فرازی از دعای سحر
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِیناً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَا کَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».[۱]
فرازی خیلی جملهی زیبایی است. خدایا، از تو یک ایمانی میخواهم «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی» که همیشه تو را حاضر ببینم، با خودم ببینم، دور و غایب نبینم، همیشه همراه ببینم. «وَ یَقِیناً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَا کَتَبْتَ لِی» خدایا، یک یقین و باوری به من بده که بدانم آنچه به من میرسد، تصادفی و اتّفاقی نیست. «وَ یَقِیناً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلَّا مَا کَتَبْتَ لِی» تو برای من نوشتی، ما در این عالم شانسی و تصادفی نداریم. برگی از درخت به صورت اتّفاقی نمیافتد، ما در این عالم چیز شانسی نداریم، همه چیز روی حساب است. «وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» خدایا من را به زندگی راضی کن به آنگونه که تو قسمت کردی و مقدّر کردی. گله نداشته باشم، اینقدر روی زبان من اعتراض نباشد. غرق در نعمت هستم. ما در دورهی گذشته نبودیم که بدانیم چه خبرها بود.
بیاحترامی رضاخان به علماء و مراجع
مرحوم آیت الله حاج شیخ علی محقّق در اصفهان، ایشان که سن زیادی داشت و مرحوم شد، قسم میخورد که خود من نزد آیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری نشسته بودم، رضاخان وارد شد، با چکمه وارد درگاه در شد. درگاه خانهی زعیم و مرجع شیعه، اوّل شخص دینی شیعه، با چکمه وارد شد و بدون سلام و احترام گفت: شیخ عبد الکریم میدانی من چه کسی هستم؟ مرحوم آیت الله حاج شیخ عبد الکریم به خاطر اینکه یک مقدار فتیلهی ظلم امثال اینها را پایین بکشد، تا حوزه بتواند شکل بگیرد و مستقیم با اینها درنیفتاده بود، گفت: بله، شما رضاخان، شاهنشاه ایران هستید. گفت: نشد، شیخ عبد الکریم من چه کسی هستم؟ مرحوم حاج شیخ عبد الکریم فرمودند: شما رضاخان هستید، شاهنشاه ایران هستید. به هر حال یکی، دو کلمه اضافه کرد. گفت: نشد. عرض کردم حاج شیخ علی محقّق قسم میخورد که خود من بودم. میگفت رضاخان گفت: حاج شیخ عبد الکریم، من شمر هستم. همانطور که شمر روز عاشورا چکمه روی سینهی امام حسین گذاشت، اگر بخواهی علیه من حرفی بزنی، روی سینهی تو چکمه میگذارم و تو را خفه میکنم، اگر بخواهی کاری علیه من انجام بدهی.
یک زمانی ایران ما چنین صحنههایی را داشته و گذرانده است. الآن در چه زمانی هستیم؟ کجا هستیم؟ چه کسی هستیم؟ ایران شیعه در جهان یک طرف موازنهی قدرت شده است، اینها جای شکر دارد.
[۱]– إقبال الأعمال، ج ۱، ص ۸۲٫
پاسخ دهید