درِ خانه‌ی آقای فلسفی از قدیم به روی علما و طلاب و بخصوص به روی مردم باز بود.

می‌گفت «ما اومده‌یم که در خونه‌مون به روی مردم باز باشه، نه به روی ظلم.» او واعظ توانایی بود که منبرهای شیرینی داشت و خیلی‌ها دوست‌اش داشتند. من و شیخ فضل‌الله زیاد می‌رفتیم خانه‌اش. دور هم می‌نشستیم و بحث و جدل علمی می‌کردیم، یا حرف‌های سیاسی می‌زدیم، یا می‌گفتیم و می‌خندیدیم و شوخی می‌کردیم. مبارزه را این‌طور شیرین می‌کردیم.

تا زد و انقلاب پیروز شد.

قاصد خنده‌رو، ص ۱۶۶٫