سلمان در کنار نبی مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشسته است، حضرت دست مبارک خود را به شانهی سلمان گذاشتند، فرمودند: آن قومی که خدا قول داده است، وعده داده است، آن قوم این سلمان است، یعنی ایرانیها هستند. عرب قدر ولایت علی ندانست، خدا هم این در را به روی آن بدبختها بست. به سراغ گوسالهی سامری رفتند، گوسالهپرست شدند. من گوسالهپرست میگویم، احتیاط میکنم. خدای متعال امیر المؤمنین را به ما داد. حالا اگر ما قدر انقلاب و ولایت خود را ندانستیم، میبینید خدا غربی ها را میآورد، به جای ما این نعمت را به آنها میدهد. برای خدا هیچ کاری ندارد. آدم وقتی قدر طلبگی را ندانست، طلبگی آب است، چشمه است، طلبگی هوا است، همهی موجودات زنده به هوا نیاز دارند، به نور نیاز دارند، به آب نیاز دارند. «ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ»[۱] چیزی مفید باشد، در محیط حیات ضروری باشد، خدا که نمیگذارد اینها بدون آن بمانند. نقش دین از هوا، از نور، از آب بیشتر است. جامعهی بشری با دین زنده است و الّا جامعهی بشری نیست، جامعهی حیوانی است، جامعهی جنگلی است. انسان بخواهد با اصول انسانی و اخلاقی زندگی بکند، باید دین داشته باشد؛ دین ضروری بشر است. از این جهت هم این ملحدین، کمونیستها بالاخره شکست خوردند. دنیای غرب هم با دین بازی میکند. بیدین است، ملحد است ولی کلیساها را نگه داشته است، میداند که این فطرت خاموشی ندارد، اینها بدل درست کردند، بشر را سرگرم کردند و الّا بشر از عمق وجود به دین نیاز دارد. بشر الهی است، برای خدا ساخته شده است، از عمق وجود خود طالب خدا است.
[۱]– سورهی رعد، آیه ۱۷٫
پاسخ دهید