روز دوشنبه مورخ ۲۴ آذر ماه ۱۳۹۹ مراسم بزرگداشت «حضرت آیت الله محمد یزدی(ره)» بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی(ره) تهران با قرائت قاری بین المللی قرآن کریم جناب آقای «حاج محمود نوروزی»، مداحی مداح اهل بیت علیهم السلام جناب آقای «حاج محسن طاهری» و سخنرانی امام جمعه محترم تهران حضرت «آیت الله صدیقی»برگزار گردید؛ مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
«وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا»[۲].
مجلس برای قدردانی و حقشناسی و تکریمِ یک «مُرابِطِ فی الثَغر»، به تعبیرِ وجودِ نازنینِ مولایمان امام جعفر صادق علیه السلام که فرمودند: «عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی اَلثَّغْرِ – اَلَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ»[۳]؛ علمای شیعه مرزِ دین را، مرزِ توحید را، مرزِ ولایت را، مرزِ فضائلِ اخلاقی را، مرزِ عزّت و شرفِ انسانی را، مرزبان هستند، سینه سپر کردهاند و شیاطین را طرد میکنند و نمیگذارند قُرُقِ توحید و دیانت و ولایت را مورد تعرّض قرار بدهد.
آیت الله یزدی رحمه الله تعالی علیه در بیان مقام معظم رهبری مدظله العالی
مقام معظم رهبری، این بزرگ مرجع و زعیمِ عالَمِ تشیّع و سکّاندارِ انقلاب و رهبرِ جبههی مقاومت و مستضعفانِ عصرِ ما، که من با همهی وجودِ خود اعتقاد دارم که ایشان مؤیّدِ مِن عِند الله هستند و مُلهَم هستند، در حوادثی که پیش میآید و ایشان نسبت به آن حوادث تبیین و هدایتی دارند، اینها فوقِ مشورتهای طبیعی هست، و یکی از مسائلی هم که این رهبرِ روشنبین در اظهاراتِ خود افتخار میآفرینند، اظهاراتی است که در موردِ شخصیتها دارند، وقتی این برجستگانِ انقلاب وفات میکنند، یا به مناسبتی در موردِ شخصیتها صحبت میکنند یا چیزی مینویسند، دقّتها در تبیینِ برجستگیهای آن شخصیت خیلی دقیق و منطبق با واقع هست.
در ارتباط با آیت الله یزدی رحمه الله تعالی علیه سه چهار وصف در قلمِ رسای ایشان در جرائد آمد، یکی از آنها این بود که ایشان اعتقادِ راسخ به مبانیِ انقلاب داشت.
ما انقلاب را همان اسلام میدانیم
ما «انقلاب» را همان «اسلام» میدانیم. «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ»[۴]، انقلابی یعنی مؤمن، یعنی دینشناس، یعنی دینمَدار، ولی نه دینِ آمریکایی، بلکه دینِ نبوی و وَلَوی که دینِ زندگیساز است، دینِ «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»[۵] هست، دینِ علم است، دینِ خدمت است، دینِ سیاست و مدیریت است، دینِ جهاد و اجتهاد است، در برابرِ دینِ سکولار، دینِ فردی، دینِ ساکت، دینِ خاموش، دینِ بیعُرضه و بیعُرضه پرور، دینِ بیتفاوت.
خدمتی که امام خمینی رحمه الله تعالی علیه به مکتب و قرآن کریم کردند قابلِ مقایسهی با خدمتِ هیچیک از اسلافِ صالح نیست، امام دین را از کتابها و کتابخانهها به صحنهی اجتماع آوردند، «اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ»[۶]، استجابت کنید، لبّیک بگویید، وقتی خدا و رسول شما را به زندگی میخوانند. دینی که کاری به کارِ مسلمانها نداشته باشد، خودِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آن دین را قبول ندارند، «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»[۷].
همهی انبیاء علیهم السلام اهلِ جهاد و مبارزه بودهاند
دین در متن و جوهرِ خود «دو بعدی» است، هم جاذبهی دین جاذبهی الهی است، و هم دافعهی دین دافعهی الهی است، همهی انبیاء علیهم السلام مأمور بودند «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»[۸]، مأموریتِ انبیاء علیهم السلام بدونِ استثناء دعوتِ به خدای متعال و دعوتِ به اجتناب از طاغوت بوده است. سیرهی انبیاء علیهم السلام را هم که خدای متعال در قرآن کریم آورده است، حضرت نوح «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ»[۹]، و این سلام مخصوصِ حضرت نوح علیه السلام است که خدای متعال بر او سلامی به وسعتِ عالمین میدهد، و شریعتِ ایشان شریعتِ جهانی بوده است، این بزرگوار خیلی صبر داشتند، نهصد و پنجاه سال خسته نشدند، امید داشتند که شاید دلی را با خدای متعال آشنا کند و آشتی بدهد، ولی هر اندازه اصرار کردند بر نفورِ اینها افزوده شد، و نهایتاً حضرت نوح علی نبیّنا و آله و علیه السلام قشونی نداشتند که با اینها بجنگند، اما آنها را با اسلحهی دعا نابود کرد، «رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا * إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا)»[۱۰]، و خدای متعال هم دعا و نفرینِ حضرت نوح علی نبیّنا و آله و علیه السلام را قبول کرد، منتها قبل از آنکه بلا بفرستد و این قومِ چموش را نابود کند، در ابتدا کشتیِ نجات را آماده کرد.
ابتدا باید برای اهلِ نجات برنامهریزی کرد و بعد باید به حسابِ افرادِ مستحقِ عذاب رسید، این موضوع همیشه برای ما هم «درس» است، شما اول معروف را دلانگیز کنید تا منکر خودبهخود از چشمها بیفتد، نمیشود برای همه جا چراغ قرمز تدارک دید، باید برای یک جایی چراغ سبز بگذارید که گیر نکنند و راهی برای رفتن داشته باشند.
هجومِ حضرت ابراهیم خلیل علی نبیّنا و آله و علیه السلام به بُتکدهها و هم تبر به دوش گرفتنِ ایشان و خُرد کردنِ بُتِ بُتپرستها توسطِ ایشان، و مقابله کردنِ ایشان با نمرودیان، و استقامتِ ایشان در میدانهای مبارزه تا مرزِ سوختنِ در آتشِ نمرودیان و عقبنشینی نکردنِ ایشان، به قربانگاه بردنِ فرزند، همهی زندگیِ حضرت ابراهیم خلیل ایثار است و نثار است و عشق است و دلشدگی است و مبارزه؛ و انبیائی که مأمور به سیف بودند… یکی از آنها حضرت ابراهیم علیه السلام بود، حضرت لوط که اسیر شد حضرت ابراهیم علیه السلام قشونی تجهیز کردند و با کسانی که با لوط نبی مقابله میکردند به جنگ پرداخت و این پیغمبر را از اسارت آزاد کرد.
حضرت موسی کلیم علی نبیّنا و آله و علیه السلام را ببینید که چگونه با عصای خویش شئونِ مختلفِ مبارزه را هدایت میکند، و نهایتاً فرعون و فرعونیان را به قعرِ دریا میفرستند.
حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام با تبلیغاتِ سنگینِ استعمارگران، پیغمبرِ رحمت که به دروغ در انجیلِ تحریف شده او را یک پیغمبرِ رحمانی به تمامِ معنا معرّفی میکنند، ولی قرآن کریم را ببینید، در سوره مبارکه صف میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ ۖ فَآمَنَتْ طَائِفَهٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَتْ طَائِفَهٌ ۖ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ»[۱۱]، درگیری بوده است، خدای متعال میفرماید ما اینها را تأیید کردیم و اینها بر گروهِ مقابلِ خود پیروز شدند.
حضرت عیسی علیه السلام هم سنگرنشین بودهاند، پرچمدارِ مبارزه و جهاد بر علیهِ نابکاران بودهاند، و هیچکدام از سلسلهی جلیلهی انبیاء علیهم السلام نبودهاند که در این عرصه جبههای نباشند و اهلِ مبارزه نباشند.
این آیهای که به محضرِ شریفِ شما تلاوت شد، «وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیر»، چه بسیار پیغمبرانی که اهلِ قتال بودهاند، کشتند و کشته شدند، ولی علمای ربّانی در کنارِ پیغمبران بودند، «وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیر»، توجیهِ مشهورِ «رِبّیون» همین است که ما به علما میگوییم «علمای ربّانی»، اینها «رِبّی» بودند، اینها به خدای متعال منتسب بودند، اینها علمای الهی بودند، ولی در رکابِ پیغمبران به دنبالِ رفاهطلبی و آسایشطلبی و خوشگذرانی و اشرافیت نبودند، اهلِ جبهه بودند، اهلِ جنگ بودند.
امام خمینی رحمه الله تعالی علیه آمد و سیرهی همهی انبیاء و خاتمِ انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم… که خدای متعال اوصافِ پیغمبرِ خود را در قرآن کریم برشمرده است، یکی از مواردی که نامِ شریفِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را برده است و وصفِ او را در این آیهی کریمه ستوده است «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»، این وصفِ همیشگیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، و کسانی با این پیغمبر معیّت دارند و در صراط و خطِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند که «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ» باشند ولی «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»، هم اهلِ خدمت، اهلِ محبّت، اهلِ مهربانی نسبت به مؤمنین هستند، هم اهلِ شدّت، اهلِ برخورد و قاطعیّت در برابرِ دشمنان هستند.
این گوهرِ ادیانِ الهی و توحیدی این است که هم دعوت به خدای متعال میکردند و هم با معاندین و ظالمین کنار نمیآمدند.
وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که نَفسِ نفیسِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند و از سلسلهی عرشیان هستند و افضلِ از انبیاء علیهم السلام هستند، «لاَ یُقِیمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلاَّ مَنْ لاَ یُصَانِعُ، وَلاَ یُضَارِعُ، وَلاَ یَتَّبِعُ الْمَطَامِعَ»[۱۲] کسی میتواند امرِ عدالت را اقامه کند که این اوصاف را داشته باشد، وقتی انسان میخواهد با ظالم یا فساد مبارزه کند مسلّماً نمیتواند فاسد باشد، باید به آنها شبیه نباشد. دوم اینکه نباید اهلِ سازش باشد، آدمِ سازشکار کاری با عدالتِ اجتماعی و خدمتِ به محرومین ندارد، اگر دستِ اینها را ببوسند و به اینها پول بدهند، در این صورت هیچ کاری به کارها ندارند.
این انقلاب انقلابِ انبیاء بود، انقلابِ خاتمِ انبیاء صلی الله علیه و آله و سلّم بود، هر که در این مسیر آمد «جان به کف» آمد، زندان به جان خرید، شهادت را برای خود «سعادت» دید.
در این انقلاب دو گروه هستند…
زحماتِ آیت الله یزدی رحمه الله تعالی علیه برای انقلاب
در سوره مبارکه حدید فرمود: «لَا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ۚ أُولَٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا»[۱۳]، آنهایی که قبل از پیروزی به جبههی انقلاب آمدند هم انفاق کردند و هم جانِ خود را در معرضِ قربانی شدن قرار دادند، اینها با کسانی که بعد از پیروزی آمدند و خودی نشان دادند و بر سرِ سفرهی آماده نشستند یکسان نیستند.
اعتقادِ آیت الله یزدی رحمه الله تعالی علیه به اسلامِ اینطوری بود، انقلابی که جهاد و مبارزهی با فساد و ظلم و استکبار و نفاق در گوهرِ این دین نهفته است، و سراسرِ آیاتِ قرآن کریم آیاتی است که امّت را به شئونِ اجتماعی و سیاسی و بین المللی دعوت میکند.
اگر عالِمی چشم ببندد و بگوید دین کاری به سعادت ندارد، بعد پیغمبرِ خود را در جبههی اُحُد در میانِ هجومِ دشمن تنها بگذارد و پا به فرار بگذارد و بخواهد جانِ خود را حفظ کند.
ما امروز گرفتارِ سکولارهای عجیبی در حوزهها هستیم، بعد یک آیت الله یزدی پیدا میشود که هم عالِم است و اجازهی اجتهادِ خود را از خودِ امام رضوان الله تعالی علیه دریافت کرده است، هم قبل از انقلاب که هیچ کسی پیشبینی نمیکرد این انقلاب پیروز میشود و حکومت تشکیل میدهد و برای علمای حوزوی مسندهای اداری پیش میآید، این حرفها نبود، کسی بوی این حرفها را نمیبرد، مگر کسی تصوّر میکرد که میشود یک آخوند بدونِ هیچ قشونِ مسلّحی یک حکومتِ تا بیخِ دندان مسلّح و مستظهرِ به همهی قدرتهای شرقی و غربی را… حوزه، مرجعیت، فقاهت بتواند یک دستگاهِ سلطنتیِ ریشهدارِ موردِ حمایتِ همهی قدرتهای جهنّمی را بیرون کند؟ با آن شرایط شهید سعیدی در زندان به شهادت میرسد و شهید غفاری مقاومت میکند، و علمای بزرگوارِ ما در صحنهی مبارزهی با طاغوت، تبعیدها، زندانها، دربهدریها، خفقانِ عجیب که این عالِمِ بزرگواری که این مجلس به پاسِ عظمتِ علمی و ایمانی و جهادی و رفتاریِ آن عالِم برگزار شده است، جزوِ چهرههای مبارزِ شفافِ شجاعِ مبلّغِ مسیرِ حضرت امام و تحمّلکردهی رنجهای بازداشت و زندان و تبعید بوده است.
ما علمایی داشتیم که گاهی در برابرِ انحرافاتِ اعتقادی مشکلات پیدا کردند، ولی آیت الله یزدی رحمه الله تعالی علیه اسلامِ محض، فقهِ او فقهِ جعفری، و در مسیرِ مستقیمِ تشیّع، «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ»[۱۴]، «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»[۱۵]، «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[۱۶]، هیچ وقت غبارِ غرب یا شرق بر گفتار و رفتارِ ایشان ننشست، بدون هیچ تردیدی در حقّانیتِ انقلاب و حقّانیتِ مرکزیتِ انقلاب که مرکزیتِ اسلام است و آن «ولایت» است.
از صفاتِ برجستهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه این است که «مَا شَکَکْتُ فِی الْحَقِّ مُذْ أُرِیتُهُ»[۱۷].
آیت الله یزدی هرگز تردیدی نداشتند، از آن وقتی که خدای متعال حق را به ما نشان داد، همیشه در مسیرِ حق بود، و این عمّار بود که تا آخر ایستاد، و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به او فرموده بودند که ای عمّار! اگر دیدی تمامِ مردم در یک مسیر هستند و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به تنهایی در یک مسیر است، همه را رها کن، نگو علی تنهاست، علی حق است، به دنبالِ حق برو.
ولایت حق است، چه اکثریت و چه اقلّیت، اینکه طرفدار داشته باشد یا نداشته باشد، این صراطِ نور است، این صراطِ نجات است.
لذا ولایت فقیه که استمرارِ ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و غدیر است، استمرارِ حرکتِ انبیاء علیهم السلام است، همانگونه که در حکومتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اشخاصِ ناسالمی بودند، منافق بودند، کارشکن بودند، مردمآزار بودند، گاهی افرادی مانندِ «خالد بن ولید» خونهای نابجایی را ریختند، و اینها در حکومتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه دیده میشدند، ولی با این حال مردم که نباید دست از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بردارند، باید بصیرت به اندازهای باشد که منافقِ کارشکنِ برنامهریزِ دقیقی که آمده است تا مردم را از دین و اسلام و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خسته کند ]شناسایی شود[.
آیت الله بهجت روحی فداه فرمودند: آقای طباطبایی گفت که من بعد از هر نماز معاویه را لعن میکنم، علّتِ آن این است که معاویه کارِ فرهنگی کرد، مردم را آنچنان نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بدبین کرد که در مسجدها و منبرها قربه الی الله حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را لعن میکردند.
در این فضاهای فتنهای که دیدید، در این تبلیغاتِ سنگینی که هزاران بوقِ تبلیغاتیِ بین المللی شب و روز بر علیهِ ولایت سمپاشی میکنند، و افکارِ عمومی را بر علیهِ انقلاب و رهبری بسیج میکنند. در این زمان یک آیت الله یزدی پیدا بشود که همیشه مانندِ شیرِ غرّنده در مرزِ صیانتِ از این اقتدارِ دین، مرکزیتِ دین، ولایت فقیه، شجاعانه، شفاف، بدونِ هیچ ترسی همان فریادهایی که بر علیهِ شاه میکشید و موردِ هجمه قرار میگرفت و برای ایشان دردسر پیش میآمد، ایشان بعد از امام هم این فریادها را بر علیهِ ضدّولایتها و ضدّانقلابها داشت، حتّی بر علیهِ علمایی که به ظاهر… واقعاً ملاحظهای بجز در موردِ حق نداشت، و از این جهت خیلی هجمهها و فشارها و فحشها را به جان خرید، ولی به اندازهی یک سرِ سوزن هم برای ایشان تردید پیش نیامد و هیچ وقت هم عقبنشینی نکردند.
خدماتِ آیت الله یزدی برای نظام
«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ»[۱۸]، خوشا به حالِ او، عاشَ سعیداً وَ ماتَ سَعیدا، ده سال رئیس قوه قضائیه بود و حقوق نگرفت، دیناری از بیت المال را مصرفِ شخصیِ خود نکرد، و در ایامِ نزدیکِ وفاتِ خود هم تنها داراییِ خود که یک خانه بود را وقفِ طلاب کرد، این ایمانِ راسخ است، این انقلابی است، این ولایتمدار است، این مرزبانِ دین است، و در سنگرِ شورای نگهبان… نمیدانید چه فشارهای بینالمللی بر علیهِ فقهای شورای نگهبان هست، این بزرگواران جزوِ خارهای چشمِ دشمنان هستند.
این قانون اساسیِ ما که جزوِ مترقّیترین قوانینِ اساسیِ دنیاست، خیلی دقیق برای حفظِ مشروعیتِ نظام، این شورای نگهبان چه نقشی دارد، و آقای یزدی در این سنگر همیشه رسالتِ عظیمِ خود را ایفاء کرد و در هیچ جریانی کوتاه نیامد.
ایشان از طرفِ حضرت امام مهدیه تهران را هم… مهدیه تهران که در زمان طاغوت تنها کانونی بود که آوای «یا صاحب الزّمان(عج)» در آنجا بلند بود، و کانونِ اجتماعِ عاشقانِ امام زمان ارواحنا فداه و نسلِ جوان بود، خیلی هدایتها از آنجا بود، کمکِ به انقلاب بود، و وقتی آقای کافی رضوان الله تعالی علیه یا شهید شدند یا معراجی شدند در مسیرِ «وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ»[۱۹]… خیلیها آنجا را نشان گرفته بودند، اینهایی که ولایت را قبول ندارند و افکارِ روشنفکری دارند آنجا را نشان گرفته بودند، امام برای اینکه آنها را دفع کند تولیتِ آنجا را به آیت الله یزدی دادند، آقای یزدی رضوان الله تعالی علیه که مدّتها بود به سرطان مبتلا بودند و رنج میبردند، من را دعوت کردند و به خدمتِ ایشان رفتم، خیلی هم متواضعانه فرمودند: من به شما ارادت دارم، علّتِ آن را هم فرمودند، فرمودند که هم از خطبههای شما لذّت میبرم که شما ان شاء الله در خط هستید و تا بحال در مسیر ماندهاید، و من نگرانِ مهدیه هستم که مثلاً کسانی را برای منبر دعوت کنند که احیاناً با انقلاب و ولایت زاویه داشته باشند، لذا از شما میخواهم که شما اینجا را… دیگر از من گذشته است، چند مرتبه به حضرت آقا هم نامه نوشتهام که حالِ من مناسب نیست و نمیتوانم رسالتِ خود را عمل کنم، مبنای حضرت آقا بر این است که اگر حضرت امام به کسی منصبی داده باشند این منصب را از او نمیگیرند، لذا به من اجازه دادند که خودم کسی را نصب کنم. در حیات و مماتِ خود دغدغهی دین داشتند.
ان شاء الله خدای متعال او را با اولیای خود محشور بدارد و این سفر را بر همهی ما مبارک بگرداند و ما را در مسیرِ ولایت و شهادت و شهدا و ولیّمان ثابتقدم بدارد.
روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
چند جملهای هم به دودمان عصمت و طهارت عرضِ ادب کنیم، بوی ایّامِ فاطمیّه میآید…
وقتی حاج محسن آقای طاهری روضه میخواندند دلم هوای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کرد… این ویروس که آمده خیلی از علمای ما مظلومانه تشییع شدند، آیت الله مؤمن، آیت الله ممدوحی، علمای صالح و مبارز و مسئول و دلسوز، ولی نشد که از حقِ آنها تجلیل بشود، نشد مجالسِ فاتحهای برای آنها گرفته بشود، مرحوم آیت الله یزدی با اینکه در همین فضا رفتند و نشد حضرت آقا هم یک مجلسی بگیرند، ولی من در تصاویر دیدم که تشییعِ پیکرِ ایشان نسبتاً شلوغ بود و جمعِ کثیری به دنبالِ پیکرِ ایشان بودند…
اما اولین پیکری که شبانه برداشتند، غریبانه تشییع شد… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند: یا علی! «غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اِدْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً»[۲۰]، علی جان! دلِ پُری از اینها دارم، نمیخواهم به دنبالِ پیکرِ من باشند، باید خودت مرا غسل بدهی و کفن کنی و به خاک بسپاری، «وَ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً»، اینها را خبر نکن…
امان از قلبِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه… وقتی پردهی شب چشمها را به خاک برد… در خلوت و سیاهیِ شب بدنِ نحیفِ قربانیِ مسلخِ عشق را روی تختِ غسّالی گذاشت… أسماء آب میریزد و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با دستِ مبارکِ خویش بدنِ نازنینِ نحیفِ قربانیِ خود را غسل میدهند… غسل دادند، کفن کردند، حال میخواهند بندهای کفن را ببندند، صدا زدند: «یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَهُ یَا فِضَّهُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ»[۲۱]، بیایید و توشهی دیدار از مادرتان بگیرید، دیگر مادر را میبرم… امان از دلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه…
خودشان حکایت میفرمایند که خدا را شاهد میگیرم، حسنین علیهما السلام به طرفِ پیکرِ مادر دویدند، اما همینکه به پیکر نزدیک شدند دیدم که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دستهای مبارکِ خویش را از کفن بیرون آوردند… نالهای زدند و…
خیلی طول نکشید که منادی از آسمان ندا داد: یا علی! فرزندانِ فاطمه را از روی سینهی مادر بردار… این منظره طوفانی میانِ ملائکه ایجاد کرده است، ملائکه غش میکنند…
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
نازدانهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمدند، ولی کفنی نبود که پدر دست از کفن بیرون بیاورند، دستی هم نبود که فرزند را روی سینه بگیرد… نازدانه خود را روی سینهی پدر انداخت… اما کسی نازِ این نازدانه را نکشید، «اجتمعت الاعراب»… وای… یک مشت رذل با تازیانه حمله کردند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظَم الاعزّ الاجلّ الاکرم إلَهَنا بِفاطِمَه وَ أبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها یَا الله… یا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غیاثَ المُستَغیثین، یَا سَمیع، یَا مُجیب…
خدایا! تو را به عصمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و ضلعِ مکسورهی و به غربت و ظلومیتِ ایشان لباسِ ظهور در همین ایّام به قامتِ فرزندِ ایشان حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف بپوشان.
خدایا! حسرتِ دریافتِ مدالِ خدمتگزاری از این وجودِ نازنین را بر دلِ ما مگذار.
خدایا! ما را در مسیرِ انقلاب و شهدا و ولایت ثابتقدم بفرما.
خدایا! دستِ منافقینِ کوردل، نفوذیها، ویرانگرانِ اقتصاد، نابودکنندگانِ فرهنگ را کوتاه بفرما.
خدایا! به همه غیرت عطاء بفرما.
خدایا! به بانوان عفّت عطاء بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم به مسئولین «امانت» و «صداقت» عطاء بفرما.
خدایا! سایهی پُربرکتِ رهبرِ عزیزمان را مستدام بدار.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم دشمنانِ اسلام و نظام و تشیّع و انقلاب را با چوبِ غضبِ خودت ادب بفرما.
خدایا! استکبارِ جهانی، صهیونیزم بین الملل، جریانِ ترور و تکفیر و نفوذ و خیانت را نابود بگردان.
خدایا! شرّ این ویروس را از سرِ ما دور بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم امانِ همهجانبه از دستِ مبارکِ امام زمان ارواحنا فداه به همهی شیعیانِ عالَم و مقاومت اعطاء بفرما.
خدایا! نسلِ جوانِ ما را، جوانهای حاضرِ در این صحنه را در محضرِ امام زمان ارواحنا فداه مقبول و جزوِ افسرانِ همیشه در صحنه محسوب بفرما.
خدایا! گناهانمان را به شهدای ما ببخش و بیامرز.
خدایا! همهی گذشتگان، این عزیزِ تازه سفر کرده، این روحانیِ مجاهد، این فقیهِ باوفا و شجاع و فریادگر را با مولایمان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه محشور بفرما.
خدایا! روحِ بلندِ همهی شهدا، شهید عزیز فخریزاده و شهید بزرگوارمان حاج قاسم و ابومهدی المهندس و مدافعین حرم را در محضرِ حضرت امام حسین صلوات الله علیه متنعّم و روحشان را از ما همیشه راضی بدار.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۶ (وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ)
[۳] الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۱۷ (وَ بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِی اَلثَّغْرِ – اَلَّذِی یَلِی إِبْلِیسَ وَ عَفَارِیتَهُ یَمْنَعُوهُمْ عَنِ اَلْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یَتَسَلَّطَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ وَ اَلنَّوَاصِبُ أَلاَ فَمَنِ اِنْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ اَلرُّومَ وَ اَلتُّرْکَ وَ اَلْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّهٍ لِأَنَّهُ یَدْفَعُ عَنْ أَدْیَانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِکَ یَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ.)
[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۵ (آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّـهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ)
[۵] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹ (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا)
[۶] سوره مبارکه انفال، آیه ۲۴ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)
[۷] کافی، جلد ۲، صفحه ۱۶۴
[۸] سوره مبارکه نحل، آیه ۳۶ (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَهُ ۚ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ)
[۹] سوره مبارکه صافات، آیه ۷۹
[۱۰] سوره مبارکه نوح، آیات ۲۶ و ۲۷
[۱۱] سوره مبارکه صف، آیه ۱۴
[۱۲] نهج البلاغه، حکمت ۱۱۰
[۱۳] سوره مبارکه حدید، آیه ۱۰ (وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ ۚ أُولَٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا ۚ وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ)
[۱۴] سوره مبارکه مائده، آیه ۴۴ (إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاهَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ)
[۱۵] سوره مبارکه مائده، آیه ۴۷ (وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجِیلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ ۚ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)
[۱۶] سوره مبارکه مائده، آیه ۴۵ (وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَهٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ)
[۱۷] نهج البلاغه، حکمت ۱۸۴
[۱۸] سوره مبارکه فصلت، آیات ۳۰ و ۳۱
[۱۹] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۰۰ (وَمَنْ یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَهً ۚ وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا)
[۲۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۴ (وَ ذَکَرَ وَهْبُ بْنُ مُنَبِّهٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : أَنَّهَا بَقِیَتْ أَرْبَعِینَ یَوْماً بَعْدَهُ وَ فِی رِوَایَهٍ سِتَّهَ أَشْهُرٍ وَ سَاقَ اِبْنُ عَبَّاسٍ اَلْحَدِیثَ إِلَى أَنْ قَالَ لَمَّا تُوُفِّیَتْ عَلَیْهَا السَّلاَمُ شَقَّتْ أَسْمَاءُ جَیْبَهَا وَ خَرَجَتْ فَتَلَقَّاهَا اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ فَقَالاَ أَیْنَ أُمُّنَا فَسَکَتَتْ فَدَخَلاَ اَلْبَیْتَ فَإِذَا هِیَ مُمْتَدَّهٌ فَحَرَّکَهَا اَلْحُسَیْنُ فَإِذَا هِیَ مَیِّتَهٌ فَقَالَ یَا أَخَاهْ آجَرَکَ اَللَّهُ فِی اَلْوَالِدَهِ وَ خَرَجَا یُنَادِیَانِ یَا مُحَمَّدَاهْ یَا أَحْمَدَاهْ اَلْیَوْمَ جُدِّدَ لَنَا مَوْتُکَ إِذْ مَاتَتْ أُمُّنَا ثُمَّ أَخْبَرَا عَلِیّاً وَ هُوَ فِی اَلْمَسْجِدِ فَغُشِیَ عَلَیْهِ حَتَّى رُشَّ عَلَیْهِ اَلْمَاءُ ثُمَّ أَفَاقَ فَحَمَلَهُمَا حَتَّى أَدْخَلَهُمَا بَیْتَ فَاطِمَهَ وَ عِنْدَ رَأْسِهَا أَسْمَاءُ تَبْکِی وَ تَقُولُ وَا یَتَامَى مُحَمَّدٍ کُنَّا نَتَعَزَّى بِفَاطِمَهَ بَعْدَ مَوْتِ جَدِّکُمَا فَبِمَنْ نَتَعَزَّى بَعْدَهَا فَکَشَفَ عَلِیٌّ عَنْ وَجْهِهَا فَإِذَا بِرُقْعَهٍ عِنْدَ رَأْسِهَا فَنَظَرَ فِیهَا فَإِذَا فِیهَا بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَهُ بِنْتُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَوْصَتْ وَ هِیَ تَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ اَلْجَنَّهَ حَقٌّ وَ اَلنَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلسّٰاعَهَ آتِیَهٌ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا وَ أَنَّ اَللّٰهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی اَلْقُبُورِ یَا عَلِیُّ أَنَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِیَ اَللَّهُ مِنْکَ لِأَکُونَ لَکَ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ أَنْتَ أَوْلَى بِی مِنْ غَیْرِی حَنِّطْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اِدْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لاَ تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اَللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِیَ اَلسَّلاَمَ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ فَلَمَّا جَنَّ اَللَّیْلُ غَسَّلَهَا عَلِیٌّ وَ وَضَعَهَا عَلَى اَلسَّرِیرِ وَ قَالَ لِلْحَسَنِ اُدْعُ لِی أَبَا ذَرٍّ فَدَعَاهُ فَحَمَلاَهُ إِلَى اَلْمُصَلَّى فَصَلَّى عَلَیْهَا ثُمَّ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ وَ رَفَعَ یَدَیْهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَنَادَى هَذِهِ بِنْتُ نَبِیِّکَ فَاطِمَهُ أَخْرَجْتَهَا مِنَ اَلظُّلُمَاتِ إِلَى اَلنُّورِ فَأَضَاءَتِ اَلْأَرْضُ مِیلاً فِی مِیلٍ فَلَمَّا أَرَادُوا أَنْ یَدْفِنُوهَا نُودُوا مِنْ بُقْعَهٍ مِنَ اَلْبَقِیعِ إِلَیَّ إِلَیَّ فَقَدْ رُفِعَ تُرْبَتُهَا مِنِّی فَنَظَرُوا فَإِذَا هِیَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا اَلسَّرِیرَ إِلَیْهَا فَدَفَنُوهَا فَجَلَسَ عَلِیٌّ عَلَى شَفِیرِ اَلْقَبْرِ فَقَالَ یَا أَرْضُ اِسْتَوْدَعْتُکِ وَدِیعَتِی هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اَللَّهِ فَنُودِیَ مِنْهَا یَا عَلِیُّ أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْکَ فَارْجِعْ وَ لاَ تَهْتَمَّ فَرَجَعَ وَ اِنْسَدَّ اَلْقَبْرُ وَ اِسْتَوَى بِالْأَرْضِ فَلَمْ یُعْلَمْ أَیْنَ کَانَ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ .)
[۲۱] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۱۷۹ (فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِی أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِی قَمِیصِهَا وَ لَمْ أَکْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ کَانَتْ مَیْمُونَهً طَاهِرَهً مُطَهَّرَهً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَهِ حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِی أَکْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَهُ یَا فِضَّهُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّهِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ هُمَا یُنَادِیَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَهَ الزَّهْرَاءِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ یَا أُمَّ الْحُسَیْنِ إِذَا لَقِیتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِیهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِی لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِینَا بَعْدَکَ یَتِیمَیْنِ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ یَدَیْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِیّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ یُنَادِی یَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْکَیَا وَ اللَّهِ مَلَائِکَهَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِیبُ إِلَى الْمَحْبُوب. قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْیَات فِرَاقُکِ أَعْظَمُ الْأَشْیَاءِ عِنْدِی وَ فَقْدُکِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّکُولِ سَأَبْکِی حَسْرَهً وَ أَنُوحُ شَجْواً عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِیلٍ أَلَا یَا عَیْنُ جُودِی وَ أَسْعِدِینِی فَحُزْنِی دَائِمٌ أَبْکِی خَلِیلِی)
پاسخ دهید