رابطه بین حبّ ذات و حبّ خدا و ائمه (علیهم السلام) و حبّ خوبى ها چگونه است؟
انسان کمال محض را دوست دارد و اگر به خود علاقه مند است براى این است که به کمال برسد. قهراً آنچه به خود انسان برمى گردد باید در مسیر آن هدف باشد. انسان باید خود را به عنوان وسیله دوست داشته باشد نه به عنوان هدف. یعنى اگر امر دائر شود به اینکه دست از خود بردارد یا از کمال برتر، باید دست از خود بکشد و خود را براى رسیدن به کمال برتر قربانى کند. قربانى هم معنایش این است که متقرّب شود نه فانى، عملى را قربانى گویند که انسان را به هدف نزدیک کند. قربانى یک عمل وجودى است نه عدمى و فانى، یعنى هرگز انسان با قربانى کردن چیزى را از دست نمى دهد.
نماز قربانى انسان است، یعنى وسیله تقرب او است. زکات و سایر عبادات هم چنین است، درس و بحث هم قربانى است.
انسان وقتى چیزى را در راه خدا قربانى کند بهتر از آن به دست مى آورد. اگر در قرآن آمده است: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»[۱] ناظر به بخش کمّى مسئله نیست، یعنى فقط مسئله ده برابر مطرح نیست بلکه بخش کیفى را هم شامل مى شود؛ زیرا در آیه دیگر فرمود: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها»[۲] اگر کسى دست و پا و چشم خود را در راه خدا داد، خدا دست و پا و چشم دیگرى بهتر از این ها به او عطا مى کند. اینکه وجود امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود خدا به برادرم جعفر دو بال داد که با آنها در بهشت همراه با فرشتگان پرواز مى کند (جعفرطیار) معنایش این است که جعفر بن ابیطالب چیزى را قربانى کرده و بهتر از آن را گرفته است. بنابراین علاقه به خود و شئونات خود اشکال ندارد به شرطى که قصد قربانى کردن آنها را داشته باشیم.
اگر به پیامبر و دین و ائمه (علیهم السلام) علاقمندیم به این جهت است که از همه آنها در مسیر تقرب به حضرت حق استفاده کنیم.
در سوره مبارکه توبه فرمود: «ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَهِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ»[۳] کسى حق ندارد خود را در جنگ حفظ کند و پیغمبر را در خطر اندازد، بلکه همه باید سنگر باشند و پیغمبر را در سنگر خویش حفظ کنند. پس ما جسم خود را باید قربانى جسم پیغمبر کنیم؛ زیرا با این کار از بین نمى رویم: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتاً»[۴] بلکه از این عالم آلوده مى رهیم و با جسمى بهتر در عالمى دیگر به حیات طیّبه مى رسیم.
محبت و علاقه به اهلبیت نیز همین طور است. دوستى آنها عقلى است نه اینکه مثل دوستى پدر و مادر و فرزند عاطفى باشد. انسان آنها را براى معارفى که در اختیار جامعه بشرى قرار داده اند و افراد بشر را هدایت کرده اند دوست مى دارد.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – سوره انعام۶: آیه ۱۶۰٫
[۲] – سوره نمل ۲۷: آیه ۸۹٫
[۳] – سوره توبه۹: آیه، ۱۲۰٫
[۴] – سوره آل عمران۳: آیه ۱۶۹٫
پاسخ دهید