جناب ابوذر غفّاری در چه مقطعی از مراحل دعوت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و توسط چه کسی به دین اسلام راهنمایی شد؟ تهیه و تنظیم: علی اکبر اسدی
ابوذر که چهارمین یا پنجمین مسلمان بود[۱] در همین دوره (دعوت پنهانی) مسلمان شد. ابوذر وقتی از بعثت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آگاه شد، برادرش را برای تحقیق به مدینه فرستاد، امّا هنگامی که بازگشت نتوانست آتش عشق او را فرو نشاند. از این رو خودش راهی مکّه شد و مصلحت ندید که آشکارا دربارهی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سؤال کند. علی (علیه السّلام) او را دید که در گوشهی مسجد الحرام دراز کشیده است، دانست که غریب است. سه روز از او مهمانداری کرد، امّا چیزی از او نپرسید تا اینکه ابوذر از علی (علیه السّلام) دربارهی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سؤال کرد. علی (علیه السّلام) او را مخفیانه نزد پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) برد. بدین صورت که به او گفت: به دنبالش روان شود و اگر در بین راه چیزی دید که از آن بر خود بترسد، باز گردد، چنانکه گویی میخواهد کاری انجام دهد یا کفشش را درست کند.
ابوذر مسلمان شد و بلافاصله به مسجد الحرام رفت و با صدای بلند گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. مشرکان بر سرش ریختند و چنان او را زدند که نقش بر زمین شد. عبّاس خودش را روی او انداخت و گفت: وای بر شما؛ مگر نمیدانید که او از قبیلهی بنی غفار است و راه تجاری شما به شام از آنجا میگذرد. روز دوم، بازگشت و همان جریان تکرار شد. باز عبّاس او را نجات داد.[۲]
ابوذر نزد رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمد و گفت: یا رسول الله؛ قریش مرا زدند و تا از آنان انتقام نگیرم، رهایشان نخواهم کرد. او از محضر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بیرون آمد و به عسفان رفت و هر گاه کاروان قریش میآمد، در گردنهی ثنیه غزال، شترانشان را رم میداد. بار شتران که گندم بود، میافتاد و چون قوم ابوذر میخواستند، دانههای گندم را جمع کنند، میگفت: هیچ کس حق ندارد، دانهای گندم لمس کند مگر اینکه بگوید: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. آنان نیز با گفتن لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، جوالهای گندم را برمیداشتند.[۳]
مطابق یک متن دیگر، ابوذر به این کار خود ادامه داد تا پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هجرت کرد و بدر و احد گذشت. آنگاه به مدینه آمد و در آنجا مقیم شد.[۴] نیمی از افراد قبیلهی بنی غفار به دست ابوذر مسلمان شدند. نیم دیگر وعده دادند که وقتی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به مدینه بیاید، مسلمان خواهند شد.[۵]
ابوذر در عصر جاهلی خداپرست بود و لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ میگفت. او هرگز بت نپرستید. گفته میشود، سالها پیش از بعثت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نماز میخواند.[۶]
این مطلب اقتباسی از فصل سوم بخش چهارم ترجمهی کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم میباشد.
[۱]. دلائل النبوه، ۱/۴۵۸؛ الطبقات الکبری، ۴/۱۶۴؛ حلیه الاولیاء، ۱/۱۵۷٫
[۲]. صحیح بخاری، ۲/۲۰۶؛ حلیه الاولیاء، ۱/۱۵۹؛ المستدرک علی الصحیحین، ۳/۳۳۹؛ الغدیر، ۸/۳۰۹٫
[۳]. الطبقات الکبری، ۴/۱۶۴٫
[۴]. همان، ۱۶۳٫
[۵]. همان.
[۶]. حلیله الاولیاء، ۱/۱۵۷؛ الطبقات الکبری، ۳/۱۶۴٫
پاسخ دهید