روز پنجشنبه مورخ ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۳ و مصادف با شام شهادت چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام سجاد (علیه السلام) مراسم عزاداری در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی با حضور عموم زائرین حرم رضوی و با سخنرانی «آیت الله کاظم صدیقی» برگزار شد؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مُقدّمه
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ قَدْ رُفِعَتْ دَرَجَاتُهُ، وَ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُهُ حَسَنَاتٍ، فَلْیَتَوَلَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ اَلْجَوَادَ[۲]»؛ از عُمق جانِ ناقابلم این مُصیبتِ عالَمسوز شهادت مَظلومانه و غریبانهی نورِ چشم امام رضا (علیه السلام)، میوهی دلِ حضرت ثامن الحُجج علیبنموسی (علیه آلاف التحیه و الثناء) را هم به خودشان تسلیت عَرض میکنم، هم به امام هادی و امام حسن عسکری (علیهما السلام) و خاصّه به امامی که صاحب مجلس است، صاحب ماتَم است یعنی امام زمانمان (ارواحنا فداه) و به شما دلدادگان، پیروان اهلبیت عصمت و طَهارت (سلام الله علیهم اجمعین) تسلیت و سرسَلامتی تقدیم میدارم.
معیّتِ ایمان و آگاهی بَشر را به دَرجات بالا نائل مینماید
حدیثی که قرائت کردم، از وجود نازنین خاتَم انبیاء حضرت محمّد مُصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است. وجودِ نازنین پیامبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد هریک از امامان ما نَقشی که دارند و ما با ارتباط با آنها، با حُضور در کلاس تربیتی و تَبعیّت از سیرهی آنها در روز قیامت یک امتیاز نَصیبمان میشود. برای هرکُدام از امامها یک کلاسی را پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تعریف فرمودند. در ارتباط با امام محمّد تقی (علیه السلام) میفرمایند: اگر کسی آرزو دارد، دوست دارد روز قیامت که خدا را مُلاقات میکند دَرجاتش بالا باشد و تمام سیّئات و زشتیهای آنها تبدیل به حَسنات شده باشد، یک تَحوُّل، یک انقلاب با توبه برای آدمی پیش میآید؛ اما «مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۳]»؛ آیهی قرآن کریم است. میفرماید: کسی ایمانِ خودش را بازسازی بکند، ایمانش ایمان باشد، دوّم توبه کند، از رَذائل اخلاقی کِبر، حِرص، حَسَد، کینهی مؤمن، بددَهنی، شایعهپراکنی، بازی کردن با آبروی مردم، ایجاد یأس و نااُمیدی، ایجاد نااَمنی اینها زشتیهاست، اینها سیّئات است، اینها برای بَشر آفت و آسیب است. اگر کسی از اینها و از گناهان جَوارحی که کسی چشمش آلوده شده است، کسی گوشش با شنیدن غیبت و شایعات آلوده پیدا کرده و نجس شده است، کسی غذای حرام خورده است، کسی به حقّ النّاس آلوده شده است، خداوند متعال توبه را دَرب رَحمت قرار داده است، توبه دارالشّفا قرار داده است. توبه را باب النّجات قرار داده است. همینجور با خودمان لَج نکنیم؛ مرگ در پیش است، مَلَک المُوت هر روز به ما سر میزند، به ما آمادهباش میدهد، ما میرویم و دیگر برنمیگردیم. این فُرصت گذراست، توبه را جِدّی بگیرید. اگر کسی ایمانش را بازسازی بکند و توبه بکند و بعد از توبه هم کارش درست باشد، دوباره به بدیهایش برنگردد، «فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»؛ خداوند متعال اینها را تبدیل میکند. آدمِ بدی بوده است، ولی به اذنالله در میان مَلائکه در مَلکوت عالَم در زُمرهی خوبان شناخته میشود. ظُلمت داشته است، حالا نور پیدا میکند. زشتی در قلبش داشته است، لَکّههای نَنگینی بوده است؛ تمام اینها شُستشو میشود و قلب انسان عَرش خدا میشود و عَرش خدا مُزیّن به وجود نازنین امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) است. «فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»؛ در روز قیامت کسانی که در مسیر علم حرکت کردند یا عالِم بودند، یا تابع اهل علم بودند، جاهلانه زندگی نکردند، یا مُجتهد بودند و یا مُقلّد بودند و اَحکام الهی را، حلال و حَرام الهی را «عَن اِجتهادٍ» یا «عَن تَقلیدٍ» یاد گرفتند، خداوند متعال در مورد اینها فرموده است: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[۴]»؛ کسانی که علم را چه علم تقلیدی باشد و چه علم اجتهادی باشد، چیزهایی را که از دینتان بَلد هستید، این برای شما علم است، این برای شما آدرس است، این برای شما چراغ است؛ به آن چیزی که میدانید عمل کنید. چیزهایی که میشنویم و یاد میگیریم فکر نکنید این سرگرمی آدم را نجات میدهد؛ خیر، باید به آن عمل کرد. اگر ایمان و آگاهی با هم بود، خداوند متعال بالا میبَرد.
ایمان لازمهی رَفعت در عالَم اَبد است
دَرجات بهشت برای ما قابل اندازهگیری نیست. فاصلهی بین هر دَرجه تا دَرجهی بالاتر بیشتر از فاصلهی اندازهی زمین تا کُرات آسمانیِ دیگر است. گاهی بین این دَرجات هزار سال نوری فاصله است. اما وجودِ نازنین امام محمّد تقی (علیه الصلاه و السلام) یک کانونی است که اگر کسی دامان امام جواد (علیه السلام) را بگیرد، با سیرهی امام جواد (علیه السلام) آشنایی پیدا بکند و تَشبُّه به حضرت جواد (علیه السلام) پیدا بکند در جُود، در کَرَم، در از بین بُردن صفت بُخل و لئامت، دستش باز باشد، گِرهگُشا باشد، به فقرا و گرفتارها رسیدگی کند، تَوانمندسازی بکند، امام (علیه السلام) به کسی پولی دادند که ۳۰۰ دینار بود. فرمودند: ببَر به فُلان پسر عمویم بده، ولی وقتی این پول را میدهی او خواهد گفت: من این پول را بخورم تمام میشود. این را به یک کسی که اهل تجارت است بدهید تا برایم کاسبی کند. من با عزّت زندگی کنم، با گِدایی زندگی نکنم. حضرت سپُردند که برایش یک تاجر اَمینی پیدا کُن تا این به عنوان یک سرمایه در اختیارِ او باشد و زندگی او تأمین بشود. امام جواد (علیه السلام) عزیزپَرور است. اگر شیعهای دامان حضرت جواد الائمه (علیه السلام) را بگیرد، هم در دنیا غِنای رِزق حَلال خواهد داشت، مُحتاج این و آن نخواهد شد؛ و هم در آخرت رَفعت پیدا میکند. یعنی در آنجا به انسان که گفته میشود: «اِقْرَأْ وَ اِرْقَ[۵]»، هر آیهای از قرآن کریم را آنجا کسی جُزء جانش کرده باشد، وجود خودش وجودِ قرآنی و دینی شده باشد، هر آیهای که میخواند یک دَرجه بالا میرود. ولی ساحَتی که در آن ساحَت پَرچمدار لازم است، عَلمدار رَفعت مقام در قیامت و عَلمدار تبدیل و تَحوُّل آدمهای گرفتار در بدیها و گناهان که اِکسیری میخواهند تا دلشان و مَبدأ میلشان عوض بشود، دیگر دنبال بدیها نروند، گناه خدا را رَها کنند و به دنبال بندگی خدا بروند، در این جَهت اِکسیر وجود ثَمرهی قلب امام رضا (علیه السلام)، حضرت امام محمّد تقی (علیه السلام) مِحور است. بنابراین این دونکته را که یکی اینکه در رَفعت و بالارفتن ایمان لازم است، دوّم علم و آگاهی و بَصیرت لازم است. در این جهت باید سر سُفرهی امام جواد (علیه السلام) بنشینیم. هم عالِمان زندگی کنیم، آگاهانه زندگی کنیم، با مَعرفت زیارت کنیم و هم اینکه ایمانمان را تقویت کنیم.
بَشر باید تلاش کند آلودگیهایش را به پاکیها مُبدّل نماید
در جَهت پُر کردن چالهها به تَعبیر مرحوم «آیت الله بهجت» (اعلی الله مقامه الشریف) که میفرمودند: گناههای آدم چالههای عالَم بَرزخ است؛ آدم که از دنیا میرود، در مسیری که میخواهد برود و به بهشت برسد، درون چالههایی که کَنده است میاُفتد. میفرمودند: قبل از آنکه بمیرید چالههایتان را پُر کنید. این تبدیل سیّئات به حَسنات، پُر کردن چاههایی است که برای خودمان کَندهایم؛ با غیبتِ این و آن، با مردمآزاری، با بداخلاقی با خانواده، با ضایعکردن حُقوق اَشخاص، با دامنزدن به شایعات، با مُقابلهی با خون شهدا و راهِ شهدا، با طَعنهزدن به انقلابی که این همه شهید خونشان را دادهاند، با نادانی در برابر ولایت و نیابت امام زمان (ارواحنا فداه) که بعد از قَرنها تاج رفته است، سلطنت رفته است، حکومت شرابخوارها، غارتگرها و آدمهای فاسق و فاجر رفته است، عالِم رَبّانی مُجتهد دارای زُهد و وارستگی آمده است. اَشخاصی به جای شُکرگزاری، قَدر نمیدانند و کُفران نعمت میکنند. امنیّت را نمیبینیم، پیشرفتهای علمی را نمیبینیم. ما هیچ بودیم؛ اما امروز نه در منطقه، بلکه در دنیا قدرت چهارم نظامی را ما داریم. صنعت و فناوری ما که روزگاری در کشور ما بود که پزشک از کشور بنگلادش میآوردیم. خدا میداند امروز از آمریکا و اروپا به دلیل گرانیِ اَعمال جرّاحی و دارو، بسیاری از مریضها را میآورند و در ایران جرّاحی میکنند. به بَرکت خون شهدایتان به بَرکت وجود نازنین رهبر و زَمامدار مُجتهد و پاکیزه و دل به خدا داده و عاشق امام زمانتان (ارواحنا فداه)، حکیم و خردمنَدتان، امروز دکترهای ما در دنیا سرآمد هستند. لذا اگر کسی بَناست راهِ امام جواد (علیه السلام) را برود باید کُفران نعمت را به شُکر نعمت تبدیل کند، بدزبانی را به خوشزبانی تبدیل کند، آلودگی چشم را به پاکی چشم تبدیل کند، بدبینی و بدگُمانی و سوءظَنّ را به حُسنِ ظَنّ تبدیل کند، حَسد را به خیرخواهی تبدیل کند، تکبُّر را به تَواضُع تبدیل کند، حِرص را به قناعت تبدیل کند؛ آنوقت امامِ جوادی میشود، تربیتشدهی حضرت امام محمّد تقی (علیه الصلاه و السلام) خواهد شد.
روضه و تَوسُّل به حضرت جواد الائمه (علیه السلام)
در مَحضر پدر روضهی پسر خواندن کار آسانی نیست. امام رضا (علیه السلام) خیلی به امام جواد (علیه السلام) علاقه داشت. امام جواد (علیه السلام) هم عاشق پدرش بود. اصلاً عاشق و مَعشوق بودند. راوی میگوید: من در مکّه دیدم امام جواد (علیه السلام) در حِجر اسماعیل (علیه السلام) نشسته بودند، امام رضا (علیه السلام) طواف وِداع کردند و به خادم دستور دادند که جواد را بیاور. رفت که حضرت جواد (علیه السلام) را همراه امام رضا (علیه السلام) بیاورد، امام جواد (علیه السلام) گریان بود و حاضر نبود بیاید. پُرسیدند: چرا؟ گفت: این وداعی که من از پدرم دیدم، آخرین وداع است. دیگر او برنمیگردد. از این جَهت دلش شکسته بود و نمیخواست از خانهی خدا بیرون بیاید؛ پَناهنده شده بود. حضرت رضا (علیه السلام) هم نسبت به امام جواد (علیه السلام) همین حَساسیّت را داشت. خیلی عاشقانه چون امامِ بعد از خودش بود، نورِ خدا بود، نور عَرش بود، چِلچراغ عالَم مَلکوت بود که خدا به امام رضا (علیه السلام) در اَواخر عُمرش داده بود و تنها یادگارش بود. امام رضا (علیه السلام) یک پسر داشت که آن هم حُجّت خدا بود. لذا وقتی دید حضرت جواد الائمه (علیه السلام) مشغول به خودش است، ناراحت است، گویا رَگهای گَردنش برجسته میشود، رنگش سُرخ میشود، دست بر روی خاک میکِشد، با انگشتش خط میکِشد و میگوید: من اینها را از زیر خاک در میآورم، من اینها را مُناجات میکنم. امام رضا (علیه السلام) خیلی مُنقلب شدند و گفتند: پسرم! چه شده است؟ عَرض کرد: به یاد مَظلومیّت مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) اُفتادم. «وَ إِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ[۶]»؛ مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها) گُناهش چه بود که به او سِتَم کردند، ظُلم کردند؟! امام رضا (علیه السلام) او را در بَغل گرفت، نوازش کرد. فرمودند: حقّا که امامت زیبَندهی توست. لباس ولایت شایستهی قامت توست. این مَعرفت به حضرت زهرا (سلام الله علیها)، رِقّت قلب به حضرت زهرا (سلام الله علیها) شایستگی انسان را بالا میبَرد.
یا علیبنموسیالرضا (علیه السلام)! این روضهی ما را ذخیرهی آخرتمان و این مُستعمینمان قرار بده.
بدن نازنین سه امامِ ما بعد از شهادت ۳ شبانهروز دَفن نشده است، روی زمین مانده است. یکی پدر امام رضا (علیه السلام) بود. حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) زیر شکنجه کُشته شد، در زندان به شهادت رسید. بدن نازنینش را ۴ نفر حَمّال از زندان بیرون آوردند و غریبانه به طرف قَبرستان قُریش میبُردند. «سلیمان» عَموی خلیفه بود. از بالای قَصرش دید دارند یک بدنِ غریبانهای را به قَبرستان قُریش میبَرند. مأمور فرستاد که ببینید اگر این قُریشی است، چرا اینقَدر غریبانه و اگر قُریشی نیست چرا او را به مَقابر قُریش میبَرند؟ آمد، خبر داد و گفت: اَمیر! این بدن حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) است. قُشونش را بسیج کرد، جنازهی حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) را تَحویل گرفت. ۳ روز کنار جِسر بغداد نگاه داشت. اعلان عُمومی کرد که همه بیایند تا تَشییع جنازهی مُجلّلی از امام به وجود بیاورند. دوّمین بدن، بدن نازنین حضرت جواد الائمه (علیه السلام) بود. همسرش قاتل ایشان بود. سَمّ هَلاهلی را به خُورد این امامِ جوانِ ۲۵ ساله داد. وقتی آقا مَسموم شد به خودش میپیچید. دَرب حُجره را بَست که صدای امام به کسی نرسد. بعد از آنکه شهید شد، دستور داد بدن را بُردند و بر روی پُشتبام گذاشتند که آفتاب بخورد و حالت بدن تغییر بکند. اما با قدرت خداوند برحَسب آنچه که مشهور است، خداوند کبوترهایی را که حالا مَلَک بودند یا کبوتر بودند، اینها آمدند پَرهایشان را بر روی بدن میگرفتند تا آفتاب به بدن نتابد و اینها ذَلیل شدند و به هدفشان نرسیدند. بدن بعد از ۳ روز مُعطّر بود. آوردند و تَشییع جنازه شد. اما «لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ[۷]» ؛ «مُلقَیً ثًلاثَاً بِلا غُسلٍ وَ لا کَفَن[۸]»؛ بدنِ نازنین اباعبدالله الحسین (علیه السلام) ۳ شبانهروز روی خاک گرم کربلا کَفَن نشد؛ بلکه بدن برهنه بود؛ علامتی باقی نمانده بود. بعد از ۳ روز زَنان «بنیاَسد» هَمیّت کردند. دستجَمعی حرکت کردند. مردهایشان گفتند: کُجا میروید؟ گفتند: بدن پسر فاطمه (سلام الله علیها) بر روی خاک مانده است؛ میخواهیم برویم دَفن کنیم. مردها غیرتشان به جوش آمد و گفتند: ما خودمان میرویم. وقتی به صحرای کربلا آمدند، یک نگاهی کردند و دیدند بدنها قطعهقطعه شده است. بدنِ نازنین اباعبدالله الحسین (علیه السلام) برهنه است. مُعطّل ماندند، سرگردان شدند. یکوقت دیدند یک نِقابداری آمد که امام زینالعابدین (علیه السلام) بود. فرمود: بنیاَسد! چرا مُعطّل هستید؟ عَرض کردند: این بدنها قابل شناسایی نیستند. فرمودند: من همه را میشناسم. در دَفن اَجساد مُطهّر بنیاَسد کمک کردند؛ اما به بدن نازنین امام حسین (علیه السلام) که رسید، فرمودند: بنیاَسد! بروید یک قطعه بوریا بیاورید.؛ نفرمود کَفَن بیاورید. کَفَن در جایی لازم است که بدن مانده باشد، ولی برای امام حسین (علیه السلام) بدنی نمانده بود. اَسبها را نَعل کرده بودند، بدن مطهّر زیر سُم اَسبها پایمال شده بود. امام زینالعابدین (علیه السلام) قطعات بدن را جَمع کردند، داخل حَصیر گذاشتند. در قَبر قرار دادند و رفتند، ولی بیرون نمیآمد. تَعجُّب کردند که نکند امام سجّاد (علیه السلام) جان داده باشد؟! آمدند و نگاه کردند. دیدند لَب به رَگهای بُریده گذاشته است….
لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم
اَلا لَعنَتُ الله عَلی القُومِ الظّالِمین
دعا
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم لباس ظُهور بر قامت صاحب ما حضرت مَهدی (عَجَّل الله تعالی فرجه الشریف) بپوشان.
خدایا! چشم ما را به جَمالش روشن بفرما.
خدایا! دلهای ما را به نور مَعرفت و محبّتش نورانی بگردان.
خدایا! نَسل جوان ما را به جوانی حضرت جواد الائمه (علیه السلام)، به جوانی و عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) قَسمت میدهم جوانهای ما را به سامانِ تَدیُّن، ازدواج، اشتغال، فرهنگ و تَمدُّن برسان.
خدایا! نگرانی خانوادهها را نسبت به جوانهایشان برطرف بفرما.
خدایا! دستهایی که برای گُمراهی جوانها، برای بیحجابی بانوان از جانب بیگانگان مُزدور هستند و کار میکنند را قَطع بفرما.
بارالها! پروردگارا! حَیا و عفّت و حجاب زنان و دختران مَملکت شهیدان، مَملکت امام رضا (علیه السلام)، مَملکت اهلبیت عصمت و طَهارت (سلام الله علیهم اجمعین) را از خطرات مَصون و مَحفوظ بفرما.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم سایهی پُر بَرکت عَلمدار انقلاب، نایب امام زمان (ارواحنا فداه)، مرجع عالیقدر، رهبر وارستهی ما را تا انقلاب حضرت مَهدی (عَجَّل الله تعالی فرجه الشریف) با عزّت و اقتدار مُحافظت بفرما.
خدایا! دولت ما و مَسئولین ما را در رَفع مشکلات مردم یاری بفرما.
خدایا! مریضها عُموماً، سفارششدهها خُصوصاً شِفا کَرَم فَرما.
خدایا! حاجات این جمع و همهی مُلتمسین و حاجتمَندان را برآورده بفرما.
خداوند از شهدایی که در حَرم مُطهّر رضوی در ایّام عاشورا شربت شهادت نوشیدند و مولایمان حضرت جواد الائمه (علیه السلام) را از همهی عزیزانی که در این حَرم خدمت میکنند و برای زائرین آسایش فَراهم میکنند و زَحمت این مجالس را میکِشند، کانون فرهنگی حرم مُطهّر، عُلمایی که در آنجا چراغ روشن هستند و شما مردمی که رونَق امام رضا (علیه السلام) هستید، رونَق انقلاب هستید، رونَق شهدا هستید، از شهدا و امام جواد (علیه السلام) به همهی شما پاداش خیر عنایت بفرماید.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.
[۲] الروضه فی فضائل أمیر المؤمنین علیه السلام، جلد ۱، صفحه ۲۰۷٫
«بِالْإِسْنَادِ – یَرْفَعُهُ – إِلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِی أَبِی عَنْ ، آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِی أَخِی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ هُوَ مُقْبِلٌ عَلَیْهِ، غَیْرُ مُعْرِضٍ عَنْهُ، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیّاً . وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُ، فَلْیَتَوَلَّ اَلْحَسَنَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ. وَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ قَدْ مُحِّصَ ذُنُوبُهُ، فَلْیَتَوَلَّ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ. وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُ، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُ قَرِیرَ اَلْعَیْنِ، فَلْیَتَوَلَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ اَلْبَاقِرَ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ کِتَابُهُ بِیَمِینِهِ، فَلْیَتَوَلَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقَ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ طَاهِراً مُطَهَّراً، فَلْیَتَوَلَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَلْکَاظِمَ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، ضَاحِکاً مُسْتَبْشِراً، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ قَدْ رُفِعَتْ دَرَجَاتُهُ، وَ بُدِّلَتْ سَیِّئَاتُهُ حَسَنَاتٍ، فَلْیَتَوَلَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ اَلْجَوَادَ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ یُحٰاسَبُ حِسٰاباً یَسِیراً ، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَلزَّکِیَّ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ هُوَ مِنَ اَلْفَائِزِینَ، فَلْیَتَوَلَّ اَلْحَسَنَ اَلْعَسْکَرِیَّ . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَلْقَى اَللَّهَ وَ قَدْ کَمَلَ إِیمَانُهُ، وَ حَسُنَ إِسْلاَمُهُ، فَلْیَتَوَلَّ اَلْخَلَفَ اَلْحُجَّهَ مُحَمَّدَ بْنَ اَلْحَسَنِ صَاحِبَ اَلزَّمَانِ اَلْمُنْتَظَرَ ، فَهَؤُلاَءِ مَصَابِیحُ اَلدُّجَى، وَ أَئِمَّهُ اَلتُّقَى، أَعْلاَمُ اَلْهُدَى، وَ مَنْ أَحَبَّهُمْ وَ تَوَلاَّهُمْ، کُنْتُ ضَامِناً لَهُ اَلْفَوْزَ بِالْجَنَّهِ».
[۳] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۰٫
«إِلَّا مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا».
[۴] سوره مبارکه مجادله، آیه ۱۱٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ ۖ وَ إِذَا قِیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ ۚ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۷، صفحه ۲۹۲٫
«م، [تفسیر الإمام علیه السلام ] ، قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : تَعَلَّمُوا سُورَهَ اَلْبَقَرَهِ وَ آلَ عِمْرَانَ فَإِنَّ أَخْذَهُمَا بَرَکَهٌ وَ تَرْکَهُمَا حَسْرَهٌ وَ لاَ یَسْتَطِیعُهُمَا اَلْبَطَلَهُ یَعْنِی اَلسَّحَرَهَ وَ إِنَّهُمَا لَتَجِیئَانِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ کَأَنَّهُمَا غَمَامَتَانِ أَوْ عَبَایَتَانِ أَوْ فِرْقَانِ مِنْ طَیْرٍ صَوَافَّ یُحَاجَّانِ عَنْ صَاحِبِهِمَا وَ یُحَاجُّهُمَا رَبُّ اَلْعِزَّهِ وَ یَقُولاَنِ یَا رَبَّ اَلْأَرْبَابِ إِنَّ عَبْدَکَ هَذَا قَرَأَنَا وَ أَظْمَأْنَا نَهَارَهُ وَ أَسْهَرْنَا لَیْلَهُ وَ أَنْصَبْنَا بَدَنَهُ فَیَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا أَیُّهَا اَلْقُرْآنُ فَکَیْفَ کَانَ تَسْلِیمُهُ لِمَا أَمَرْتُهُ [أَنْزَلْتُهُ] فِیکَ مِنْ تَفْضِیلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَخِی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اَللَّهِ فَیَقُولاَنِ یَا رَبَّ اَلْأَرْبَابِ وَ إِلَهَ اَلْآلِهَهِ وَالاَهُ وَ وَالَى وَلِیَّهُ [أَوْلِیَاءَهُ] وَ عَادَى أَعْدَاءَهُ إِذَا قَدَرَ جَهَرَ وَ إِذَا عَجَزَ اِتَّقَى وَ اِسْتَتَرَ فَیَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَمِلَ إِذًا بِکُمَا کَمَا أَمَرْتُهُ وَ عَظَّمَ مِنْ خَطْبِکُمَا مَا أَعْظَمْتُهُ یَا عَلِیُّ أَ مَا تَسْمَعُ شَهَادَهَ اَلْقُرْآنِ لِوَلِیِّکَ هَذَا فَیَقُولُ عَلِیٌّ بَلَى یَا رَبِّ فَیَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى فَاقْتَرِحْ لَهُ مَا یَزِیدُ – [فَیَقْتَرِحُ لَهُ مَا یَزِیدُ] عَلَى أَمَانِیِّ هَذَا اَلْقَارِئِ مِنَ اَلْأَضْعَافِ اَلْمُضَاعَفَاتِ مَا لاَ یَعْلَمُهُ إِلاَّ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَیُقَالُ قَدْ أَعْطَیْتُهُ مَا اِقْتَرَحْتَ یَا عَلِیُّ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِنَّ وَالِدَیِ اَلْقَارِئِ لَیُتَوَّجَانِ بِتَاجِ اَلْکَرَامَهِ یُضِیءُ نُورُهُ مِنْ مَسِیرَهِ عَشَرَهِ آلاَفِ سَنَهٍ وَ یُکْسَیَانِ حُلَّهً لاَ یَقُومُ لِأَقَلِّ سِلْکٍ مِنْهَا مِائَهُ أَلْفِ ضِعْفِ مَا فِی اَلدُّنْیَا بِمَا یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ مِنْ خَیْرَاتِهَا ثُمَّ یُعْطَى هَذَا اَلْقَارِئُ اَلْمُلْکَ بِیَمِینِهِ وَ اَلْخُلْدَ بِشِمَالِهِ فِی کِتَابٍ یَقْرَأُ مِنْ کِتَابِهِ بِیَمِینِهِ قَدْ جُعِلْتَ مِنْ أَفَاضِلِ مُلُوکِ اَلْجِنَانِ وَ مِنْ رُفَقَاءِ مُحَمَّدٍ سَیِّدِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ عَلِیٍّ خَیْرِ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ اَلْأَئِمَّهِ بَعْدَهُمَا سَادَهِ اَلْأَتْقِیَاءِ وَ یَقْرَأُ مِنْ کِتَابِهِ بِشِمَالِهِ قَدْ أَمِنْتَ اَلزَّوَالَ وَ اَلاِنْتِقَالَ عَنْ هَذِهِ اَلْمُلْکِ وَ أَعَذْتَ مِنَ اَلْمَوْتِ وَ اَلْأَسْقَامِ وَ کُفِیتَ اَلْأَمْرَاضَ وَ اَلْأَعْلاَلَ وَ جُنِّبْتَ حَسَدَ اَلْحَاسِدِینَ وَ کَیْدَ اَلْکَائِدِینَ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ اِرْقَ وَ مَنْزِلُکَ عِنْدَ آخِرِ آیَهٍ تَقْرَؤُهَا فَإِذَا نَظَرَ وَالِدَاهُ إِلَى حِلْیَتِهِمَا وَ تَاجَیْهِمَا قَالاَ رَبَّنَا أَنَّى لَنَا هَذَا اَلشَّرَفُ وَ لَمْ تَبْلُغْهُ أَعْمَالُنَا فَیُقَالُ لَهُمَا أَکْرَمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذَا لَکُمَا بِتَعْلِیمِکُمَا وَلَدَکُمَا اَلْقُرْآنَ».
[۶] سوره مبارکه تکویر، آیات ۸ و ۹٫
[۷] شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۶٢ش، ص ۱۱۵.
لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ به معنای روزی چون روز تو نیست ای اباعبدالله از سخنان امام حسن مجتبی (علیه السلام) درباره امام حسین (علیه السلام) است. این سخن، واقعه کربلا، چگونگی حادثه، شمار و وضعیت اعتقادی دشمنان اهل بیت را پیشگویی و بزرگی مصیبت و عظمت آن را بیان کرده است. راوی اصلی حدیث امام صادق (علیه السلام) است و شیخ صدوق آن را در کتاب امالی به نقل از مفضل بن عمر از وکلای امام صادق (علیه السلام)، آورده است.
متن حدیث به این صورت است: «انَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (عَلَیهِ السَّلام) دَخَلَ یَوْماً إِلَى الْحَسَنِ (عَلَیهِ السَّلام) فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ بَکَى، فَقَالَ لَهُ مَا یُبْکِیکَ یَا أَبَاعَبْدِ اللهِ؟ قَالَ: أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِکَ. فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ (عَلَیهِ السَّلام): إِنَّ الَّذِی یُؤْتَى إِلَیَّ سَمٌّ یُدَسُّ إِلَیَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّهِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ (صَلَّیَ الله عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) وَ یَنْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْیِ ذَرَارِیکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثِقْلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیَّهَ اللَّعْنَهُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْءٍ حَتَّى الْوُحُوشِ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانِ فِی الْبِحَارِ».
[۸] بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۹۱.
پاسخ دهید