منظور از این که نام پیامبر(ص) در زمین محمد و در آسمانها احمد است چیست؟
آن حضرت دارای دو بعد متفاوت زمینی و آسمانی یا به عبارت دیگر ظاهری و باطنی هستند که در هر بعد با نام خاصی نامیده شده اند که هردو از ریشه حمد مشتق شده است. از همین روی در روایات به این مطلب اشاره شده است که نام پیامبر اسلام در آسمان ها احمد و در زمین محمد(ص) است.
روایات متعددی در مجامع روایی هست به این مضمون که اسم پیامبر اسلام (ص) در آسمان ها احمد و در زمین محمد است[۱]. همچنین نام آن حضرت در کتب پیشینیان هم طبق برخی روایات و آیات احمد ذکر شده است[۲].
گذشته از برداشت ساده از این روایات که صرفا چندین نام برای پیامبر قائل است وقتی این روایات را در کنار برخی روایات دیگر قرار می دهیم که به سابق بودن خلقت نوری پیامبر بر همه مخلوقات اشاره دارد به این نتیجه می رسیم که آن حضرت دارای دو بعد متفاوت زمینی و آسمانی یا به عبارت دیگر ظاهری و باطنی هستند که در هر بعد با نام خاصی نامیده شده اند و هر بعدی احکام و ضوابط خاص به خود را دارد.
همچنانکه طبق روایات خداوند نام آن حضرت را از نام خود مشتق کرده و نور آن حضرت هم از نور خداست و همه عالم به برکت وجود آن حضرت خلق شده است. همچنین می دانیم که در مباحث فلسفی و عرفان نظری صادر اول و حقیقت محمدیه واسطه فیض برای خلقت کل عالم است که همان نورانیت باطنی آن حضرت می باشد.
بنابراین اگر عالم هستی را به طور کلی به دو عالم ارض و سماء تقسیم کنیم معنای اینکه پیامبر اسلام در آسمان ها احمد و در زمین محمد است اشاره به این مطلب دارد که آن حضرت با وجود ظاهری خود بر اهل زمین و با وجود باطنی خود بر اهل آسمان افاضه می کنند.
در این میان اصطلاح قرآنی دیگری که از همین ریشه حمد و احمد و محمد است اصطلاح مقام محمود است. ابتدا لازم به ذکر است که این مقام مختص پیامبر اسلام نیست بلکه ائمه و مومنان حقیقی نیز طبق روایات در این مقام قرار دارند یا رسیدن به این مقام را از خداوند در خواست می کنند.
مقام محمود به عنوان یک منزلت در سلوک الاهی که طبق آیات قرآن حاصل شب زنده داری است مقامی است که پیامبر اسلام در سیر تشریعی و دنیوی خود به آن رسید. هرچند در ذات نوری خود و در بعد باطنی و تکوینی خود دارای این مقام بود.
بنابراین در مقایسه بین نام ظاهری و باطنی آن حضرت که اشاره به بعد ظاهری و باطنی شان دارد، رسیدن به مقام محمود -که در قرآن به پیامبر وعده داده شده است- به این حقیقت اشاره دارد که؛ هرچند آن حضرت در ذات خود و در عالم تکوین، نور اول و برتر از همه انوار و موجودات بوده اما در عالم تشریع برای رسیدن به این مقام -که مختص به خود اوست- مجاهده کرده و آن را در خود محقق نموده است.
منبع: اسلام کوئست
[۱] مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص ۹۶٫ موسسه الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق.
[۲] «وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ» الصف،۶٫
پاسخ دهید