اطاعت محض از خدای عزّوجلّ
چرا باید زن وقتی مثلاً از خانه میخواهد برود بیرون باید اجازه از مرد خود بگیرد؟ چرا؟ مگر مرد کیست؟ خود من تحصیل کرده هستم، مدرکی دارم، چرا باید مرد من به من اجازه دهد؟ یا گاهی اوقات بعضی از جوانهای که در دانشگاهها هستند، سؤالاتی که مطرح میکنند حاج آقا چرا رقص در اسلام حرام است؟ من تا فلسفهی این را ندادم قانع نمیشوم. چرا مثلاً موسیقی بعضی از موسیقی حرام است؟ چرا روابط دختر و پسر حرام است؟ چرا حجاب واجب است؟ چرا تقلید واجب است؟ چرا؟ چرا؟ خوب این چراها اگر به قصد صرفاً به قصد فهمیدن باشد بد نیست. اینکه از این چراها بوی اعتراض میآید بد است. اینکه بیاید بگویید تا من نفهمم فلسفهی این چیست قانع نمیشوم و قبول نمیکنم بد است. خوب اگر قرار باشد که تو فلسفهی تمام احکام و عقل را بفهمی و قبول کنی که بندهی عقل خود هستی نه بندهی خدا. بندهی خدا آن کسی است که وقتی حکم از طرف خداوند متعال بود فلسفهی آن را بفهمد یا نفهمد بگویید چشم. همان که شاگرد امام صادق (علیه السّلام) عرض کرد که آقا اگر شما الآن یک سیب است، انگور است، انار است بفرمایید نصف آن حلال است، نصف آن حرام است من میگوییم چشم این چونه نمیزند، طوری که جای چونه زدن است یک سیب یا همهی آن حلال است یا همهی آن حرام است. نصف، نصف منطقی نیست امّا این را میداند که زمانی که معدن علم خدا چیزی را بگویید. وقتی وحی یک چیز را بگویید فراتر از عقل است او عقل کل است. بسیاری از آدمها به این صورت هستند که در عین حال که این را میدانند خداوند متعال مدیریت و ربوبیت در این عالم دارد، هم در عالم تکوین، هم در عالم تشریع امّا با این وجود یک زمانهایی گلّه دارند. با خدا درگیر میشوند.
پاسخ دهید