امّا کسی که قلبش مملو از حقد است، قلب او مالامال و پر از کینه است، آدم تنگ نظری است و از همه نفرت دارد، زودرنج است، تصمیم دارد اگر بتواند زهر خود را نسبت به همه خالی کند. این دلی ‌که جای خالی ندارد با چه چیزی پر می‌شود؟ ظرف آدم باید یک مقدار جای خالی داشته باشد تا این‌که یک مایع مفید یا داروی شفابخش در آن نفوذ کند. اگر قلب، «أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ»،[۱] تعبیر قرآن کریم این است که بعضی از دل‌ها را خطیئه احاطه کرده است، تمام صفحه‌ی دل را گرفته است. هیچ جای خالی ندارد. آن کسی که تمام صفحه‌ی دلش تاریک شده است، ظلمانی شده است، آن کسی که ظرف دلش از خبائث پر شده است، آن کسی که ظرف دلش با حبّ دنیا مملو است، جایی برای ورود شیء جدید ندارد. وقتی یک محل پر از لجن بود، اگر نشود لجن آن را خالی کرد آن‌جا را مهر و موم می‌کنند، در آن را گل می‌کنند که به جاهای دیگر سرایت نکند. به همین دلیل ما را امر به تقوا کرده‌اند.

 

آیات اوّل سوره‌ی مبارکه‌ی بقره را ملاحظه می‌کنید که می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * الم * ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»،[۲] این آیات کریمه‌ی اوّل سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، بسیار اسرارآمیز است. این قرآن هدایتی برای متّقین است. قرآن یعنی قبل از نزول قرآن، کسی تقوا دارد که کسی او را هدایت کند یا با خود نزول قرآن، هدایت شروع می‌شود. بله، قرآن، هدایت قرآن نور است؛ قرآن، نزول باران رحمت الهی است، باران مغفرت الهی است، باران معرفت الهی است، باران محبّت الهی است. امّا ابو جهل هم از قرآن بهره‌ای دارد، امّا ابو لهب هم از قرآن بهره‌ای برد؟ آیا ابو سفیان هم از قرآن بهره‌ای برد؟ کسانی که بعد از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، دختر رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را کشتند، کسانی که درِ خانه‌ی علی علیه السّلام را سوزاندند، مگر این‌ها با پیغمبر نبودند؟ مگر این همه آیات برای آن‌ها خوانده نشد؟ امّا نه تنها خوب نشدند بلکه بدتر هم شدند. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ»،[۳] به همین دلیل است که به ما گفته‌اند گناه نکنید، گناه، خطرناک است.


[۱]– سوره‌ی بقره، آیه ۸۱٫

[۲]– همان، آیات ۱و ۲٫

[۳]– سوره‌ی اسراء، آیه ۸۲٫