گفتهاند که در جریان جنگ احد، عثمان پسرعموی خود را که یکی از کفار قریش بود را پناه داد. و در پی آن همسرش ام کلثوم که ربیبه پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود را نیز به قتل رساند. این واقعه مهم که ما را در وقایع صدر اسلام به فکر فرو میبرد، به طور مفصل در کتاب الصحیح من سیره الامام علی علیهالسلام به قلم علامه سید جعفر مرتضی عاملی، بررسی شده است. ما نیز به نوبه خود اقتباسی از آن را در این نگاره گرد آوردهایم. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.
معاویه بن مغیره از جمله کفاری بود که در روز احد متواری شد. او شکست خورده و سرافکنده به مدینه آمد و به خانه پسر عمویش عثمان پناه آورد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله از طریق وحی متوجه شد که او در خانه عثمان است. به همین خاطر علی علیهالسلام را پیش فرستاد تا بدانجا برود و او را احضار کند. هرچند که عثمان گمان کرد، ام کلثوم – دختر حضرت خدیجه و همسر عثمان- مکان مغیره را لو داده است.
سپس علی علیهالسلام مغیره را در زیر ماده خری پیدا کرد و به حضور رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آورد. در این سان عثمان، معاویه بن مغیره را شفاعت کرد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز شفاعت او را پذیرفت. و به او سه روز مهلت داد تا از محدوده شهر مدینه خارج شود. بدین ترتیب پیامبر صلیاللهعلیهوآله به او هشدار داد که اگر پس از این سه روز او را در این محدوده نظاره کند، به قتلش خواهد رساند. پس عثمان برایش شتری را خریداری کرده و برای سفر نیز آمادهاش کرد.
معاویه به مدت سه روز در مدینه ماند تا از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مسلمین، گزارشی را تهیه کند و آن را نزد قریش ببرد. روز چهارم در حمراء الاسد به پیامبر صلیاللهعلیهوآله خبر رسید که معاویه بن مغیره خلف وعده کرده و در همان نزدیکیها خوابش برده است. سپس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله زید و عمار را بدانجا فرستاد و به آنها دستور داد تا وی را به قتل برسانند. [۱]
اما قول صحیح به نظر ما آن است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله، علی علیهالسلام و عمار را برای قتل او بدانجا فرستاد.[۲]
بلاذری نیز از ابن کلبی نقل کرده است:«همانا علی علیهالسلام معاویه بن مغیره را به قتل رساند.»[۳]
گفتهاند: عثمان به اتهام لو دادن مکان پسر عمویش به علی علیهالسلام، از همسرش امکلثوم انتقام گرفت. بلکه افزودهاند همین کار او موجب شد تا ام کلثوم در روز چهارم از دنیا برود.[۴]
و نیز گفتهاند زمانی که عثمان همسر خود را به اتهام افشای مکان معاویه میزد، امکلثوم سه بار شکایت خود را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله رساند. وقتی او برای بار چهارم از شوهر خود شکایت کرد، پیامبر صلیاللهعلیهوآله علی علیهالسلام را به سوی او فرستاد تا وی را به منزل پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیاورد و بدو فرمود: هرکس مانعت شد دستش را با شمشیر بشکن.
سپس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز با نار احتی شدید به خانه عثمان رفت. وقتی به آنجا رسید، علی علیهالسلام داشت امکلثوم را از خانه عثمان بیرون میآورد. پس هنگامی که چشم ام کلثوم به پیامبر صلیاللهعلیهوآله افتاد، صدای گریهاش بلند شد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز گریست. و او را به منزل خود برد و بلایی را که عثمان بر سر او آورده بود را نظاره کرد. عثمان هم به خاطر این کار با کنیز ام کلثوم همبستر شد. سرانجام ام اکثوم در روز چهارم به خاطر ضربات سهمگین عثمان فوت کرد و دستش از دار دنیا کوتاه شد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز به تبع ظلم عثمان اجازه نداد تا وی در کفن و دفن امکلثوم شرکت کند.[۵]
در این ماجرا نکاتی حائز اهمیت است. که از این قرار میباشد:
- ما برای اثبات اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله جز فاطمه سلاماللهعلیها دختر دیگری را نداشته است، چهار کتاب نگاشتهایم. به نظر ما علت نسبت دادن آنها به پیامبر به خاطر آن است که به هر حال آنها ربیبه ایشان بودهاند و در خانه وی نیز تربیت یافتهاند. برای این منظور ما شما را به آن کتب ارجاع میدهیم. کتبی که عبارتند از: « البنات الربائب»، «البنات النبی صلیاللهعلیهوآله؛ ام ربائبه»، «قول الصائب» و … .
- همانا ماجرای قتل معاویه بن مغیره و قتل ام کلثوم، بیانگر آن است که ام کلثوم در اواخر عمر مبارک پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله زندگی نمیکرده است. بلکه او زودهنگام به دست شوی خود کشته شد.
شاید اصلاً طرح روایات وفات ام کلثوم در اواخر عمر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، مبنی بر تشکیک در واقعه قتل ام کلثوم باشد.
- پیامبر صلیاللهعلیهوآله به علی علیهالسلام دستور داد تا ام کلثوم را به خانهاش بیاورد. چراکه ایشان میدانست عثمان جرأت مواجهه با علی علیهالسلام را ندارد.
- همانا رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به علی علیهالسلام فرمود:« هرکس در کارت ممانعت ایجاد کرد، با شمشیر دستش را قطع کن.» این جمله دال بر این است که فاعل این کار از خدا و رسولش روی گردانیده است. او میخواهد در زمین خدا ظلم و ستم را بر بیکسان روانه کند.
پس اگر این روایت صحیح باشد، همسر عثمان که جای آن کافر محارب را نشان داد به واجب شرعی خود عمل کرده بود. و خود عثمان نیز با حکم خدا مخالفت کرد و دشمن محارب خدا را پناه داده بود.
به علاوه که عثمان برای آن اتهام دلیل محکمه پسندی نداشت. ما نمیدانیم این وهم چه طور او را به این ظلم فاحش وادار ساخت. او کاری کرد که به خاطر یک کافر حربی، ربیبه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله کشته شود. پس آنها با چه رویی ادعا میکنند که ام کلثوم دختر خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده است؟
منبع: الصحیح من سیره الامام علی علیهالسلام، ج۳ ، ص ۲۸۳ تا ۲۹۰
[۱]. بحار الأنوار ج۲۰ ص۱۴۵ ؛ المغازی للواقدی ج۱ ص۳۳۳ ؛ شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۵ ص۴۶ و ۴۷ عن البلاذری ؛ السیره الحلبیه (ط دار المعرفه) ج۲ ص۵۵۵ ؛ الغدیر ج۹ ص۳۲۸ ؛ النزاع والتخاصم ص۶۰ ؛ سبل الهدى والرشاد ج۴ ص۳۱۱ ؛ الکامل فی التاریخ )ط صادر) ج۲ ص۱۶۵ ؛ قاموس الرجال ج۱۰ ص۴۰۷ و ۴۰۸ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۱۴۵ ؛ البدایه والنهایه ج۴ ص۵۱ ؛ السیره النبویه لابن هشام )ط محمد علی صبیح) ج۳ ص۶۱۸ ؛ عیون الأثر ج۲ ص۶٫
[۲]. أنساب الأشراف ج۵ ص۱۶۴ وشرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۵ ص۱۹۹ و ۲۳۹٫
[۳]. شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۱۵ ص۴۷ و ص۵۴ ؛ تاریخ الیعقوبی ج۲ ص۷۸ ؛ السیره الحلبیه (ط دار المعرفه) ج۲ ص۵۵۵ ؛ أعیان الشیعه ج۱ ص۳۹۱ ؛ النزاع والتخاصم ص۶۰٫
[۴]. الکافی ج۳ ص۲۵۱ و ۲۵۳ ؛ بحار الأنوار ج۲۲ ص۱۶۰ ـ ۱۶۱ ؛ قاموس الرجال ج۱۰ ص۴۰۸ / (ط مرکز النشر الإسلامی) ج۱۲ ص۲۱۹٫
[۵]. الکافی ج۳ ص۲۵۱ و ۲۵۳ ؛ قاموس الرجال ج۱۰ ص۴۰۸ و ۴۰۹ ؛ الخرائج والجرائح ج۱ ص۹۴ – ۹۶ ؛ بحار الأنوار ج۲۲ ص۱۵۸ و ۱۵۹ و ۱۶۰ – ۱۶۲ / ج۳۰ ص۱۹۹ – ۲۰۱ / ج۷۸ ص۳۹۱ – ۳۹۲ ؛ شجره طوبى ج۲ ص۲۴۲ – ۲۴۴ ؛ الإستیعاب ج۴ ص۳۰۱ ؛ الإصابه ج۴ ص۳۰۴٫
پاسخ دهید