در این قسمت از برخوردِ امام جعفر صادق روحی فداه و سلام الله علیه که «عنوان بصری» را همینطوری به حضور نپذیرفتند و دو نکته را فرمودند که در این نکات چه لطائف و پیام‌هایی بود، یکی «مطلوب» بودنِ امام صادق علیه السلام؛ که اساساً «بَلاَءً اَلنَّبِیُّونَ ثُمَّ اَلْوَصِیُّونَ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ»[۱]، کسانی که می‌خواهند راهِ امام صادق صلوات الله علیه را ادامه بدهند باید بدانند طاغوت‌ها و قدرت‌های بزرگ در مقامِ ضربه زدن و ضرر زدن و ایذاء این‌ها خواهند بود، همه‌ی انبیاء «وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ»[۲].

 

بنابراین طلبه باید جبهه‌ای باشد، طلبه باید سنگرنشین باشد و همیشه این آمادگی را داشته باشد که اگر تروریست‌های آبرویی و قلمی و هنری و نظامی به دنبالِ این‌ها نباشد عجیب است، «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ»[۳]، این استمرار دارد، جبهه‌ی حق و باطل همیشه در مصافِ با یکدیگر هستند و اگر کسی آهسته می‌آید و آهسته می‌رود و عبا بر سرِ خود می‌کشد و هیچ وقت با هیچ طاغوتی در نمی‌افتد، هیچ وقت هیچ انتقادی از حکومتی‌ها ندارد، این‌ها راهِ امام صادق صلوات الله علیه نیست. حضرت از ابتدا به «عنوان بصری» اعلان نمودند که من در جبهه هستم، دشمن دارم، تحتِ تعقیب هستم. بنابراین شاگردِ امام صادق صلوات الله علیه کسی است که اینطور است، همیشه استکبارستیر است، طاغوت‌ستیز است، فسادستیز است، ظلم‌ستیز است، بدعت‌ستیز است، و این حرکت دشمن‌ساز است، و زندگیِ همراه با رفاه برای این قشر نیست، برای جعفری‌ها نیست.

 

نکته‌ی بعدی این بود که من که جبهه‌ای هستم، انقلابیِ منهای دستور گرفتن از خدای متعال و عبودیتِ خدای متعال هم کفر است و برای امام جعفر صادق صلوات الله علیه نیست. حضرت فرمودند: من وصل هستم، تمامِ اوقاتِ من مملو از ارتباط با خداست. در قسمتی از دعای کمیل دارد که خدایا اوقاتِ من را به ذکرِ خودت مَعمور کن. یعنی هر کجایی از وقتِ من که ذکرِ تو نبود آنجا خراب است، اگر انسان بخواهد وقت و روز و شب و نماز و کلاسِ او آباد باشد با یادِ خدا باشد، «بِذِکرِکَ مَعمورهً و بِخِدمَتِکَ مَوصولَهً»[۴]، باید درسِ ما خدمتِ حق باشد، ما باید نوکرِ خدای متعال باشیم، باید نوکرِ نمایندگانِ خدای متعال باشیم، هر کجا که احساسِ استقلال کردیم آنجا سقوطِ ماست، آنجا خرابیِ ماست. لذا از ابتدا بدانید که اگر شما فردا یک مفسّرِ جهانی بودید و از جای جای عالَم به شما وصل شدند و از چشمه‌ی شما استفاده کردند ولی شما خودتان را بعنوانِ یک علامه ببینید… یعنی شما مولای خودتان را نشان ندهید، یعنی نوکر بودنِ خودتان را نشان نمی‌دهید، این آن نیست که خدای متعال آن را دوست دارد، این آن نیست که شما را به خدای متعال نزدیک کند.

 

در زیارت شریفه جامعه کبیره… کلام کلامِ ما نیست، کلام کلامِ امامِ معصوم است، صاحبِ ولایته‌ی مطلقه است، بلندگوی خدای متعال است که می‌خواهد ما را در این کلاس تربیت کند، «آخِذٌ بِقَولِکُمْ ، عامِلٌ بِأمْرِکُم… مُطیعٌ لَکُمْ»[۵]، در هر درجه‌ای که باشید باید این سه مرحله را داشته باشید، یکی اینکه از آن‌ها بگیریم، دوم اینکه آنچه می‌گیریم برای روایت نیست بلکه برای درایت و عمل است، سوم اینکه اگر عمل هم می‌کنیم نمی‌خواهیم بگییم ما متّقی هستیم، می‌خواهیم بگوییم که ما نوکر و مطیع هستیم، ما آقابالاسر داریم، ما ارباب داریم، ما نوکر هستیم، مرجع تقلیدی که ذیّ نوکریِ امام زمان ارواحنا فداه را ندارد بدانید که «قُطّاعُ الطَّریق» است. ما نیامده‌ایم که برای خودمان یال و کوپال درست کنیم، آمده‌ایم که تمرینِ نوکری کنیم، باید در همه‌ی شرایط «وابسته» باشیم و مولا را نشان بدهیم، نه اینکه خودمان را نشان بدهیم. «وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ»[۶]، «وَلِرَبِّکَ فَاصْبِ»[۷]این هم از آن مسائلی بود که امام صادق علیه السلام ضمنِ اینکه مبارز بودن، انقلابی بودن، جهادی بودن را لازمه‌ی حرکتِ در راهِ امام صادق علیه السلام اعلان فرمودند، از طرفِ دیگر هم فرموده‌اند که من اصلاً… من خدا دارم، من بر سرِ سفره‌ی خدای متعال هستم، خدای متعال دائماً و دَم به دَم به من حیات می‌دهد، من هیچ لحظه‌ای بی او نیستم، من همیشه با او هستم. این هم یک نکته.


[۱] الکافی، جلد ۲، صفحه ۲۵۹ (عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ سَمَاعَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ إِنَّ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّ أَشَدَّ اَلنَّاسِ بَلاَءً اَلنَّبِیُّونَ ثُمَّ اَلْوَصِیُّونَ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا یُبْتَلَى اَلْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ اَلْحَسَنَهِ فَمَنْ صَحَّ دِینُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اِشْتَدَّ بَلاَؤُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَجْعَلِ اَلدُّنْیَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لاَ عُقُوبَهً لِکَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِینُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلاَؤُهُ وَ أَنَّ اَلْبَلاَءَ أَسْرَعُ إِلَى اَلْمُؤْمِنِ اَلتَّقِیِّ مِنَ اَلْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ اَلْأَرْضِ .)

[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۶ (وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ)

[۳] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۶ (الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا)

[۴] دعای کمیل

[۵] زیارت جامعه کبیره

[۶] سوره مبارکه مدثر، آیه ۳

[۷] سوره مبارکه مدثر، آیه ۷