نازل کردن بخشی از رحمتهای الهی در دنیا و آخرت
در روایت ظاهراً از وجود مقدّس پیغمبر اکرم دارد فرمود: پروردگار عالم از ۱۰۰ جزء رحمت خودش فقط یک جزء را به عالم فعلی فرستاده است. ۹۹ جزء برای آخرت است که آنجا چنان رحمتی از پروردگار عالم ظهور خواهد که «طَمَعِ إِبْلِیسَ فِی سُجُودِ رَحْمَهَ»[۱] ابلیس به طمع میافتد که برویم شاید ما را هم ببخشد. ابلیسی که گناه اوّلین و آخرین بر عهدهی او است، وقتی آن رحمت در آخرت از خدا ظهور میکند «طَمَعِ إِبْلِیسَ فِی سُجُودِ رَحْمَهَ» ابلیس در رحمت خدا طمع میکند. پروردگار عالم این رحمت و تفضّل چیز عجیب و قریبی است.
بزرگ بودن گناه و بزرگی پروردگار متعال در برابر آن گناه
در مفاتیح مرحوم محدّث قمی در تعقیبات مشترکهی همهی نمازها که بعد از همهی نمازها خوانده شود، این دو خط را آورده است که اگر کسی بخواهد خداوند متعال گناهان او را تا روز قیامت حتّی به خودش هم نشان ندهد بعد از همهی نمازهای خود این دو خط را بخواند «اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِی وَ إِنَ رَحْمَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِی»[۲] خدایا مغفرت تو خیلی امیدوار کنندهتر از اعمال ما و آرزوهای ما است. رحمت تو وسیعتر از گناه ما است. «اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ ذَنْبِی عِنْدَکَ عَظِیماً فَعَفْوُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِی» خدایا اگر گناه من در نزد تو بزرگ است که بزرگ است، نباید گناه را کوچک شمرد، به کوچکی گناه نگاه نکن، به بزرگی آن کسی نگاه کن که در مقابل او گناه کردی، به بزرگی او نگاه کن که حرمتش را شکستی، خدایا اگر گناه من نزد تو بزرگ است «اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ ذَنْبِی عِنْدَکَ عَظِیماً فَعَفْوُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِی» امّا عفو تو بزرگتر از گناه من است؛ چون گناه من به اندازهی خودم است، محدود است؛ عفو تو به اندازهی خودت است، نامحدود است.
خدا رحمت کند حافظ شعر خود را از همینجا گرفته است گفت:
هاتفی از گوشه میخانه دوش گفت ببخشند گنه می بنوش
نکته سربسته چه دانی خموش لطف خدا بیشتر از جرم ماست
«وَ إِنَ رَحْمَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِی» حتّی گناه را به خود شما نشان نمیدهد، اگر این را بخوانید. این دو خط خواندن بعد از نمازها کاری ندارد، دو خط یاد گرفتن و حفظ کردن… معلوم است که خدا میخواهد بهانه بگیرد و ببخشد؛ خدا میخواهد به نحوی بر بندهی خود سخت نگیرد و ببخشد. تو این عمل کوچک را انجام بده، من کاه تو را به کوهی از رحمت میخرم.
[۱]– بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۳۷۰٫
[۲]– ستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۵، ص ۸۴٫
پاسخ دهید