قرآن چراغی است پرتوافکن که ابداً خاموش نمی شود و تا دنیا برقرار است مردم از هدایت او منقطع نشده، از پرتو آن کسب نور خواهند کرد. همین ملاک در وجود نازنین پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اوصیای گرامی او نیز بنا به آیه مبارکه: إنّا أرسلناک شاهداً … و سراجاً منیراً. موجود است.
اشاره :
قرآن کریم و امام معصوم دو چهره یک واقعیت و دو ظهور یک حقیقت اند که تفکیک و جدایی آنها از هم فرض صحیحی ندارد؛ نه قرآن بدون امام، قرآن حقیقی است و نه امام بدون قرآن، امام واقعی است. یعنی انسان کامل، قرآن ممثل است و قرآن کریم، انسان کامل مدوّن. امام، قرآن عینی است و قرآن، امام علمی. امام، قرآن ناطق است و قرآن، امام صامت. امام، صراط عینی است و قرآن، صراط علمی. به همین خاطر این دو از یک سلسله صفات مشترک برخوردار هستند.[۱]
خدای سبحان، قرآن کریم را به عنوان رحمت معرفی می کند:
هُدی و رحمه للعالمین.
همچنین ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز در زیارت جامعه کبیره به عنوان معدن رحمت و رحمت پیوسته و متّصل ـ الرحمه الموصوله ـ معرفی شده اند. مجموع این تعبیرها، شاهدی بر یگانگی رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)، ائمه اطهار (علیهم السلام) و قرآن کریم در عوالم برتر از عالم ماده است، همان گونه که در قیامت نیز به یک حقیقت برمی گردند. هر گونه تکثّر ظاهری و مادّی، مختصّ به عالم دنیاست.
اینکه در حدیث ثقلین از قرآن کریم و عترت به عنوان دو ثقل یاد شده، ناظر به این دنیاست، و گرنه در آن عوالم یک ثقل بیشتر نیست.[۲] یگانگی یاد شده قرآن و عترت در عرصه ها و اوصاف گوناگونی بروز و ظهور کرده است. سرّ این هماهنگی و یگانگی آن است که هر یک از این دو مشعل فروزان ـ یعنی قرآن ناطق و قرآن صامت ـ مامور به هدایت می باشند و هماهنگی میان آنها بدین معناست که تمام مردم تا دامنه قیامت، در علم و عمل نیازمند رهنمود قرآن و رهبری عترت هستند.
القرآن و الحجّه یا مشرکات قرآن و حجّت زمان(عجل الله فرجه) نام کتابی است که به قلم یکی از ارادتمندان به ساحت امام عصر(عجل الله فرجه)، یعنی مرحوم آیت الله حاج شیخ رضا توحیدی(ره)، در باب قرابت ها، شباهت ها و فصول مشترک قرآن و امام زمان(عجل الله فرجه) به نگارش درآمده است. اصل این کتاب بنا به آنچه حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور در معرفی مؤلّف و کتاب آورده اند، در دوازده دفتر تنظیم و تدوین شده که تنها این بخش ـ مشترکات ـ به چاپ رسیده است.
مؤلّف این کتاب، مرحوم آیت الله توحیدی، از عالمان معاصر تبریز و دارای صفات جمیله و اخلاق حمیده و به عشق به امام عصر(عجل الله فرجه) موصوف بوده اند. معظّمٌ له از دانش آموختگان حوزه حیات بخش نجف بوده، سالیانی در جوار آستان آسمانی امیرمؤمنان(علیه السلام) به تهذیب و تحصیل اشتغال داشته و مفتخر به کسب اجازه از تنی چند از آیات عظام و مراجع تقلید آن سامان گردیده است.
این کتاب، چنانچه از نام آن پیداست به بررسی فصول مشترک میان ثقلین (قرآن و عترت) می پردازد و به ده ها شباهت و قرابت میان این دو گوهر گران بها اشاره می کند.
مؤلّف محور و مدار بحث را خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه قرار داده است. حضرت امیر(علیه السلام) در این خطبه، پس از بیان بعثت در فرازهای واپسین خطبه به ویژگی های قرآن می پردازد و در آن، نزدیک به پنجاه صفت برای این کتاب آسمانی برمی شمارد. مؤلّف ضمن ترجمه و توضیح مفردات این خطبه آن صفات و امتیازات را در عموم معصومین ـ خاصّه در امام عصر(عجل الله فرجه) ـ به عنوان «ثقلِ اصغر» باز می جوید و به انطباق آنها با امامان معصوم می پردازد و می نویسد:
هر چه در قرآن باشد، به نحو اتمّ در معصوم وجود دارد و حجّت و قرآن از هم جدایی ندارند.
ایشان درباره این انطباق و اشتراک آورده اند:
مولی الموالی ـ حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) ـ در نهج البلاغه خود در موارد عدیده ای راجع به اوصاف کتاب الله العزیز و مقام و موقعیت و خصوصیات قرآن مجید، بیانات ارزنده ای فرموده که همه در خور ستایش است. حقیر ناچیز یکی از آنها را که بسیار جامع و جالب بوده و حاوی چهل و دو منقبت و فضیلت [درباره آن کتاب شریف] است، تبرّکاً ذکر کرده، انطباق هر یک را، با وجود مقدّس امام زمان(عجل الله فرجه) بیان می کنم.[۳]
مولّف در ذیل هر فصل، احادیث فراوانی را در تأیید و تسدید گفتار خود آورده که ما در مقام گزینش و گزارش، تنها عصاره ای از مطالب ایشان را جهت آشنایی خوانندگان محترم موعود آورده، و علاقمندان به این مباحث و معارف را به اصل کتاب ارجاع می دهیم. این کتاب در ۲۸۰ صفحه توسط انتشارات سیمای آفتاب و با مقدّمه کوتاه استاد علی اکبر مهدی پور در پاییز ۱۳۸۲ به چاپ رسیده است.
۱٫ قرآن نوری که چراغ هایش خاموش نشود
نور قرآن مجید دائمی و خاموش ناشدنی است و مردم پیوسته به واسطه تابش و درخشش آن از تاریکی های جهل و ظلمت های جاهلیت رهایی یافته، به شاه راه سعادت و هدایت در دنیا و آخرت می رسند. وجود مبارک ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز نور هستند. خداوند هزاران سال قبل از خلقت مخلوقات، انوار مقدّسه ایشان را خلق کرده، همه عالم از انوار آن بزرگان منشعب شده اند. این انوار مقدّس اصل و ریشه همه موجودات بوده و تابش انوار منظومه های شمسی و سایر کواکب، انجم و کهکشان ها از نور مقدّس این بزرگواران سرچشمه گرفته است؛ خاصّه نور مقدّس امام زمان(عجل الله فرجه) که همواره در قلوب مؤمنین اشراق دارد. وجود نازنین مهدی آل محمّد و اجداد طاهرینش(علیه السلام) منشأ و مبدأ همه انوار، پرتوافکن به هستی، و مانند قرآن غیر قابل زوال و تغییر می باشند.
۲٫ چراغی که فروزندگی اش ننشیند
آری قرآن چراغی است پرتوافکن که ابداً خاموش نمی شود و تا دنیا برقرار است مردم از هدایت او منقطع نشده، از پرتو آن کسب نور خواهند کرد. همین ملاک در وجود نازنین پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اوصیای گرامی او نیز بنا به آیه مبارکه:
إنّا أرسلناک شاهداً … و سراجاً منیراً.
موجود است. حضرت بقیه الله(علیه السلام) نیز جامع و حائز تمامی فضائل، مناقب و کمالات آن بوده، و انوار مقدّس آن حضرت(علیه السلام) تا پایان دنیا خاموش نخواهد شد. «والله متّم نوره و لو کره الکافرون».
۳٫ راهی که رونده اش را گمراه نکند
قرآن جاده ای است مستقیم، روشن و عاری از هر گونه اعوجاج که رهروانش را به سوی حق و حقیقت هدایت می نماید. خط و مشی پیامبر گرامی و اهل بیت او(علیه السلام) نیز بر طبق صریح آیات و اخبار، راهی مستقیم و بدون انحراف است که گم شدگان و حیرت زدگان را از مهالک گمراهی و اعوجاج رهایی می بخشد و امروزه، در زمان غیبت کبری، آن راه و صراط مستقیم بر ذات مقدّس امام زمان(عجل الله فرجه) منطبق می باشد.
۴٫ روشنی درخشانی که تابندگی اش به تاریکی نگراید
بر قرآن مجید، ظلمت و تاریکی عارض نمی شود و شائبه ظلمت باطل نمی تواند آن را زیر پوشش باطل خود قرار دهد، همچنین انوار مقدس پیامبر و امیرمؤمنان و فرزندانش(علیه السلام) تا روز قیامت، حتی در روز رستاخیز و عرصه های محشر در غایت تشعشع و نورانیت بوده، پیوسته با تابش خود سیمای شیعیان و مؤمنان را منوّر خواهد نمود.
۵٫ جدا کننده حق از باطل که دلیلش تباه نشود
قرآن مجید فارق و جدا کننده حق از باطل است و برهان و حجّیت آن همواره زنده و گویاست:
إنّه لقولٌ فصلٌ و ما هو بالهزل.
وجود مقدس حضرت مهدی و اجداد طاهرینش(علیه السلام) که وارث علوم انبیا و برگرفته از وحی الهی است نیز ممیز و فاروق حق از باطل می باشند زیرا آنان خود حق و محور و مدار آن هستند.
۶٫ بنایی که اساس آن ویران نگردد
بنیان کتاب عزیز آسمانی، انهدام ناپذیر است و از جمیع جهات شکست، محفوظ و ایمن می باشد. وجود مسعود ناموس دهر و ولی عصر و اجداد طاهرینش(علیه السلام) که عِدل و هم سنگ قرآن و نیمه دیگر حبلین و ثقلین می باشند نیز از باطل و ضلال و انحراف به دور بوده، نه خود منحرف شده و نه دیگران را به انحراف و گمراهی کشیده اند.
از طرف دیگر چون قرآن کریم به زمان خاصّ و ملّت مخصوصی نازل نشده بلکه بر تمامی بشر فرود آمده، این بزرگواران نیز به زمان خاصّی اختصاص نداشته بلکه تا روز قیامت، دوشادوش یکدیگر بر حوض کوثر وارد می شوند.
۷٫ بوستان های عدل و دریاهای قسط و داد
«ریاض»، جمع روضه به معنای زمین سربلند و شاداب است، و «عذران» جمیع غدیر، برکه آب را گویند که بر اثر سیل در جای گودی جمع شده باشند. [همان طور که قرآن دریای داد و قلزم قسط است] با تشریف فرمایی حضرت حجّت نیز عدل و داد عالم را فرا گرفته و با قیام قائم(علیه السلام) آن چنان دریای داد او به فیضان آمده و تموّج پیدا می کند که موج های کوه پیکر آن تمامی دنیا را پوشش می دهد و در اینجاست که دنیا را روح تازه بهشتی و همه خلایق در اَمن و امان به سر می برند.
۸٫ سنگ های بنای اسلام و شالوده آن
«اثافی»، جمع اُثفیه است و آن عبارت از سنگ هایی است که دیگ را بر روی آن می نهند. در اصول کافی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که:
سنگ بنای اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت.
و در بعضی از روایات وارد شده که
اگر کسی عبادات انس و جنّ را به جا آورد امّا محبّت و ولایت امام در قلب او نباشد، آن عبادات به او فایده ای نخواهد بخشید.
پس همان گونه که قرآن بنیان و اساس اسلام است، همچنین معرفت و ولایت حضرت بقیه الله(علیه السلام) سنگ بنای اساس اسلام است که بدون آن هیچ عملی مقبول نبوده و ثواب و آثاری بر آن مترتّب نخواهد شد.
۹٫ سرچشمه هایی که وارد شدگان از آن نکاهند
این کتاب عزیز سرچشمه ای است که وارد شدگان آن را ناقص نمی نماید و مانند چشمه های عادی و مادّی با بهره برداری بیش از حدّ کاسته نمی شود. علوم و فضائل و مناقب وجود نازنین ولی عصر و ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز تمام شدنی نیست. چون آن بزرگواران وارث علوم همه پیامبران، خصوصاً خاتم انبیا بوده ـ بلکه شریک علم آن حضرت می باشند ـ لذا علوم آنان نقصان پذیر نبوده و با استفاده و بهره برداری هر چه بیشتر به پایان نمی رسد.
۱۰٫ منزل گاه هایی که مسافرانش هرگز گمراه نشوند
قرآن مجید دربردارنده منزل ها و گذرگاه هایی برای راهیان راه خدا است، که مسافرین آن هیچ وقت راه را گم نمی کنند. لذا هر که در این راه سیر کند بدون شبهه به شاه راه هدایت و سعادت می رسد. حضرت حجّت و اجداد طاهرینش(علیه السلام) نیز چنین اند همان طور که در زیارت جامعه کبیره وارد شده است:
أنتم الصّراط الأقوم و السّبیل الأعظم، من أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک.[۴]
یعنی شما راه راست خدایید، هر کس نزد شما آمد، نجات یافت و هر که نیامد هلاک شد.
۱۱٫ پشته هایی که قصدکنندگان از آن در نگذرند
زیرا آن پشته ها دارای مرغزارهای خرّم و بوستان معارف و دریای دانش هستند که روی آورندگان از آن نگذرند و آن را فرو نگذارند. وجود مقدّس ائمّه هدی ـ خصوصاً حضرت بقیه الله(علیه السلام) ـ نیز اعلام و نشانه های هدایت هستند که قاصدین و سایرین از آنها تجاوز نکرده و نابود نمی شوند؛ چنانچه در قرآن آمده:
و علاماتٍ و بالنجم هم یهتدون.
در تفسیر از امام صادق(علیه السلام) آمده:
نجم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و علامات، ما هستیم.
۱۲٫ سیراب کننده تشنگی دانشمندان
آری، خدای تعالی قرآن شریف را سیراب کننده و کاهش دهنده حرارت عطش علما قرار داده است. و وَجه شَبه آن شدّت اشتیاق نفوس علما و کثرت حرص آنان به معارف حقّه الهیه قرآن است. چنانچه آب زلال و خنک، عطش تشنگان را برطرف می نماید این کتاب عزیز نیز تشنگان معارف و حقایق بی انتهای آن را سیراب می نماید. همچنین وجود مقدّس حضرات ائمّه هدی(علیه السلام) ـ حیاً و میتاً ـ جلوگاه نور هدایت و تسکین دهنده پویندگان و شیفتگان دانش می باشند. پس همان طور که قرآن شریف ساکن کننده عطش علماست، علوم فراوانی که از امامان(علیه السلام) صدور یافته نیز اثبات می نماید که این مزایا و خصوصیات در آن بزرگواران نیز وجود دارد.
۱۳٫ بهار خرّم دل های فقیهان
قرآن، بهار قلوب فقیهان است زیرا به واسطه تدبیر، دقت و غور در بطون آن و استنباط احکام و کشف حقایق و معنویات آن شرح صدری حاصل شده و شادی رخ می نماید که تمامی لذّت های مادّی در برابر آن ارزشی ندارد و هر چه بیشتر تلاوت شود، علاوه بر اینکه بر ایمان آنان می افزاید، اشتیاق و عطش آنان را نیز زیاد خواهد کرد و این خود یکی از اعجازهای قرآن کریم است. همچنین وجود مقدّس حضرت مهدی و اجداد طاهرینش(علیه السلام) که عدل و شریک قرآن هستند نیز این گونه می باشند طبیعی است که درک حضور اقدس و استماع کلمات دُرَربار ایشان برای فقیهان همچون نسیم حیات بخش بهاری، موجب انشراح صدر و صیقل و صفای دل ها خواهد شد. و نور مقدّس امام زمان(عجل الله فرجه) در قلوب همه مؤمنین پرتوافکن شده، روسیاهی ها و گرفتاری ها را می زداید.
۱۴٫ ریسمانی با دستگیره های محکم
قرآن مجید ریسمانی است که دستگیره های آن ناگسستنی است. هر که به آن چنگ زند نجات یابد و رستگاری اش محققّ است. شیخ بزرگوار طبرسی در معنای «حَبل» اقوالی را آورده: یکی آنکه حبل، قرآن است و دوم آنکه اسلام می باشد و سوم آنکه
اهل بیت(علیه السلام) هستند. و روایت «ابان بن تغلب» از امام صادق(علیه السلام) [مؤید این موضوع است] که فرمود:
منظور از حبل الله در آیه «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفّرقوا» ما هستیم.
بنابراین همه امامان یکی پس از دیگری «حبل الله المتین» هستند.
۱۵٫ پناه گاهی که دژ و باروی آن بلند و استوار است
قرآن کریم ملجأ و پناه گاهی بسیار بلند، و قلعه و حصاری مستحکم است که بلندا و استحکام آن مانع از این است که به پناهنده آن مکروه یا ناراحتی برسد. وجود مقدّس ائمّه اطهار (علیهم السلام) نیز در هر زمان و هر مکان ـ در حیات و ممات ـ ،
مرجع و ملجأ همه مردم بوده؛ خاصّه وجود نازنین حضرت مهدی(علیه السلام) که مأوی و پناه گاه هر بی پناهی بوده و منتقم واقعی مستضعفان است.
۱۶٫ هدایتگری که پیروش رستگار است
قرآن کریم هدایت کننده و راهنمای کسانی است که از رهنمودهای آن تبعیت کرده و به دستورات عالیه اش اقتدا و عمل نماید.
امامان ـ خاصّه حضرت بقیه الله(علیه السلام) نیز که وارث انبیا و اوصیا هستند، واجد تمام خصایص و امتیازات از حیث هدایت، ارشاد و تدبیر امور و حفظ نظام همه خلایق بوده و کلّ جهان هستی با تمام موجوداتش در تحت ولایت کبرای آن بزرگواران هدایت می شود.
۱۷٫ رخش سبک سیری برای آنکه با آن بتازد
قرآن مجید مرکب سریع السیری است برای کسانی که به محتوای عالیه آن عمل کنند و آنها را هر چه زودتر و سالم تر به منزل و مقصدشان می رساند و البته منزل و مقصد حامل و عامل به قرآن، جز حظایر قدس و محافل انس نخواهد بود.
حضرت بقیه الله(علیه السلام) و نیاکانش نیز کشتی نجاتند؛ هر کس به آن سوار شود، یعنی به آنها معتقد و به رشته رحمت شان متمسّک شود از طوفان های سهمگین کفر و شرک، و ضلالت و گمراهی، نجات یافته و از گرداب های جهالت و نادانی به ساحل سعادت، دانش و بینش می رسد.
[۱] جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقرّبان، ج ۲، ص ۱۹۳، نشر اسراء.
[۲] همان، ج ۱ ص ۱۷۴.
[۳] توحیدی، القرآن و الحجّه، ص ۷۷، انتشارات سیمای آفتاب.
[۴] محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره، ص ۹۰۵، انتشارات فیض کاشانی.
پاسخ دهید