گام دوم سلوک، ابتلا به بلای ابا عبدالله
قدم دوم سلوک با عاشورای ابا عبدالله که ما باید برداریم این است که ما هم به اندازهی خودمان به بلای امام حسین مبتلا بشویم. یعنی چه؟ یعنی اینکه از کنار این بلای سنگین ابا عبدالله، عاشورا بیتفاوت رد نشویم. به اندازهی معرفت خودمان این بلا را درک کنیم و بسوزیم و ما هم به او شباهت و سنخیت پیدا کنیم. بودند کسانی که از کنار عاشورای ابا عبدالله بیتفاوت رد شدند. حتّی شنیدید کسانی بودند که روز عاشورا را جشن گرفتند و شادی کردند، حتّی الآن هم هستند. در زیارت عاشورا خواندید «وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ» روز عاشورا روزی بود که بعضیها جشن گرفتند؛ یعنی از کنار این مصیبت سیّد الشّهداء نه تنها بیتفاوت گذشتند که بماند، حتّی خوشحال شدند. گردی از غم روی دل آنها ننشست این چنین افرادی ذرّهای از آن رحمت واسعهی خدا که به عالم پایین نازل کرده است را نمیتوانند بگیرند، ذرّهای را نمیتوانند جذب کنند. این مثل توپی است که شما آن را در اقیانوس بیندازید. اقیانوس خیلی آب دارد ولی وارد این توپ نمیشود. تقصیر آب نیست، تقصیر این توپ است که در بسته است. در این توپ چیزی وارد نمیشود چون در آن بسته است. اگر شما کاسهای را، ظرفی را وارونه نگه دارید اگر از آسمان سیل هم ببارد یک قطره در آن کاسه وارد نمیشود. باران میآید، رحمت نازل شده، امّا در این ظرف چیزی وارد نمیشود چون این ظرف وارونه است. بعضی از قلبها آنچنان وارونه است، آنچنان این قلب از انسانیت سقوط کرده است که رحمت بینهایتی که ابا عبدالله نازل کرد و خدا به پاس بندگی او به عالم پایین فرستاد، ذرّهای از آن بهره نمیبرد.
یا سیّد الشّهداء الحمدلله من برای شما اشک دارم، الحمدلله دل من میسوزد، معلوم است در وجود تو نور وجود دارد. معلوم است که این آدم انسانیت دارد که وقتی میبیند بر انسان کامل آنچنان جفایی رفت دلش میسوزد لذا شما آخر زیارت عاشورا در سجده خدا را حمد میکنید، میگویید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی» خدایا تو را شکر که من هم غم دارم و مصیبتزده هستم و از کنار این بلای سنگینی بیتفاوت رد نشدم. به این مسئله خیلی دقّت بفرمایید.
پاسخ دهید