- ذکر نهیب زدن به شیطان است
- شفاعت مؤمنین نتیجهی دعا برای آنها
- اکثر مدعیان ایمان مشرکاند
- ثمرهی تقوا
- خودزنی در مصیبت امام حسین علیه السلام
- در هر شغلی قصد قربت کنید
- ترک دروغ با شوخی
- راهکار تمرکز در کارها
- خوراک شیطان
- بندگی دائمی
- بازتاب کارهای انجام شده
- نهی از منکر والدین
- وزر و وبال مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتر است
- ساکتین غدیر
- حاصل پیروی از عقل
- شکر از منجیّات است
- تمام امور در گرو اخلاص است
- ترک گناه و حالت حضور
- فلسفهی برخی از مصیبتها
- حرام بودن گمان بد داشتن به مسلمان
- موجبات عاقبت به خیری
- بندگی، حباب «خودیت» را میشکند
- باید ملکهی صداقت داشته باشیم
- دل هم باید روزه باشد
- زوال پذیری کارهایی که ملکه نشدهاند
- نماز شبِ با عجب، نقمت میشود
- ثمرهی انجام اعمال
- خیر دنیا و آخرت در نماز شب است
- یک لحظه غفلت = آتش
- نماز دارای عقل و شعور است
- شکر از سپری شدن بلا
ذکر نهیب زدن به شیطان است
ذکر نهیب زدن به شیطان است، با ذکر شیطان دور میشود اما ذکری که در دل صاف مطرح شود، دل آلوده ذکرش خاصیت ندارد. دریچههای ورود شیطان که همین رذایل اخلاقی است را باید ببندیم تا ذکرالله فضای جان ما را مناسب صعود قرار بدهد. «إِلَیهِ یصْعَدُ الْکلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ»[۱] جان پاک قدرت عروج و پرواز دارد و میتواند صعود کند؛ اما اگر جان ناپاک بود، قدرت پرواز ندارد، باید این آلودگی را از دل برطرف کرد تا سبکبار شویم و بتوانیم ارتقا پیدا کنیم و به مقام بندگی برسیم.
شفاعت مؤمنین نتیجهی دعا برای آنها
«إِنَّ الْعَبْدَ لَیؤْمَرُ بِهِ إِلَی النَّارِ- یوْمَ الْقِیامَهِ فَیسْحَبُ فَیقُولُ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ یا رَبُ هَذَا الَّذِی کانَ یدْعُو لَنَا فَشَفِّعْنَا فِیهِ فَیشَفِّعُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ فَینْجُو.»[۲] گاهی بندهای نامهی عمل و پروندهاش ننگین است. روز قیامت در آتش جهنم محکوم به زندان ابد میشود. وقتی او را به طرف جهنم میکشند، صدای مؤمنین و مؤمنات بلند میشود. میگویند: پروردگارا! این شخص در حق ما دعا میکرد، به خاطر ما از جرم او بگذر. مؤمنین و مؤمناتی که شما در حق آنها دعا کردهاید و اینها اهل نجاتاند، در آنجا واسطه میشوند و خدا هم شفاعت آنها را در حق شما قبول میکند و با اینکه استحقاق رفتن به جهنم را دارید خدا شمارا برمیگرداند.
اکثر مدعیان ایمان مشرکاند
«وَ ما یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکون»[۳] طبق فرمایش پروردگار متعال، اکثر مدعیان ایمان، آلوده به شرکاند. وابستگی به غیر خداوند شرک است. در هر بخشی از زندگی که انسان به غیر خدا تکیه زد، برای غیر خدا کار کرد، برای غیر خدا درس خواند؛ تمامی این موارد بشر را به شرک آلوده میکند. توحید خالص انقطاع الی الله است، یعنی انسان هم فکرش، هم قلبش، هم اعضا و جوارحش فقط در اختیار خدا باشد. چه کنیم که جزو این اکثریت نباشیم؟ باید از ترک محرمات و التزام به واجبات شروع کنیم. این خط قرمزها در اولویت اول هستند. خدا هم وعده داده است که توحید ما را گسترش دهد، فزونی ببخشد. «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین.»[۴]
ثمرهی تقوا
اگر انسان تقوا داشت، پروردگار متعال وعده داده است که معلممان باشد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُکمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلیمٌ»[۵] خدا وعده داده است که راه دین داری را بر ما آسان کند. «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّه یجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یسْراً.» خدا به ما وعده داده است که به ما بصیرت بدهد تا بتوانیم بهترین گزینه را تشخیص بدهیم. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقانا.»[۶]
خودزنی در مصیبت امام حسین علیه السلام
در مورد خودزنی و از خود بی خود شدن در مصیبت سیدالشهدا علیه السلام:
عشق آدم را بی اختیار میکند، اما غالباً ادعای عشق است. ما عاشق نمیشناسیم. عاشق نداریم، دروغ است. عاشق، امام حسین علیه السّلام بود و یارانش. باید به وظیفه عمل کرد. باید در چارچوب فقه عزاداری کرد.
به هنگام عصبانیت گفتن ذکر «لا حَولَ وَ لا قُوهَ اِلاّ بِاللهِ العَلی العَظیم» سبب میشود حول و قوهی خودش را سلب کند و خداوند کمک نماید.
در هر شغلی قصد قربت کنید
انسان در هر صنعت و شغلی که هست میتواند آن شغل را مجرای قرب الهی کند. یک طبیب اگر قربتاً الی الله جان مردم را نجات دهد، یک مهندسی که سد میسازد و برای روز مبادای مردم آب ذخیره مینماید اگر این کارش قربتاً الی الله باشد، همینطور یک تاجر، یک کاسب و… اگر برای خدا و در مسیر رضای خدا نیّت خود را خالص کنند، انجام این شغلها عبادت محسوب میشود و سرمایه بزرگی را برای آخرت خود فراهم میکنند.
ترک دروغ با شوخی
دروغ با شوخی هم طعم ایمان را از ذائقهی روح انسان میزداید و خطرناک است. این شوخیها آهسته آهسته به جدی تبدیل میشود.
راهکار تمرکز در کارها
اگر کسی تمرین ترک گناه داشته باشد، یعنی خودش را رها نکند، حواسش به خودش باشد که گناه نکند، مراقبه داشته باشد، به تدریج ارادهاش آن قدر قوی میشود که برای هر کاری بخواهد تمرکز کند، تمرکز خودش میآید.
خوراک شیطان
آن جیفههایی که در دل ما خوراک شیطان است؛ عبارت است از: حسد، حرص، خود بزرگ بینی، حقد، کینهی این و آن، سوء ظن، عجله و صفات رذیلهی دیگر. اگر ما به فکر نباشیم، حسد خودمان را شناسایی نکنیم، حرص خودمان را کنترل نکنیم، شهوت خودمان را، غصب خودمان را، خواستههای بد خودمان را کنترل نکنیم؛ اگر با حرارت ندامت، با بمباران اشک دلمان را پاک نکنیم؛ شیطان آنجا تخم میگذارد. جوجههایش آن جا تکثیر میشوند و دل شما مرکز رشد لشکر شیطان میشود.
بندگی دائمی
کسانی که همهی کارهایشان نماز شده است؛ تحقیقات علمیشان، تجارت بازارشان، تعلیم و تعلمشان، رفت و آمد فامیلیشان، دوستیشان با افراد جامعه و احیاناً قهرشان با افراد هیچ کدامشان طبق سلیقه شخصی و خواهش نفسانی نیست، بلکه همه به دستور خدا است برای رضای خدا است. اینها بندگی دائمی پیدا کردهاند و همه کارهایشان هم مثل نمازشان است و موجب ارتقای درجه است. نماز تکراری ندارند، کار تکراری ندارند؛ بلکه هر نمازشان یک کلاس بالاتر از نماز قبلیشان است. کارهای روزمره زندگیشان هم چون منظم و مرتب هست همه مثل نماز میماند.
بازتاب کارهای انجام شده
کارهایی که انسان انجام میدهد، بازتابش در وجود او به صورت یک وجود جدید به وجود او اضافه میشود، یا ظلمت در وجودش تحقق پیدا میکند یا نور.
نهی از منکر والدین
برای نهی از منکر پدر و مادر، اول با محبّت بیشتر اعتمادشان را جلب کنید؛ پس از کسب مقبولیت، خدا راه بازداشتن آنها را به شما عنایت میکند. نکته دوم این است که شما میتوانید بدون اینکه خودتان را برنجانید، در معرض این گناه قرار نگیرید. هرکسی رگ خواب پدر و مادر را باید به دست آورد، این رگ عوامانه است؛ ولی خیلی حرف قابل توجهی است. هرکسی یک نقطه ضعفی دارد، نقطه قوتی دارد. باید آدم روانشناس باشد و ببیند «وَأْتُواْ الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا[۷] » آدم باید در را پیدا کند.
وزر و وبال مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتر است
مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی از جمله امانتهایی هستند که خیلی وزر و وبال و سختیاشان، بیشتر از امانتهای شخصی است. اگر کسی در اینجاها مسامحه داشته باشد، گاهی تنها به یک نسل ضربه نزده است، بلکه مسیر را برای آیندگان هم منحرف کرده است و تا این کجی ادامه دارد، بدبختی برای او نیز ادامه خواهد داشت.
ساکتین غدیر
اینهایی که در مسئله غدیر بی تفاوت شدند؛ و بیعت را شکستند. یک روز غفلت کردند تا سقیفه محقق شد، ولی ساکتین در فتنه تا دامنهی قیامت، مثل خود فتنهگرها، در تمام گناهان جوامع بشری، سهیماند و هر گناهی که میشود در پرونده عمل آنها نیز درج میگردد. قتلها، ناپاکیِ دامنها، سرقتها، هرجومرجها، ناامنیها، تمامی آنها در پرونده آنها نیز نوشته میشود. این است که مسئولیتهای اجتماعی، مسئولیتهای سیاسی، جزو امانتهاست و اگر کسی در اینجاها مسامحه داشته باشد، گاهی تنها به یک نسل ضربه نزده است، بلکه مسیر را برای آیندگان هم منحرف کرده است و تا این کجی ادامه دارد، بدبختی برای او نیز ادامه خواهد داشت.
حاصل پیروی از عقل
آدمهایی هستند که صدای امام زمان را میشوند و ما نمیشنویم. مرحوم سید ابن طاووس گفته بود: وقتی حضرت را نبینم، صدای حضرت به حال مناجات و دعا را میشنوم واحساس میکنم. اشخاصی هستند که صدای ملائکه را متوجه میشوند. اینها با مجاهدت و اینکه انسان خلاف عقل در زندگی عمل نکند و با عقلانیت زندگی خودش را تنظیم کند حاصل میشود.
شکر از منجیّات است
کسی که دنبال نجات خودش است، یک اسباب کلیدی وجود دارد که میتواند آدم را از بند خودش، از اسارت خودش و از سِجن نفسش خلاص کند، از جهنم نفسش خلاص کند؛ شکر از منجیات است؛ شکر از سُفُن نجات است، یکی از کشتیهایی که باید تدارک ببینیم تا بتوانیم طوفانها را پشت سر بگذاریم، روح شکر است. با مَرکب شُکر سیر الی الله را پذیرا باشیم.
تمام امور در گرو اخلاص است
تمام امور به اخلاص برمیگردد. اگر اخلاص نداشته باشیم، در عالم قبر، نه فقه به درد میخورد، نه جراحی به درد میخورد، نه راه سازی به درد میخورد.
ترک گناه و حالت حضور
هر چه ترک گناهمان از نظر زمان استمرار داشته باشد و این ترک گناه کیفیت بهتری داشته باشد، حالت حضور بیشتر میشود.
فلسفهی برخی از مصیبتها
یک اسباب بازی وقتی بچه را سرگرم میکند، سبب میشود از درس خواندن، از رسیدن به هدف، از مادرش، باز بماند. آیا گرفتن آن اسباب بازی از کودک، در آن مقطع، نعمت است یا جفا؟ فلسفه برخی از مصیبتها و بلاها به این خاطر است.
حرام بودن گمان بد داشتن به مسلمان
اگر مردی را با یک زنی دیدید، حق ندارید بگویید با نامحرم ارتباط برقرار کرده است. شاید خواهرش است، شاید خالهاش است، شاید محرمش باشد. ما حق بدبینی نداریم. دو نفری که با همدیگر صحبت میکنند، هم احتمال میدهیم که علیه ما صحبت میکنند و هم احتمال دارد که نه! بلکه حرفهای دوستانه با هم میزنند. ما حق نداریم که بگوییم: این دو نفری که در گوشی صحبت میکنند، لابد پشت سر من حرف میزنند و غیبت میکنند. «ضَعْ أَمْرَ أَخِیک عَلَی أَحْسَنِهِ»[۸] همیشه کار مؤمن را باید حمل بر صحت کرد و این توجیه شرعی در کار مؤمن واجب است و گمان بد داشتن نسبت به امور مسلمانان حرام است. اینها همه مربوط به قلب میشود.
موجبات عاقبت به خیری
اجمالاً عاقبت به خیری از اسرار الهی است لکن بر حسب روایات اموری هستند که موجب عاقبت به خیری میگردند. مرحوم حاج شیخ علی نخودکی میفرمودند: سه چیز انسان را عاقبت به خیر میکند؛ یکی نماز اول وقت، دوم کثرت صلوات بر محمد و آل محمد؛ و سوم حرمت گذاشتن به سادات. حسن خلق هم بر حسب روایات، آدم را عاقبت به خیر میکند. خدمت گذاری به خلق الله نیز همین طور است و موجب عاقبت به خیری میگردد. احترام به بزرگان، خصوصاً احترام به پدر و مادر بر حسب تجربه از اسباب قوی هدایت است.
بندگی، حباب «خودیت» را میشکند
چنانچه بنده باشیم، خدا به مقداری که ما بنده هستیم، نور خودش را در ما قرار میدهد، اگر با خدا یکی شویم، حبابمان شکسته میشود، قطره ای میشویم و دردریا نیست میشویم، وقتی نیست شدیم، تازه دریاست دیگر ما نیستیم، وقتی ما ماییم، محدود هستیم و نامحدود را محدود نمیتواند کیل کند، چطوری میتواند کیل کند؟! ان شا الله با مراقبه، خدا محبّت خودش را در دلهای ما بیاندازد؛ و ما را نیست کند. وقتی ما فانی شدیم، ذوب شدیم، گَرد خودی را بر باد دادیم، آنوقت فتح باب میشود.
باید ملکهی صداقت داشته باشیم
در کتاب بحار الانوار، باب صدق[۹]، میفرماید: «آنچه که بهتر از صدق است، قائل صدق میباشد»[۱۰]؛ این حدیث دارای لطیفه ای است. صدق خیلی خوب است اما قائل صدق بهتر از خود صدق میباشد؛ یعنی کسی که ذاتش مُوَلد صداقت است، جایگاهش والاتر از «صدق» است. صدق عملی، یک عمل گذرا است؛ عمده این است که انسان قائل صدق باشد، صفتش این باشد، ملکه صداقت داشته باشد؛ این بهتر است.
دل هم باید روزه باشد
«مُنَزَّهَهٍ عَنِ الْأَفْکارِ السَّیئَهِ».[۱۱] آدم روزه دار باید دلش روزه باشد، دلش از افکار پلید، از افکار بد روزه باشد، آدم روزه بگیرد، ولی بدبین باشد ولی سوء نیت داشته باشد؛ ولی نیّت گناه داشته باشد؛ ولی حسد و حرص داشته باشد؛ این روزه، روزه ای است که شکل دارد اما روح ندارد. روزهی شما باید دارای باطن باشد، «وَ الْهَوَاجِسِ الْمُنْکرَهِ». این خطوراتی که خدا خوشش نمییاید، پیش خدا شناخته نیست، اینها را باید از باطنتان بیرون کنید.
زوال پذیری کارهایی که ملکه نشدهاند
هر کاری به صورت عادت و ملکه در نیاید، قابل زوال و نگران کننده است.
نماز شبِ با عجب، نقمت میشود
گاهی اگر انسان توجه نکند، نعمت را برای خودش نقمت قرار میدهد. مثل نماز شب، نماز شب مال اشراف است؛ متهجّدین، اشراف روز قیامت هستند؛ اما همین نماز شب، اگر برای نماز شب خوان عُجب آورد، «العُجب یُفسِد العَمل»[۱۲] نماز شب ذاتاً نعمت بوده است، امّا حیث نعمت بودنش ملحوظ قرار نگرفته و تبدیل به نقمت شده است.
ثمرهی انجام اعمال
اگر عملی عوض اینکه خدا را در نظر انسان بزرگ کند، خود آدم را بزرگ کند، این عمل، قربی در آن نیست؛ زیرا آدم کوچک است. این اعمال باید کمک کند که آدم کوچکی خودش را بیشتر درک کند، بیشتر شرمنده شود، بیشتر خجل شود.
خیر دنیا و آخرت در نماز شب است
نماز شب اکسیر است. خیر دنیا و آخرت در نماز شب است. کسی که از نماز شب محروم است، دلیل بر این است که گناه بدی دارد. «إِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَمْتَنِعُ بِهِ مِنْ قِیَامِ اللَّیْل».[۱۳]
یک لحظه غفلت = آتش
حواست به خودت باشد. این جایی که داری میروی، خطرناک است، این پل صراط است، باطن پل صراطِ آخرت، همین جاست. شما اینجا از روی آتش عبور میکنید، اگر یک لحظه غفلت کنید در آتش میافتید. نفس امّاره و شیاطین دائماً در مسیر ظاهر و باطن شما، کمین کردهاند و آتش گناه را قرار دادهاند. اگر از پل تقوا که خیلی هم ظریف و نازک است، غفلت کردید و مواظب خودتان نبودید این دشمنی که کمین کرده است شمارا به متن آتش میکشاند.
نماز دارای عقل و شعور است
«إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ»[۱۴] نشان میدهد که نماز صرف این اعمالی که انجام میدهیم و قیام قعودی که میکنیم، نیست؛ بلکه نماز عقل دارد، شعور دارد، ملکه ای است که در وجود انسان ایجاد میشود. انسان روح جدیدی پیدا میکند. «تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ» نماز نهی میکند؛ نهی مال موجود عاقل است؛ در مورد غیر ذوی العقول، امر و نهی وجود ندارد. نهی کردن مخصوص ذوی العقول است. این نشان میدهد که نماز یک ملکوتی دارد. خوشا به حال کسانی که نماز واقعی دارند و دائم در نماز هستند؛ یعنی حالتشان، حالت نماز است.
شکر از سپری شدن بلا
در مواجهه با مشکلات و بلاها انسان باید با خود بگوید: خب این بلا که قطعی است، وقتی خدا این را نوشته است و جزو برنامه زندگی من بوده است[۱۵]، شکر میکنم که آنرا پشت سر گذاشتم. بعضی افراد مصیبتهایشان هنوز در پیش است، ولی مال ما بحمدالله، از سرمان گذشت؛ این خودش جای شکر دارد.
–[۱] سوره الفاطر؛۱۱ – سخنان پاکیزه به سوی او صعود میکند و عمل صالح را بالا میبرد.
[۲]– الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص ۵۰۸، باب الدعاء للإخوان به ظهر الغیب
[۳]– سوره یوسف؛ ۱۰۶
[۴]– سوره عنکبوت؛ ۶۹
[۵] – سوره بقره؛ ۲۸۲
[۶]– سوره انفال؛ ۲۹
–[۷] و به خانهها از درِ آنها وارد شوید. سوره بقره، ۱۸۹
[۸] – عده الداعی و نجاح الساعی،۲۲۰، توضیح و تقسیم فی الریاء
–[۹] بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۶۸، ص ۱
[۱۰]– أَحْسَنُ مِنَ الصِّدْقِ قَائِلُهُ وَ خَیْرٌ مِنَ الْخَیْرِ فَاعِلُهُ؛ ترجمه: بهتر از راستی کسی است که راست میگوید و بهتر از کار نیک آن شخصی است که کار نیک انجام میدهد.
[۱۱] – عده الداعی و نجاح الساعی، ص: ۱۸۲
–[۱۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲، ص: ۳۱۳
[۱۳] – عده الداعی و نجاح الساعی، ص ۲۱۱، الخامس أن یکون بعد الدعاء خیرا منه قبله
[۱۴] – سوره عنکبوت؛ ۴۵
[۱۵] – طبق آیه ۲۲ و ۲۳ سوره حدید: «هیچ مصیبتی به مال یا به جانتان نرسد مگر پیش از آنکه بیافرینیمش، در کتابی نوشته شده است؛ و این بر خدا آسان است؛ تا بر آنچه از دستتان میرود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان میآید شادمانی نکنید؛ و خدا هیچ متکبر خودستایندهای را دوست ندارد» تمام مشکلاتی که برای ما پیش میآید، برنامه مدونی است که خدا برای بندگانش در لوح محفوظ دارد.
پاسخ دهید