سؤال: یک مادر چه طور میتواند توازنی بین رسیدگی به فرزند خود و حقوق خودش و نیازهایی که دارد و رفتارهایی که باید انجام دهد و به آن علاقه دارد، برقرار کند؛ به طوری که در هیچ کدام از وظایف خود کوتاهی نکند؟ آیا مادر باید تمام وقت، در خدمت بچّه باشد یا میتواند به مسائل شخصی خود هم برسد؟
جواب:
این سوال در ذهن خیلی از مادرها ایجاد میشود که آیا ما باید خودمان را وقف فرزندانمان کنیم؟ اگر این طور باشد با خواسته ها و نیازهای خودمان چه کنیم؟
در اسلام مبحثی به عنوان “مدیریت زمان“ بیان شده است. در دین ما نهی شده است که انسان تک بعدی عمل کند؛ به عنوان مثال، این صحیح نیست که اگر من مادر شدم، دیگر به وضع ظاهرم نرسم، در کلاسی یا فعّالیتی حضور نداشته باشم و در مراسمی شرکت نکنم!
یک خاطره
یکی از ویژگی های بزرگان دینی ما این است که مدیریت زمان داشتند و به آن عمل هم میکردند. مرحوم حضرت امام رحمه الله علیه نیز همین طور بودند. یکی از نزدیکان حضرت امام که جزء پاسداران بود، میگوید: اخیراً که در دفتر حضرت امام بودم، در برنامه ای که به من دادند، جمعه ها میبایست ایشان ساعت هشت صبح هم رادیو گوش کنند و هم به حمّام بروند. من نمیدانستم که در جمعه ها امام چه طور این را مدیریت میکند و کنجکاو شدم. بالاخره دیدم وقتی روز جمعه فرارسید، امام رادیو دستی خودشان را به دست گرفته اند و قدم زنان و آرام به سمت حمّام میروند و اخبار را گوش میکنند.
تقسیم بندی زمان
بزرگان ما این گونه زمان را مدیریت میکردند؛ یعنی هم به منفعت خودشان و به آن چیزهایی که نیاز داشتند، میپرداختند و هم مصلحت اندیشی میکردند. البته این منفعت اندیشی این گونه نیست که در تعارض با مصالح عمومی باشد؛ بلکه به این معنی است که در کنار آن، به نیازهای خودشان هم توجّه داشتند.
آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام میفرمایند که انسان باید اوقاتش را به چهار بخش تقسیم کند که البته شاید این تقسیم بندی به معنای چهار بخش مساوی نباشد؛ امّا به هرحال بخشی از آن باید برای عبادت باشد، بخشی به استراحت بگذرد، بخشی از این زمان برای کار کردن باشد و بخشی هم به تفریح کردن اختصاص داده شود؛ این همان مدیریت کردن زمانی است که در اختیار ما است.
دوران مراقبت ویژه!
در مقاطعی مادر باید خودش را وقف فرزندش کند. همانطور که نظام های تربیتی سراسر دنیا بر این نکته تاکید دارد، در سه یا چهار سال اوّل و ابتدایی زندگی فرزندان، مادر باید برای فرزندش وقت زیادی بگذارد و نباید وقت خودش را در جای دیگری صرف کند؛ چون بچّه در این زمان نیازمند است و دغدغه های مختلفی از جمله نیاز عاطفی دارد. این نیاز عاطفی امنیّت او را حفظ میکند و وقتی که این امنیت حاصل شود، در رشد و تغذیه او تاثیر به سزایی دارد.
اما از سه سالگی به بعد مادر میتواند با برنامه ریزی مناسب، حتّی در خارج از محیط منزل هم برای خودش برنامه های مناسبی را طراحی کند؛ مثلاً میتواند به ادامه تحصیل خودش بپردازد، به هنرهای خودش اضافه کند، به امور معنوی بپردازد و در کلاس هایی که به او ارتقای دینی و دانشی میدهد شرکت کند.
راهکارهای عملی
پیشنهاد میشود که اگر مادر میخواهد بعد از سه سالگی فرزند، بخشی از وقت خود را صرف کار دیگری کند، بچّه را در محیطی قرار دهد که بتواند بازی کند؛ امّا اگر چنین محیطی فراهم نبود، مادربزرگ ها و پدربزرگ ها در اینجا میتوانند نقش خوبی داشته باشند. البته گاهی ممکن است که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها آسیب تربیتی برای بچّه ها داشته باشند، چرا که این پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها به دلیل علاقه عاطفی زیاد نسبت به نوه های خود، گاهی اوقات مصلحت آن ها را در نظر نمیگیرند.
در اینجا ما باید اصول تربیتی خودمان را به آنها بگوییم؛ مثلاً میتوانیم به مادربزرگ بگوییم که او را به شما سپرده ام تا فقط بازی کند؛ صبحانه اش را کامل خورده است و این هم میان وعده اوست؛ لطفاً اجازه ندهید خوراکی دیگری مثل چیپس و پفک و از این قبیل چیزها بخورد.
هم کاری پدرها!
گاهی اوقات پدر میتواند برنامه ریزی کند و زمانی که در خانه است، این امکان را برای مادر فراهم کند تا او به برنامه های مورد علاقه خود بپردازد. اتّفاقاً خیلی خوب است که گاهی اوقات پدرها با فرزندانشان برای چند ساعتی تنها باشند و میتوانند در این شرایط ارتباط بهتری با آنها برقرار کنند.
خیلی از مادران بزرگوار دارای هنر برنامه ریزی هستند و این توانایی، هم خدادادی است و هم آموزشی است و کسانی که یک مقداردر این زمینه مشکل دارند، میتوانند از مشاوران یا دوستان و خانواده کمک بگیرند.
پاسخ دهید