تأثیر تعلقات دنیوی بر فطرت انسان
امام حسین (ع) را مردم شام نکشتند مردم کوفه کشتند، مردم کوفه چه کسانی بودند؟ یک عدّه جانی بالفطره؟ نه! مردم کوفه یک عدّه مردمی بودند مردم معمولی بودند، مثل ما بودند. مردم کوفه جانی بالفطره نبودند. نشانهی آن میدانید چیست؟ نشانی آن هم این است که بعداً چند جا در خطبهی حضرت زینب و حضرت امام سجاد (علیه السّلام) گریه کردند، پشیمان شدند جانی بالفطره که به این زودی پشیمان نمیشود، جانی بالفطره که به این زودی گریه نمیکند. آنها همان کسانی بودند که نامه به امام حسین نوشتند که بیا، آنها کسانی بودند که ۱۲ هزار نامه نوشتند، ۱۸ هزار نفر، ۱۲ هزار نامه برای حضرت فرستادند که حسین جان بیا. ولی زمانی که ابا عبدالله رفت، این آلودگی و تعلقات آنها به طوری شد که روز واقعه از هم در کشتن ابا عبدالله سبقت میگرفتند. اصلاً نگذاشتند نوبت به مردم شام برسد، خود آنها این کار را انجام دادند. تعلقات انسان میتواند آدم را از ولیِّ خدا جدا کند. به خصوص من دارم این را عرض میکنم با سه شرط به خصوص با سه شرط اگر نه آدم باید امیدوار باشد.
یک شرط اوّل: آدم گناه کند خدای نکرده گناه برای او عادی شود، خیلی خطرناک است. آلودگیها در همهی ما وجود دارد؛ یک زمانهای برای ما عادی میشود، گناه است بالاخره انسان به این صورت است گاهی موقعها برای او عادی میشود، ولی اینکه آدم گناه کند و توبه نکند خیلی خطرناک است. در روایت است علامت شیعه بودن این است که از گناه بدش بیاید چون ذات شیعه پاک است، از طینت اهل بیت است از گناه بدش بیاید مثل الماسی است که یک زمانی در گِل افتاده است، الماسی که در گِل بیفتد ظاهر او لجنی میشود امّا ذات او پاک است اگر یک گناه کند شسته شود، باز هم الماس، الماس است باز همان الماس است قیمتی است. خدای نکرده اگر گناهی کردی سریع توبه کن نکند از آن گناه خود خوشت بیاید یا افتخار به آن گناه کنی آن خیلی خطرناک است کسی که گناه کند و توبه نکند این یک.
دوم: اهل هر بدی که هستی، اهل یک بدی نباش و آن اینکه غذای تو غذای حرام نباشد، مال تو مال حرام نباشد، آن چیزی که وارد زندگی تو میشود در تغذیهی خود و بچّههای تو به کار میرود حرام نباشد. به قول قدیمیها خود ما که یک ضربالمثلی داریم که میگویند مال حرام آدم را بیبوته میکند، بیریشه میکند، پوک میکند، از داخل پوک میکند، طوری که با صوت شیطان آدم میرود احتیاج به طناب هم ندارد. بنابراین مال حرام در زندگی ما نباشد خیلی دقّت کنید این دو.
و سوم: اینکه اگر اهل بدی هستید خدای نکرده اهل آلودگیها هستی خوبان را دوست داشته باشید، بعضیها ممکن است بد باشند، ممکن است آلوده باشند ولی از آدمهای خوب خوشش میآید. این معلوم میشود که نوری در وجود او است این خوب است، او اهل خیر است. ولی بعضیها بد هستند ولی اینقدر آلوده هستند که از آدمهای خوب خوششان نمیآید اگر یک آدم مذهبی ببینند یک آدم متدیّن ببیند از او بدش میآید. هستند دیگر خود ما هم خبر داریم. یک آدم مذهی ببینند یک آدم متدین، اهل نماز، اهل رعایت ببینند از او بدشان میآید اهل حجاب ببیند بدشان میآید این خیلی بد است. خود کسی که آلوده است از خوبها هم خوشش نمیآید امّا آن کسی که اگر آلودگی دارد ولی از خوبان خوشش میآید معلوم است که یک نوری در وجود او است معلوم است که یک نوری در وجود او است.
پاسخ دهید