با آنکه حتی پیامبر(ص) مکلف است که قبل از تاریخ مشخص، قرآن را ارائه نکند، چگونه در روایتی آمده که امام علی(ع) هنگام تولد، بخشی از قرآن مانند فرازهایی از سوره مؤمنون را قرائت کردند؟
آیا صحیح است که حضرت علی(ع) سه روز بعد از تولد وقتی پیامبر خدا(ص) را دید، سوره مؤمنون را خوانده است؟ در این باره در کتاب های شیعه چیزی وجود دارد؟
پاسخ اجمالی
برخی از منابع روایی، داستانی را نقل کرده اند که سه روز پس از تولد امام علی(ع)؛ پیامبر خدا(ص) برای دیدن نوزاد پیش فاطمه بنت اسد رفت:
پس رسول خدا(ص) داخل شد؛ هنگام داخل شدن پیامبر، علی(ع) در آغوش مادرش تکانی خورد و بر چهره پیامبر(ص) خندید و بر پیامبر سلام کرد: «سلام و رحمت و برکت خداوند بر شما». علی(ع) به اذن خداوند صدایش را در سینه فرو برد و سپس گفت: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛[۱] تا آخر آیات؛ بعد از آن رسول خدا فرمود: «مؤمنون به واسطه تو رستگار می شوند»؛ و علی(ع) ادامه آیات را خواند تا «أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُونَ».[۲] پیامبر فرمود: «ای علی به خدا قسم تو امیر مؤمنان هستی. تو بر اساس علمت آنها را رهبری می کنی و آنها نیز امیری تو را می پذیرند، تو راهنمای ایشان هستی و به واسطه تو هدایت می شوند». بعد پیامبر(ص) به فاطمه بنت اسد فرمود: «پیش حمزه عمویم برو و او را نیز به این نوزاد بشارت ده». فاطمه گفت: اگر من بروم چه کسی او را شیر دهد [و سیراب کند]؟ پیامبر فرمود: «من او را شیر می دهم». فاطمه: شما؟! پیامبر زبانش را در دهان بچه قرار داد؛ پس دوازده چشمه از آن زبان جوشیدن گرفت. پس آن روز را به همین مناسبت روز ترویه نامیده اند. زمانی که فاطمه برگشت دید از علی(ع) نوری به سمت آسمان بلند شده است … روز بعد، پیامبر خدا دوباره به پیش فاطمه بنت اسد رفت و چون چشم علی(ع) بر پیامبر(ص) افتاد؛ سلام کرد و در چهره اش خندید و اشاره نمود که مرا در آغوش خود بگیر و از آنچه دیروز به من نوشاندی، امروز هم بنوشان. رسول خدا او را در آغوش گرفت و فاطمه بنت اسد گفت: سوگند به خدای کعبه که او را شناخت! و بخاطر سخن فاطمه، آن روز را روز عرفه نامیدند!».
سند روایت
شیخ طوسی اولین فردی است که این روایت را نقل کرده است[۳] و منابع دیگر نیز به ایشان استناد کرده اند.[۴]
شیخ طوسی سه سلسله راوی برای روایت ذکر می کند که همه آنها مرسل و یا ضعیف هستند؛ بر این اساس، از جهت سند نمی توان آن را روایتی صحیح دانست.
محتوای روایت
اما این روایت از جهت محتوا دارای دو مشکل اساسی است که در ذیل به بررسی آن می پردازیم:
۱ – برخی موارد مذکور در این روایت را – اگرچه غیر منطبق با وضعیت طبیعی انسان های عادی است – می توان از باب اعجاز پذیرفت، اما این که مکیدن زبان پیامبر توسط امام علی(ع) سبب نام گذاری روز ترویه شده و یا این که نامیدن روز عرفه نیز به جهت شناختن پیامبر(ص) توسط حضرتشان در دومین روز دیدار و تنها چند روز بعد از تولدشان بوده است، پذیرفتنی نیست؛ زیرا اگر تولد امام علی(ع) را بنابر مشهور سیزده رجب بدانیم، روز ترویه و روز عرفه بیش از چهار ماه بعد از این ولادت است، با آن که در این روایت ادعا شده که این دیدار تنها چند روز پس از تولد امام علی(ع) انجام پذیرفته است.
۲ – اگرچه قرآن در برخی از آیات خود کلمات و عباراتی را از دیگران را نقل کرده است؛ مانند «[و] می گویند: «پروردگارا! بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشى گرفتند ببخشاى، و در دل هایمان نسبت به کسانى که ایمان آورده اند [هیچ گونه] کینه اى مگذار. پروردگارا! راستى که تو رؤوف و مهربانى».[۵] و …، اما تمام این نقل ها در قرآن، منسوب به افراد است؛ یعنی خود قرآن تصریح می کند که آنها را از دیگران نقل کرده است، اما این که متنی از قرآن کریم که در آن تصریح به نقل سخن از دیگران نشده را عبارتی بدانیم که سابقاً توسط افراد دیگر بر زبان آورده شده است، چندان با آموزه های اسلامی همخوانی نداشته و علاوه بر این؛ خود قرآن تصریح کرده که پیش از نزول وحی – حتی اگر خود پیامبر(ص) هم اطلاعی از آن داشته باشد – نباید آن را بر زبان آورد:
«وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُه». [۶]
«لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِه»[۷]
لذا محتوای این روایت با توصیه موجود در این آیات همخوان نیست.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. مؤمنون، ۱- ۲٫ «همانا اهل ایمان پیروز و رستگار شدند، مؤمنین همان هایند که در نماز خاضع و خاشعند».
[۲]. مؤمنون، ۱۰- ۱۱٫ «نامبردگان، آرى تنها ایشان وارثانند، آنان که بهشت فردوس را ارث برده و هم ایشان در آن جاودانند».
[۳]. شیخ طوسی، الامالی، ص ۷۰۸، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۴]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۳۵، ص ۳۶، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۱۳، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
[۵]. حشر، ۱۰٫
[۶]. طه، ۱۱۴٫
[۷]. قیامه، ۱۶٫
پاسخ دهید