اگر میخواهید عمر شما در پیشگاه خدا نمره داشته باشد، امتیاز داشته باشد، تمامی امور شما باید با تقوا عجین شده باشد. همه جا نشان دهید که شما بنده هستید و از دایرهی بندگی خارج نشده باشید. تقوا همین است، خود را کنترل کردید و نگذاشتید که چشم شما از مرز بندگی عبور کند. یک وقایه و نیرویی داشتید و نگذاشتید که چشم شما از دایرهی ایمان خارج شود. زبان خود را در این دایره حرکت دادید. مدار چشم و زبان و گوش و دست و پا و جوانح و جوارح مانند مدار شمس و قمر و اجرام کیهانی است. همانگونه که خدای متعال برای آنها مدار قرار داده است و هیچ کدام به همدیگر حق نمیدهند که از مدار خارج شوند، «لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ».[۱]
شما یک منظومه هستید، اعضا و جوارح شما هر کدام یک جِرمی از اجرام کیهانی و عرشی است که در اختیار شما قرار گرفته است. خدا آنها در دوراهیها قرار نداده است. مدار مشخّصی را مسخّر فرموده است، با تسخیر دارند حرکت میکنند و شما را مکلّف فرموده است. آنها مسخّر هستند و شما مکلّف هستید. شما باید با ارادهی خود باید مجموعهی سیّارات وجود خود را که با شمس قلب شما دارد حرکت میکند، دل فرمان پذیر باشد، مسخّر خدا باشد و این اقمار و سیّاراتی که با خواست دل حرکت میکنند همه در مدار بندگی باشند. اگر در مدار بندگی شد وجود شما تقوا دارد و این از لطافتهای قرآن کریم است که همه چیز را به تقوا ربط میدهد و انسان را به این امر سوق میدهد که انسان با تمرین تمام اعضا و جوارح خود را و گرایشهای باطنی خود را و طرز تفکّر خود را در مسیر بندگی مصروف کند و خارج از مرز بندگی نگذارد وجود او تجاوز کند.
[۱]– سورهی یس، آیه ۴۰٫
پاسخ دهید