معرفت و یکرنگی با امام زمان (علیه السّلام)
در قرآن این را خواندهاید که وقتی برادران یوسف او را در چاه انداختند و دنبال کار خود رفتند -برادران حسودی که شاید خوشحال بودند که یوسف مزاحمی بود که از سر آنها کم شد- غافل از اینکه یوسف چه سختیهایی در آن چاه تحمّل میکند، غافل از اینکه الآن او در چه بلاها و سختیهایی است دنبال کار و زندگی خود رفتند. امّا چه کسی بود که در طول این ۲۰، ۳۰، ۴۰ سال –فراغ و بلاهای یوسف را از ۲۰ سال تا ۴۰ سال گفتهاند- در طول این ۴۰ سال چه کسی از غصّه کمر خم کرد؟ قد خمیده و مو سفید کرد و چشمانش از شدّت گریه بر یوسف کور شد؟ یعقوب با معرفت که فراموش نکرد. یعقوب در قرآن نماد یک منتظر است. یعقوب در قرآن نماد یک منتظر در غیبت یک ولی خدا است. اگر کسی با این دید داستان یوسف را بخواند و ببیند یعقوب چه کارهایی انجام داد میفهمد که یک منتظر باید چه کارهایی انجام دهد؟ الآن هم زمان غیبت ولی خدا است. زمانی است که او غایب است و ما در بلا به سر میبریم. در طول این ۴۰ سال اشک چشم یعقوب خشک نشد، طوری که گاهی اوقات به او تندی میکردند که چرا اینقدر یوسف را صدا میزنی؟ کافی است. یا خود را مریض میکنی «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ»[۱] یا مریض میشوی یا بالاخره خود را به هلاکت میاندازی، کافی است، گم شد و رفت… امّا اشک چشم یعقوب با معرفت خشک نمیشد.
الآن ما هم باید در زمان خود همرنگ بشویم، درد امام زمان خود را داشته باشیم. نه فقط درد عاشورا و معصومینی که در دنیا نیستند. الآن باید درد این ولی معصوم را هم داشته باشیم. خدا شاهد است این مطلب را که عرض میکنم وقتی به این جمله که در زیارتهای امام حسین وجود دارد میرسم که میگوید «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکَ» ای کاش من با تو بودم، میگویم اگر الآن امام حسین به من بگوید: الآن تو با یک حسین هستی، الآن در زمان تو یک حسین وجود دارد –امام مهدی (علیه السّلام)- با این حسین چه میکنی؟ چقدر به او کمک میکنی؟ چقدر به یاد او هستی؟ اگر روز عاشورا هم با من بودی همینطور بود و با من نبودی. این حسین را دریاب، امام زمان خودت را هم دریاب و درد او را هم باید داشته باشی. این درد را از ایشان بگیرید، بگویید یا امام زمان درد خود را به من بده تا من درد داشته باشم، بیتفاوت نباشم، بدانم زمان غیبت است.
[۱]– سورهی یوسف، آیه ۸۵٫
پاسخ دهید