رابطه بسیار نزدیک ابا عبد الله با مادر خود

ابا عبد الله (علیه السّلام) ظاهراً هنوز در مدینه بود، هنوز سفر خود را به سمت مکّه و کوفه و بعد کربلا شروع نکرده بود. وقتی خواستند از او برای یزید بیعت بگیرند تعبیری دارد که یک قسمت آن را مکرّر همه‌ی شما شنیده‌اید. ابتدا حضرت فرمود: «هَیهات مِنَ الذِّلّه»[۱]، دور از ساحت ما است که ذلّت بیعت با یزید را بپذیریم. بعد دنباله‌ی این کلام ابا عبد الله یک جمله‌ی عجیب و فوق العاده‌ای فرمود، فرمود: «یَأْبَى اللَّهُ ذَلِکَ لَنَا… وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ»، خدا ابا دارد از این‌که ما زیر بار این ذلّت برویم و آن دامن‌هایی که در آن پرورانده شده‌ایم. یعنی اگر خیلی به زبان عامیانه بخواهم عرض کنم مادر من راضی نیست، ما در جایی پرورش پیدا کرده‌ایم که مادر من به این بیعت راضی نیست. امام حسین ۵۶ سال دارد می‌گوید مادر من راضی نیست، ما در یک دامنی پرورانده شده‌ایم که زیر بار این‌ها نمی‌رویم.

لزوم صمیمیّت والدین با فرزندان

من برای این‌که جسارت به وجود مقدّس ابا عبد الله (علیه السّلام) نشود طور دیگری تعبیر را خدمت شما عرض می‌کنم. چند سال قبل اردویی بود، اردویی بود که دانش‌‌آموزهای سال آخر دبیرستان در این اردو جمع بودند و دو هفته بود که ما خدمت آن‌ها بودیم. روز اوّل یا دوم اردو بود، بچّه‌ی سال سوم و چهارم دبیرستان که خیلی کودک هم نیست، ۱۶، ۱۷ سال دارد، روز اوّل و دوم این اردو بود یکی از این بچّه‌های دانش‌آموز دیدیم دارد گریه می‌کند، یک گوشه‌ای نشسته دارد گریه می‌کند. او را به دفتر خود بردیم گفتیم: برای چه گریه می‌کنی؟ اوّل نمی‌خواست بگوید خجالت می‌کشید، بعد که ما گفتیم اگر چیزی هست بگو شاید ما هم به تو کمک کنیم. گفت: حاج آقا برای مادر خود دلتنگ شده‌ام. روز اوّل یا دوم اردو بود گفت برای مادر خود دلتنگ شده‌ام، به شدّت گریه می‌کرد. شاید بچّه‌های هم سنّ و سال او اگر کنار او بودند به او بچّه ننه می‌گفتند، ولی ما گفتیم درود خدا بر آن مادری که تو را آن‌چنان تربیت کرده که اگر یک روز از او دور باشی نسبت به دوری او بی‌تفاوت نیستی.

این بچّه یک سیم ارتباط نامرئی با مادر و پدر دارد که منحرف نمی‌شود. همین که بخواهد به سمت یک چیز خلافی برود به یاد می‌آورد که مادر او راضی نیست، همین که می‌خواهد به سمت یک کار خلافی برود به یاد چهره‌ی پدر خود می‌افتد که دوست او است، راضی نیست نمی‌رود. امام حسین (علیه السّلام) می‌فرماید: مادر من راضی نیست، ما زیر بار این ذلّت نمی‌رویم. ببینید چه دامنی است. وجود مقدّس ابا عبد الله (علیه السّلام) این تعبیر را دارد. درود خدا بر آن مادران و پدران، هر دو، که با بچّه‌های خود دوست هستند. رمز تربیت یک کلمه است، دوستی با بچّه‌ها، اگر با بچّه‌های خود دوست شویم قبل از این‌که دیگران دوست شوند، پدر و مادر دلسوز دوست شوند این بچّه‌ها همان سیم ارتباط نامرئی را با پدر و مادر ولو بزرگ هم بشوند خواهند داشت.

دوست شوید، دوستی هم احتیاج به توضیح دادن ندارد معلوم است چیست. دوست به دوست خود زور نمی‌گوید، دوست شخصیّت دوست خود را حفظ می‌کند، دوست به دوست خود دروغ نمی‌گوید، با بچّه‌های خود این‌طور باشیم. آن وقت شما خواهید دید که این بچّه وقتی بزرگ هم می‌شود همیشه زیر سایه‌ی پدر و مادر خود مستقیم جلو می‌رود.


 

[۱]– اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، ص ۹۷٫