مشکل مدیتیشن که امروزه در عرفانهای مختلف مخصوصا عرفانهای هندی، بسیار بر آن تاکید میشود، چه میباشد؟
در بسیاری از عرفانها عملی به نام مدیتیشن مطرح است که در راستای آرامش بخشی به مخاطب به کار گرفته میشود. مدیتیشن مدلها و فرمولهای مختلف دارد و از هر کدام تأثیر خاصی انتظار میرود و اساتید مدیتیشن هر کدام را با هدف خاصی توصیه میکنند.
امروزه آن چه در مدیتیشن و مراقبه هندی مطرح است، «ذهن گرایی» است. آن چه در فرایند ذهن محوری نقص محسوب میشود «تک نگری» است. از آن جا که در مدیتیشن و خلوت گزینی هندی، باید با تمامی افکار و خیالات مزاحم، عادی برخورد کرد و فقط شاهدِ رفت و آمد افکار بود و به عملیات نظاره، بسنده نمود؛ نظاره گر باید همه چیز را غیرواقعی ببیند و همه امور را با خود بیگانه فرض کند و با «عینک وهم» به همه چیز بنگرد، چرا که اگر قرار باشد با اخبار و رویدادها، جدی برخورد کرد و حساسیت به خرج داد؛ در آن صورت «نظاره گری محض» اتفاق نمیافتد. هرچند آن چه از ناحیه شاهد اتفاق میافتد، «بی تفاوتی» در برابر پدیدههای خارجی است، اما در حقیقت، دادن رای موافق به هر چیزی است که در عالم خارج اتفاق میافتد. چرا که ناظر قصد مقابله با هیچ چیزی را ندارد و خوب و بد همه میآیند و میروند و او فقط باید خود را دور نگهدارد و خویشتن را در معرض قرار ندهد. نتیجه چنین تعاملی با واقعیات دنیای خارج، دادن رأی ممتنع به همه چیز و کنار کشیدن از هرگونه رفتار اصلاحی در عرصه اجتماع است. روشن است آن چه با این توصیف در نهایت رقم میخورد؛ «عدم احساس مسئولیت» در برابر دیگر انسانها و از بین رفتن «روح همدردی» با دیگران است.
تک محوری در عرفان ساحری که به خاطر توجه ویژه به نیروهای طبیعت «عرفان طبیعت گرا» نام گرفته است، به گونهای پررنگ مطرح است. دستاورد این آیین فراموش کردن آن دسته از قوای معنوی انسان است که مستقیم با طبیعت و کشف طبیعت ارتباط پیدا نمیکند. یعنی تنها آن دسته از گرایشهای معنوی انسان که می تواند به طور مستقیم در وحدت با طبیعت و تسلط بر نیروهای طبیعی و فوق طبیعی به کار آید در عرفان ساحری مورد توجه است و دیگر گرایش های ماورایی انسان حتی مورد اشاره هم قرار نمیگیرد از همین روی مفاهیمی مانند عشق، محبت، خدمت به مردم، عبادت و مراقبه که در دیگر عرفانهای نوظهور صفحات و اوراق زیادی را به خود اختصاص داده است در عرفان ساحری فراموش شدهاند و همه فضایل روحی در آیین های جادویی و نگرشهای آمیخته با اوهام خلاصه میشود.
منبع:پرسمان
پاسخ دهید