«صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ‏ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ‏ فِی أَرضِه، سَیِّدی آجَرکَ الله مَولای أَعظَمَ الله لَکَ الأَجر الجَزاء فِی مُصیبَتِه جَدَّتِکَ فاطمّه الشَّهیدهِ المَظلُومَه مُولانَا أَغِثنَا وَ أَدرِکنَا وَ لا تُهلِکنَا». 

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏ إِلی یَومِ الدِّین».

تسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)

شهادت عالم‌سوز و جانسوز حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را به امام زمان و به شما ماتم گرفتگان و در عزا نشستگان تسلیت عرض می‌کنم. حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) جلوه‌ی خدا است، هیچ نوع غباری، حجابی بین بی بی و خدا وجود ندارد.

فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) محو ذات ربوبی است.

Sadighi-13941223-ShahadateHazrateZahra-ThaqalainSite (1)

بی‌بی عالم محو ذات ربوبی است چون محو است مظهر است، مجلا است، تمام صفات خدا در وجود او است و تمام کارهای حضرت زهرا هم کار خدا است. فاطمه‌ی زهرا همان‌گونه که در مورد فرزندان معصوم خود و در مورد مولی الموحدّین بگوییم امیر المؤمنین یدالله است، لسان الله است، عین الله است. امام زمان هم همین‌طور است. وجود نازنین بی بی هم لسان الله است، عین الله است، قدرت الله است، ولایت الله است، جمال الله است، جلال الله است و از این جهت معرفت او در خور وجود محدود ما نیست و جزو اسرار است.

شناخت لیله القدر در گرو شناخت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)

کسی فاطمه را بشناسد لیله القدر را یافته است. لیله القدر شب سرنوشت است یعنی تمام عالم خلقت با لیله القدر گره خورده است، سرنوشت عالم و آدم در شب قدر رقم می‌خورد و به امضا می‌رسد. این نشان می‌دهد که ارتباط حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) با زمین و زمان ارتباط سرنوشت‌ساز است. بی بی عالم هر کسی را با چشم رضا نگاه کند خدا از او راضی خواهد بود و هر کس که خدا از او راضی بود او به محضر خدا توفیق قرب پیدا می‌کند و هر کس راضی نبود ملعون ابد می‌شود.

Sadighi-13941223-ShahadateHazrateZahra-ThaqalainSite (2)

جعل لعنت اراده و مشیّت فاطمه (سلام الله علیها)

آیه‌ی کریمه‌ی مباهله که «تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ‏»[۲] جعل لعنت اراده‌ی و مشیّت فاطمه است، تکوین و ولایت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است. این شبیه «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ»[۳] اهل یقین جحیم را می‌بینند، دیدن جحیم برای ما با این چشم ممکن نیست، محال است. زیرا که در جحیم نور نیست.

رسیدن به مقام یقین و دیدن جحیم

در دعاها داریم که «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ‏ مِنْ‏ نَارٍ … وَ مِنْ نَارٍ نُورُهَا ظُلْمَهٌ»[۴] خدایا به تو پناه می‌بریم از یک آتشی که نور آن ظلمت است. در این‌جا وقتی برق می‌زند خانه‌ای آتش می‌گیرد، انباری آتش می‌گیرد، ماشینی آتش می‌گیرد نور و سوز دارد، هم روشن می‌کند و هم می‌سوزاند. ولی هیچ نوری در آتش جهنّم نیست، ظلمات محض است «ظُلماتٌ‏ فُوقَ‏ ظُلمات»[۵] چون آن‌جا تاریک محض است، ظلمت محض است دیدن آن برای ما ممکن است، ولی کسی به مقام یقین برسد جحیم را می‌بیند، جهنّم را با همه‌ی ظلماتی که دارد می‌بیند. این‌جا است که بحث کردند چرا خداوند متعال فرموده است «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الجنان»، «لَتَرَوُنَّ الجَنَّه» فرموده است «لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ»؟[۶] بعد در پاسخ گفته شده دیدن بهشت به اندازه‌ی دیدن جهنّم مؤونه ندارد، چون بهشت سراسر نور است، نور جمال ائمّه در آن‌جا است.

علّت نامگذاری حضرت فاطمه (سلام الله علیه) به نام زهرا چیست؟

 عالم یکی از اسمای بی بی عالم زهرا است. می‌پرسند چرا زهرا است؟ امام صادق و از ائمّه‌ی دیگر روایت است چند وجه گفتند یکی این‌که «زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ‏ السَّمَاءِ»[۷] نور فاطمه به آسمان‌ها می‌درخشد کما این‌که نور خورشید بر زمین می‌درخشد. اگر خورشید زمین را روشن می‌کند حضرت زهرا است که خورشید را روشن می‌کند، نور خورشید از فاطمه است. نور اجرام کیهانی از فاطمه است، نور ملک از فاطمه است، نور بهشت از فاطمه است.

تجلّی نور لبخند فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) بر بهشتیان

دارد بر این‌که بی بی عالم لبخندی که در بهشت برای امیر المؤمنین می‌زند، بهشتی‌ها با یک نور عظیمی که حالت صعقه به آن‌ها دست می‌دهد مواجه می‌شوند. وسعت بهشت که لایتناهی است. کسی عرض و طول بهشت را نمی‌داند «وَ جَنَّهٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۸] بهشت، بهشت لایتناها، بهشت بی‌مرز و بهشت بی‌ساحل است. تمام قصرها مملو از نوری می‌شود که همه حالت مدهوشی پیدا می‌کنند و از روی حیرت و تعجّب می‌گویند خدا تجلّی کرده است؟ ملائکه می‌گویند نه این نور لبخند فاطمه بود که تمام بهشت را روشن کرده است.

وجه دیگر نامگذاری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به زهرا

باز دارد وجه نامگذاری حضرت فاطمه‌ به زهرا به این است که صبح رنگ نور حضرت زهرا (سلام الله علیها) رنگ سفید است، ظهر زرد است و نزدیک غروب سرخ است. یعنی تشعشعات نوری فاطمه‌ی زهرا انواع تجلیّات را همراه خودش دارد. بهشتی که با نور فاطمه روشن است و زینت آن حضرت امام حسن و امام حسین (علیهم الصّلاه و السّلام) است، دیدن آن‌جا برای ضعیف‌ترین چشم‌ها هم عملی است، امّا دیدن جهنّم که ظلمت محض است آن یک اشراف والایی می‌خواهد که امور مادی و ذاتی را می‌طلبد.

بهشت، مرضیّ پروردگار متعال

در مسئله‌ی «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ»[۹]هم همین‌طور است جعل رحمت مسیر عادی خلقت است، به کسی که بهشت رفته است هیچ کس نمی‌پرسد که چرا بهشت رفتی؟ برای این‌که راه سلامت رسیدن به بهشت است. به کسی که سالم است هیچ کس نمی‌پرسد که سلامت هستی؟ سلامت طبیعی آدم است ولی کسی که مریض شد می‌گویند چرا مریض شدی؟ به کسی که جهنّم رفته است می‌پرسند «ما سَلَکَکُمْ فی‏ سَقَرَ * قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[۱۰] چه شد که شما جهنّم رفتید؟ جهنّم رفتن سؤال دارد، این طبیعی نبود خدا عالم را برای بهشت خلق کرده است، شما را برای بهشت خلق کرده است، شما باید بهشت می‌رفتید چرا جهنّمی شدید؟ بهشت رفتن مرضیّ پروردگار متعال است. راه سلامت فطرت این است که آدم به بهشت برود، اگر از جهنّم سر در آورد معلوم می‌شود که راه او عوض شده است و از راه خارج شده است، از خط خارج شده است.

مؤونه نداشتن نزول رحمت الهی

لذا نزول رحمت خیلی مؤونه ندارد، جعل لعنت مشکلات دارد و کسی که قدرت طرد و لعن به او داده شده است قدرت جذب به مراتب بالاتر از آن است. آیه‌ی مباهله نشانه‌ی تسلّط حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر سرنوشت عموم بشر را دارد، وقتی اهل شقاوت از خط خارج می‌شوند و لیاقت را از دست می‌دهند این اراده‌ی فاطمه است که جعل لعنت می‌کند و آن‌ها را طرد می‌کند. دافعه‌ی فاطمه است که آن‌ها را به جهنّم می‌اندازد و به طریق اولی کسی که بهشتی است و به جذبه‌های فاطمی مجذوب بهشت می‌شود مشمول اراده ‌و عنایت فاطمه‌ قرار می‌گیرد و سر از بهشت در می‌آورد.

لذا «یَا مَنْ‏ سَبَقَتْ‏ رَحْمَتُهُ‏ غَضَبَهُ‏»[۱۱] اگر خدای تعالی رحمت دارد، عفو دارد، گذشت دارد این صفت حق تعالی است. رحمت نعت حق تعالی است، سبقت بر غضب خود دارد. فاطمه‌ی طاهره (سلام الله علیها) با این‌که مظهر رحمت خدا است جعل لعنت می‌کند برای کسانی که در برابر حق، در برابر ولایت، در برابر اسلام لجاجت دارند «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ».[۱۲]

معلول الوجود ظاهری پیغمبر به وجود حضرت اسماعیل (علیه السّلام)

این مطلبی بود که خواستیم بگوییم بی بی عالم همه کاره‌ی عالم است، خدای متعال کتاب آفرینش را جلوی بی بی گذاشته است و قلم هم به دست او است می‌گوید بنویس. برای هر کس هر چیزی خواست می‌نویسد و همان می‌شود. هر کس هر چه دارد از فاطمه دارد، مادر است. این‌که پیامبر اکرم «أُمِ‏ أَبِیهَا» فرمودند مادر پدرش است معنای زیادی دارد مثل «حُسَیْنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْ‏ حُسَیْنٍ»[۱۳] همین‌طور که شخصیّت ابا عبدالله الحسین مایه‌ی بقای شخصیّت پیامبر است، اگر امام حسین نبود پیغمبر نبود. یعنی اثر پیغمبر نبود، یعنی شخصیّت پیغمبر با شرارت بنی امیّه ملکوک می‌شد، نامی، آوازه‌ای از پیغمبر باقی نمی‌ماند. امّا معنای دیگر هم دارد که اساساً حضرت امام حسین (علیه السّلام) در مجرای خلقت بود، اگر امام حسین به عنوان قربانی قبول این ایثار را نکرده بود، حضرت اسماعیل آن‌جا ذبح می‌شد، اگر اسماعیل ذبح می‌شد پیغمبری به وجود نمی‌آمد. اسماعیل به برکت امام حسین باقی ماند، لذا وجود ظاهری پیغمبر هم معلول الوجود حضرت اسماعیل است.

ولایت باطن نبوّت است

شخصیّت حضرت رسول به برکت حضرت زهرا باقی مانده است. باطن نبوّت ولایت است و بدون ولایت رسالت بی‌محتوا است. یک شکل بی‌روح است، مجسمه است. آن‌که اسلام را با روح خود حفاظت کرده است  حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. خودش را سپر ولایت یعنی حقیقت دین کرد، خودش را فدا کرد تا این‌که این دین باقی ماند.

پا برجا ماندن قرآن و ائمّه با وجود فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)

پس وجود حقوقی پیغمبر اکرم را حضرت زهرا (سلام الله علیها) با فداکاری خودشان حفظ کردند، حقیقت دین که ولایت است و ظاهر دین که قرآن است هر دو به برکت فداکاری و شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. محسن فاطمه باقی ماند و اگر فاطمه نبود این ولایت و حتّی ظواهر قرآن هم باقی نمی‌ماند. چون آن‌ها که قانون ارث را تحریف کردند، گفتند از پیغمبران ارث باقی نمی‌ماند حضرت فاطمه‌ی زهرا آمد آیات قرآن را ردیف کرد «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ»[۱۴] در مورد حضرت زکریا و دیگران همین‌طور آیات را در کنار هم چید بعد فرمود: «أَ فَحُکْمَ الْجاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ»[۱۵] شما تصمیم گرفتید قرآن را از بین ببرید؟ از نقشه‌ی آن‌ها خبردار شد، مشت آن‌ها را باز کرد، چهره‌ی آن‌ها را افشا کرد دیدند آشکار شد، دیگر نتوانستند با قرآن مقابله کنند ظاهر قرآن را حفظ کردند و اگر حضور حضرت زهرا نبود ظاهری از قرآن هم باقی نمی‌ماند. هم باطن قرآن که ولایت علی بود از بین برده بودند و هم ظاهر قرآن که احکام قرآن باشد، احکام نورانی شرع باشد همه با صلابت حضور حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیمه شد.

امّ الکتاب بودن فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)

ولی مسئله بالاتر از این است حضرت زهرا (سلام الله علیها) امّ الکتاب است، نسبت به کتاب آفرینش مادری دارد گویا این کتاب آفرینش چه کتاب آفاقی باشد و چه کتاب انفسی باشد همه در دامن فاطمه رشد کردند؛ چون تربیت برای مادر است، ربوبیّت حق تعالی در وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها) تجلّی کرده است لذا هر صاحب باطنی، هر سالک إلی اللهّی بخواهد رشد کند قطعاً باید با عنایت فاطمه (سلام الله علیها) رشد کند، کسی بدون عنایت فاطمی به مقامات معنوی و مراتب قرب الهی نمی‌رسد. باید فاطمه را شناخت «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ»[۱۶] یعنی شب سرنوشت و چمشه‌ی سرنوشت را با شناخت فاطمه می‌شود شناخت.

چطور می‌شود حضرت فاطمه را شناخت؟

شناخت فاطمه شناخت ذهنی نیست، حضرت زهرا در ذهن نمی‌گنجد، هیچ لفظی نمی‌تواند فاطمه را معنا کند، هیچ تعریفی نمی‌تواند حق حضرت زهرا را ادا کند. «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبیلاً»[۱۷] به فاطمه دل بدهید.

مجذوب فاطمه، مجذوب دریا شدن است

معرفت فاطمه فقط با جذبه است، هر که مجذوب فاطمه شد قطره‌ای است که مجذوب دریا شده است وقتی به دریا افتادید با دریا هم می‌شود فاطمه را شناخت. تا جدا هستید شما قطره هستید و او دریا است، دریا در قطره نمی‌گنجد که آدم او را تعریف کند، نمی‌تواند تعریف کند. ولی وقتی قطره در دریا افتاد خودش دریا می‌شود، قهراً دریا‌شناس هم است، دریا خودش را می‌شناسد.

رمز رسیدن به فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) چیست؟

رمز رسیدن به حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مسیر نسیم رحمت فاطمی قرار گرفتن است «إِنَّ لِلَّهِ فِی‏ أَیَّامِ‏ دَهْرِکُمْ‏ نَفَحَاتٍ‏ أَلَا فَتَرَصَّدُوا لَهَا»[۱۸] حالا چه کار کنیم که محبّت فاطمه‌ی زهرا را پیدا کنیم؟ چه کار کنیم که این جذبه برای ما پیش بیاید؟ وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها) طهارت محض است «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[۱۹]. این طهارت سنخیت می‌خواهد، ما امروز از گناهان خود توبه کنیم و حضرت زهرا را واسطه قرار دهیم «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ»[۲۰] با همان کلماتی که توبه‌ی آدم قبول شد که در این کلمات نور فاطمه بود.

فاطمه‌ی زهرا محور خمسه‌ی طیّبه

محور خمسه‌ی طیّبه حضرت فاطمه است «هُم فَاطِمَه وَ أَبُوهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنُوهَا»[۲۱] آن‌که پدر ما آدم را بعد از انقطاع و احتجاب به نور برگرداند و توبه‌ی او قبول شد برای ما هم باید همان باشد، باید دامن بی بی و پدرش و فرزندان او و همسرش را بگیریم و بگوییم بی بی تو شفاعت کن، آمدیم که یک نگاهی به ما بکنی تا بخشیده شویم. «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ‏ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»[۲۲]؛

«إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلَّا رِضَاکُمْ- فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکُمْ عَلَى سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَکُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ‏ ذُنُوبِی»[۲۳]


[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۶۱٫

[۳]– سوره‌ی تکاثر، آیات ۵ و ۶٫

[۴]– بحار الأنوار، ج ‏۸، ص ۳۲۴٫

[۵]– شرح القصیده النونیه، ج ‏۲، ص ۲۴۰٫

[۶]– سوره‌ی تکاثر، آیات ۵ و ۶٫

[۷]– بحار الأنوار، ج ‏۴۳، ص ۱۲٫

[۸]– سوره‌ی حدید، آیه ۲۱٫

[۹]– سوره‌ی آل عمران، ۶۱٫

[۱۰]– سوره‌ی مدّثر، آیات ۴۲ و ۴۳٫

[۱۱]– بحار الأنوار، ج ‏۹۱، ص ۲۳۹٫

[۱۲]– سوره‌ی آل عمران، ۶۱٫

[۱۳]– بحار الأنوار، ج ‏۴۳، ص ۲۶۱٫

[۱۴]– سوره‌ی نمل، آیه ۱۶٫

[۱۵]– سوره‌ی مائده، آیه ۵۰٫

[۱۶]– بحار الأنوار، ج ‏۴۳، ص ۶۵٫

[۱۷]– سوره‌ی فرقان، آیه ۵۷٫

[۱۸]– بحار الأنوار، ج ‏۷۴، ص ۱۶۶٫

[۱۹]– سوره‌ی احزاب، آیه ۳۳٫

[۲۰]– سوره‌ی بقره، آیه ۳۷٫

[۲۱]– عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیده النساء إلى الإمام الجواد، ج ‏۱۱-قسم-۲-فاطمهس، ص ۹۳۳٫

[۲۲]– الکافی، ج ‏۲، ص ۵۲۱٫

[۲۳]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۲، ص ۶۱۶٫