ماهِ ذی القعده یک سیرِ لیلیّهی موسویّه است، ولی یک سیرِ حبّی است، سیرِ تجارتی نیست. یک وقتی یک بندهی خدایی به مرحوم آیت الله خوشوقت عرض کرد که این دستورات و نسخههایی که شما پیچیدید عمل کردم ولی چیزی بدست نیاوردم، ایشان فرموده بودند: همینکه به دنبالِ چیزی هستی به جایی نمیرسی.
این «عشق» است که باید تو را ببرد، نه اینکه به دنبالِ کاسبی باشی، میخواهی عارف بشوی، میخواهی دلِ مردم را بخوانی، میخواهی اسرار بدانی، این سیر، سیرِ عاشقانه نیست، عاشق کاری ندارد که چه چیزی به او میدهند، عاشق خودِ معشوق را میخواهد، نه اینکه معشوق را بخواهد تا چیزی بدست بیاورد، عاشق میخواهد همه چیزِ خود را هم بدهد که معشوق او را قبول کند.
تا زمانی که به دنبالِ این هستیم که درس میخوانیم تا رساله بدهیم و مرجع بشویم، یا اینکه درس میخوانیم که استادِ پُرآوازهای بشویم، یا اینکه درس میخوانیم که حکیمِ بین المللی بشویم، اگر به دنبالِ مُزد هستیم این حرکت حرکتِ موسویّه نیست، این سیرِ عاشقانه به سوی خدای متعال نیست، منشأ این موضوع «حبّ» و «ارادت به خدای متعال» نیست.
هر وقتی که مقصد خودِ «خدای متعال» بود، نه اینکه خدای متعال را واسطه و راه قرار بدهیم که به یک چیزِ دیگر برسیم، خیلیها امام زمان ارواحنا فداه را میخواهند، ولی امام زمان ارواحنا فداه را برای حوائجِ خودشان میخواهند، برای رفع فقر میخواهند، برای رفعِ تبعیض میخواهند، اینها هم خوب است و چیزِ بدی نیست اما این «مقصد» نیست، خدای متعال همه چیز را برای خود میخواهد، مقصد «الله» است، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ»[۱]، بجز «خدای متعال» ما هر مقصدی را که در پیش گرفتهایم «خسارت» است، به سراب میرسیم، بجز خدای متعال چیزی نیست که انسان به دلِ خود چنگی بزند و بگوید که وقتی به او رسیدم دیگر به همه چیز رسیدهام، همه چیز «خدای متعال» است، اگر به «خدای متعال» رسیدی به همه چیز رسیدهای.
[۱] سوره مبارکه توحید، آیات ۱ و ۲
پاسخ دهید