با سلام؛ در آیه ۲۱۹ سوره بقره گفته شده شراب حرام است، ولی باز گفته شده در آن سود هایی وجود دارد! منظور از سودها چیست؟

پاسخ اجمالی

در آیه ۲۱۹ سوره بقره، سود و زیان هاى شراب و قمار با هم مقایسه شده و برترى زیان ها و گناه سنگین آنها بر منافعشان، به صراحت و روشنی بیان شده است.

منظور از سودها و منافع پراکنده، گذرا و محدودى که شراب و قمار براى مردم دارد، و این آیه با تعبیر “و منافع للناس”، به آنها اشاره نموده، می تواند سودهای مادى که از راه فروش شراب به دست می آید باشد، یا منافع خیالى که به سبب تخدیر حاصل از مستى شراب و غفلت از غم و غصه ها باشد.[۱] شاید از قبیل تأثیر شراب در تسکین بعضى بیماری ها باشد؛ نظیر تسهیل هضم، تکثیر ادرار، تقویت شهوت، پدید آوردن بى ‏باکى در میدان جنگ و ستیزه، و یا محبت و نشاط گذرا، یا باز شدن دست می گسار و قمار باز به بخشش مورد نظر باشد. از اینها گذشته، آنچه از نظر عامه مردم سود پنداشته شده، و همین از قدیم، منشأ و سبب شیوع شراب و قمار گردیده، همان انصراف از دردهای درونى، حوادث و گریز از واقعیات زندگى و تسکین موقت است. مردمى که نه چون حیوانات فاقد درک اند، و نه چون انسان مترقى درک برتر و ایمان و هدفى دارند و معناى زندگی را نفهمیده‏اند، ناچار باید همین شعله دود آلود و بی فروغ خرد و اندیشه را یکسر خاموش کنند و خود را به مرتبه دیگر حیوانات تنزل دهند و به لانه و پناهگاه هاى خیالی روى آورند.[۲]

این منافع، در برابر زیان هاى فوق العاده اخلاقى، اجتماعى و بهداشتى آن بسیار ناچیز است. بنابر این، هیچ انسان عاقلى برای آن سود کم به این همه زیان تن در نمى‏دهد. گناهى که در آنها است زیادتر از منافع آنها بوده؛ زیرا استفاده‏هاى آنها محدود ولى گناه آنها موجب غضب پروردگار عالم می گردد، در صورتى که در برابر آن، نفع ناچیز و محدودى به دست آمده است.[۳]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۲، ص ۱۱۹، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.

[۲]  طالقانی، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج ‏۲، ص ۱۲۵، شرکت سهامى انتشار، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ ش.‏

[۳]  برای آگاهی بیشتر در این باره، ر. کپرتوى از قرآن، ج ‏۲، ص ۱۲۵؛ تفسیر نمونه، ج ‏۲، ص ۱۱۹؛ حقى بروسوى، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏۱، ص ۳۳۸، دارالفکر، بیروت، بى تا؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و مقدمه، بلاغی، محمد جواد‏، ج ‏۲، ص ۵۵۷، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.