«گوهر؛ گوهر» عنوان کتابی است که به بررسی سی قصیده ی فاطمی پرداخته است. همه در وزن «مفتعلن فاعلات مفتعلن فع» و همگی مختوم به حرف «را».
این تحقیق و تدوین توسّط جواد هاشمی «تربت» انجام گرفته و به تازگی توسّط انتشارات محمل در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است.
یگانه
گر چه به صورت یگانه دخت رسولی[۱]
لیک به معنی تو بر رسولی مادر
شاهد این گفته است امّ ابیها
قول رسول خدای اقدس اکبر
حجّت باقیّ امرِ ظاهر و باطن
علّت غاییّ خلق اوّل و آخر
دیدهی امّید انبیای اولوا العزم[۲]
بر تو بُوَد بعد حق به عرصهی محشر
بعد حق این جا غلط بُوَد که تو باشی
مظهر حق، ای ز قبل و بعد فراتر!
آه و دریغا! که بعد باب گرامی
کرد غریبت سپهر شوم ستمگر
پهلویت از ضرب در شکستی و گشتی
چهره کبود؛ ای به چهره، آیت داور![۳]
[۱]. مسوّدات جناب حاج مهدی آصفی؛ ۷ بیت. بر خلاف این که تا کنون چندین مجلّد از اشعار «خوشدل» با عناوین گوناگون منتشر شده، به تحقیق، شعر فوق برای نخستین بار است که انتشار مییابد. نکات لازمی هم در پاورقی انتهای شعر آمده است.
[۲]. صاحبان کوشش و ثبات و عزم.
[۳]. «خوشدل» این قطعه را با موضوع مصائب و مراثی حضرت صدّیقهی طاهرهی شهیده۳، به عنوان تتمّهی قصیدهی «قاآنی شیرازی» سروده تا ذاکران و مدّاحان و نیز مخاطبانشان در مجالس و محافل، بهرهی بیشتری از آن ببرند. به گمانم تعمّداً و احتراماً نسبت به «قاآنی» است که تخلّص خود را نمیآورد. از آن جایی که قصیدهی غرّای «قاآنی» در مدیحت حضرت معصومه۳ است لذا از نقل آن در متن بالا صرف نظر شد (دیوان حکیم قاآنی شیرازی، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۹؛ ۴۹ بیت). با توجّه به مضامین و تفاوت ممدوح، حدود ۱۰ ـ ۱۱ بیت از آن شعر، برای ترکیب و تلفیق، مناسب بوده که چهار بیتش این است:
ای به جلالت ز آفرینش، برتر!
ذات تو تنها به هر چه هست برابر
ای تو به حوّا ز افتخار، مقدّم!
لیک ز حوّا به روزگار، مؤخّر
تاج وی استی و از نتاج وی استی
وین نه محال است نزد مرد هنرور
ای بس بابا کز او به آید فرزند!
ای بس ماما کز او به آید دختر!
به همین منظور، «خوشدل» تغییری هم در بیت زیر از «قاآنی» داده بود:
هست ز یک نور پاک ایزد ذوالمن
ذات تو و حیدر و بتول و پیمبر
و «خوشدل»:
بود ز یک نور پاک ایزد ذوالمن
ذات تو و شوهرت علیّ و پیمبر
خالی از لطف نیست که بدانید در کتاب «گلبن عفاف» (ص ۷۶)، شعری هشت بیتی ملاحظه میشود که در پاورقیاش چنین آمده است: «شعر بالا که گویا ناتمام است از دفتر یکی از مدّاحین استنساخ [شد] و گویندهی آن معلوم نشد». نکته در این است که چهار بیت نخست شعر مذکور، همان چهار بیت «قاآنی» است که در ابتدای همین پاورقی خواندید ولی هنوز سرایندهی چهار بیت دیگر معلوم نیست (با توجّه به این که در کتاب حاضر با همین موضوع و همین سیاق، ۳۰ اثر مورد مداقّه قرار گرفته) و امّا آن چهار بیت:
گر تو نبودی، نبود عالم و آدم
ور تو نبودی، نبود جنّت و کوثر
گر تو نبودی، نبود علّت و معلول
ور تو نبودی، نبود صادر و مصدر
به به! از این عزّت و جلالت و شوکت
هی هی! از این اقتدار و مجد و کر و فر
یکسر مویت اگر نهند به میزان
هست ز هستیّ ممکنات، فزونتر
(لفظ «مویت» در بیت آخر، مناسب ساحت قدس حضرت نیست)
امّا حواشی پژوهش در این جا ختم نمیشود. شیخ عبّاس قمی «محتاج» (ایشان غیر از مؤلّف و محدّث مشهور و صاحب مفاتیح الجنان است)، دو اثر در حوزهی شعر مذهبی با اشعاری ناب و نادر دارد: یکی «منتخب القصائد» در قطع وزیری و دیگری «منتخب القطعات و رباعیّات» در قطع جیبی. با این که سالهاست جلد نخست را داشتم ولی اصلاً نمیدانستم که مجلّد دیگری هم دارد تا این که اخیراً در کتابفروشی حاج مهدی آصفی با آن مواجه شدم ولی در ابتیاع آن، تأخیر حاصل شد. در روزهای آخر تألیفی که در دست دارید، جلد دوم تهیّه شد و شگفتا که در همین کتاب کوچک و کمی قطور به قطعهای ۴ بیتی برخوردم که سرآغازش را در همهی مسیر سی قصیدهی کتاب حاضر نیافته بودم ولی سه بیت بعدیاش، همان بیتهای ۱، ۲ و ۴ از شعر فوق بود. بیت آغازین و نویافته این بود:
راضیه و مرضیه، تقیّه، نقیّه
فاطمه، امّ الائمّه، زهرهی ازهر
و این پنج بیت پراکنده، حاکی از وجود شعری است که از چند و چون آن بیخبریم؛ به امید یافتن و انتشار کامل شعر.
پاسخ دهید