مظلومیّت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از دین
زهرا جان بارها خدا از تو امتحان گرفته که تعلّقی به دنیا نداشته باشی، در آن قبول شدی، تو اصلاً تعلّق به این دنیا نداشتی، تو برای دنیا نبودی. تو فرشتهای بودی که روی زمین آمدی، یک حوریهی انسیه بودی، تعلّقی نداشتی. امّا حالا خدا میخواهد از تو امتحان بگیرد که برای فدک جلو بروی و این زمین را بگیری، طوری که مردم نادان بگویند زهرا تعلّق به دنیا دارد، برای یک تکّه زمین چه میکند، برای یک باغ چه میکند. غافل از اینکه نفهمیدند که فدک یک علامت است، یک نماد حقّانیّت است که زهرا باید این نماد را زنده کند تا نشان دهد آن کسانی که غصب کردند دین ندارند، قرآن را قبول ندارند، پیغمبر را قبول ندارند. امّا این امتحانها گرفته شد، این عبد است. ما از روضههای حضرت زهرا چیزی میشنویم، چیزی میگوییم و چیزی میشنویم، انسان چه میداند آن بلا چه بوده، چه میفهمد.
مرحوم شیخ مفید رضوان خدا بر او، در اختصاص هفت، هشت روایت نقل کرده اگر این روایات نبود جرأت گفتن این مطلب از طرف من نبود چون از دهان مثل من خیلی بزرگتر است چیزی که میخواهم بگویم، منتها چون روایت است من میگویم، هفت، هشت روایت است مرحوم شیخ مفید نقل کرده است. در قضایایی که جلوی در خانهی حضرت زهرا اتّفاق افتاد حتّی مثل سلمان کم آورد. یعنی خلجانی در قلب سلمان آمد «عَرَضَ فِی قَلْبِهِ عَارِضٌ»[۱]، یک خلجان در قلب او آمد که علی چرا سکوت کرده است؟ چرا دارند با زهرا، باطن لیله القدر اینطور رفتار میکنند علی سکوت کرده است؟ سلمان «عَرَضَ فِی قَلْبِهِ عَارِضٌ»، خلجانی در قلب او آمد. نعوذ بالله اگر کسی گمان کند خلجانی که در قلب سلمان آمد مثلاً شکّ در امیر المؤمنین بود، سلمان بالاتر از این حرفها است، نه، از باب شدّت محبّت و علاقهای که سلمان به امیر المؤمنین و حضرت زهرا داشت در قلب او این آمد.
گاهی مواقع اگر بر سر شما بلایی بیاید مثلاً بیماری بیاید میتوانید تحمّل کنید، امّا اگر بر سر عزیز شما، مثلاً بچّهی شما در اتاق عمل باشد مادر مهربان یا پدر مهربان وقتی پشت در اتاق عمل است نمیتواند تحمّل کند. اگر خود او در اتاق عمل بود میتوانست تحمّل کند امّا سر عزیز او وقتی بلایی بیاید تحمّل به این سادگی نیست، نمیتواند. سلمان اگر این قضایایی که برای حضرت زهرا پیش آمد سر زن و فرزند او میآمد تحمّل میکرد، امّا به سر حضرت زهرا دارد اینها میآید که عزیزتر از همه چیز او است. آن وقت امیر المؤمنین سکوت میکند، این را سلمان نمیتواند تحمّل کند که علی جان برای چه سکوت کردی؟ شما ببینید خود امیر المؤمنین چه کشیده است.
[۱]– الاختصاص، ص ۱۰٫
پاسخ دهید