اوّلین شب از مراسم احیاء لیالی قدر (شب ۱۹ ماه مبارک رمضان) بامداد روز شنبه مورخ ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۳ در مسجد جامع ازگل با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم می گردد.
- مُقدّمه
- دعوت حقتعالی از بندگان شکستخورده در شبقَدر
- دعوت حقتعالی از مؤمنین برای توبه و بازگشت به سوی خدا
- مأموریت حضرت حق به جناب داوود (علیه السلام) برای آموزش محبّت به بندگان الهی
- سُفرهی شبقَدر در اختیار امام زمان (ارواحنا فداه) است
- در شبقَدر باید نعمتِ وجودِ حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) را قَدر بدانیم
- پیشبینی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در ارتباط با ضربتخوردن حضرت علی (علیه السلام)
- روضه و توسّل به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)
- مراسم قرآن به سر
- روضه و توسّل به حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
- دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مُقدّمه
«نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ[۲]»؛ فاجعهی جانکاه ضربت خوردن مولود کعبه، پدرمان، مولایمان، امام الخَلقمان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در محراب عبادت به مَحضر مبارک صاحب مجلس، صاحب ماتم و به شما عُلما، شاگردان مکتب، مُروّجان ولایت علوی و مردم عزیز و خوبمان تسلیت عرض میکنم.
دعوت حقتعالی از بندگان شکستخورده در شبقَدر
در این مَحفل نورانی که شب ۱۹ آغاز ورود به خیمهی رحمت الهی است و در این لَیالی باید دلها باور کند که خداوند متعال بندگانش را دوست میدارد و همواره بندگان شکستخورده، خسارتدیده و آلوده را هم دعوت میکند تا دامان رحمتش را بگیرند و خداوند متعال آنها را پاک کند، آزاد کند، راحت کند. یکی از اَسامی حضرت حقّ (سبحانه و تعالی) «مُقِیلَ الْعَثَرَات» است، «یَا مُقیلَ الْعَثَراتِ». این مُقیل را گفتهاند که به معنای راحتی است. خواب قبل از ظهر «خواب قیلوله» است. چون اثر آن نسبت به اوقات دیگر متفاوت است. خواب قیلوله یک آرامش و راحتی خاصّ برای انسان حاصل میکند. تمام ناراحتیهای ما از گناهان ماست. خداوند متعال آن عزیز سَفرکرده، نور خدا حضرت «آیت الله بهجت» (اعلی الله مقامه الشریف) را امشب در مَحضر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شَفیع ما قرار بدهد و بر دَرجات ایشان بیفزاید. گاهی با یک حَسرتی میفرمودند: به که بگوییم که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «دَآؤُکمُ الذنُوبُ، وَ دَوآؤُکمُ الإِسْتِغْفارُ[۳]»؛ مشکل شما گناهانتان است. خیلی یَقهی همدیگر را نگیرید. خیلی نگویید تَقصیر این بود، فُلانی باعث شد که من اینجور مشکل پیدا کردم. آدم هرچه به سرش میآید، خودش به سرش میآورد. درد آدم در خودش است و درمانش هم در خودش هست. لذا پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «دَآؤُکمُ الذنُوبُ»؛ درد شما گناهانتان است. «وَ دَوآؤُکمُ الإِسْتِغْفارُ»؛ اگر بخواهید از این درد خَلاص بشوید، بروید دَرب رحمت خداوند متعال را با انگشت اُمید بزنید و دست برندارید تا دَرب بر روی شما باز بشود و در فَناء رحمت الهی گناهانتان آب بشود، خداوند شما را پاک کند.
دعوت حقتعالی از مؤمنین برای توبه و بازگشت به سوی خدا
یکی از ویژگیهای لَیالی قَدر همین است که در طول سال خداوند متعال به صورت مُرتّب بندگانش را دعوت به توبه کرده است. «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ[۴]»؛ دیگر زیباتر از این میشود؟! وقت خاصّی هم ندارد. هر وقت خداوند متعال دلتان را برای خودتان خیرخواه قرار داد، دلتان به خودتان سوخت، خواستید از باتلاقِ نَفس اَمّاره که موجب آلودگی شده است خودتان را خَلاص کنید، این توبه ریسمان الهی است. انسانی که در چاه گناه اُفتاده است و هرچه دست و پا میزند، بیشتر فُرو میرود، باید ریسمان توبه را بگیرد. خداوند خودش دعوت کرده است. «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ»؛ ای همهی مؤمنین! خیلی جای دقّت و تأمّل است. توبه فقط برای شرابخوارها نیست، توبه اختصاص به قُمارباز و هَرزههای جامعه ندارد؛ چه بَسا آنها بارشان سبُکتر از ما باشد. هیچ ادّعایی ندارند. خداوند متعال فرموده است: «أُبَشِّرُ اَلْمُذْنِبِینَ وَ أُنْذِرُ اَلصِّدِّیقِینَ[۵]»؛ گُنهکارها را بشارت بدهید؛ ولی صدیقین که پاک زندگی کردند و یک عُجبی دارند، خودشان را برتر از دیگران میدانند، اینها را هُشدار بدهید. چه بَسا افرادی که با صداقت و با پاکی زندگی کردند و بالا رفتند، یک لحظه خودخواه و خوشبین به خود از آن بالا سُقوط کنند. و یک آدمِ بد یک لحظه در خیمهی امام حسین (علیه السلام) بیاید و وصل بشود. آن خجالتی که او را آب میکند و هیچجا هم روی این را ندارد که ادّعایی داشته باشد، خداوند متعال بخاطر این اِنکسار و شکستگی که در این فرد آلوده پیش آمده است، خداوند این را یک تکان بدهد و در دامان امام حسین (علیه السلام) بیندازد؛ حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) هم او را تحویل بگیرد. اما این آدمی که خیلی از خودش خوشش میآید، خودش را میپَسندد، خودش را بهتر از دیگران میبیند، همین ادّعایی که در باطن برای خودش میگوید که ما پاک زندگی کردیم، یک بَهانه پیش میآید و خداوند او را از آن بالا رها میکند. یک لحظه او را رها کند، کار تمام است. استخوانهایش خُرد میشود. لذا در این آیهی کریمه توبه را مُختص گنهکار، مُختص آدمهای گرفتار چَنگال نَفس اَمّاره نکرده است. «أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ» مؤمنون یعنی افراد و اهالی ایمان. «الْمُؤْمِنُونَ» یعنی همهی مؤمنین توبه کنند. آخوند باید توبه کند، مُجتهد باید توبه کند، عارف باید توبه کند، عابد باید توبه کند، اهل خیر توبه کنند، جبههرفتهها توبه کنند، جانبازها توبه کنند، خانوادههای عزیز و عظیمالشأن شهیدان توبه کنند. «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ»؛ تأکید میکند. با اینکه «الْمُؤْمِنُونَ» یعنی هرکسی که ادّعای ایمان دارد، بیاید و در وادی اِنکسار قرار بگیرد و از خدای بخشندهی رَئوف وَدود درخواست مَغفرت نماید. هرکسی به خداوند نزدیکتر است، خجالتیاش از خداوند متعال بیشتر است. لذا درجهی خوف و خَشیّت با دَرجات معرفت و علم به حضرت حقّ (سبحانه و تعالی) و جَلال و جَمال او مُوازنه دارد. لذا بهترین عبادت آشتیدادنِ بندهی دورشده، بندهی فراریِ گُریزپا با خداست.
مأموریت حضرت حق به جناب داوود (علیه السلام) برای آموزش محبّت به بندگان الهی
«حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ[۶]»؛ داوود! از پیامبران بسیار مُمتاز خدا که خداوند مَنّان در قرآن کریم برای حضرت داوود (علیه السلام) حساب خاصّی باز کرده است. حضرت داوود (علیه السلام) امام موجودات در تَسبیح بوده است. «الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْرَاقِ * وَ الطَّیْرَ[۷]»؛ در تسبیحگفتن امامت میکرد. وقتی حضرت داوود (علیه السلام) تسبیح خداوند را میگفت، کوهها به او اقتدا میکردند و با او همنَوا میشدند. پَرندگان هم همآوا میشدند. چه سوزی! چه گُدازی! چه جوششی! چه وَصلی! چه شیدایی! که همهی موجودات مَجذوب او میشوند و افتخار پیدا میکنند و بدون امام عبادت نمیکنند؛ بلکه با امامت یک پیامبر تسبیح خدا را دارند. خداوند متعال این داوود پیامبر (علیه السلام) را مورد خطاب قرار داد. یا داوود! «حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی»؛ داوود! بیا و واسطه شو؛ بیا و دلهای رَمیده را سُراغ ما بیاور. اینهایی که با ما دَمِ دوستی نمیزنند و آیین دوستی را در پیش نمیگیرند، من دوست دارم که اینها من را دوست داشته باشند. آدم که کسی را دوست دارد، او را یاد میکند و تمام بَرکت عُمر انسان این یادِ خداست. چون این یاد کلیدی است که خداوند متعال انسان را یاد میکند. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ[۸]»؛ آدم چه زمانی خدا را یاد میکند؟ وقتی که خودش را غَرق در محبّت خداوند و غَرق در نعمت خداوند متعال ببیند. وقتی آدم توجّه به نعمتها دارد، هم شارژ میشود که چهقَدر دارد. اَفسوس که ما هیچوقت نعمت را به عنوان نعمت نمیبینیم. خداوند متعال باز هم آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) را با اولیائش مَحشور بدارد. کسانی که میآمدند و مُصیبت و درد و گرفتاری را در مَحضر ایشان مَطرح میکردند، ایشان میفرمودند: به آنچه داری توجّه کُن. اگر شُکر داشتههایت را داشته باشی، این مُصیبت و این نَداری که به عنوان بَلا میبینی، خداوند این را هم به نعمت تبدیل میکند. بهترین راهِ وصلشدن به خدا این است که انسان در سختیها و گرفتاریها نعمتها را از یاد نبَرد. حساب بکند که خداوند متعال چه عددی نعمت به او داده است! مگر میتواند از عُهدهی شُمارش آن بربیاید؟ اینقَدر داری، حال اگر اینها را از تو بگیرم چه میکنی؟ یکچیز از تو گرفتهام و اینقَدر فَزَع میکنی؛ اما این همه نعمت داری اما اصلاً به آن توجّه نمیکنی. این امنیّت، این باز بودن دَرب رحمت، دَرب مساجد، خانههای خدا. «إِنَّ بُیُوتِی فِی اَلْأَرْضِ اَلْمَسَاجِدُ[۹]»؛ فرمود: خانهی من در روی زمین مساجد هستند. مسجدها بیتالله هستند، خانهی خداست. خداوند متعا خانهاش را آماده کرده است، دَرب خانهاش را باز کرده است و میگوید که اگر گرفتاری هستی به خانهی من بیا، من مشکلات تو را برطرف میکنم. «طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی[۱۰]»؛ خوشا به حال کسی که در خانهی خودش، خودش را آماده میکند و پاک میکند و به خانهی من میآید که من را ببیند. میشود خدا را دید. آدم میتواند با چشم دل خدای خودش را ببیند. مولای امشب ما، مولای ضربتخورده و مَظلوم ما گفتند: «مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ[۱۱]»؛ من ربّی را که ندیده باشم، او را عبادت نمیکنم. بعد هم برای اینکه گرفتار توهّمات این ناصبیها و وَهّابیها نشویم که نمیشود خداوند را با چشم سر دید، فرمودند: «وَیْلَکَ لاَ تُدْرِکُهُ اَلْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَهِ اَلْأَبْصَارِ[۱۲]»؛ این چشم سر با این دید ظاهری خداوند را نمیبیند. «وَ لَکِنْ رَأَتْهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِیمَانِ[۱۳]»؛ اگر ایمان را بالا ببَرید، خداوند نور خودش را در خانهی باطن که دل حَرم خداست، خداوند متعال بر عَرش در حرم خودش حُضور دارد و این جلوهای که خداوند متعال در دل برای شما میکند، شما خودتان را در مَحضر خداوند مییابید. خودتان را ذوب در محبّت و عشق خدا میبینید. خداوند شما را جَذب میکند، خداوند شما را آب میکند، خداوند متعال خودتان را از خودتان میگیرد. خودش را به شما میدهد. «خُذْ لِنَفسِکَ مِن نَفسـی ما یُخَلِّصُها[۱۴]». «حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی»؛ داوود! کلاس بگذار، به خَلق من و به بندگان من درس محبّت بده. هیچکسی کلاس محبّت تشکیل نمیدهد. همه عُلوم را در سطح وسیع هرکسی در یک جهت مَهارت دارد، کارشناس است، تخصّص دارد، کلاس دایر میکند و علوم را به او یاد میدهد. اما استاد محبّت نداریم، چون محبّت گفتنی نیست. محبّت با گفتن تعریف نمیشود. همینگونه که مادر تا مادر نشده بود، نمیدانست که مادر چه چیزی است؛ بچّه تا بالغ نشده است، با توصیف بُلوغ آن را نمیفَهمد. محبّت هم بُلوغ انسانی است که خداوند متعال نه اینکه انسان را ذهنی فَهم میکند، بلکه خدا را مییابد. ما چرا خدا را نمییابیم؟ زیرا حجاب داریم. حجاب غفلت، حجاب مَعصیت، حجاب رَذیلت، حجاب کَثرت و برحسب روایتی بین ما و خدا ۷۰ هزار حجاب وجود دارد. با وجود این همه حجابها نمیتوانیم خدا را بیابیم.
سُفرهی شبقَدر در اختیار امام زمان (ارواحنا فداه) است
خداوند متعال به صورت مُرتّب ما را دعوت به توبه میکند و ما هم میرویم، اما توبه را میشکنیم. خداوند متعال این لَیالی قَدر را آخرین فُرصت قرار داده است که ما به محبّت خداوند نائل بشویم. اینجا میآییم و امام زمان ما (ارواحنا فداه) سُفرهی شبقَدر را در اختیار دارد. تمامی مَلائکه در شبقَدر بر قلب مُطهّر طبیب ما، اُمید ما و امام زمان ما (ارواحنا فداه) نازل میشوند. بر قلب عَرشی حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) میهمان میشوند. «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَ الرُّوحُ[۱۵]»؛ این مَلائکهای که با ما هستند، «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ * مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ[۱۶]»، خداوند متعال این مَلائکه را قَرین ما مُعرّفی کرده است. هیچوقت ما جایی نیستیم که مأمورین الهی در سطح وسیع با ما نباشند. اینها شبقَدر با امام زمان (ارواحنا فداه) وصل میشوند. چرا ما همراه مَلک خودمان با امام زمانمان (ارواحنا فداه) وصل نشویم؟ لذا به حضرت داوود (علیه السلام) میگوید: «حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی»؛ زیرا حضرت داوود (علیه السلام) خدا را یافته است؛ حضرت داوود (علیه السلام) دل به خدا داده است؛ حضرت داوود (علیه السلام) شیدای حقتعالی است؛ حضرت داوود (علیه السلام) اهل اِنابه است. «وَ خَرَّ رَاکِعًا وَ أَنَابَ[۱۷]»؛ حضرت داوود (علیه السلام) خودش را خاکی کرد و دلش آنچنان در محبّت حقتعالی مُشتعل شد که خداوند متعال او را پذیرفت. چون او رَه یافت، چون او راه را طی کرد و رسید، آدرس نداد، خودش آدرس بود؛ مردان خدا بوی خدا میدهند، رنگ خدا میدهند. چون بندگی کردند و خداوند رنگ خودش را به آنها داده است. جَمال الهی، جلال الهی، کَرَم خدا، سَتاریّت خدا در بندگان خاصّ خدا جلوه دارد. امام زمان (ارواحنا فداه) از اَعمال ما باخبر است، ولی آبروداری میکند؛ زیرا مَظهر سَتاریّت پروردگار عظیمالشأن است. این شبها شبهایی است که انسان باید این جلسات را جلسات عشق به خدا تَلقّی کند و با محبّت «بِکَ یا الله» بگوید. یکی از سفارشاتی که مرحوم آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) داشتند، میگفتند: صلوات را با محبّت بگویید؛ لَقلقهی زبان نباشد. حالا دلتان را وَصل کنید و یک صلواتی مرحمت بفرمایید.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
در شبقَدر باید نعمتِ وجودِ حضرت حُجّت (ارواحنا فداه) را قَدر بدانیم
شب یاد نعمتها که در رأس نعمتها توجّه به واسطهی فیض امام زمان (ارواحنا فداه) است که ما هیچ حسابی برای ایشان باز نکردیم. چشممان را نعمت خدا میبینیم، قلبمان را را نعمت خدا میبینیم، فکرمان را نعمت خدا میبینیم، عقلمان را نعمت خدا میبینیم، همهی اینها را نعمت خدا میبینیم؛ ولی آن نعمتی که همهی نعمتها به او قائم است، وجود مُقدّس امام زمان ما (ارواحنا فداه) است. او جانِ جان ماست. اگر جان از بدن مُفارقت کند دیگر چشم که نمیبیند. الآن چشم نعمت است، ولی به بَرکت چه چیزی برای ما نعمت شده است؟ به برکت آن جان است. جان ما هم یک جانی دارد و آن هم وجود مُقدّس مولا و سیّدمان، ولینعمتمان، پُشتیبانمان، پَناهمان، دادرَس و فریادرَسمان و آن کسی که امشب اگر کَرَم ایشان اقتضاء کند، به ما عشق میدهد، به ما انگیزه میدهد، به ما اراده میدهد، به ما توبهی نَصوح میدهد که شبقَدر باید دنبال این چیزها باشیم.
پیشبینی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در ارتباط با ضربتخوردن حضرت علی (علیه السلام)
در شب نوزدهم بزرگترین مُصیبت اتّفاق افتاده است. وجود نازنین پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) این مُصیبت را پیشبینی کردند و در آخرین جمعهی شعبان که آمدن ماه مبارک رمضان را بشارت میدادند و به مردم آمادگی میدادند که به استقبال چه ماهی میروند، بعد از بیاناتی که داشتند، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سؤال کردند: «مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟[۱۸]»؛ آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) جواب دادند: «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ[۱۹]»؛ بهترین و برترین عبادت در ماه مبارک رمضان وَرع از مَحارم خداست. آدم با شیطانها، با وَسوسهگَرها، با گناهان، با همهی آنچه که نَفس اَمّاره به آن اَمر میکند فاصله بگیرد؛ «الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ». وقتی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این جواب را دادند، آنقَدر گریهشان شدید بود که مَحاسن ایشان خیس شد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه داشتند: یا رسول الله! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: گریهام برای شماست. «شَقِیقُ[۲۰]»؛ پِیکنندهی ناقهی صالح با یک ضَربت شکافی در سر مُقدّس تو ایجاد میکند که مَحاسنت با خون سَرت رَنگین میشود.
روضه و توسّل به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)
یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)! ندیده برای حضرت علی (علیه السلام) و برای مَظلومیّت مولا دل شما شکست. آنچنان اَشک ریختید که مَحاسن شما خیس شد. جای شما خالی بود که ببینید. وقتی ندای جَبرئیل از آسمان بلند شد: «تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى… قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى[۲۱]»؛ بر حضرت زینب (سلام الله علیها) و حضرت اُم کُلثوم (سلام الله علیها) چه گذشت؟ حَسنین (علیهما السلام) سراسیمه از منزل به طرف مسجد دویدند. دیدند که مسجد خیلی شُلوغ است، همهی مردم حُضور پیدا کردهاند. نالهها بلند بود: «وا اِماما! وا عَلیّا!». آقای داغدیدهی من! امام زمان ما! یک نگاهی به این دلهای شکسته بیندازید. حَسنین (علیهما السلام) وارد شدند و دیدند که مِحراب از خون فَرق حضرت علی (علیه السلام) پُر از خون شده است. مردم اِهتمام دارند که امامشان را سرپا نگاه دارند تا نماز را تمام کنند؛ اما این ضربت آنچنان شدید بود و این شمشیر زَهرآلود بود که اَمان از قَهرمان خیبرشِکن گرفته بود. دیگر طاقت ایستادن برای حضرت علی (علیه السلام) باقی نمانده بود. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) امام حسن مجتبی (علیه السلام) را مأمور کردند و فرمودند: حَسنم! تو به جای من نماز را بخوان تا مردم با تو نماز بخوانند. نماز را تمام کرد. آمد و سر مُقدّس پدر را بَست. سر را به دامن گرفته بود. با اینکه فَرق سر را بستند، ولی خون اَمان نمیداد. همچنان فَوران داشت. نمیدانم این مَنظره خیلی جانسوز بود که حَسنین (علیهما السلام) آمدند و پدر را در مِحراب عبادت با فرق شکافته دیدند، گریه و فریادشان بلند شد؛ یا آن وقتی که… امان از دل زینب (سلام الله علیها)!پ
«از حَرم تا قَتلگه زینب صدا میزد: حسین ***** دست و پا میزد حسین»
داشت تماشا میکرد. قاتل بر روی سینه نشسته بود، خَنجر را زیر گلو بُرده بود، دختر حضرت علی (علیه السلام) بیچاره شده بود. فریاد میزد: «أما فیکُم مُسلِم؟». مرحوم آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) میگفتند: بیبی حضرت زینب (سلام الله علیها) از بالای تَلّ زینبیه داشتند تماشا میکردند. قاتل داشت امامش را ذبح میکرد. حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) صدا زدند: «یَا اُختاه! اِرجِعی اِلی الفسطاطِ»؛ یعنی خواهرم! نگاه نکُن، طاقت نمیآوری، به خیمه برگرد. خوشا به حالتان! دلتان با نجف وصل شد، با کربلا وصل شد.
مراسم قرآن به سر
حالا آمادهایم که بر سر سُفرهی قرآن بنشینیم و مغفرت و رحمت و فَرج آقایمان را بخواهیم. به قرآن روی بیاوریم. قرآن را باز کنید. انشاءالله پُشت به گناهمان، پُشت به رَذائلمان، پُشت به تَنگنظریهایمان و رو به کَرامتهای قرآن باشیم.
«اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ»؛ خدایا! منِ گُنهکار آمدهام تا قَسمت بدهم؛ مُقدّسترین چیزی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ما باقی گذاشته است، همین قرآن است. جلوهی خداست، کَلام خداست. خدایا! قرآن را واسطه آوردهایم. «أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ»؛ به قرآن تو پَناه آوردهام. میخواهم به من اطمینان بدهی که من را از جهنّم آزاد کردی. «أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ»؛ نکند من را به جهنّم ببَری. حالا زیر سایهی قرآن میرویم، قرآن را به سر میگیریم. «اللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ».
ده مرتبه «بِکَ یَا اللّهُ» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِعَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِفَاطِمَهَ» و ده مرتبه «بِالْحَسَنِ» و ده مرتبه «بِالْحُسَیْنِ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى» و ده مرتبه «بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ» و ده مرتبه «بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ» و ده مرتبه «بِالْحُجَّهِ».
روضه و توسّل به حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها)
وجود نازنین صاحب این بساط، صاحب شبقَدر، آن آقایی که شما را به اینجا کشانده است و ما میهمانش هستیم، آورده است تا از ما پذیرایی کند. آماده است که به بیچارهها، به اُفتادهها، زمینخوردهها، سرگردانها و مریضدارها پَناه بدهد. همهی ائمه خُصوصاً امام زمانمان (ارواحنا فداه) به مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک حَساسیّتی دارند. حقیقت شبقَدر هم بیبیِ ما حضرت فاطمهی مظلومه (سلام الله علیها) است. برای اینکه انشاءالله قلب مبارک ایشان را به مجلسمان مَعطوف کنیم، دستمان را بگیرد و از این مجلس با دست خالی نرویم، میگویند که امام زمان (ارواحنا فداه) از این اَشعار پَسندیدهاند، توجّه کردهاند. یکی وقتی بود که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بین دَرب و دیوار بودند. چهقَدر نامَرد بودند. یک زن که آن هم زنی بود که پا به ماه بود، هیچ رعایت ایشان را نکردند.
«وایِ من و وایِ من و وایِ من ***** میخِ دَر و سینهی زهرای من»
به نظر میرسد سختترین حالت حضرت زهرا (سلام الله علیها) پُشت دَرب نبود که پَهلوی ایشان شکست؛ بی دَرب دیوار نبود که سینهی ایشان سوخت؛ آن حالت غُربت و بیکَسی او نبود که مُحسن ایشان کُشته شد؛ سختترین حالت آن بود که یک نامَحرم با دست جهنّمی خودش…
«در وسط کوچه تو را میزدند ***** کاش به جای تو مرا میزدند»
حالا با این دل شکسته، این آیهی سورهی یوسف را به یوسف خودتان خطاب کنید: «فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ[۲۲]».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ[۲۳]».
دعا
خدایا! امام زمانمان (ارواحنا فداه) را برسان.
خدایا! قلب مبارک امام زمانمان (ارواحنا فداه) را از ما راضی بدار.
خدایا! عنایت کَریمانهاش را شامل یکایک ما، فرزندان ما و عائلهی ما بفرما.
خدایا! مریضهای ما را به لُطف حضرت حجّت (ارواحنا فداه) السّاعه شِفا کَرم فرما.
خدایا! لباس سلامتی به تنِ ما کردی، امنیّت به ما دادی، رهبر خوب به ما دادی، دلِ باعاطفه به ما دادی، گذشت به ما دادی، خیلی از نعمتها را دادی که به حساب نمیآید؛ خدایا! به حقّ محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم این نعمتها را از ما زَوال نیاور.
خدایا! به عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به غُربت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، به ضلع مَکسورهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) ما را دشمنشاد نکُن.
خدایا! خیر و برکتت را بر این مردم نازل بفرما.
خدایا! فقر و فَحشا، خیانت و نُفوذ را ریشهکَن بفرما.
خدایا! نُفوذیها و کسانی که مشکلات را درست میکنند رُسوا و دستشان را از سرنوشت ملّت ما کوتاه بگردان.
خدایا! آبروی همهی نظام، رهبری نظام، شهدای ما، مرد عزیز شهیددادهی ما را در پَناه آبروی امام زمان (ارواحنا فداه) حفظ بفرما.
خدایا! آنهایی که با آبروی مردم بازی میکنند، با چوب غَضب خود اَدبشان بفرما.
خدایا! به محمّد و آل محمّد (سلام الله علیهم اجمعین) قَسمت میدهیم عاقبت اَمرمان را خَتم به خیر بگردان.
خدایا! پایان عُمرمان را به مُهر شهادت مُزیّن بگردان.
خدایا! سایهی پُر برکت رهبر خوبمان، عُلمای صالحمان، مردم باصفا و بَصیرمان را تا ظُهور حضرت مهدی (عَجّل الله تعالی فرجه الشریف) مُستدام بفرما.
خدایا! هرکسی با هر گرفتاری به اُمید آمده است؛ دامان چهارده معصوم (سلام الله علیهم اجمعین) را گرفته است، به همه قَسمت داده است؛ خدایا! این دستهای گِدایی را حاجترَوا برگردان.
بارالها! این ماه رمضان را آخرین ماه رمضان عُمر ما قرار مَده.
خدایا! نَسل جوان ما را از شَرّ این شبکههای مَجازی، این کانالهای شیطانی، این مسیرهای هَلاکت و بدبختی نجات عنایت بفرما.
خدایا! دختران و پسران این مملکت را به ساحل نجات و تشکیل خانواده برسان.
خدایا! سازش و محبّت در خانوادهها را مایهی رونق خانوادهها قرار بده.
الها! پروردگارا! آنچه خواستیم و آنچه بر زبانمان نیامد، ولی لُطف تو اقتضاء میکند که سعادت دنیا و آخرت ما با آن تأمین میشود، از ما دَریغ مَدار.
خدایا! امام (رضوان الله تعالی علیه)، شهدا، گذشتگان، ذَویالحقوق و مَشایخمان را السّاعه بر سر سُفرهی کَرَم حضرت مرتضی علی (علیه السلام) مَتنعّم بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸.
[۲] سوره مبارکه حجر، آیه ۴۹٫
[۳] مستدرکالوسائل، ج ۱۱، ص ۳۳۳؛ ج ۱۲، ص ۱۲۳؛ نیز ر.ک: بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۲۸۲؛ جامعالاخبار، ص ۵۷.
«أَلا أُخْبِرُکمْ [أُنَبؤُکمْ] بِدآئِکمْ مِنْ دَوآئِکمْ؟ دَآؤُکمُ الذنُوبُ، وَ دَوآؤُکمُ الإِسْتِغْفارُ».
[۴] سوره مبارکه نور، آیه ۳۱٫
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَ لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».
[۵] تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، جلد ۱، صفحه ۹۹.
«وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی حَدِیثٍ: قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لِإِبْلِیسَ ، أَخْبِرْنِی بِالذَّنْبِ اَلَّذِی إِذَا أَذْنَبَهُ اِبْنُ آدَمَ اِسْتَحْوَذْتَ عَلَیْهِ قَالَ إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ وَ اِسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَ صَغُرَ فِی عَیْنِهِ ذَنْبُهُ وَ قَالَ: قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِدَاوُدَ یَا دَاوُدُ ، بَشِّرِ اَلْمُذْنِبِینَ وَ أَنْذِرِ اَلصِّدِّیقِینَ قَالَ کَیْفَ أُبَشِّرُ اَلْمُذْنِبِینَ وَ أُنْذِرُ اَلصِّدِّیقِینَ قَالَ یَا دَاوُدُ بَشِّرِ اَلْمُذْنِبِینَ أَنِّی أَقْبَلُ اَلتَّوْبَهَ وَ أَعْفُو عَنِ اَلذَّنْبِ وَ أَنْذِرِ اَلصِّدِّیقِینَ أَنْ لاَ یُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلاَّ هَلَکَ».
[۶] کلیات حدیث قدسی، جلد ۱، صفحه ۱۵۶.
«وَ مِمَّا رَوَاهُ مِنْ تَفْسِیرِ اَلْعَسْکَرِیِّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ : أَوْحَى اَللَّهُ إِلَى مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : حَبِّبْنِی إِلَى خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ، قَالَ: یَا رَبِّ، کَیْفَ أَفْعَلُ؟ قَالَ ذَکِّرْهُمْ آلاَئِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی، فَلَأَنْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِی أَوْ ضَالاًّ عَنْ فِنَائِی خَیْرٌ لَکَ مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ صِیَامٌ نَهَارُهَا وَ قِیَامٌ لَیْلُهَا. قَالَ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : وَ مَنْ هَذَا اَلْعَبْدُ اَلْآبِقُ مِنْکَ؟ قَالَ: اَلْعَاصِی اَلْمُتَمَرِّدُ. قَالَ: فَمَنِ اَلضَّالُّ عَنْ فِنَائِکَ؟ قَالَ: اَلْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ یُعَرِّفُهُ اَلْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ، وَ اَلْجَاهِلُ بِشَرِیعَهِ دِینِهِ یُعَرِّفُهُ شَرِیعَتَهُ وَ مَا یَعْبُدُ رَبَّهُ وَ یَتَوَصَّلُ بِهِ إِلَى مَرْضَاتِهِ».
[۷] سوره مبارکه ص، آیات ۱۸ و ۱۹٫
«إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْرَاقِ * وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَهً ۖ کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ».
[۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۲٫
«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لَا تَکْفُرُونِ».
[۹] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، جلد ۱، صفحه ۲۸.
«حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ جَبَلَهَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: أَلاَ إِنَّ بُیُوتِی فِی اَلْأَرْضِ اَلْمَسَاجِدُ تُضِیءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ کَمَا تُضِیءُ اَلنُّجُومُ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ أَلاَ طُوبَى لِمَنْ کَانَتِ اَلْمَسَاجِدُ بُیُوتَهُ أَلاَ طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِی بَیْتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیْتِی أَلاَ إِنَّ عَلَى اَلْمَزُورِ کَرَامَهَ اَلزَّائِرِ أَلاَ بَشِّرِ اَلْمَشَّاءِینَ فِی اَلظُّلُمَاتِ إِلَى اَلْمَسَاجِدِ بِالنُّورِ اَلسَّاطِعِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ».
[۱۰] همان.
[۱۱] الکافی، جلد ۱، صفحه ۹۷.
«عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلْمَوْصِلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: جَاءَ حِبْرٌ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ [صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ] فَقَالَ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ هَلْ رَأَیْتَ رَبَّکَ حِینَ عَبَدْتَهُ قَالَ فَقَالَ وَیْلَکَ مَا کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ وَ کَیْفَ رَأَیْتَهُ قَالَ وَیْلَکَ لاَ تُدْرِکُهُ اَلْعُیُونُ فِی مُشَاهَدَهِ اَلْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ رَأَتْهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِیمَانِ».
[۱۲] همان.
[۱۳] همان.
[۱۴] الصحیفه السجّادیّه، الدعاء ۲۰٫
«عنه علیه السلام ـ أیضا ـ : اللّهُمَّ ، خُذْ لِنَفسِکَ مِن نَفسـی ما یُخَلِّصُها ؛ و أبقِ لِنَفسی مِن نَفسی ما یُصلِحُها ، فإنَّ نَفسی هالِکَهٌ أو تَعصِمَها».
[۱۵] سوره مبارکه قدر، آیه ۴٫
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ».
[۱۶] سوره مبارکه ق، آیات ۱۷ و ۱۸٫
[۱۷] سوره مبارکه ص، آیه ۲۴٫
«قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَىٰ نِعَاجِهِ ۖ وَ إِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ قَلِیلٌ مَا هُمْ ۗ وَ ظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ رَاکِعًا وَ أَنَابَ».
[۱۸] صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ۱۳۷۸ ق، ج ۱، ص ۲۹۵-۲۹۷.
«عن أمیرالمؤمنین (عَلَیهِ السَّلام) قال: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی الله عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) خَطَبَنَا ذَاتَ یوْمٍ فَقَالَ أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیامُهُ أَفْضَلُ الْأَیامِ وَ لَیالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَهِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کرَامَهِ اللَّهِ أَنْفَاسُکمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکمْ فِیهِ عِبَادَهٌ وَ عَمَلُکمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکمْ بِنِیاتٍ صَادِقَهٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَهٍ أَنْ یوَفِّقَکمْ لِصِیامِهِ وَ تِلَاوَهِ کتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِی مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ وَ اذْکرُوا بِجُوعِکمْ وَ عَطَشِکمْ فِیهِ جُوعَ یوْمِ الْقِیامَهِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَی فُقَرَائِکمْ وَ مَسَاکینِکمْ وَ وَقِّرُوا کبَارَکمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکمْ وَ احفَظُوا ألسِنَتَکم، وغَضّوا عَمّا لایحِلّ النَّظرُ إلیه أبصارَکم، و عمّا لایحلّ الإستِماعُ إلیه أسماعَکم وَ تَحَنَّنُوا عَلَی أَیتَامِ النَّاسِ کمَا یتَحَنَّنُ عَلَی أَیتَامِکمْ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ ارْفَعُوا إِلَیهِ أَیدِیکمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَوَاتِکمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَهِ إِلَی عِبَادِهِ، یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکمْ مَرْهُونَهٌ بِأَعْمَالِکمْ فَفُکّوهَا بِاسْتِغْفَارِکمْ وَ ظُهُورُکمْ ثَقِیلَهٌ مِنْ أَوْزَارِکمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکرُهُ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لایعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِینَ وَ أَنْ لایرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ یوْمَ یقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ أَیهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کانَ لَهُ بِذَلِک عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَهٍ وَ مَغْفِرَهٌ لِمَا مَضَی مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ لَیسَ کلُّنَا یقْدِرُ عَلَی ذَلِک فَقَالَ (صَلَّی الله عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اِتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَهٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاءٍ أَیهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکتْ یمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کفَّ فِیهِ شَرَّهُ کفف [کفَ] اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یوْمَ یلْقَاهُ وَ مَنْ أَکرَمَ فِیهِ یتِیماً أَکرَمَهُ اللَّهُ یوْمَ یلْقَاهُ وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یوْمَ یلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یوْمَ یلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلَاهٍ کتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَهً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّی فِیهِ فَرْضاً کانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّی سَبْعِینَ فَرِیضَهً فِیمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَ مَنْ أَکثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاهِ عَلَی ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِینُ وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیهً مِنَ الْقُرْآنِ کانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیرِهِ مِنَ الشُّهُورِ أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکمْ أَنْ لایغَلِّقَهَا عَلَیکمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکمْ أَنْ لایفَتِّحَهَا عَلَیکمْ وَ الشَّیاطِینَ مَغْلُولَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکمْ أَنْ لایسَلِّطَهَا عَلَیکمْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیهِ السَّلام) فَقُمْتُ فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ یا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ بَکی فَقُلْتُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکیکَ فَقَالَ یا عَلِی أَبْکی لِمَا یسْتَحَلُّ مِنْک فِی هَذَا الشَّهْرِ کأَنِّی بِک وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّک وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَهِ ثَمُودَ فَضَرَبَک ضَرْبَهً عَلَی قَرْنِک فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیتَک وَ ذَلِک فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِک ثُمَّ قَالَ یا عَلِی مَنْ قَتَلَک فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَک فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّک فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّک مِنِّی کنَفْسِی رُوحُک مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُک مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ إِیاک وَ اصْطَفَانِی وَ إِیاک وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّهِ وَ اخْتَارَک لِلْإِمَامَهِ فَمَنْ أَنْکرَ إِمَامَتَک فَقَدْ أَنْکرَ نُبُوَّتِی یا عَلِی أَنْتَ وَصِیی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُک أَمْرِی وَ نَهْیک نَهْیی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ وَ جَعَلَنِی خَیرَ الْبَرِیهِ إِنَّک لَحُجَّهُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَی عِبَادِه».
[۱۹] همان.
[۲۰] همان.
[۲۱] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۲۸۲، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق؛ هاشمی خویى، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم، ج ۵، ص ۱۵۱، تهران، مکتبه الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق.
«نَادَى جَبْرَئِیلُ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ یَسْمَعُهُ کُلُّ مُسْتَیْقِظٍ تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَهُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاء».
[۲۲] سوره مبارکه یوسف، آیه ۸۸٫
[۲۳] سوره مبارکه نمل، آیه ۶۲٫
«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ».
پاسخ دهید