نام قدیمی ترین کتاب درباره عاشورا چیست؟
درباره قدیمترین مقاتل نگاشته شده پیرامون واقعه عاشورا باید به موارد زیر اشاره نمود:
۱ – مقتلالحسین؛ جابر بنیزید جُعْفی.
وی از اصحاب امام باقر و امام صادق بود که در سال ۱۲۸ وفات کرد.[۱] طبری، گزارشی را به نقل از وی آورده است.[۲]
۲ – تَسْمِیَهُ مَن قُتِلَ مَع الحسین مِن وُلْدِه وَ إخْوَته وَ أهلِبیتِه و شیعَتِهِ؛ فُضَیْل بنزَبیر اسدی رَسّان کوفی»، (از اصحاب امام باقر و امام صادق[۳]).
3 – مقتلالحسین؛ قاسم بناَصْبَغ بننُباتَه مُجاشِعِی
چنان که مشهور است، کهنترین مقتل مکتوب، به اَصْبَغ بننُباتَه نسبت داده شده است، چنان که شیخ طوسی از آثار اَصْبَغ بننُباتَه، کتاب«مقتلالحسین بنعلی» را دانسته است.[۴] بنابر خبری که شیخ صدوق نقل کرده است، اصبغ بننُباتَه، در زمان شهادت امام حسین حیات داشته است[۵]، و حتّی بنابر خبری در شرحالاخبار، وی در عصر حکومت حَجَّاج در کوفه (سالهای حکومت: ۷۵ ـ ۹۵) زنده بوده است[۶]، پس میتوان گفت که او در زمان حادثه عاشورا زنده بوده و امکان نگارش کتابی در این باره وجود دارد. هرچند در اخبار و گزارشهای تاریخی، هیچگونه خبری درباره واقعه عاشورا از او نقل نشده است. از طرف دیگر فرزند وی قاسم، راوی برخی از اخبار واقعه عاشورا است. چنان که طبری[۷]، ابوالفرج اصفهانی[۸] و شیخ صدوق[۹] اخباری را به یک یا چند واسطه از او نقل کردهاند. در مجموع، گرچه احتمال هست که مقتل، متعلّق به پسر بوده و در مقام کتابت، نام او افتاده و به اشتباه به پدر نسبت داده شده، امّا بعید نیست هرکدام مقتل مستقلی نوشته باشند.
۴ – روایات منقول ازامام باقر و امام صادق در مقتل حضرت سیّدالشهدا
به جز روایات کوتاه درباره حادثه کربلا که از امامان شیعه در مجامع حدیثی نقل شده است، گاه به روایات بلندی برمیخوریم که در نوع خود میتواند یک مقتل قلمداد شود؛ از جمله میتوان به یک حدیث طولانی اشاره کرد که شیخ صدوق در امالی خود به صورت مسند از امام صادق نقل کرده است. این حدیث، بخشهای مختلف حادثه کربلا از بَدو شکلگیری آن در مدینه پس از مرگ معاویه و تلاش والی مدینه جهت اخذ بیعت برای یزید، تا شهادت حضرت و سپس گوشهای از جریان اسارت اهلبیتو مجلس ابنزیاد را در ضمن خود دارد.[۱۰] هم چنین روایت «عَمّار دُهْنِی» از امام باقر درباره سیر قیام امام حسین از آغاز تا پایان و جریان اسارت اهلبیت در شام و بازگشت آنان به مدینه و نیز جریان قیام مسلم در کوفه را میتوان از این دست روایات برشمرد.[۱۱]
۵ – مقتلالحسین؛ عمّار بنابیمعاویه بَجَلی دُهْنِی مشهور به عَمّار دُهْنی (م ۱۳۳ ق).[۱۲]
اگرچه هیچ یک از مورّخان و رجالشناسان متقدّم، برای عَمّار دُهْنِی، نگاشتهای به نام مقتلالحسین یا رسالهای درباره واقعه عاشورا ثبت نکردهاند، امّا ـ چنان که اشاره شد ـ با توجّه به آن که طبری چند صفحه از تاریخ خود را به خبری نسبتاً طولانی از عَمّار دُهْنِی درباره واقعه عاشورا از آغاز تا پایان، اختصاص داده است، و همچنین برخی از اخبار وی در این باره در بعضی از منابع دیگر آمده است،[۱۳]به نظر میرسد که وی نیز در اینباره نگاشته مستقلّی ـ هرچند مختصر همانند بسیاری از نگاشتههای دیگر متقدّمان ـ داشته و مطالب آن محدود به روایات یاد شده، نبوده است، چنانکه برخی از محقّقان معاصر نیز چنین مقتلی را به او نسبت دادهاند.[۱۴]
۶ – مقتلالحسین؛ ابومِخْنَف لوط بنیحیی اَزْدِی[۱۵] (م۱۵۷ق).
منبع:پرسمان
[۱]. نجاشی، رجالالنجاشی، ص۱۲۸ ـ ۱۲۹، شماره ۳۳۲.
[۲]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۴۹.
[۳] . سید ابوالقاسم خوئی، معجم رجالالحدیث، ج۱۴، ص۳۴۶.
[۴]. شیخ طوسی، الفهرست، ص۸۵ ـ ۸۶، شماره ۱۱۹.
[۵]. شیخ صدوق در جریان آویختن سر یکی از شهدای کربلا توسط یکی از سپاهیان عمرسعد، از قول قاسم بناَصْبَغ اینگونه بیان کرده است که: «من به پدرم گفتم: ای کاش این مرد حاملِ سر، اندکی سر را بالاتر آویزان میکرد، مگر نمیبینی که دستان اسب با سر چه میکند؟…» این گفته قاسم حاکی از آن است که اصبغ در زمان حادثه کربلا، زنده بوده است. (ثوابالاعمال و عِقابالاعمال، ص۲۵۹-۲۶۰).
[۶]. قاضی نُعمان تمیمی مغربی، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج۲، ص۲۹۰.
[۷]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۴۹.
[۸]. مقاتلالطالبیین، ص۱۱۷: قال المدائنی ابوغَسَّان، عن هارون بنسعد عن القاسم بنالأصْبَغ بننُباتَه قال….
[۹]. ثوابالاعمال و عِقابالاعمال، ص۲۵۹-۲۶۰.
[۱۰]. ر.ک: شیخ صدوق، الأمالی، مجلس ۳۰ و۳۱، ص ۲۱۵ـ ۲۳۲٫ البتّه چون برخی از مطالب این خبر با گزارشهای کهن و معتبر تاریخی، ناسازگار است، چندان نمیتوان به آن اعتماد کرد.
[۱۱]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۱ ـ ۳۴۷ و ص۳۹۰ ـ ۳۸۹؛ جمالالدّین یوسف مِزِّی، تهذیبالکمال فی أسماءالرجال، ج۶، ص۴۲۲ ـ ۴۳۰؛ ابنحجر عَسْقَلانِی، الاِصابه فی تمییزالصحابه، ص۲، ص۶۹ ـ ۷۱.
[۱۲] . ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۸۷.
[۱۳]. محمّد بنسعد، ترجمه الحسین و مقتله، فصلنامه تراثنا، ش ۱۰، ۱۴۰۸ ق، ص۱۵۹؛ ابنعساکر، تاریخ مَدِینه دِمَشْق الکَبِیر، ج ۱۴، ص۱۹۷- ۱۹۸.
[۱۴]. محمّدباقر محمودی، عَبَراتُ الْمُصْطَفَیْن، ج۱، ص۶، (پاورقی دوّم).
[۱۵]. ابنندیم، کتاب الفهرست، تحقیق رضا تجدّد، ص۱۰۵؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص۲۰۴، ش۲۰۴.
پاسخ دهید