تعالیم دین اسلام در مورد یک آدم وسواسى به چه صورت است؟ اسلام چه صحبتهایى با یک فرد وسواس دارد؟
پاسخ به این پرسش را با مطلبى از امام صادق علیهالسلام آغاز مىکنیم. در روایتى نقل شده است:
به امام صادق صادق علیهالسلام گفتند: شخصى هست که داراى عقل و بینش خوبى است؛ اما قدرى در وضو و نمازش وسواس دارد؛ حضرت فرمود: این چگونه آدم عاقلى است که پیروى از شیطان مىکند. بعد فرمود: «ان الشیطان یحب ان یطاع»؛[۱] «شیطان دوست دارد که از او پیروى شود».
در روایت دیگرى امام صادق علیهالسلام در پاسخ به سؤال از تکلیف کسى که در تعداد رکعتهاى نماز زیاد شک مىکند – به طورى که اصلاً نمىداند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقى مانده است – فرمود: باید نمازش را اعاده کند. سپس به امام عرض شد: زیاد شک مىکند، به طورى که هر چه هم اعاده کند باز شک مىکند؛ فرمود: به شک خود اعتنایى نکند[۲] [و به نمازش ادامه دهد].
امام علیهالسلام در ادامه فرمود: «با شکستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید که با این کار، او را به طمع اندازید؛ زیرا شیطان خبیث است و بر هر چه عادتش دهند، عادت مىکند. پس هر یک از شما (که کثیرالشک باشد)، به شک خود اعتنا نکند و نمازش را زیاد نشکند؛ چون اگر چند مرتبه به شک خود اعتنا نکرد، دیگر دچار شک نخواهد شد. شیطان پلید مىخواهد مطاع باشد؛ لذا اگر نافرمانى شود، دیگر به طرف شما نمىآید».
از این گونه روایات استفاده مىشود که؛ وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسى جاهل تلقى مىشود و نباید به شکهاى خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادى در آنچه دچار وسواس است، عمل کند؛ یعنى، از هر چیزى که عموم مردم نجس مىدانند، اجتناب کند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل کند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست. در واقع کسى که بیشتر از مقدارى که شرع مقدس براى شستن و تطهیر محل نجس تعیین کرده، آب مىریزد و یا در انجام دیگر اعمال عبادى یا غیرعبادى، تکرار و افراط مىکند؛ نوعى دهن کجى به شارع مقدس و دستورات پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله و ائمه اطهار علیهمالسلاماست. پس همان طور که تفریط و بىمبالاتى و بىتوجهى نشانه جهل و نادرست است؛ افراط و زیاده روى نیز از نظر ائمه اطهار علیهمالسلامو شرع مقدس، مردود است.
حضرت على علیهالسلام در نهج البلاغه مىفرماید: «لا تَرَى الْجَاهِلَ إِلاّ مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»؛[۳] «افراط و تفریط هر دو نشانه جهل و بىعقلى است».
آدم وسواسى نیز در فکر و یا عمل دچار حساسیت بیش از اندازه شده و از حد متعادل و معین خارج شده است. آرى در مراحل اولیه، شک و تردید – چه در افکار و چه در اعمال – ناخواسته و غیراختیارى است و بدون اراده شخص به ذهن فرد مىآید و یا در عمل و رفتارش ظاهر مىشود و به عبارتى یک نوع بیمارى است که در وجود او رخنه کرده است، اما تداوم و عدم تداوم آن قابل کنترل است.
از نظر اسلام شخص وسواسى بیمار تلقى مىشود و رفتار او، رفتارى نابهنجار است. اسلام براى اعمال یا افکار وسواسى، اعتبارى قائل نیست و به چنین فردى توصیه مىشود به افکارش بىتوجه باشد و ترتیب اثر ندهد، بلکه مثل سایر مردم به مسائل نگاه کند و مناسک دینى را نیز مثل عموم مردم انجام دهد.
حتى اسلام در مواردى که وسواس شدت پیدا مىکند، رعایت برخى از مسائل (مثل طهارت، وضو، غسل و…) را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته، مىگوید: با همان بدن یا لباسى که فکر مىکند نجس است یا همان وضو و غسلى که احساس مىکند باطل است نماز بخواند، هیچ اشکالى ندارد.
برخى از مراجع در پاسخ به افراد وسواسى – که در طهارت و نجاست به وسواس مبتلا شدهاند – مىفرمایند: «شما گرفتار وسواس هستید و تنها درمان آن بىاعتنایى است. فتواى ما براى شما این است که ببینید مؤمنان دیگر، چه اندازه به این امور اعتنا مىکنند، به همان اندازه اعتنا کنید؛ بقیه براى شما پاک است».[۴]
علاوه بر اینکه فرد بیمار – اعم از بیمارى جسمانى یا روانى – به حکم عقل باید به متخصص و کارشناس مراجعه کند و اسلام نیز این حکم عقلى را تأیید مىکند. از این رو، اگر آن قدر وسواس دارد که در انجام کارهاى روزمره و اعمال عبادى دچار مشکل مىشود، باید به متخصص مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد.
پی نوشت ها
[۱] – امام خمینى، چهل حدیث، مؤسسه نشر آثار امام خمینى.
[۲] – به نقل از: محمود ارگانى، شناخت وسواس و درمان آن.
[۳] – نهج البلاغه، حکمت ۷۰٫
[۴] – براى آگاهى بیشتر ر.ک: ناصر مکارم شیرازى، استفتائات جدید، ج ۲، صص ۴۳-۴۱٫
پاسخ دهید