دستور است و هیچ گاه بدون دستور کار نمیکند! ملائکه را خدا اینطور معرفی کرده است. لَا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ[۱] ملائکه هیچ آرزویی ندارند، اینها تا خدا چیزی از آنها نخواهد، نه میخواهند و نه انجام میدهند! دائماً چشمشان به معشوقشان است و آنها با اشاره معشوق حرکت میکنند، کار اینها اجرای مأموریت است. اگر ما تخلق به اخلاق روحانیون پیدا کردیم، همانند ملائکه میشویم!
علت عدم توجه یوسف علیه السلام
به قدری پاکی و عفت در وجود حضرت یوسف علیه السلام میجوشید که زنهای مصر گفتند: ما هذا بَشَراً؛ این بشر نیست؛ اگر بشر بود به ما نگاهی میکرد! مگر میشود یک جوانی مجرد باشد و این چنین زنهایی در اختیارش باشند و هیچ اعتنایی به آنها نکند! حضرت یوسف علیه السلام کسی را میدید، چیزی را میدید که اینها نظرش را جلب نمیکرد! چه میشود که ما هم پروا داشته باشیم و خدا حجاب دل ما را بردارد و ما هم ببینیم آنچه حضرت یوسف علیه السلام میدید.
هیزم جهنم
در جهنم نفت و بنزین وجود ندارد؛ آن چیزی که آتش جهنم را برافروخته میکند و هیزم جهنم میشود، خود انسان است. وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ.[۲] چنین آتشی ترس دارد! وحشتناک است!
نگاه، مجرای دل است
هر ماشینی، هر قصری، هر لباسی، هر صورتی را، نگاه نکن! این نگاه کردنها دل آدم را از یاد خدا منصرف میکند. هر آنچه دیده بیند دل کند یاد! چشمتان را به همه جا نفرستید. نگاه، مجرای دل است. با این نگاهها دلهایتان را مشغول میکنید. وقتی چشم را همه جا رها کردی، همهچیز را میبینی، آرزوهای جدید برای تو پیش میآید، دنبال آرزوها میدوی و از طاعت خدا باز میمانی؛ بنابراین یکی از مجاری غفلت، رها بودن چشم است.
چشمت را رها نکن!
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: فَلَا تُعْطُوهَا سُؤْلَهَا؛ چشمت را آزاد نگذار، خواسته چشم را به آن نده. فَیشْغَلَکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ؛[۳] که اگر چنین کنی تو را بدبخت میکند، تو را با خدا نامحرم میکند! اگر دنیا را نامحرم دیدی و به نامحرم نگاه نکردی، با خدا محرم میشوی؛ و خدا اجازه دیدن جمال خودش را به تو میدهد. توفیق دیدن جمال امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف را به شما میدهد غُضُّوا أَبْصَارَکمْ تروآ الْعَجَائِب.[۴] چشمهایتان را (ازحرام) بپوشانید تا عجایب و شگفتیها را ببینید.
شاخص مؤمن بودن
شاخصی که خدا برای مؤمن مطرح فرموده است، شاخص تکاندهندهای است! إِنَّمَا[۵] الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً.[۶] فقط آنهایی مؤمن هستند که وقتی یاد خدا میشود، دلشان میترسد، دلشان میلرزد. آیا ما اینطور هستیم؟! بین خود و خدا، از خود بپرسید، آیا هنگامی که قرآن میخوانید، ایمانتان اضافه میشود؟!
«خودمان» حجاب هستیم!
هر کس بخواهد با خدا آشنا بشود، آن آشنایی که ماورای لفظ و ذهن است، خدا باید در وجودش جلوه کند؛ خدا باید آدم را آب کند تا آدم خدا را بیابد! امّا انسان خودش حجاب است. ما باید خودمان را بشوییم. از چه بشوییم؟ از «خودمان» بشوییم تا جلوه و آیهی خدا بشویم.
مثل ملائکه باشید!
تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ الرُّوحانِیینَ؛ مثل ملائکه باشید! هیچ مَلکی لحظهای خودش را آزاد نمیبیند. ببینید خدا چه چیزی را دوست دارد، آن چیز را از خدا بخواهید، نه اینکه شما چه چیزی را دوست دارید و از خدا همان را بخواهید. اگر این حجابها را کنار بزنید، آینهی خدا میشوید و علم خدا در وجودتان تابش میکند. یک شبه راه صد ساله میروید. اشخاص از این دست فراوان بودند. حضرت ابوالفضل علیه السلام چند کتاب نزد پدرش خواند؟! حضرت زینب سلام الله علیها چند کتاب نزد مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها خواند؟!
عکس العمل امام حسن علیه السلام نسبت به رفتار همسرش
امام حسن مجتبی علیه السلام را همسرشان مسموم کردند ولی افشا نکرد، چیزی نگفت، انتقام نگرفت، حتی به عزیزترین عزیزانش نگفت چه کسی من را مسموم کرده است، آنقدر آدم بزرگ باشد؟ آقا باشد؟! ما باشیم با همسرمان چه میکنیم؟! اگراحتمال هم بدهیم که همسرمان درمورد من فلان حرف را زده باشد، دیگر نمیتوانیم خودمان را کنترل کنیم، هر حرفی را در موردش میگوییم، ولی امام مجتبی علیه السلام قاتل خودش را معرفی نکرد، این آقایی را شما کجا سراغ دارید؟
بنای خدا بر بخشش است
قُلْ یا عِبادِی الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.[۷] میفرماید شما که عمری را در گناه و نافرمانی گذراندهاید: لا تَقْنَطُوا، از رحمت خدا، مأیوس نشوید! چرا؟ برای اینکه «إِنَّ اللَّهَ» با اِنَّ میگوید، حتماً، مسلماً، قطعاً «یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً» خدا همه و همه گناهتان را میبخشد! با اینکه الذُّنُوبَ خودش جمع است و الف و لام دارد، یعنی هرچقدر گناه کردی؛ اما دوباره جَمیعاً را میآورد، هرچه گناه کردید، همه را خدا میبخشد، چرا؟ برای اینکه خدا دو صفت دارد: إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ. خدا هم غفور است و هم رحیم؛ و چون غفور و رحیم است، بنایش بر این است که گناهان همه را ببخشد.
حیف است که آزاد باشیم!
خواهر من! دختر من! پسرهای گل! دنبال آزادی نباشید، شما انسان هستید! حیف است که انسان آزاد باشد. اینهایی که دنبال آزادیهای غربی هستند، بدبختها میخواهند ول باشند و صاحب نداشته باشند! میخواهند راهنما و هدایتگر نداشته باشند! مثل حیوان برای خودشان ول باشند. حیوان باز یک هدایت غریزیی دارد، وَ أَوْحی رَبُّک إِلَی النَّحْلِ.[۸] اما چون غریزهی بشر هدایت نشده است، وقتی به حال خودش ول شود، جهنمی میشود. آزادیِ اینطوری یعنی جهنمی شدن! کسی هم بیاید جلوی جهنم رفتنش را بگیرد، ناراحت میشود و میگوید: اینها برای ما محدودیت درست میکنند!
ایمان فاطمه سلام الله علیها
آدم باید به جایی برسد که همه وجودش خدا باشد. پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله در مورد حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها فرمودند: «اِنَّ ابنَتِی فَاطِمَهَ مَلَأَ اللَّهُ قلبها وَجَوَارِحَهَا إِیمَاناً وَ یقیناً[۹].» اصلاً جای خالی ندارد! در وجود حضرت زهرا سلام الله علیها یک ذره جای خالی نیست که غیر خدا بیاید و آن را پر کند، تمام وجودش را با ایمان و یقین پر کرده است.
جذب رحمت خدا
به فکر دیگران بودن، درد دیگران را داشتن و برای دیگران دعا کردن، دلیل بر رحم ماست و رحم چشمهی رحم خدا را میجوشاند. باید سنخیتی باشد که جذب رحمت کند. اگر به دیگران مهربانی و دلسوزی داشتی وبرای آنها دعا کردی، خدا به شما ترحم میکند؛ اما اگر بیتفاوت بودی خدا هم به شما ترحم نخواهد کرد.
تلاوت قرآن، نشانهی حیات
فرمودند: نَوِّرُوا بُیوتَکمْ بِتِلَاوَهِ الْقُرْآنِ وَ لَا تَتَّخِذُوهَا قُبُوراً.[۱۰] خانههایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید و آنها را قبرستان قرار ندهید. معلوم میشود آدمی که قرآن نمیخوانَد مُرده است. آدمی که در خانه بیقرآن زندگی میکند، آنجا قبرستان است. آدمی در آن نیست، جنازه در آن است! خاصیّت زندگی، به یاد خدا است! این یاد خدا، نشانهی حیات ماست.
ذکراللهی حقیقی
یاد خدا یعنی ملاحظهی خدا، یعنی حرمت خدا را نگه داشتن! یعنی قرق خدا را در هم نشکستن! یعنی مرزهای الهی را مورد تجاوز قرار ندادن! این ذِکرُ اللَّهِ عَلَی کلِّ حَالٍ میشود. آدمِ با تقوا، حواسش به خدا هست. وقت نماز که میشود خیلی حساس است، نمازش را به هیچ قیمتی فدای چیز دیگری نمیکند. این ذِکرُ اللَّه است!
موقعی که چند تا ساختمان ساخته و فروش پر سودی هم کرده است، اگر بخواهد خمس آن را بدهد خیلی زیاد میشود؛ اگر اینجا توانست دماغ شیطان را به خاک بمالد، بگوید این سهم امام زمان من است، سهم ایتام حضرت زهرای من است، باید خمس مالم را بدهم و سهم آنها را از مالم خارج کنم، این ذِکرُ اللَّه است! اگر یک لحظه هم نتوانست مال حرام را در زندگیش نگه دارد، این ذِکرُ اللَّه است! اگر کارمندی محتاج شد و رشوه پیش آمد؛ اما خدا را در نظر آورد و این رشوه را قبول نکرد، این ذِکرُ اللَّه است! این کارساز است!
شکر، افضل و اشرف اعمال
قال المحقق الطوسیقدس سره: الشُکر أشرَفُ الأعمال وَ أفضلُها[۱۱] خیلی است ها! خواجه نصیر طوسی سلام الله علیه می گویند: شکر افضل اعمال و اشرف اعمال است. خوشا به حال کسی که خدا به او شکر داده است.
خدایا! به ندادههایت شکر
امام زین العابدین علیه السلام در صحیفه سجادیه، میفرمایند: خدایا! به ندادههایت بیشتر شکر میکنم تا به دادههایت! این چیزهایی که خدا به ما نداده است، اگر میداد معلوم نبود چه بلایی سر خودمان میآوردیم؛ چه عوارضی داشت؛ هی ما نق میزنیم که چرا مثلاً فلان سِمَت را به من نداده است؟! چرا فلان نعمت را از دست دادم؟! تو شربت گوارا میبینی و برای آن له له میزنی؛ ولی او میداند که آن برای تو سم است. خدایا به ندادههایت بیشتر شکر میکنم تا به دادههایت، این را می گویند دوام ذکر! نه تنها او در نعمت، به من محبت دارد؛ بلکه در بلا هم می دانم که من از او جز خیر، چیزی دریافت نمیکنم!
خواب تربیت شدهها
اگر انسان خودش را تربیت کند، خوابش، خواب نخواهد بود؛ بلکه خوابش سیر و سلوک خواهد بود. خوابش کشف و شهود خواهد بود. انسان وجود برزخی خودش را، عالم مثال را، عالم کشف را در عالم خواب میبیند و پیدا میکند؛ لذا فرمودهاند: بیوضو نخوابید! مشغولذمه نخوابید! با غفلت به بستر نروید! اشخاصی هستند که غسل میکنند و بعد میخوابند، غسل زیارت امام عصر عجاللهتعالیفرجهالشریف میکنند و میخوابند.
نتیجهی تربیت نکردن خود
بعضی انسانها نمیفهمند که اگر خودشان را کشف نکنند و خودشان را تربیت نکنند و رشد ندهند، مسخ میشوند و تبدیل به حیوان میشوند! وضع بدی پیدا میکنند! چرا کارش به جایی میرسد که «الَّذینَ یحْشَرُونَ عَلی وُجُوهِهِمْ إِلی جَهَنَّمَ أُوْلئِک شَرٌّ مَکاناً وَ أَضَلُّ سَبیلاً»[۱۲]؟ آدم صورتی پیدا میکند که میمون از او قشنگتر میشود، خوک از او قشنگتر میشود. آیا این زیان نیست آدمی که میتواند بهتر از فرشته شود، سیمای امام زمان را داشته باشد، بوی امام زمان بدهد و خوی امام زمان ارواحنا فداه بگیرد؛ تبدیل به یک درنده وحیوان شود؟
چیزی شدیدتر از تبعیّت از شهوت نیست
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: لَیسَ فِی الْمَعَاصِی أَشَدُّ مِنِ اتِّبَاعِ الشَّهْوَهِ فَلَا تُطِیعُوهَا فَیشْغَلَکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّه.[۱۳] در معصیتها چیزی شدیدتر از بوالهوسی و تبعیّت از شهوت نیست! اگر دل آدم هرزه باشد، انسان بدبخت دنیا و آخرت میگردد؛ و روی آرامش را نخواهد دید!
باید دل ذکر بگوید
بعضی «یاالله» ها نور دارد. این ذکرگفتن ماها، ذکر نیست، بلکه لقلقهی زبان است! دل باید بگوید. خدا ما را مکرراً تمرین میدهد، نمازها را تکرار میکنیم که شاید یک «یااللهی» واقعی بگوییم. در عمرمان یک «یاالله» گفته باشیم وصل میشویم. یک بار وصل شویم، دیگر برنمیگردیم.
نماز ما مایهی شرمندگی است
خدا میداند از نمازهایمان، باید خجالت بکشیم و باید از این نمازها استغفار کنیم!
درد مردم را داشته باشید
درد مردم را داشته باشیم! آدم باید درد مردم را احساس کند! چرا سراغی از آدمهایی که مریضاند و در مریضخانه هستند، نمیگیریم؟! چرا سراغی از آدمهایی که موقع افطار نمیتوانند یک برگه گوشت بخورند، نمیگیریم؟! چون خودمان درد نداریم به سراغ آنها نمیرویم!
انصاف با مردم
آنهایی که خانههای متعددی دارند و به مستأجرین کم درآمد، با قیمتهای گزاف اجاره میدهند و این بیچارهها مجبوراند با خون جگر این پول را، فراهم کنند و آن طور که صاحب خانه میخواهد به او بدهند. توی صاحب خانه بدان! بارت را سالم به مقصد نخواهی رساند. دیر یا زود خدا تو را میزند. چون تو نه انصاف داری و نه مساوات؟!
اذکاری برای بعد از نماز
در حدیثی آمده است: بعد از نماز اگر کسی این چهار چیز را مداومت داشته باشد[۱۴]:
یکی سوره حمد را، دوم آیت الکرسی، سوم آیه قُلِ اللَّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ …[۱۵] و چهارم آیه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ …[۱۶] خدا هفتاد بار به او نظر میکند. یک نظر خداوند، آدم را آباد میکند، در اینجاخداوند هفتاد بار به آدم نظر رحمت میکند. اگر آدم بخواهد نظر خدا از او برنگردد، اینها را رعایت بکند.
علت مقاومت یوسف علیه السلام
علت اینکه باعث شد حضرت یوسف علیه السلام آن طور قرص و محکم بایستد، این بود که دلش آنجا نبود تا یک زن دلش را بکَند و ببرد، دلش را به خدا داده بود. دلش پیش خداست و دلبر دارد. آدمهای هرزه، دلشان و خودشان ول و بی صاحب هستند، امّا کسی که صاحب داشته باشد، کسی که دل به امام زمان داده باشد، این حواسش به اینجاها نیست.
نتیجهی ذکر گفتن
گفتن این اذکار ظاهریه و اوراد باعث میگردد که آرام آرام به دل تلقین شود و دل خواب گرفتهی ما را بیدار کند. مثل کودکی که زبان باز نکرده است و مادر آرام آرام با الفاظ بچه را به حرف در میآورد، طفلِ دل ما نیز تربیت نشده است، نیاز است که اذکار را به او تلقین کنیم تا آرام آرام با الفاظ تکان بخورد و به حقیقتی برسد!
عنایت حضرت ابوالفضل علیه السلام
مرحوم آقای قاضی این حالت شهودش را از حضرت ابوالفضل علیه السلام، گرفته بود. حضرت ابوالفضل علیه السلام درب را به روی عرفای ما و واصلین ما، باز کرده بود که به آن مقامها رسیدند.
روزی انسان به زرنگی نیست
رزق و روزی امر مرموزی است. به زرنگ بودن، دست و پا زدن و از خانواده مرفع بودن و امکانات داشتن و حتی اوراد و اذکار داشتن، نیست. «وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ».[۱۷]
دادههای او خوب است
آنچه خدا میدهد خوب است. آن چیزی که ما میگیریم در حد فهم و عقل خودمان است. ماها چیزهای خوب که از خدا نمیخواهیم، بلکه چیزهایی میخواهیم که به دردمان نمیخورد! «عَسی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکمْ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ».[۱۸]
رمز فهم قرآن
۱- خواستی قرآن را بفهمی و به قرآن وصل شوی، یک یا صاحب زمان بگو! ائمه اطهار علیهمالسلام قرآن ناطق هستند. «لَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ». مطهرون را خداوند در سوره احزاب معرفی کرده است.
۲- تا وقتی که آدم به مقام عصمت نرسد، قرآن را نمیفهمد. البته نه اینکه خودش برسد، بلکه به مقام فنا رسیده باشد تاجایی که اصلاً خودی نباشد که برای خودش تصمیم بگیرد که «من» میخواهم به مکه بروم تا به مقام برسم! من میخواهم نماز بخوانم تا به مقام برسم!
[۱] – هرگز در گفتار بر خدا سبقت نمیگیرند (بلکه گفتارشان سرچشمه گرفته از امر خداست) و همواره به فرمان او عمل میکنند. سوره انبیاء. آیه ۲۷٫
[۲] – سوره تحریم؛ ۶٫
[۳] – حضرت علی علیه السلام فرمودند: … به خواهشهای چشم تن ندهید که شمارا از یاد خدا غافل میکند. غرر الحکم و درر الکلم، ص ۵۶۰، ۶۸٫
[۴] – مصباح الشریعه، ص ۹، الباب الثالث فی غض البصر.
[۵] – انما دلالت بر حصر میکند؛ یعنی این است و جز این نیست که…
[۶] – مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد؛ و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد؛ سوره انفال؛ آیه ۲٫
[۷] – ای بندگان من که در جنایت به خویش (به واسطه گناه) از حد گذشتید، از رحمت خدا نومید مگردید، بیتردید خداوند همه گناهان را میآمرزد، زیرا اوست آمرزنده و مهربان زمر؛ ۵۳٫
[۸] – سوره نحل؛ آیه ۶۸٫
[۹] – قلب و اعضاء و جوارح فاطمه از یقین او مملوّ گردیده و او در اوج مراتب ایمان و یقین قرار گرفته است. الخرائج و الجرائح، ج ۲ ص ۵۳۱؛ ینابیع المودّه، ص ۲۱۶
[۱۰] – الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۶۱۰، باب البیوت آلتی یقرأ فیها القرآن.
[۱۱] – بحار؛ ج ۶۸؛ باب ۶۱؛ باب شکر، ص ۲۲٫
[۱۲] – کسانی را که بر روی میکشند و در جهنم گرد میآورند، بدترین مکانها و گم کننده ترین راهها از آن آنهاست. سوره فرقان؛ آیه ۳۴
[۱۳] – در میان گناهان سختتر از پیروی خواهش نفس نیست، از آن پیروی نکنید که شمارا از خدا باز دارد. غرر الحکم و درر الکلم؛ ۸۸/ ۵٫
[۱۴] – به سند موثّق از حضرت صادق علیه السلام مرویست که چون حق تعالی امر کرد که این آیات را به زمین آورند چنگ زدند به عرش الهی و گفتند پروردگارا ما را بهسوی اهل خطا و گناهکاران میفرستی پس حق تعالی وحی کرد بهسوی ایشان که بروید بهسوی زمین به عزّت و جلال خودم سوگند یاد کنم که تلاوت نکند شمارا احدی از آل محمد صلی الله علیه و آله و شیعیان ایشان مگر آنکه نظر رحمت کنم بهسوی ایشان از رحمتهای پنهان خود هر روز هفتاد نظر در هر نظری هفتاد حاجت او را برآورم و او را قبول کنم هر چند معصیت بسیار کرده باشد. مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه.
[۱۵] – سوره آل عمران؛ آیه ۲۶٫
[۱۶] – سوره آل عمران؛ آیه ۱۸٫
–[۱۸] سوره بقره؛ آیه ۲۱۶ – چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید
پاسخ دهید